وحید شمسایی: جزو گزینههای سرمربیگری تیم ملی بودم
چند ماه پیش هم جزو گزینههای سرمربیگری تیم ملی بودم اما خب با توجه به قراردادی که با باشگاه تأسیسات داشتم و فدراسیون هم به دنبال یک مربی یک شغله بود نتوانستم به تیم ملی بروم.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم ، اسطوره فوتسال ایران است و شاید تکرار نشدنی؛ ستارهای که در 41 سالگی همچنان بهترین است و جام درو میکند و بازیکنی جلودارش نیست.خودش میگوید جاه طلبی و انگیزه او را تا این سن روی پا نگه داشته است تا همیشه شماره یک باشد .او وحید شمسایی است، ستارهای که 41 سالگی را هم رد کرده اما همچنان بازی میکند و میگوید سن برایش یک عدد و رقم است و تا زمانی که بتواند میخواهد همچنان در فوتسال به کارش به عنوان بازیکن ادامه دهد؛ ستارهای که عناوین و افتخاراتش را حتی یک تریلی هم نمیتواند بکشد، عناوینی که باعث شده او را با علی دایی در فوتبال مقایسه کنند.
هر چند آخرین مصدومیتش سبب شده تا همه چیز برای ادامه فعالیتش به عنوان بازیکن به نظر پزشکان بستگی داشته باشد که آیا به او اجازه میدهند همچنان بازی کند یا باید از دنیای بازی خداحافظی کند و تنها به مربیگری ادامه دهد. این در حالی است که آخرین افتخار شمسایی یک ماه پیش رقم خورد؛ جایی که توانست با تأسیسات دریایی به عنوان مربی – بازیکن قهرمان لیگ ایران شود، آن هم برای سومین سال پیاپی تا ثابت کند همان طور که در داخل زمین ستاره است، روی نیمکت هم حرفهای زیادی برای گفتن دارد و فوتسال ایران باید در انتظار یک مربی بزرگ دیگر باشد. کسب شش عنوان مرد سال فوتسال آسیا که آخرین آن سال گذشته در سن 40 سالگی به دست آمد، آقای گل فوتسال جهان، چندین قهرمانی با ایران در فوتسال قهرمانی آسیا و انتخاب به عنوان بهترین گلزن آسیا از جمله عناوینی است که در کارنامه شمسایی به چشم میخورد و از او در تاریخ ورزش کشورمان یک چهره ویژه ساخته است؛ ورزشکاری که خیلیها میگویند خیلی سخت است بازیکنی مانند او تکرار شود. شمسایی در یکی از روزهای آغازین اسفند در کلینیک دکتر نوروزی در خیابان خواجه عبدالله روبهرویمان نشست و در گفتوگو با «جوان» از گذشته و امروز پرافتخارش صحبت کرد؛ صحبتهایی که برای فوتسالیستهای امروز و البته ورزشکاران دیگر رشتهها میتواند یک کلاس درس باشد.
وحید شمسایی در 41 سالگی همچنان سرحال و قبراق میدرخشد و توانسته همه رکوردها را جابهجا کند. خیلیها میخواهند بدانند راز و رمز این موفقیت چیست؟ راز در اوج بودن تا این سن چه چیزی است که باعث شده شما همچنان شماره یک فوتسال ایران باشید؟
انگیزه نقش زیادی در این موفقیت دارد، اینکه برای رسیدن به یک هدف انگیزه کافی داشته باشید، شما را در رسیدن به آن کمک میکند. اینکه همیشه دنبال این باشید که بهترین باشید و توی چشم باشید و سعی کنید بهترینها را به دست بیاورید. این انگیزه میخواهد و این میشود که یک انسان را در زندگی به جلو هل میدهد و پایه یک موفقیت را میسازد. البته انگیزه باید همراه باشد با اینکه آدم هدفدار و سالم زندگی کند و جاهطلب باشد. جاهطلبی در طول یک فعالیت یکی از رازهایی است که موفقیت را رقم میزند.
پس یعنی انگیزه بالا و تلاش برای اینکه میخواهد موفق باشد، وحید شمسایی را امروز به جایگاهی رسانده که او را میتوان بزرگترین فوتسالیست تاریخ ایران دانست؟
قطعاً انگیزه نقش زیادی در رسیدنم به این موفقیت داشته است. شما وقتی انگیزه نداشته باشید، هیچگاه نمیتوانید به موضوعی که مدنظرتان است برسید همین انگیزه است که به انسان انرژی میدهد تا به سمت چیزی که میخواهد حرکت کند و بعد از آن تلاش و برخی مراقبتها است که شما لازم دارید تا به موفقیت و هدفی که برای خودتان در نظر گرفتهاید برسید.
در بخشی از پاسخ قبلیتان به زندگی سالم اشاره کردید، موردی که به نظر میرسد یکی از فاکتورهای مهمی است که در ستاره شدن شما نقش زیادی داشته، به خصوص اینکه در فوتبال و رشتههای دیگر هم شاهد هستیم که هر ورزشکاری زندگی سالم و با چارچوبی دارد، جزو بهترینها هم هست؛ در این باره بیشتر صحبت میکنید؟
شما از خیلی چیزها میگذرید تا به آنچه میخواهید برسید، اینکه یک ورزشکار در زندگی شب زندهدار نباشد، به موقع بخوابد و تغذیه درست داشته باشد خیلی در موفقیت و هموار کردن مسیری که میخواهد به هدفش برسد، مؤثر است. شاید خیلی از مواقع است که دوست داشته باشید غذایی را بخورید اما این شاید شما را در رسیدن به هدفی که برای خودتان در نظر گرفتهاید با مشکل روبهروکند و همین سبب میشود تا شما از آن چیزی که میخواهید بخورید پرهیز کنید و مبارزه کنید تا به هدفی که در زندگی ورزشی یا شخصیتان دارید برسید.
پس وحید شمسایی برای اینکه مرد پرافتخار فوتسال ایران باشد، از خیلی چیزها گذشته است، با این حال وسوسه نشدید که برخی محدودیتها را برای خودتان بردارید؟
اصلاً و ابداً وسوسه نشدم، وقتی انگیزه قوی برای رسیدن به هدفی ورزشی یا غیر ورزشی داشته باشید، این اتفاق نمیافتد و وسوسه نمیشوید. بدیهی است که باید خیلی از مواقع برخی چیزهایی که شاید دوست داشته باشید را هم کنار بگذارید تا به هدفتان برسید.
شما زود ازدواج کردید و تشکیل خانواده دادید، این تصمیم به نظر میرسد نقش زیادی در رسیدن به جایگاهی که امروز در آن ایستادهاید داشته است.
حتما همین طوراست، البته نه برای همه اما برای من خیلی تأثیر داشت و باعث شد تا موفقیتهایم سریعتر رقم بخورد. ازدواج کردن و تشکیل خانواده دادن یکی از عوامل موفقیتم بود و نمیشود نقش آن را نادیده بگیرم و به طور قطع سهم زیادی در تمام افتخاراتی که کسب کردهام داشته است و این قابل انکار نیست.
برگردیم به روزهای اولی که فوتسال را شروع کردید؟ اصلاً برایمان بگویید چه شد که پای وحید شمسایی به فوتسال باز شد؟ چرا سراغ رشته ورزشی دیگری نرفت و انتخابش فوتسال بود؟
من برادرم بازیکن تیم ملی فوتبال سالنی و مشوق اصلیام برای حضور در فوتسال بود. اولین بار برادرم من را به سر تمرین برد و یکی از تأثیرگذارترین کسانی بود که در موفقیتهایم در فوتسال نقش داشته است. او به خوبی قابلیتهایم را دید و عامل محرکی در گرایش من به فوتسال بود. روز اولی که امیر من را به سر تمرین برد، سید مهدی ابطحی وقتی من را دید، با وجود وزن زیادی که داشتم اما با یک تمرین تشخیص داد که استعداد فوتسال را دارم و میتوانم در این رشته ورزشی موفق باشم. در مجموع در موفقیتهایم سه نفر نقش اساسی داشتهاند؛ ابتدا برادرم که من را به سمت فوتسال برد، سیدمهدی ابطحی که در تمرین قبولم کرد و اجازه داد تا بتوانم ادامه بدهم و حسین شمس که برای اولین بار مرا به تیم ملی دعوت کرد.
به وزن زیادتان در آغاز دوران بازیتان اشاره کردید و داشتن یک اراده و انگیزه قوی، درباره آن روزها بیشتر توضیح میدهید؟ چه شد که اصلاً اضافه وزن پیدا کردید؟
من در نوجوانان و جوانان بازی میکردم اما یک مصدومیت و درد پا باعث شد نتوانم مدتی تمرین کنم و وزنم یک دفعه زیاد شود، طوری که وزنم به 150 کیلو رسید. اما وقتی خواستم برگردم و وزن کم کنم، سختیهای زیادی کشیدم. 16 سال برنج و نوشابه نخوردهام. روزی پنج ساعت تمرین میکردم و خیلی کم غذا میخوردم تا وزن ثابتی داشته باشم و بتوانم روند پر فراز و نشیبی نداشته باشم و همواره سعی کنم در اوج باشم.
و این سختیها نتیجه داد و شما امروز در 41 سالگی همچنان در اوج هستید.
بله، همان روزهای سخت پیشزمینه برای موفقیتهایم شد و آن دوران سخت پلی شد که امروز اینجا هستم و به راحتی نمیتوانم فوتسال را رها کنم.
اولین بازی رسمی و اولین جامی که به دست آوردید را حتماً یادتان هست؟
مسابقات قهرمانی آسیا در سال 2000 که هم بهترین بازیکن شدم و هم بهترین گلزن و آن روز هیچ وقت از یادم نمیرود. فاصله لاغر کردن تا بهترین بازیکن آسیا شدنم شش ماه طول کشید و توانستم از وضعیت سختی که فوتسال را آغاز کردم، عبور کنم و با تلاشی که داشتم اولین موفقیت را به دست بیاورم.
و حتماً لذت اولین جام قهرمانی میتواند ماندگار باشد، از حال خودتان در سال 2000 بگویید؟ وحید شمسایی جوان که تا شش ماه قبل از موفقیت، یک اضافه وزن وحشتناک داشت، در یک مدت کوتاه سختی کشید و روزی که جام را بالای سر بردید حتماً به روزهای سختتان در وزن کم کردن فکر میکردید.
واقعاً نمیشود آن را به زبان آورد. در آن حالت باید باشید تا بتوانید درک کنید که چه حالی داشتم. مسابقات در تایلند برگزار میشد و دوست داشتم هر چه سریعتر به ایران برگردیم و جام را به خانوادهام و رفیقانم بدهم. یک احساس وصف نشدنی و لذتبخش که قابل توصیف نیست.
البته بعد آن جامهای قهرمانی زیادی گرفتید، آن جامها هم لذت اولین قهرمانی را داشت؟
تا دلتان بخواهد بعد از آن مسابقات جام کسب کردم و همه آنها خاطره است اما لذتی که اولین و آخرین جام دارد هیچ وقت فراموش نمیشود. همچنین وقتی سال گذشته در 40 سالگی بازیکن سال فوتسال آسیا شدم، آن هم یک لذت فراموش نشدنی داشت.
شما به ایتالیا رفتید و یک سال هم در لیگ این کشور برای لاتزیو بازی کردید، با وجود اینکه خوب بودید اما خیلی زود به ایران برگشتید، چرا به فوتبالتان در لیگهای خارجی ادامه ندادید؟
از 10 کشور دعوتنامه داشتم اما وحید شمسایی مال زندگی خارج از کشور نیست، دعوتنامه از همه جای دنیا داشتم. یک مقطع رفتم ایتالیا اما آن هم خیلی به من خوش نگذشت.
دوری اذیتتان میکرد؟
به هر حال وابستگی به خانواده و کشور باعث شد تا نتوانم دوام بیاورم و خیلی زود تصمیم بگیرم برای ادامه فوتسالم به ایران برگردم.
تجربه حضور هر چند کوتاه در لیگ ایتالیا حتماً در روند فوتسالیتان مؤثر بوده، به هر حال در لیگ معتبر دنیا بازی میکردید؟
تجربه خوبی بود، اگر بازیکنی بتواند با آن شرایط کنار بیاید فوقالعاده است و میتواند تأثیر زیادی در رشد یک بازیکن داشته باشد و بتواند با استفاده از آن به سطح اول فوتسالیستهای دنیا برسد.
پس توصیه میکنید که ملیپوشان فعلی لژیونر شدن و بازی در لیگهای خارجی را امتحان کنند؟
باید برنامه و انگیزه داشته باشند و اگر پیشنهاد خوبی از لیگهای خارجی دارند حتماً بروند، البته نه هر لیگ و کشوری، بلکه لیگ کشورهایی که در فوتسال صاحبنام هستند و حرفی برای گفتن دارند. حضور در این لیگها میتواند به پیشرفت آنها خیلی کمک کند.
از آخرین جام قهرمانیتان که ماه گذشته با تأسیسات دریایی به دست آمد و برای سومین سال متوالی در لیگ ایران بود، طوری یاد کردید که انگار میخواهید خداحافظی کنید. تصمیمتان را گرفتهاید؟ این در حالی بود که بعد از قهرمانی گفتید تازه دوران چل چلیتان است و میخواهید همچنان ادامه دهید.
اینها را میگویم تا به خودم انگیزه بدهم اما واقعیت این است که پزشکان باید نظر بدهند. پس از مصدومیتم این روزها فیزیوتراپی میکنم و بعد از آن باید کار با توپ را شروع کنم. پس از آن است که با مشورت با پزشکان میتوانم درباره آینده و اینکه همچنان ادامه بدهم و بازی کنم، تصمیم بگیرم.
یعنی وحید شمسایی در 41 سالگی هم میخواهد همچنان ادامه بدهد؟ با این شرایط سنی کارتان سختتر نمیشود؟
فوتسال برای من عشق است و به همین دلیل وقتی پای دوست داشتن و عشق به یک چیزی پیش میآید، سن و سال مطرح نیست و سن تنها یک عدد است و تا وقتی نفس داشته باشم میخواهم ادامه بدهم.
و اگر پزشکان توصیه کنند که بازی نکنید و بخواهید خداحافظی کنید، روز سختی خواهد بود. با بقیه فوتبالیها که صحبت میکنیم میگویند یک فوتبالی دو بار میمیرد، یک بار زمانی که فوتبال را کنار میگذارد و بار دیگر زمانی که میمیرد، شما هم همین نظر را دارید؟
قطعاً همین طور است و فوتسال برای من یک عشق بود که 16 سال کنارش بودم و اینکه شما بخواهید بعد از این همه مدت با ورزشی که به آن عشق داشتهاید خداحافظی کنید، خیلی سخت و دشوار است. همین الان که نزدیک به یک ماه بعد از پایان لیگ به خاطر مصدومیت حتی تمرین هم نکردهام، خیلی سخت گذشته چه برسد به اینکه بخواهم برای همیشه بازی کردن را کنار بگذارم و بخواهم خداحافظی کنم. به طور قطع روز سختی خواهد بود.
به تیم ملی فوتسال برسیم، ماه گذشته در تاشکند توانستیم بعد از دو دوره ناکامی، دوباره قهرمانی آسیا را پس بگیریم، این در حالی است که همه از فوتسال انتظار دارند همیشه در آسیا قهرمان باشد، دلیل ناکامیهایمان چه بود؟
نتیجه نگرفتن قبلی ما هم اتفاقی بود، من هم در جام باشگاههای آسیا و قهرمانی آسیا بازی کردهام و معتقدم که در جام باشگاههای آسیا با توجه به اینکه تیمها بازیکنان خارجی میگیرند سختتر از قهرمانی آسیا است. بعد از دو دوره ناکامی اما تیم تأسیسات در جام باشگاهها توانست قهرمان شود و آن خوف را کنار بزند بعد بانوان قهرمان شدند و سر آخر هم که تیم بزرگسالان توانست قهرمان آسیا شود. عقیده دارم فوتسال ایران خیلی خیلی جلوتر از آسیا است.
اشاره کردید ناکامیهای گذشتهمان یک اتفاق بود اما نمیشود از برخی حاشیهها و آمدن برخی مربیان خارجی که به جای پیشرفت، پسرفت فوتسالمان را رقم زدند بگذریم!
نقش مسائلی که اشاره کردید را هم نمیتوان منکر شد، به هر حال حاشیهها و اعتماد به مربیان خارجی که کوچکتر از فوتسال ما بودند هم بیتأثیر نبود. وقتی یک مربی خارجی قرار است به ایران بیاید باید از فوتسال ما بزرگتر باشد. نمیشود یک مربی که سطحش از ما پایینتر است بیاید و ما انتظار موفقیت داشته باشیم.
بعد از دو دوره ناکامی اما خب با اعتمادی که فدراسیون به مربی ایرانی کرد، توانستیم دوباره جایگاهمان را پس بگیریم، اگر بخواهید این تیم را تحلیل کنید، تیم فعلی فوتسال را چطور میبینید؟
امیدوارکنندهاند. تیم خیلی خوب، قوی و با دیسیپلینی است، تیمی که در هر پست بازیکنان خوب زیادی دارد که به خوبی میتوانند جای همدیگر را پر کنند. ماحصل چنین مجموعهای هم قهرمانی میشود.
نقطه قوت تیم را در کجا میبینید، عاملی که باعث میشود فوتسال دوباره به اوج برگردد؟
همدلی و یکدل بودن راز قهرمانی تیم بود. همه گروه با هم رفیق بودند، این یکدلی به نتیجه رسید و تیم توانست بعد از دو دوره ناکامی به مقام قهرمانی برسد. از نظر فنی هم بازیکنان در سطح واقعاً بالایی هستند و نشان میدهد که فوتسال پشتوانه خوبی دارد که با خداحافظی چند بازیکن، نگرانی درباره آینده تیم به وجود نمیآید.
به فاکتورهای تیم ملی فوتسال که با محمد ناظم الشریعه توانست قهرمان شود اشاره کردید؛ میشود اینطور برداشت کرد که دورههای گذشته این فاکتورها وجود نداشت و به همین خاطر ناکام بودیم؟
در دورههایی که ناکام بودیم همه این فاکتورها را داشتیم اما آن موقع اهداف کوچکی داشتیم اما امروز بزرگ فکر میکنیم و بچهها به دنبال هدفهای بزرگ هستند و همین باعث میشود که تیم بتواند برتریاش را بر سایر تیمها تحمیل کند و به مقام قهرمانی برسد.
آینده تیم ملی فوتسال را چطور پیشبینی میکنید؟ یک تیم که به نظر شما همه عاملهای موفقیت را دارد تا کجا میتواند پیش برود؟
این تیم با توجه به ظرفیت و پتانسیلی که دارد میتواند بین چهار تا تیم اول دنیا قرار بگیرد و بازیکنان این تیم توانایی رسیدن به این موفقیت را دارند. لازمه آن هم برنامهریزی خوب است. در این صورت در این موفقیت شک نکنید.
درباره این برنامهریزی بیشتر توضیح میدهید؟ آن هم در شرایطی که همیشه بین تدارکات و رسیدگی به فوتبال و فوتسال تفاوتهایی وجود داشته و اعتراضهایی به همراه داشته است و با توجه به افتخارات فوتسال، حق این رشته آنطور که باید و شاید ادا نشده است.
فوتسال با فوتبال فرق میکند و الان فوتسال ما در سطح جهان شناخته شده است و جایگاه بالایی دارد و همه تیمها با ما بازی میکنند و تدارک آن هم باید متفاوت باشد. فوتسال برای موفقیت باید با تیمهای خوب دنیا مانند اسپانیا، برزیل، روسیه و پرتغال بدون توجه به اینکه چه نتیجهای رقم میخورد، بازی کند تا بچهها و تیم پخته شوند و بعد وارد مسابقات جام جهانی شویم.
یعنی ترس بچهها ریخته شود؟
این بچهها از هیچ تیمی نمیترسند، فقط باید با تیمهای خوب دنیا بازی زیادی داشته باشند تا پختهتر شوند.
پس باید تجربه این تیم برای موفقیت در مسابقات جهانی بالا برود؟
همین الان هم بچههای تیم فوتسال تجربه بینالمللی خوبی دارند، باید عادت کنیم به بازی با تیمهای سخت. ما در قهرمانی آسیا در یک تورنمنت شرکت و بیشتر با تیمهای ضعیف بازی کردهایم. حالا باید برای اینکه تیم پختهتر شود و بتواند در جام جهانی فوتسال موفق باشد با تیمهای قویتر بازی کند و این بدون شک موفقیت فوتسال ما را تضمین میکند.
قطعاً ادامه این موفقیتها و کسب مقامهای جهانی پشتوانهسازی خوبی را هم در فوتسال میطلبد، درست است که ما استعدادهای زیادی داریم اما برای شناسایی آنها کاری کردهایم، اینکه تیم برای آینده پشتوانه داشته باشد؟
استعداد در فوتسال ایران زیاد است و کشورمان از نظر فوتسالی پشتوانه خوبی دارد و الان هم توسط فدراسیون برنامههایی در این زمینه انجام میشود و در سطح کشور بازیکنانی که مستعد هستند، شناسایی میشوند و زیر نظر گرفته میشوند. مربیان زحمتکشی هم در کشور وجود دارد که هر کدام بازیکنان زیادی را تحویل تیم ملی میدهند و همه اینها در کنار هم، داشتن یک پشتوانه قوی را برای فوتسال و موفقیتهای آینده تضمین میکند.
اما دیگر خبری از گل کوچکهای خیابانی نیست و کمتر شده، این یک زنگ خطر نیست؟
درست است که دیگر فوتبالهای گل کوچک از سطح محلات جمع شده و قشنگیهایی که داشت دیگر نیست اما معتقدم که فوتسال ایران استعداد زیادی دارد و همین الان در تیم ملی در حال حاضر هم میتوانید نمونههایی از این استعدادها را ببینید که نشان میدهند فوتسال ایران پشتوانه محکمی دارد و هیچ وقت خالی از بازیکنان خوب نمیشود. به همین خاطر هنر ما باید این باشد که این استعدادها را در مسیر درست هدایت کنیم و آنها را برای آینده تیم ملی پرورش دهیم.
با این شرایط پس میتوان خوشبین بود که فوتسال ایران در سالهای آینده وحید شمساییها و محمدرضا حیدریانها را به خودش ببیند و جای شما را پر کنند؟
شک نکنید که این اتفاق میافتد. با برنامهریزیهایی که صورت میگیرد، حتی آینده فوتسال میتواند بهتر از این هم باشد و بازیکنانی بهتر از شمسایی و حیدریان هم در آینده با توجه به استعدادهایی که داریم میتوانیم داشته باشیم.
شما الان همزمان هم بازی میکنید و هم مربیگری، مانند روزهایی که بازی میکردید. در مربیگری هم تا امروز موفق بودهاید و سه قهرمانی پشت سر هم در لیگ، گویای همه چیز است؛ روی نیمکت وحید شمسایی تا کجا میخواهد ادامه بدهد؟
به طور قطع این مسیری که در مربیگری شروع کردهام، ادامه خواهم داد، اگرچه به مدیریت بیشتر علاقه دارم اما خب در آینده مدیریت را هم تجربه میکنم و تجربیاتی که در این سالها به دست آوردهام را هم در زمینه مربیگری و دانش و هم مدیریت در اختیار بقیه قرار میدهم.
به سرمربیگری تیم ملی هم حتماً فکر میکنید؟
چند ماه پیش هم جزو گزینههای سرمربیگری تیم ملی بودم اما خب با توجه به قراردادی که با باشگاه تأسیسات داشتم و فدراسیون هم به دنبال یک مربی یک شغله بود نتوانستم به تیم ملی بروم. البته هیچ وقت به چیزی فکر نمیکنم، بلکه تلاش میکنم به هدفهایی که دارم برسم و در این راه سعی میکنم تواناییهایم که در عرصه بازی نشان دادهام، این بار در زمینه مربیگری نشان دهم و بعد از آن است که مسئولان درباره اینکه چه کسی میتواند به تیم ملی کمک کند، تصمیم میگیرند.
بهترین خاطرهتان از روزهایی که در فوتسال بودهاید را بخواهید گلچین کنید، چه روزی را میگویید؟
تمام روزهایی که با افتخار به پایان رسید، فراموش نشدنی است و جزو خاطرات خوب من قرار میگیرد و نمیتوان یک روز را جدا از روزهای دیگر دید. اما در بین این روزها همیشه اولین و آخرین جامی که گرفتهام خاطره آن به یادماندنیتر میشود.
و در نهایت تلخترین روز؟
یکی از حسرتهایم بازی با ایتالیا در جام جهانی فوتسال برزیل در سال 87 بود که به دلیل دو اخطاره بودن نتوانستم در این مسابقه بازی کنم. خیلی دوست داشتم بازی میکردم و میتوانستم به تیم کمک کنم.
منبع : روزنامه جوان
انتهای پیام/