حادثه پلاسکو و سانچی را هم باید مانند زلزله از منظر «آیات» نگریست
در شناسنامه مسلمان هستیم اما متأسفانه تفکراتمان مادیگراست. نمیتوانم به راحتی قبول کنم که حادثه پلاسکو و کشتی سانچی اتفاقی رخ داده باشد و از کنار آن عبور کنم. خداوند با مشابهت این دو ماجرا علناً دارد فریاد میزند تا ما از خواب بیدار شویم.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا از مهمترین خاصیتهای رویدادهای طبیعی و انسانی آن است که انسان را وادار به تفکر درباره علل و چرایی این نوع رویدادها میکند و در این راستا هر فردی از زاویه تخصص خود به تحلیل ماجرا میپردازد. فلاسفه به دنبال چرایی وقوع این رویدادها با منطق عقلانی خود هستند و علمای دین و اخلاق به دنبال علل معنوی و قرآنی این رویدادها میپردازند. همچنین برخی از منظر انسانشناسی، عدهای از منظر رفتارشناسی و ... به علل و اسباب وقوع حوادث طبیعی و انسانی میپردازند.
اما این تشتّت آرا با توجه به رویدادهایی که طی سه سال گذشته پشت سر هم در حال رخداد است، افزایش یافته است. وقوع جریان بزرگ اربعین، حادثه پلاسکو، زلزله کرمانشاه و اخیراً حادثه کشتی سانچی از جمله این رویدادهای مهم است. میتوان ماجرای عجیب شهید حججی هم جزو این دست از رویدادها تلقی کرد، جریانی که تحولی عظیم در سطح جامعه ایجاد کرد.
حال این بار قصد داریم این رویدادها را از زاویه نگاه یک هنرمند سینمای دینی مورد بررسی قرار دهیم؛ هنرمندی که تاکنون تحلیلهای مناسبی از برخی رویدادهای اجتماعی مثل اربعین به جامعه دینیمان ارائه داده است. وی عبدالحمید قدیریان، هنرمند سینمای دینی و محقق و پژوهشگر مسائل دینی است.
قدیریان که در طول تاریخ سینمای انقلاب اسلامی در فیلمهایی با مضامین دفاع مقدس و تاریخ زندگانی انبیاء مثل مریم مقدس(س) و ملک سلیمان در کسوت «مشاور فیلمنامه»، «مشاور کارگردان»، «دستیار تدوین»، «جلوههای ویژه میدانی» و ... حضور داشته است، از هنرمندانی است که تحقیق در موضوعات دینی و معارفی را در اولویت فعالیتهای خود قرار داده و با گفتوگو با استادان مختلف قرآنی، تاریخی و بعضی از استراتژیستها به فهم خوبی از فضای دین دست پیدا کرده است تا جایی که سه سال گذشته توانست مجموعه تابلوهایی را با عنوان «آسمان حسین(ع)» که به گفته وی حاصل پژوهشهای چندین ساله قرآنی و حدیثی بود، به جامعه دینی و انقلابی کشورمان تقدیم کند. این اثر به حدی اثرگذار بود که تحسین علما و اندیشمندان کشورمان را برانگیخت.
قدیریان معتقد است: همواره در طول تاریخ بشریت دو نوع نگاه نسبت به رویدادهای اجتماعی بوده است. یکی نگاه خدامحورانه که در این نوع نگاه، خداوند اثرگذار در وقایع نظام عالم و آدم است. در این فرآیند افراد و اشیاء به صورت تکوینی به سمت اهداف الهی حرکت داده میشوند.
دومین نگاه مربوط به رویکردهای مادیگراها یا به تعبیری دیگر ماتریالیسمهاست. این نظریه الحادی در صوت کلی میگوید تمام رویدادهای عالم را قوانین طبیعت رقم میزند و ماده اصالت دارد، لذا قائل به تأثیرگذاری امور غیر مادی بر عالم نیستند و خداوند را نیز مؤثر بر عالم هستی نمیدانند. اما دین مبین اسلام با نوع نگاه اول یعنی گفتمان خدامحورانه خود را به جامعه بشری معرفی کرد تا جایی که خداوند در قرآن کریم حتی افتادن برگ درخت را به علم خود اختصاص داد.
وی میگوید: متأسفانه باید گفت این رویکرد خدامحورانه که خدا را مؤثر در نظامات عوالم و بشری معرفی میکند اکنون به حاشیه کشیده شده است و آنچنان که بایسته است مورد توجه قرار نمیگیرد تا جایی که واقعه بزرگی همچون انقلاب اسلامی و اخیراً اربعین حسینی(ع) را در این راستا مورد مطالعه قرار نمیدهیم و عمدتاً این دو را رفتارهای خودجوش مردمی میدانیم. همچنین نسبت به سایر رویدادهای طبیعی و اجتماعی مثل سیل، زلزله، آتشسوزی و سوانح انسانی چنین نگاهی وجود دارد.
مشروح گفتوگو را در ادامه بخوانید.
تسنیم:الحمدلله شما جزو هنرمندانی هستید که در حوزه کاری خود نگاه معرفتی دارید؛ اتفاقاً تلفیق هنر شما با معارف ناب قرآن و عترت(ع) یکی از علتهایی است که موجب شده ما در هر رویداد اجتماعی سراغ شما بیاییم و از نقطه نظرات شما بهره ببریم؛ زیرا قائلیم هنرمند سعی میکند جزئیات یک صحنه را مورد مطالعه قرار دهد و قطعاً پیوند جزئیات یک رویداد با معارف الهی محبتی است که خدا به شما عطا کرده است. مقداری درباره این حال و هوا توضیح دهید؟
بنده به عنوان یک هنرمند، وقتی با صحنهها و حوادث اجتماعی روبرو میشوم، سعی میکنم به علت این حوادث بیندیشم و آنچه برایم اهمیت دارد، توجه به باطن آن حوادث است. به عنوان کسی که سعی در فهم باطن و علل حوادث دارد، باورم این است که در حوادث اخیر، خداوند به عنوان موجودی حیّ، با ایجاد صحنهها دارد با ما صحبت میکند و انتظار دارد تا ما نیز به حوادث پیرامون خود «نگاهی آیاتی» داشته باشیم. به عنوان نمونه شما اگر به ماجراهای پس از اربعین دقت کنید، به نکات قابل توجهی دست خواهید یافت.
نور اربعینی آغاز مجدد تحول قلوب به وسعتی بیش از نور انقلاب است
در مصاحبههای قبلی عرض کرده بودم که اربعین یکی از آیات و نشانههای عظیم الهی است که باید ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار گیرد. خداوند با ماجرای اربعین و قرار دادن این آیۀ عظیم از ما توقع دارد که بهترین رفتار را در قبال آن از خود بروز دهیم. اربعین یا بهتر است بگویم «نور اربعینی» آغاز مجدد یک ماجرای بزرگ از جنس انقلاب اسلامی و شاید عظیمتر و البته در پهنهای گستردهتر از انقلاب است. خدا با نور خود قلوب بسیاری از پاکطینتان اعم از شیعیان و پیروان سایر فِرَق مسلمین و حتی مسیحیان و یهودیان را به سوی این پدیده بزرگ الهی کشیده است و در ایام اربعین، ایشان را از سرتاسر عالم، عاشقانه به سوی امام میکشاند. گویا به این ترتیب قصد آن دارد تا جمعیتی یک دست و پیکرهای واحد، با آداب و فرهنگ و اعتقادات واحد را شکل دهد. پیکرهای که گویای فرهنگ شیعی و آداب و اخلاق و روحیات شیعی با محوریت «به سوی امام» و «برای امام» است. شاید ما به عنوان هنرمند وجهی از این ماجرا را بهتر درک کنیم؛ زیرا یکی از اسمای خداوند «مصوّر» است یعنی کسی که صورتگری و تصویرسازی میکند؛ اربعین یکی از بهترین تصویرسازیهای خداوند در عالم هستی است.
بیشتر بخوانید:
قدیریان: فهم جریان اربعین، آینده را تبیین میکند
اربعین فضای لازمِ تصویرگری را به من بخشید
خداوند با رویدادهای اخیر قیمت اربعین را به رخ میکشاند
صاحب عالم مترصد آن است که نورش را تام کند و اَحدی یارای جلوگیری از آن را نخواهد داشت. در آن آیه که فرمود: «آنها میخواهند نور خدا را با فوتهایشان خاموش کنندو البته خدا نورش را تام میکند، هر چند برای مشرکین یا کفار ناخوشایند باشد». بعضی اوقات حاکم میخواهد برنامۀ بزرگی را در حیطۀ حکومتش برپا کند و از افراد تحت حکومتش انتظار همراهی دارد تا ایشان را به کار گرفته و از آن برنامۀ عظیم نیز بهرهمند کند. حال اگر آن افراد به این برنامه اعتنا نکنند، حاکم برای هشدار دادن به ایشان، آرامش را از میانشان بر میدارد تا همراهشان کند. تصور کنید کسی به لحاظ ناپرهیزی و خودسری به گونهای زندگی کند که او را به سوی یک بیماری صعبالعلاج سوق دهد. این بیماری میتواند به صورت خاموش و بدون هیچ علائمی در وجود شخص ریشه دواند و تمام اعضاء و جوارح او را در بر بگیرد و زمانی او متوجه شود که دیگر کار از کار گذشته باشد. یا میتواند از همان ابتدا، با علائمی مانند سرفه و سر درد و دلدرد و ... بیماری خود را نشان دهد و فرد را متوجه کند تا او با دیدن این علائم به نزد پزشک و متخصص فن برود. حال اگر کسی این سردردها و دلدردها و سرفهها برایش اصل جلوه کند و مدام ناراحت از این باشد و ناشکری کند که چرا این اذیتها عارض او شده، باید به او گفت که سخت در اشتباه است. این دردها لطف و محبت خدا نسبت به اوست تا او را متوجه نابسامانی درونی او کند و لذا این درد را باید نعمت خدا دانست. از این جهت باید گفت خداوند با رویدادهای اخیر قیمت اربعین را به رخ میکشاند؛ زیرا محدوده زمانی اربعین بهترین و لذتبخشترین تجربههای معنوی مؤمنین است و در عین حال احساس امنیت در آن محدوده نیز وجود دارد. عدم اعتنای لازم به این نشانهای که خداوند پیش چشم ما قرار داده است، ظلم بزرگی است. اکنون آمارها نشان میدهد مراکز آکادمیک دنیا از یک سو و مراکز مطالعات دینی غرب در حال مطالعه درباره ابعاد این رویداد عظیم تاریخ بشریت هستند تا به فهم آن برسند. آیا مراکز علمی، فرهنگی و لجنههای سیاسی ما تا این حد بها دادهاند؟ آیا هنرمندان ما وارد این عرصه شدهاند؟ خداوند هم در آیات متعددی از قرآن عدم اعتنای به آیات خود را مذموم شمرده است. خداوند در آیه105 سوره یوسف(ع) میفرماید: «وَ کَأَیِّنْ مِنْ آیَةٍ فِی السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ یَمُرُّونَ عَلَیْها وَ هُمْ عَنْها مُعْرِضُونَ؛ و چه بسیار نشانهها در آسمانها و زمین است که بر آنها مىگذرند در حالى که از آنها روى برمىگردانند.»
تحلیلمان از رویدادهای اجتماعی خدامحورانه نیست
تسنیم: با این توضیحاتی که اشاره داشتید، سراغ موضوع زلزله اخیر برویم که تا الان همچنان ادامه دارد. تاکنون تحلیلهای مختلف دینی در این باره صورت گرفته است. از نگاه شما این وقایع گویای چه مسألهای است؟ بهتر است نگوییم نگاه شما یا نگاه ما درباره فلان وقایع چیست بلکه ببینیم خداوند چگونه معرفی کرده است و دوست دارد از چه منظری به وقایع ببینیم. زیرا ما عموماً از کنار حوادث به راحتی عبور میکنیم و تحلیلهایمان خدامحورانه نیست، بلکه عموماً تحلیلهای اجتماعی و سکولار و من در آوردی است. ما یاد گرفتیم که تمام ماجراها را تحلیل سیاسی کنیم و به این ابر قدرت و آن ابر قدرت و این جناح و آن جناح و این فرد و آن فرد نسبت دهیم و هیچگاه هیچ حادثهای را به طور جدّ و با یقین و اعتقاد به خدا نسبت نمیدهیم.
خداوند خواسته زلزله را با «نگاه آیاتی» مطالعه کنیم
خداوندی که حیّ و زنده است و در زندگی روزمره ما حضور دارد و اثرگذاری میکند، اصرار دارد به حوادث و جریانات بها داده شود؛ به عنوان نمونه اصرار دارد ما به ماجرای زلزله جلوتر از هر چیز به عنوان «آیه» نگاه کنیم. از این رو در احکام شرعی به ما فرمودهاند وقتی زلزله آمد، «نماز آیات» بخوانید. متأسفانه برخی خطبا و اندیشمندان، موضوع زلزله را به گناهان مردم و عذابهای الهی مرتبط کردهاند و ما با وجود دانش ناچیزمان از دین، انتظار این تحلیل را نداشتیم. اگر زلزله به خاطر گناه مردم بود، باید اهلبیت(ع) میفرمودند که نماز استغفار و نماز توبه بخوانیم، نه نماز آیات. اگر ایشان فرمودند نماز آیات، یعنی باید به زلزلهها حداقل به چشم آیه نگریست و نگاهی آیاتی نسبت به آن داشت. ما از خطبا و برخی بزرگوارانمان انتظار داشتیم که پدیدهها را همانطور توصیف کنند که خداوند فرموده است. واقعاً ملت عزیز ما و عامۀ مردم که علیرغم تمامی این فشارهای اقتصادی و فرهنگی و ...، پیوسته و در تمام بزنگاهها در صحنههای مختلف اجتماعی و دینی حضور دارند و از انقلاب و رهبر فرزانهاش دفاع میکنند، مستحق عذابند؟ احتمالاً با چند حدیث، نمیتوان به قانون کلی رسید، مگر اینکه خود اهلبیت(ع) این قانون کلی را فرموده باشند. البته ممکن است در برخی احادیث، علت یک زلزله، گناه شمرده شده باشد و در مواردی زلزله برای عذاب هم آمده باشد، اما فرهنگی که خداوند میخواهد به ما منتقل کند، «نگاه آیاتی» است، لذا خداوند به زلزله به عنوان یک آیه نگاه میکند و به این جهت میفرماید پس از زلزله، نماز آیات بخوانید و خواندن آن را بر ما واجب میکند.
فرهنگ «نگاه آیاتی» را در جامعه پررنگ کنیم
تصورم این است که باید به این فرهنگ دامن بزنیم و نگاه آیاتی را که خداوند بارها در قرآن مطرح کرده است، وارد زندگی و اجتماع کنیم. انتظار میرود که ما نیز به بهانه این صحنهها با خداوند گفتمانی ایجاد کنیم و از خداوند بخواهیم لایههای پنهان ماجرا را به ما نشان دهد؛ بخواهیم ما را با درسهای حوادث آشنا کند تا بتوانیم رفتارِ در قبالِ مناسبی داشته باشیم. ما به راحتی از کنار جریان عظیم انقلاب و در این اواخر از کنار جریان و آیه عجیب اربعین عبور میکنیم و به آن اعتنای لازم را نمیکنیم.
مسئولان هرچه زودتر خود را با برنامههای خداوند تطبیق دهند
مخاطب بنده مردم نیستند، بلکه مسئولانی هستند که رفتار مناسب انجام نمیدهند و نه تنها در جهت پرورش این جریان الهی حرکت نمیکنند، بلکه موانع در پیشِپای مردم میگذارند. رهبر معظم انقلاب به عنوان رهبری فرزانه و بصیر، ساده از کنار این موضوع عبور نمیکند و متوجه میشود و دستور میدهد حضور در پیادهروی اربعین را آسانسازی کنید. جملات ایشان درباره ماجرای اربعین بسیار کلیدی است. نباید تصور کنیم که اربعین هم خود به خود ایجاد شده و خداوند فقط نظارهگر است.
تحلیل قرآنی از ماجرای انقلاب اسلامی نداشتیم
علیرغم اینکه خداوند با زبان صحنه با ما صحبت میکند، ولی ما بیتفاوت از کنارش عبور میکنیم؛ زیرا هنوزپس ازگذشت 40 سال از انقلاب، تبیینی قرآنی و الهی و در راستای برنامۀ خدا از انقلاب نداریم، یعنی هنوز ما انقلاب را هم فهم نکردیم.چیستی، چگونگی و چرایی انقلاب را نمیتوانیم از روی آیات قرآن نشان دهیم و لذا هنوز نمیدانیم که در قبال این نعمت بزرگ الهی باید چه کار کنیم. نمیدانیم انقلاب چه بود و چه شد و قرار است به کدام سمت برود؟ آیا تا کنون تحلیل قرآنی به جامعه نسبت به ماجرای انقلاب ارائه دادهایم؟ اگر انجام نشده، یعنی هنوز از منظر صحیح به انقلاب وارد نشدیم. نتیجه چنین برخوردی با نشانههای الهی، به زیان خود ماست و خداوند هم برای اینکه ما را وادار به تفکر و تدبر در آیات کند، ممکن است ما را با صحنههای سخت و دردناک بیشتری مواجه کند.
بیشتر بخوانید:
انقلاب اسلامی، ثمره تحول قلوب بر اثر رشد ایمان و تقوای افراد بود
نسبت به وقایع، نگاه آیاتی و نشانهشناسانه داشته باشیم
تسنیم: اگر درست فهمیده باشم، شما میفرمایید این صحنههایی که ما در این دوران با آن مواجه میشویم، اعم از اربعین و زلزلهها و پلاسکو و ... آیات خداوندی و به بیان شما صحبت خداوند به صورت عملی و در قالب صحنهها با ماست، لذا ما باید رفتار مناسب در قبال آن داشته باشیم، در این صورت اگر بخواهیم به حوادث اجتماعی که باعث تحولی عمومی در قلوب مردم میشود، مثل حادثه «کشتی سانچی» یا «حادثه پلاسکو»از منظر آیه نگاه کنیم، چه رفتاری لازم است؟ و یادم میآید شما در برخی مصاحبههایتان به موضوع «شهید حججی» هم اشاره کرده بودید که آن هم ماجرایی بسیار اثر گذار در روحیات و رفتار مردم بود.
بله، عرض من همین است. گویا خدا لطف کرده و توانستهام منظورم را برسانم. خدا رحمت کند شهید حججی را که ماجرای او هم آیهای از آیات شیرین و لطیف خداوندی است. ببینید، صحبت اصلی بنده ناظر بر این نبود که ما کاشف آیات الهی باشیم، این را باید اهلش متوجه شوند و به ما بگویند. صحبت سر یک فرهنگ است. عرض من و اصرارم این است که ما باید نسبت به وقایع، نگاه آیاتی و نشانهشناسانه داشته باشیم. خداوند در بسیاری از آیات به موضوعی اشاره میکند و در نهایت میفرماید «إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون». این یعنی این که خدا اصرار دارد، انسانها نگاه آیاتی به وقایع و نعمات داشته باشند. با این نوع نگاه، ماجراها را نباید جدای از هم تحلیل کنیم. بلکه بایدآنها را در یک راستا بدانیم.ماجرای اربعین، شهید حججی، حادثه پلاسکو، حادثه کشتی سانچی و ... باید حاوی یکسری پیامها باشند.
تصمیمات کلان جامعه ارتباطی به برنامههای الهی ندارد
سایر موضوعات مثل کمبود بارندگی و ایجاد خشکسالی نیز در همین راستا تعریف میشود. بنابراین در وهله اول، همین که بدانیم خداوند دارد با زبان صحنه با ما تکلم میکند، دانستۀ ارزشمندی است؛ زیرا همین فرهنگ باعث میشود که بدانیم خداوند زنده و حیّ است و خلیفۀ او یعنی امام معصوم(ع) نیز به اذن او، زنده و حیّ است. خداوند به واسطۀ خلیفهاش برای عالم برنامه دارد و کار انجام میدهد. متأسفانه وقتی شما عملکرد برخی متولیان فرهنگی و سیاسی را نگاه میکنید، احساس نمیکنید چنین حسی داشته باشند تا اینکه انتظار داشته باشید بخواهند حس خداباوری را به مردم تزریق کنند. معیارهای تصمیمات کلان ما هیچ گونه ارتباطی به برنامههای خداوند و امام حیّ ندارد و فقط نامی از آنها در مجالس برده میشود. وضعیت اقتصادی و اوضاع فرهنگی ما گویای این مسأله است. از این رو در چنین شرایطی نباید انتظار داشت برنامههای تلویزیونی و سینمایی ما رنگ خدایی و الهی داشته باشد. صرفاً برای تبرّک یادی از خدا میکنیم. عموم تصمیمات ما، به خصوص در موضوعات فرهنگی، بر اساس تفکر غرب است. گویا بدون تعارف ما نیز عملاً به خدای ساعتساز ایمان داریم. اما اگر در جامعه جا بیفتد که خداوند زنده است و با ما سخن میگوید، ان شاءالله تغییرات مثبت فراوانی در فرهنگ عمومی جامعه اتفاق خواهد افتاد. از نگاه منِ هنرمند که دنبال لایههای پنهان ماجراها هستم، این وقایع یک ارتباط و پیوستگی با هم دارند و این مستلزم این است که ابتدا و در گام اول این را فهم کنیم که خداوند حضور دارد و اثرگذار است.
نگاه ما به رویدادهای اجتماعی نباید ماتریالیستی باشد
تسنیم:با این توضیحات حادثه پلاسکو و ماجرای کشتی سانچی را حاوی پیامهای الهی میدانید؟
اگر حاوی پیامهای الهی ندانیم دیگر چه نشانی از مسلمانی داریم؟ عمده ما به اسم مسلمان و شیعه هستیم، اما تفکراتمان به گونهای دیگر است. به اسم شیعه هستیم، اما تفکراتمان نسبت به معصومین(ع) مشابه مذاهب غیر شیعی است و گاهاً ایشان را جایزالخطا میدانیم. اسم عموم ما در شناسنامه مسلمان است اما متأسفانه تفکراتمان مادیگرا و ماتریالیسم است. من نمیتوانم به راحتی قبول کنم که حادثه پلاسکو و ماجرای کشتی سانچی همین طور اتفاقی رخ داده باشد و از کنار آن عبور کنم. خداوند با مشابهت این دو ماجرا علناً دارد فریاد میزند تا ما از خواب بیدار شویم. درست چند روز مانده به سالگرد حادثه پلاسکو، حادثهای رخ میدهد که از جهت شکل و تاریخ قرابت زیادی با ماجرای قبلی دارد و این نباید تصادفی باشد. آتش سوزی و فروریختن و سوختن تعدادی از کارمندان خدوم نظام اسلامیمان، سپس همدلی و همدردی مردم عزیز و مؤمن کشورمان وجوه مشترک هر دو صحنه است.
خدا بر اساس «اماممحوری» جامعه اربعینی را ایجاد کرد
اگر میخواستیم به جریان اربعین اهمیت دهیم، یعنی اگر باور میکردیم اربعینی که در این چند سال اخیر قوت گرفته، فعل خداست و دارای پیامها و اهدافی خاص است، قطعاً شروع به تفکر میکردیم و سعی داشتیم بدانیم که چه خصوصیتهایی در اربعین نهفته است که میتوانیم از آن در ارتقای فرهنگی کشور بهره ببریم. خداوند بر اساس مقولۀ «اماممحوری» که عنصر اصلی اربعین حسینی است، جامعه اربعینی را ایجاد کرده و این چیزی است که خدا آن را میپسندد و دوست دارد تا با برپایی ماجرای اربعین، عملاً این پیام را به ما بدهد. خب آیا واقعاً هدف اصلی ما در جمهوری اسلامی ایران، رفتن به سوی امام است؟
از درسهای خدا عبرت بگیریم تا خداوند بر ما سخت نگیرد
خداوند در ماجرای اربعین هم برای شیعیان پیام دارد که بدانند بهترین تفکر و آرمان را دارند و هم برای سایر ملل و تمدنها پیام دارد تا قدرت معنوی تشیع را بشناسند. بدانند که خداوند چقدر زیبا ملتها را در کمال عافیت و امنیت و شادی به سر منزل مقصود میرساند. خداوند در اربعین و وقایع بعدی دعوت میکند به سوی او برویم نه به سمت نفسانیات و بافتههای علمی و من درآوردی و وارداتی خودمان، که اگر نگوییم زیان داشته، تاکنون سودی هم نداشته است. به عنوان یک هنرمند که دوست دارد از حریم جمهوری اسلامی که بخشی از حریم اهلبیت(ع) است، سربازی کند، هنوز از دانشمندان و علمای بزرگوارمان این مطالبه را دارم که نگذارند قرآن و اهلبیت(ع) در جامعه اسلامیمان کنار گذاشته شود و فقط نام و یادی از آن باقی بماند و گمانم این است که اکنون در چنین شرایطی به سر میبریم. چرا نیاموختیم از قرآن بهرههای کاربردی ببریم و صرفاً آموختیم آن را قرائت کنیم، حال آن که خدا از ما اقامه کتاب آسمانی و دین و نماز و ... را میخواهد؟ کلام آخر اینکه با توجه به سنت خداوندی که در قرآن بسیار به آن اشاره شده، اگر ما درس اینگونه صحنهها را نگیریم و در آن تفکر و تدبر نکنیم، خداوند صحنههای سختتری پیش روی ما قرار خواهد داد و از این موضوع به خودش پناه میبریم.
انتهایپیام/