اخوان ثالث، پیشوای سبک خراسانی جدید
آقای مهدی اخوان ثالث اگر ۱۰ اسفند امسال را میدید، میتوانست جشن تولد ۸۸ سالگیاش را برگزار کند. شاعر پر توان خراسانی که کمتر ایرانی علاقهمند به فرهنگ است که از اشعارش بهخاطر ندارد.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، آقای مهدی اخوان ثالث اگر 10 اسفند امسال را میدید، میتوانست جشن تولد 88 سالگیاش را برگزار کند. شاعر پر توان خراسانی که کمتر ایرانی علاقهمند به فرهنگ است که از اشعارش بهخاطر ندارد.
تصوری که در ذهن و تخیل ما از قلههای شعر فارسی چون فردوسی و مولانا و حافظ و... شکل گرفته است یا حداقل در ذهن من، تصوری اسطورهای است که زمان و مکان نمیشناسد، چهرهای است آفتابی و مهآلود، روحی بلند و مشرف بر قرون و اعصار و مصداق «درویشان» در این مصراع حافظ که:
«از ازل تا به ابد فرصت درویشان است»
و این تصور با تصویری که از بزرگترین شاعران همعصر خویش در ذهن داریم جدای از مبحث ارزشگذاری از زمین تا آسمان متفاوت است که برخی آن را به حجاب معاصرت تعبیرکردهاند. با این حال هستند در بین شاعران همعصر که مجموعه پرونده شاعری آنها که متشکل از ذهن و زبان شعری و اندیشه و شخصیت سیرو سلوک و مشرب آنهاست، ما را به یاد آن چهرههای اسطورهای میاندازند و مواجهه با آنها، جلوههایی از آن شکوه تاریخی را متجلی میکند. من در مواجهه با چند شاعر این عصر این حس را داشته و دارم که اگر حمل بر خراسانمحوری نشود؛ بیشتر آنها خراسانی هستند و پرفروغترین آنها عبارتند از ملکالشعرای بهار، مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی و در این میان اخوان برای من شکوه خاصی دارد؛ اولاً از آن جهت که او را در حیاتش درک کردهام و از این منظر با ملکالشعرا برایم وجه تمایزی دارد و ثانیا از آن جهت که اکنون در میان ما نیست و از این منظر با محمدرضا شفیعی کدکنی -که درمیان ماست و سایهاش همچنان مستدام باد- برایم وجه تمایز دارد.
چند سال پیش در مراسم یکی از دیدارهای مقام معظم رهبری با شاعران که در نیمه ماه رمضان هرسال برگزار میشود تعبیری در سخنان ایشان از شعر و شاعری مهدی اخوان ثالث شنیدم که با این تعبیر به یکی از رازهای ارادتمندی خویش به اخوان پی بردم. ایشان در بخشی از سخنانشان که در پایان دیدار ایراد کردند، سخن را به اخوان کشاندند و در مقایسه شادروان مهدی اخوان ثالث با اقرانش و همچنین بیان جایگاه او در شعر فارسی، چنین گفتند: «اخوان شاعری بود که آنچه یک ملت از شاعرش میخواهد، در شعر او وجود دارد.»
و رازهای دیگر ارادت خویش به اخوان را در اظهار نظرهای علامه محمدرضا شفیعی کدکنی نسبت به شعر اخوان دیدم، آنجا که درمقاله «اخوان اراده معطوف به آزادی» در کتاب با چراغ و آینه آورده است:
«دو خصوصیت برجسته، شعر اخوان ثالث را از دیگرشاعران معاصر جدا میکند. نخست زبان غنی و پر طنین او و دیگر جنبه اجتماعی شعرش که تصویرهایی از زندگی و تاریخ معاصر دارد. شاعران دیگری هستند که شعرشان از نظرگاههای دیگر ارزش فراوان دارد، اما از این دو نقطه دید، بیهیچ گمان، شعراخوان ثالث برجستهترین نمونه است. توفیق اخوان در ایجاد یک زبان مشخص و شیوه بیان فصیح ومستقل -نه یاوهگویی و هرزه درایی تکروانه- از مهمترین خصایص هنر او بهشمار میرود. باید اورا پیشوای «سبک خراسانی جدید» در شعر معاصر نامید. سایهروشنهای زندگی اجتماعی ما در این چندسال اخیر در شعر او بیش از هرشاعر دیگری انعکاس داشته و این بازتابی طبیعی و صمیمانه است.»
و نیز در بخش دیگری از مقاله آورده است:
«راز توفیق وی در این است که گذشته از صداقت ذاتی که دارد، با میراث فرهنگی این سرزمین آشناست و با گذشته ادبی ما پیوندی استوار دارد.»
حال که دیدگاه دو عزیز ارجمند، یعنی مقام معظم رهبری و علامه محمدرضا شفیعی کدکنی را نسبت به مهدی اخوان ثالث آوردم، مایلم حسن ختام این سطور، ذکر خاطرهای باشد که در شکلگیری آن، هرسه عزیز ارجمند یعنی، مقام معظم رهبری، علامه محمدرضا شفیعی کدکنی و مهدی اخوان ثالث نقش دارند.
چند سال پیش حدود سال 86، شبی به اتفاق دوست شاعر ارجمندم مرتضی امیری اسفندقه به محضر علامه محمدرضا شفیعی کدکنی در منزلشان شرفیاب شده بودیم. ایشان خاطرات زیادی نقل کردند از مشهد و فضای ادبی و کتابخانهها و کتابفروشیهای آن و اشارهای داشتند به شهرت آیتالله خامنهای در آن دوران به کتابدوستی و کتابخوانی بین اهل ادب خراسان و در ادامه این خاطره را از آیتالله خامنهای و مهدی اخوان ثالث نقل کردند: «در یکی از سالهای دهه 40، آیتالله خامنهای در یکی از سفرهایشان به تهران بر من وارد شدند و ساعاتی را با هم به شعرخوانی و صحبت گذراندیم و در ضمن صحبتها ایشان از حال سایر دوستان شاعر خراسانی که مقیم تهران بودند جویا شدند، از جمله شادروان مهدی اخوان ثالث و من دوستی از اهل ادب را همراه ایشان کردم تا به احوالپرسی اخوان بروند که رفتند و بعد آن دوست برای من تعریف کرد که وقتی به در خانه اخوان رسیدیم، آیتالله خامنهای کمی آنطرفتر ایستادند و من رفتم زنگ را زدم، اخوان خودش آمد و در را باز کرد، اخوان داخل و من بیرون، زیر چارچوب در با هم دست دادیم و سلام علیکی کردیم و بعد اخوان مرا به داخل دعوت کرد که آرام به او گفتم با سید علی آقای خامنهای آمدهام.
اخوان به سرعت بیرون رفت تا به ایشان خوشآمد بگوید و همینطور که به سمت ایشان میرفت، برای اینکه مطایبهای هم کرده باشد با لهجه مشهدی به من گفت: «بره چی خبر نکردی با آسید علی آقا مییی که مو اقلاً وقت میام دم در، آستینامه بزنم بالا که آقا فکر کنه یا وضو گریفتم یا درم مورم وضو بگیرم.»
حدس من این است با توجه به یادداشتی که مهدی اخوان ثالث نوشته و در پایان آن آورده است:
«بهیادگار آشنایی در دفتر آقای خامنهای
نوشته آمد در اسفند ماه 1341
در تهران ـ مهدی اخوان ثالث ـ
م. امید خراسانی»
و متن کامل آن به خط اخوان چندی پیش از طرف دفتر مقام معظم رهبری منتشر شد، دیدار مذکور ایشان با اخوان نیز باید در همان زمان اتفاق افتاده باشد.
مصطفی محدثی خراسانی
شاعر و پژوهشگر ادبیات
منبع: صبح نو
انتهای پیام/