دیزاین پارسی سوغاتی هزار رنگ ایرانی
میگویند کسی که با دستش کار میکند کارگر است، کسی که با دست و عقلش کار میکند پیشه ور است و کسی که با دست، عقل و احساسش کار میکند، هنرمند است.
خبرگزاری تسنیم / علی رمضانپور
.... توصیفی که گذشت حکایت هنر صنایع دستی در سرزمین پارسی «ایران زمینمان» است که حال و روزش ابری است، کما اینکه به گفته بهمن نامور مطلق - معاون صنایع دستی؛ "ایران" در زمینه آموزش صنایع دستی در جهان رتبه نخست را دارد ولی به گفته این دانشیار دانشگاه شهید بهشتی - در زمینه فروش، جایگاه خوبی در دنیا نداریم و این یعنی زحمتی گران برای دستان هنرمندان صنایع دستی.
باز میگویند صنایع دستی روح دیزاین ایرانیهاست، کما اینکه کلمه دیزاین از واژگانی مدرن سرچشمه میگیرد ولی در خود مُعرف سنتی پایدار نیز است، سنتی که روح آدمی را آرامش میدهد، و چه زیباست خانه ای که با گلیمچه یا جاجیمی نقش بسته باشد، فضای خانههای ایرانی با صنایع دستی گل برجسته، قالی دورویه، نمکدان بافی و چنته است که معنای تمدنی کهن را با تاریخ 5 تا 8 هزار سال به رخ جهانیان میکشاند.
در تعاریف بین المللی دنیا آمده است که صنایع دستی نوعی کار است که در آن لوازم تزئینی و کاربردی تنها با استفاده از دست یا ابزار ساده ساخته میشود. معمولاً این کلمه به روشهای سنتی ساختن کالاها اطلاق میشود. استادکاری مخصوص هر یک از این موارد مهمترین ملاک است. چنین چیزهایی اغلب از لحاظ فرهنگی و یا مذهبی فوق العاده هستند. لوازمی که بصورت تولید انبوه و یا با ماشین آلات مختلف ساخته میشوند جزو صنایع دستی نیستند.
آنچه مقولهٔ صنایع دستی «مانند گلیمچه» را از هنر کاردستی متمایز میسازد، هدف از ساخته آنهاست. صنایع دستی لوازمی هستند که مورد استفاده آنها بیش از یک تزئین ساده است. صنایع دستی اغلب کارهای فرهنگی و رسوم تلقی میشوند، زیرا به عنوان بخشی از ملزومات زندگی روزمره مطرح هستند.
صنایع دستی هنری است که رنگها و روحیات انسانها را منتقل میکند، وقتی دستی روی جاجیم هزار رنگ ترکمن میکشی هر تار و پودش یک قصه برایت تعریف میکند... ولی دریغ از غصه دستان هنرمندان این هنر پارسی، و این جاست که به گفته اردشیر اروجی کارشناس میراث فرهنگی – که معتقد است هماکنون با تشکیل انجمن صادرکنندگان صنایع دستی، منفعت مالی به جیب کسانی سرازیر میشود که خود بیگانه از هنر صنایع دستی هستند و ارز و سود سرشار صادرات صنایع دستی برای گروه خاصی خواهد بود و هنرمند صنایع دستی محروم از این سود، باید به اندک فروش خود اکتفا کند.
با این وجود - حوزه صنایع دستی در طول سالهای اخیر رنگ و بوی بیشتری پیدا کرده است؛ از فروشهای به نسبت بیشتر در صادرات تا برپایی بازارچههای دائمی صنایع دستی به مانند بازارچه صنایع دستی عودلاجان در قلب پایتخت تهران قدیم در بازار بزرگ، که خود نویدی برای روزهای خوش این هنر پارسی است که هنوز از کپی چینیها در امان مانده است، بطوریکه یکی از عمده بازارهای خوب فروش صنایع دستی ایران نیز اتفاقاً در چین است.
و چه خوش است نوشیدن و میل کردن غذای ایرانی در سفالهای ایرانی، و چه گوارا طعامی که در ظروف تزئینی صنایع دستی – که به واقع بلیعدن همانا و هضم و نوش جان کردن همانا.
پس چه نیکوست در کنار دهها مشکل و دغدغه هنرمندان صنایع دستی – ما نیز به نوبه خود آستینی بالا زنیم و فارغ از اقدامات دولتی بیائیم و از این پس در هر سفر و هر دیاری، سوغاتی خود را از صنایع دستی آن ولایت به یادگار برای خود و دوستان و اقوام به نشانه حمایت از دیزاین ایرانی تهیه کنیم.
انتهای پیام/