سرودهای تقدیم به شهید محسن حججی: وعده ما با تو سحرگاه عشق
شهید محسن حججی اهل اصفهان در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت همچون سالار شهید اباعبدالله الحسین علیه السلام به درجه رفیع شهادت نائل شد. منصور نظری تازهترین سروده خود را به این شهید تقدیم کرده است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، شهید محسن حججی اهل اصفهان در منطقه مرزی عراق و سوریه طی یورش داعش، اسیر و دو روز بعد از اسارت همچون سالار شهید اباعبدالله الحسین علیه السلام به درجه رفیع شهادت نائل شد. منصور نظری، شاعر، شعری سروده و آن را به شهید بی سر کربلای شام، محسن حججی تقدیم کرده است. متن این شعر در ادامه میآید:
کلک خبر گشته پریشانِ داغ
خونِ شقایق شده جاری به باغ
قاصدک آورده خبر از دمشق
قصۀِ سربازی اصحاب عشق
شامِ بلا باز خبرساز شد
باز بلا قافیهپرداز شد
شیعه بلا گو شدۀِ بر اَلَست
عطر شهادت همه را کرده مست
وز همه سو بانگ بلا میرسد
عطرِ خوشِ کرب و بلا میرسد
رخ زِ قمر غرقهبهخون آمده
سر زِ تنِ ماه، نگون آمده
مویِ علی غرقهبهخون گشته باز
فاطمه بنشسته بخواند نماز
اَلعطش از سوی حرم میرسد
غرقهبهخون مَشک و علم میرسد
کرب و بلایی شده بر پا به شام
شیعه سراپا به تب انتقام
عودِ بلا گشته حجازی نواز
نِشتر غم بر رگِ دل خورده باز
آمده ویرانه دو بارویِ آه
خون چکد از گوشۀِ ابروی ماه
خورده غزل خنجر کِشمیری است
این تبِ یک داغِ اساطیری است
خرمن دل را همه آتش زدند
شعله به دامان سیاوش زدند
قوم سیاوش همگی دردمند
گریۀِ دنیای مجازی بلند
اشک قلم آمده جاری چو رود
سینۀِ دفتر شده از غم کبود
هلهلۀِ ناله ز هر سو به گوش
نُهفلک آشفتۀِ بغضی خموش
در شِکَن ِخاتمی از یَشم گل
اشک خدا میچکد از چشم گل
باز دلی شور عطش میزند
حادثه بر آینه خَش میزند
آتشِداغِ قمر افروخته
سِدره نشینان همه دلسوخته
مردمِ چشمانِ غزل مَشعلی
ناله کمربستۀِ اشکِ علی
مرغِ سحر نوحهسرایِ قَرَن
کرده بغل زانوی غم نسترن
میرسد از ره سحر آسیمهسر
رخت عزا کرده صَحاری به بر
وه چه شرابی شده انگور غم
میدمد این نَفخه که بر صورِ غم
در سحری تازه به رنگِ تُرنج
میزند آیینه زِغم چَنگ رنج
خنجر کین سر زِ قمر میزند
فاطمه بر سینه و سر میزند
شیعه بگو تا که کُند ترکِ سر
تا نخورد فاطمه سیلی دگر
تا نَکشد معجر زهرا کسی
سر بدهد شیعه به خنجر بسی
گر نه عدو سر ز تن ما بُرد
پیش علی فاطمه سیلی خورد
ای سر شوریده سلامٌعلیک
کرب و بلادیده سلامٌعلیک
ای تن بیسر شده در راهِ عشق
ای که شدی محرم درگاهِ عشق
کاوۀِ آهنگر ایران تویی
آرش این قوم دلیران تویی
ای که شکسته کمرِ ما،غمت
مردم ایران همه در ماتمت
ما همه دلداده به یاس کبود
منتقمانِ تو ز آل سعود
زلزله در کون و مکان افکنیم
ریشۀِ داعش زجهان برکنیم
ای مه بی سر شده در راهِ عشق
وعدۀِ ما با تو سحرگاهِ عشق
با پسر فاطمه آیی چو باز
فتح یمن سازی و فتحِ حجاز
انتهای پیام/