رفاهزدگی مسئولان پای کار در دهه چهارم انقلاب اسلامی
انقلاب اسلامی با عبور از بحرانهای عظیم از زمان شکلگیری آن تا به امروز، در پیشبرد اهداف و آرمانهای اعتلا بخش خود، بامشکلات و موانعی روبهرو بوده است.
به گزارش گروه رسانههای خبرگزاری تسنیم، انقلاب اسلامی با عبور از بحرانهای عظیم از زمان شکلگیری آن تا به امروز، در پیشبرد اهداف و آرمانهای اعتلا بخش خود، بامشکلات و موانعی روبهرو بوده است. مشکلاتی که در برخی مواقع عدهای با ایجاد بحرانهایی بهوجود آوردند اما آنان که اغلب قصد تعرض و سهمخواهی از نظام را داشتهاند، سرانجام با مقاومت ملت در برابر دیدگاهها و نظریههای براندازانه، متوقف شدند و به سرانجام شوم خود نرسیدند. ضروری است بعد از گذشت چهاردهه از عمر با برکت انقلاب شکوهمند اسلامی، نسبت به آسیبشناسی جدی، انتظاراتی را در افکار عمومی ایجاد کرد که مسوولان نظام با رویکردی منطقی در تراز مفهوم واقعی انقلاب، به اعتلای راه اسلامی تداوم بخشند و بر همین اساس، در موقعیتهای خدمتگزاری به مردم برآیند. نه آن که مسوولی از سر خدمت، به قدرت رسیده باشد و قدرت را وسیلهای برای انحراف از معیارهای انقلاب قرار دهد.
به عقیده نگارنده، مطالبهگری از مسوولان در دولت دوازدهم توسط خبرنگاران و صاحبنظران و نیز پاسخگویی آنان به اندازه مسوولیتی که دارند، نیست و در مواقعی مشاهده میشود که مسوول، بین خود و مردم فاصلهگذاری میکند. اقدامی که وقتی با عدم نظارت بر کارکرد آنان همراه میشود، در کنار نگاه بالادستی که دارند، موجب پایمال شدن حقوق ملت میشود.
ایجاد فاصله بین سبک زندگی مسوولان با مردم، تفاوتهای زیادی را سبب شده است. به نوعی که برخی مسوولان خود را از مردم جداکردهاند. ضروری است که برای بازگشت قطار خدمت مسوولان انقلابی به ریل اصلی، باید این فاصلهگذاری برچیده شده و مانع از غربزدگی مسوولان درکشور شود. بر همین اساس همواره نیاز جامعه به ترویج و توسعه اخلاق اسلامی بین مسوولان احساس میشود.
به یقین، برای رسیدن به این مهم، امربهمعروف و نهیازمنکر مسوولان در برهه کنونی ضروری به نظر میرسد. حفظ ظواهر مسوولان در موقعیت اداری و غربزدگی آنان در زندگی روزمره، از جمله چالشهایی است که در سبک مدیریتی کشور وجود دارد. سبک زندگی متأثر از غربزدگی که میانهای با معیشت مردم انقلابی ندارد و مقدمهای برای عدم برقراری عدالت اجتماعی در جامعه شده است. همین اتفاق، محدودتر شدن انتقاد از مسوولان را بههمراه دارد و منتقد واقعی بعد از پرسشهای بیپاسخ از مسوولان، با انگهای مختلف از جمله تضعیف نظام و سایر موارد، به عقب رانده میشود.
بدیهی است که برای تبیین این موضوع و شناسایی منتقدان واقعی از معاندان، بایستی مفهوم برخی کلمات بازشناسی و بازتعریف و مرز نقد و تخریب نیز به درستی مشخص شود.
ترشرویی در انتقاد از سیستم دولتی و غضب تند مسوولان سبب شده است تا با گستردگی بیش از حد خطوط قرمز خودخوانده برخی مدیران، به تدریج شکاف آنان با مردم بیشتر شود.
از سویی دیگر، نقد شیوههای اجرایی دولت، باید در فضایی گسترده انجام پذیرد و اگر تا این مرحله انتقادگویی نشود، بیشک رسانههای غربی با استفاده از تکنولوژی مخرب مجازی، نسبت به هدایت افکار عمومی این ملت گام برمیدارند و در این شرایط، نقدپذیری مسوولان میتواند راهگشا و در ادامه نجاتبخش باشد.
این نکته را هم البته نباید از یاد برد که متاسفانه رفاهزدگی مسوولان پای کار در دهه چهارم انقلاب اسلامی بیشتر به چشم میخورد و در مقابل، کسی که رفاهطلب باشد، نمیتواند در برابر خواستههای مردم که ذینفع و صاحب اصلی انقلاب اسلامی هستند، چارهاندیشی کند. به نظر میرسد مسوولان در آغاز دهه کنونی، باید غربالگری را از خود آغاز کرده و مدیران به عبارتی بساز-بفروش را به عقب برانند و در مقابل، جوانان فرهیخته و دلسوز انقلابی را پای کار انقلاب اسلامی سوق دهند و حرکت جهادی را به معنای واقعی نظاره کنند.
یادداشت:جهانگیر نیکخواه
منبع: صبح نو
انتهای پیام/