انتخابی برای عصر ظهور، «شهید رکاب امام» یا «تواب»؟
بعد از شهادت امام حسین(ع)، بسیاری از کسانی که پیمانشکنی کردند و امام(ع) را همراهی نکردند، سخت پشیمان شدند و تصمیم گرفتند خطای خویش را جبران کنند. با این وجود، اثر توّابین در تاریخ یک هزارم شهدای کربلا هم محسوب نمیشود.
باشگاه خبرنگاران تسنیم «پویا» ـ امیرمحسن شیخان
امروز، 11 دی ماه و اولین روز از ماه ربیعالثانی مصادف با سالروز قیام توابین به خونخواهی امامحسین (ع) است. در سال 61 هجری بسیاری از کوفیان با ارسال نامههایی به امامحسین (ع) خواستار حضور ایشان در کوفه و بیعت با ایشان شدند، طوری که حتی تعدادی از آنان شخصاً نزد امام (ع) رفتند و درخواستشان را اعلام کردند.
کوفیان امام حسین(ع) را در حد رهبری دینی قبول داشتند نه به عنوان امام و خلیفه خداوندی که دارای شأن و جایگاه والایی نزد خداوند و اطاعت از او واجبالإجراست. مردم کوفه زمانی به امام(ع) نامه نوشتند که از دست حکام ظالمی همچون سعد بن ابی وقاص، ولید بن عقبه و دیگر حاکمان فاسد آن دوران به تنگ آمده بودند و به این نتیجه رسیدند که فرزند علی بن ابیطالب هرچه باشد، اهل ظلم و جور و فساد نیست.
نقل است که فرزدق شاعر در این مکان با امام حسین(ع) دیدار داشته است و هنگامی که امام حسین(ع) از او نسبت به وضعیت اهل کوفه پرسش میکنند، فرزدق در پاسخ میگوید: «قُلوبُهم مَعَک و سُیوفُهم علیک؛ دلهای آنان با شما، اما شمشیرهایشان علیه شماست» (دلایلالامامة, ص182).
با تمام این وجود، از آنجایی که معتقدیم افعال اهلبیت (ع) بر اساس برنامهای الهی است، حرکت امام حسین(ع) و اهلبیتشان به سوی سرزمین عراق، جریانی بود که مدتها قبل پیامبر اکرم (ص) به آن متذکر شده بودند، به عنوان مثال، امامحسین(ع) هنگام خروج از مدینه در کنار قبر رسول اکرم(ص) خوابشان برد و جدّشان را در خواب دیدند که به امام(ع) فرمودند «فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً؛ خداوند خواسته تو را کشتهشده ببیند» و در ادامه فرمودند: «إن لک درجة فی الجنّة لا تصل إلیها إلاّ بالشهادة؛ همانا برای تو درجهای در بهشت است که جز با شهادت به آن نمیرسی». لذا امام حسین (ع) بر اساس برنامه الهی پا به این سرزمین گذاشتند، اما به اصطلاح شیعیان آن دوران در قبال امام (ع) رفتار مناسبی نشان ندادند و دست از همراهی با امام (ع) کشیدند.
بعد از جریان شهادت امام حسین (ع)، بسیاری از کسانی که با وعدۀ بیعت، امام (ع) را دعوت کرده بودند اما بیعت نکردند، از خطای خویش در پیمانشکنی و یاری نرساندن به امام(ع)، سخت پشیمان شدند، لذا تصمیم گرفتند که گناه و اشتباه خویش را جبران کنند.
چند ماه بعد حدود 100 نفر از شیعیان در خانه «سلیمان بن صرد خزاعی» که از چهرههای سرشناس کوفه بود، گرد آمدند. سلیمان در این جلسه با اشاره به آیه 54 سوره بقره و توبه قوم موسی(ع) خطاب به حاضران گفت: ما وعده یاری به اهل بیت پیامبر (ص) دادیم، اما یاریشان نکردیم. در انتظار فرجام کار ماندیم تا آن که فرزند پیامبرمان کشته شد. حال خدا از ما راضی نمیشود مگر آنکه با قاتلان او بجنگیم، شمشیرها را تیز کنید و اسب و نیرو فراهم سازید تا فرا خوانده شوید. (بحارالانوار، ج 45، ص355)
پس از سخنان سلیمان، دیگر بزرگان شیعه و یاران امام علی(ع) نظیر مسیب بن نجبة فزاری، رفاعة بن شداد بجلی، عبدالله بن وال تمیمی و عبدالله بن سعد ازدی به سخنرانی پرداختند و سر انجام سلیمان بن صرد خزاعی به رهبری قیام برگزیده شد. (ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 4، ص160). با وجود تمام اینها، میتوان گفت بیتردید اثری که توّابین در تاریخ گذاشتند یک هزارم شهدای کربلا هم نیست.
نکته مهم و اساسی در اینجا، این است که چرا چنین اتفاقی یعنی عدم همراهی با امام حسین (ع) اتفاق افتاد؟ چه شد که کار به اینجا رسید؟! چه شد که امت اسلامی که آنقدر نسبت به جزئیات احکام اسلامی و آیات قرآنش دقت داشت، در چنین قضیۀ واضحی، به این صورت دچار غفلت و سهلانگاری شد که ناگهان فاجعهای به آن عظمت رخ داد؟! چه شد که امام عالم را تنها گذاشتند؟ حال همین صحنه را در دوران خودمان تصور کنیم؟ آیا ما از جامعه آن زمان که بسیاری با اهلبیت همنشین بودند ـ ولو به ظاهر ـ قویتر و محکمتر هستیم؟
باید این مسئله را در خودمان نهادینه کنیم که به موقع و در لحظه نیاز وارد صحنه شویم و خودمان را ثابت کنیم، چراکه اگر کاری انجام شود، اما به وقت نباشد، نتیجهای که باید داشته باشد را نخواهد داشت. به عنوان مثال، کاروانیان حسینی در مکه، با این جمله امام حسین (ع) «مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی» به سرعت با امام همراه شدند و در کوتاهترین زمان (32 روز) به عالیترین جایگاه و مقامات رسانده شدند، این حضور به موقع در صحنههای الهی است.
لذا اینجا آشکار میشود که جایگاه شهادت اصحاب امام حسین (ع) در روز عاشورا نسبت به شهادت توابین، فاصلهای از آسمان تا زمین است.
مقام معظم رهبری درباره تفاوت میان شهدای کربلا و شهدای توابین چنین میفرمایند: شهدای کربلا هم شهید شدند، توابین هم شهید شدند. فاصلۀ زمانی بین آنها هم خیلی زیاد نبود؛ اما شهدای کربلا در عرش انسانیت قرار دارند، شهدای توابین نه؛ مقامشان با آنها خیلی فرق دارد. چون شهدای کربلا به ندای حسین بن علی(ع) در وقتِ خود پاسخ دادند؛ ولی توابین به ندای آن حضرت، بعد از گذشتن وقت پاسخ دادند. فرقش این است. (78/6/8)
حال که ما در دوران امامت امام زمان (عج) به سر میبریم، باید درس این صحنه عظیم الهی را بگیریم و درصدد آمادگی خود برای صحنههای آینده باشیم. ما آنقدر باید تقوا بورزیم، آنقدر باید در جهت تقویه بنیه معارفی خود تلاش کنیم که آماده اطاعت و تبعیت همه جانبه از خلیفه خدا، حضرت مهدی (عج) باشیم. باید به گونهای خود را آماده کنیم که هر زمان فرمانده دستور حرکت دادند، چون سرباز آماده خدمت باشیم، به عبارت دیگر، باید روحیۀ سرباز بودن را روز به روز در خود تقویت کنیم؛ سربازی با سلاحی از نور برای حرکت به سوی منبع نور.
انتهای پیام/