به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، بعد از بازداشت اولیه تعدادی از متهمان پرونده جاسوسی در پوشش فعالیتهای محیطزیستی، کاوه مدنی معاون آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست نیز بازداشت شد.
کاوه مدنی بعد از بازداشت کوتاهمدت، آزاد شد و در صفحه اینستاگرام خود خبر آزادیاش را اعلام کرد؛ ویدئویی که با توجه به غیرطبیعی بودن رفتار مدنی در آن، برخی را به این باور رساند که رفتار وی در این پیام تصویری ناشی از استرس و نگرانی نبوده بلکه او قصد داشته پیامی را منتقل کند.
در ایام تعطیلات نوروزی، تصاویری خصوصی از کاوه مدنی در شبکههای اجتماعی منتشر شد که او را در حالتی نامناسب نشان میداد، همین موضوع باعث شد شبکههای ضدانقلاب شروع به هجمه علیه کشور کرده و مدعی شوند که نهادها و رسانههای انقلابی برای مدنی اقدام به پروندهسازی کردهاند؛ با شدت یافتن این هجمهها، کاوه مدنی هم که در اسفند سال گذشته در پوشش مأموریت به خارج از کشور رفته بود، از انگلیس استعفای خود را به سازمان حفاظت محیط زیست فکس کرد و خاوریوار قید بازگشت به کشور را زد.
در حالی که بسیاری بر این عقیدهاند که همزمان با پیشرفت روند تحقیقات قضایی در پرونده، سفر مدنی به خارج از کشور هیچ توجیهی نداشته و باید دید او چگونه از کشور خارج شده است، عدهای هم سعی بر این دارند با اسطورهسازی از کاوه مدنی، خروج او از کشور را به انتشار عکسهای خصوصی ارتباط دهند.
دادستان تهران نیز در روزهای گذشته، خروج یکی از افراد مرتبط با این پرونده از کشور را ناشی از نتایج تحقیقات دانست و بیان داشت: اگر عدهای فرار را بر قرار ترجیح میدهند، ناشی از اهمیت تحقیقات مقدماتی در پرونده است و اگر امروز در برخی از سایتها میخوانیم که فلان آقا از کشور خارج شده است، به پیش رفتن تحقیقات برمیگردد؛ چرا که برخی متهمان فهمیدهاند که در حال نزدیک شدن به آنها هستیم، حال اگر کسی از کشور خارج شده است، بالاخره روزی برمیگردد و بهقول معروف، دیر و زود دارد اما سوختوسوز ندارد.
دادستان تهران ادامه داد: اگرچه متهم اصلی این پرونده خودکشی کرد اما برخی متهمانی که اکنون دادستانی مشغول تحقیقات از آنان است، مطالب قابل توجهی را بیان کرده و آنچه را که گفته و رصد شده نیز درست بوده است.
اما درباره ماجرای عکسها؛ کیوان ابراهیمی، دانشجوی ساکن آمریکا در کانال تلگرامی خود مطلبی با عنوان «فراخوان؛ چهکسی اولین بار عکسهای کاوه مدنی را افشا کرد؟» نوشت. (اینجا).
نتیجه فراخوان:
روز گذشته و بعد از گذشت حدود یک هفته از انجام این فرخوان، کیوان ابراهیمی در کانال تلگرامی خود نوشت: کاوه مدنی حدود 6 ماه معاون سازمان محیط زیست بود و حضور و خروجش از این پست دولتی سر و صدا کرد. وی برای یک ماموریت دولتی به خارج از ایران سفر کرده بود و گفته میشود که قرار بوده دهم فروردین به ایران بازگردد، اما شامگاه هشت فروردین، یک کانال تلگرامی سلطنت طلب با مدیریت «بهروز آریا» (سلطنتطلب و حامی پهلوی) عکسهایی از وی منتشر نمود که او را در حال رقصیدن در یک مراسم نشان میداد. همچنین عکسهایی مشکوک به مشروبات الکلی نیز از همان مراسم منتشر شد.
کانال «بسوی آزادی»، 8 فروردین پس از آنکه خبر تجمع در اهواز را منتشر میکند، ساعت 20:46 دقیقه خبر از اعلام یک مورد فوری میدهد. سپس مینویسد اینجا نه یک کاباره بلکه سالن اجلاس دولتی در مالزی است که در آن یک آقای ژیگول (کاوه مدنی = ژن خوب و ولایتمدار!) در حال رقص است: معاون پژوهشی و آموزشی سازمان محیط زیست به مدیریت عیسی کلانتری. وی از موهبت ویسکی هم بهره برده و معلوم نبوده اگر به پاتایا و تایلند میرفت چه میکرد! این کانال در انتها به جمهوری اسلامی (که آن را دولت و رژیم اشغالگر اسلامی میخواند)، به علت داشتن چنین مسئولی تبریک میگوید.
این کانال در ادامه عکسهای متعددی از کاوه مدنی را منتشر میکند: عکسهایی که به همان شکل سر از رسانهها و کانالهای دیگر (از انقلابی گرفته تا غیره) درمیآورند.
انتشار این تصاویر باعث واکنشهایی در فضای مجازی شد. اولاً تعداد فالوئرهای مدنی در توئیتر و اینستاگرام ظرف مدت کوتاهی به میزان قابل توجهی افزایش یافت. ثانیاً برخی با طرح این ادعا که به حریم خصوصی وی تعرض شده، از این موضوع ابراز نارضایتی کردند. امری که نهایتاً به دنبال مظلوم نشان دادن مدنی بود.
حال چند سوال مطرح است:
- چطور نظام و انقلابیها شدهاند مقصر ماجرای افشای عکسها در حالی که کسی افشاگری کرده که پشت سر خود عکس شاهزادهی پهلوی را میچسباند و مینویسد «رضا شاه دوم، تنها امید مردم ایران»!
- چه کسی به این عکسها دسترسی داشته و با چه هدفی آن را در اختیار سلطنتطلبان قرار داده است؟
- چرا این عکسها تنها ساعاتی قبل از بازگشت مدنی به ایران منتشر شده است؟ این سوال زمانی با اهمیتتر میشود که بدانیم مدنی پس از انتشار این عکسها از بازگشت به ایران خودداری کرده و پس از خروج همسرش از کشور، از معاونت محیط زیست استعفا میدهد.
ابهامات متعدد در مورد نحوه خروج وی از کشور و عدم بازگشت و استعفایش این سوال را در ذهن متبادر میسازد که وی از چه چیزی نگران بوده که به کشور بازنگشته است؟ آیا رقصیدن در پنج سال پیش و در خارج از کشور، دارای مجازات نگرانکنندهای است؟ به نظر نمیرسد که وی چنین دلهرهای داشته باشد، که اگر چنین بود از ابتدا چنین مسئولیتی قبول نمیکرد تا خود را در این مهلکه وارد کند.
از سوی دیگر، وارد نمودن اتهام جاسوسی و یا خیانت به کاوه مدنی، بدون اثبات و ارائهی مدارک مستدل نیز جایز نیست. اگرچه دادستان تهران اخیراً و بدون اسم بردن اشاره کرده که تحقیقاتی در حال انجام بوده و مدنی احتمالاً به همین خاطر به کشور بازنگشته است، لیکن هنوز دادستان تهران نیز اتهام مشخصی را در مورد وی اظهار نکرده است.
با کنار هم گذاشتن مسائل مختلف در مورد مدنی، این شبهه بوجود میآید که انتشار عکسها تنها ساعاتی قبل از بازگشت مدنی به کشور و آن هم توسط یک کانال تلگرامی سلطنتطلب، صرفاً برای رد گم کنی و عوض کردن موضوع بوده و پیامد انتشار این عکسها نشان دادن چهرهای مظلوم از وی و ادعای نقض حریم خصوصی بوده است (البته اگر بتوان انتشار عکسهای یک مراسم پر جمعیت در سالن بزرگ را نقض حریم خصوصی نامید).
انتشار این عکسها توسط نیروهای امنیتی منطقی به نظر نمیرسد زیرا اگر واقعاً نیروهای امنیتی به دنبال برخورد با وی بودند، نمیبایست زمانی که در خارج از کشور به سر میبرد و احتمال عدم بازگشتش وجود دارد، دست به انتشار این عکسها بزنند که به اصطلاح مرغ از قفس بپرد...
بنابراین متهم اول انتشار این عکسها ممکن است خود مدنی یا نزدیکان او باشند. زیرا معلوم نیست چه کسی به عکسهای پنج سال پیش این فرد (در زمانی که مسئولیتی در کشور نداشته) دسترسی پیدا کرده و با چه انگیزهای آنرا به کانال تلگرامی سلطنتطلب و ضد نظام تحویل داده تا منتشر کند؛ امری که نهایتاً به نفع مدنی تمام شد. هم از دست مامورین امنیتی فرار کرد، هم در فضای مجازی مشهور شد و هم با سروصدای ایجاد شده علیه وی میتوان متصور بود که بازگشتش به انگلیس یا آمریکا بسیار سهلتر از گذشته شده باشد...
انتهای پیام/