میتوان ایران را به پایتخت "کشاورزی ارگانیک" جهان تبدیل کرد/ تلاش جریان مافیایی برای ترویج "تراریخته"
ایران به سبب پیشینه ۸۰۰۰ ساله کشاورزی و دار بودن ۱۱ اقلیم از ۱۳ اقلیم جهان، بستر مناسبی برای کشاورزی ارگانیک است چنانکه میتوان ایران را به پایتخت کشاورزی ارگانیک جهان تبدیل کرد؛ در مقابل جریانی مافیانی در تلاش برای آلوده کردن به کشت تراریخته است.
به گزارش گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا؛ روزگار ناگواری در پیش روست برای نمونه، برنج سفید(بیشلتوک) خود به خود سبب چاقی شکم، دیابت، زیادی وزن، خستهکردن غده پانکرانس (انسولینساز) میشود، وای به روزی که در سرشت و طبیعتاش دستکاری شود و مردم، تراریختهاش را بخورند.
در این میان جالب این است گروهی از تولید کنندگان (برای نمونه عسل) بر روی فرآورده خود برچسب ارگانیک میزنند که مردم بخرند؛ در حالی که واردکنندگان برنج تراریخته از ترس اینکه مبادا مردم نخرند، رویش برچسب تراریخته نمیزنند؛ این هم شنیدنیست که حتی مردم تهیدست به اجبار قاشق برنج تراریخته ارزان را به دهان میگذارند در حالی که هنگام خوردن غذای ارگانیک، آن را گونهای اکسیر سلامتی میدانند.
گرایش به ارگانیک، رمندگی از تراریختگی
به دکتر آزاد عمرانی «عضو هیات رئیسه انجمن ارگانیک ایران میگویم: «چرا باید کوزه آبی برداریم و پاره نانی و در آبادی شهر پردود، پیِ غذاهای ارگانیک بگردیم؟»
عمرانی: «شتاب روزافزون فناوری و رقابت تنگاتنگ تولیدکنندگان در شناساندن نوآوریها در تولید غذا از یکسو و گرایش انسان به دسترسی آسان به غذا از دیگرسو، ساکنان زمین را با چالشهای مهم روـ به ـ رو ساخته است.»
«در ورای فایدههای فناوری نو و توسعهیافتگی، حقیقتهای تلخِ آشکاری وجود دارد که به نگرش ژرف دولتها و مردم نیاز است. شرایط همچنان بحرانی خواهد ماند تا زمانی که به جای نامدیریت ما از سوی فناوری، ما فناوری را مدیریت کنیم.»
«در نگاه ساده به یک نان، میتوان این پرسش را مطرح کرد که هزینه زیستمحیطی تولید آن چقدر است؟ داستان نابودی جنگلها برای تبدیلشدن به کشتزار و گندمزار را همه میدانند. کشتیهای گندم که پس از بارگیری در بندرهای دنیا، دریاها و اقیانوسها میپیمایند و سر آخر در بندرهای ما پهلو میگیرند، گازهای گلخانهای، دیاکسیدکربن و آلایندههای زیستمحیطی زیادی ایجاد میکنند. پس از همه اینها تازه میرسیم به این که نانی که از آرد این گندم به دست میآید آیا تغذیه سالمی برای کودکان ما هست یا نه؟»
«در گذشتهای نه چندان دور، اگر یک نان میخریدید و آن را در پیشخوان آشپزخانه رها میساختید پس از چند روز کپکهای سبز آشکار میشد؛ اما مشاهده این کپکها امروز تا اندازهای کمیاب شده است چون سمهای هنگام کاشت، داشت و برداشت نابودشان کرده است. افزون بر این، بازماند این سمها بر روی دانهها و بُنشنها(غلات) وارد بدن ما میشود و به ویرانگری ادامه میدهند و به اندامهای گوارشی آسیب میزنند و باکتریهای مفید دستگاه گوارش را در درازمدت نابود میسازند و از فلور میکروبی بدن میکاهند.»
«در مورد روغنهای خوراکی، مواد پروتئینی، کنسروها و دیگر فرآوردههای صنایع غذایی نیز داستان همین است. سمها و نگهدارندهها و طعمدهندهها و افزودنیهای مجاز ویرانگرند؛ پس نیاز به غذای ارگانیک داریم.»
ـ در این چند دهه، غذاهای دستکاری ژنتیکی آیا توانسته با تحول در رژیم غذایی، اثر مثبتی بر سلامتی ما بگذارد؟
عمرانی: «برای پاسخ باید نشانگان (سندرمها) را دید؛ همهجا صف دراز بیماران بیدرمان، رشد فزاینده سرطان، افزایش چاقی، دیابت، همه اینها داستان از چه دارد؟ ناپایداری و نابودی زیستبوم و تهدید سلامت انسانها هزینه گزافی است که ما برای تغذیه نامناسب خود میپردازیم.»
«روشن است که برای پاسداری از محیطزیست و سلامت باید در پیِ غذای بدون دستکاری ژنتیکی برویم. سمها و علفکشهای شیمیایی، افزایندههای غذایی، نگهدارندهها و طعمدهندههای مصنوعی را کنار بگذاریم. دستیابی به غذای ارگانیک، آنقدر ارزشمند است که برای یافتنش کمی بکوشیم و کمی هزینه بیشتر بپردازیم.»
- تخممرغ محلی، مرغ سبز ارگانیک و گوشت گوسفند ارگانیک کم است و گاه پاسخ چنین درخواستی، شگفتی فروشنده است.
عمرانی: «تولید محصولات ارگانیک (فرایندمحور) است؛ کشاورزی و تولید غذا بخشی از سیستم طبیعت و زیستبوم است و در تولید آن نباید دستاندازی در چرخههای زیستی دیگر موجودات ایجاد کرد؛ بنابراین گذار از کشاورزی امروز به کشاورزی ارگانیک، دستکم 3سال زمان میبرد تا آب و خاک از بازماند سمهای شیمیایی پالایش شود و الزامهای این گونه کشاورزی به دست آید».
«کشور ما به سبب پیشینه 8000 ساله کشاورزی و دار بودن 11 اقلیم از 13 اقلیم موجود جهان، بستر مناسبی برای کشاورزی ارگانیک است؛ چنانکه میتوان ایران را به پایتخت کشاورزی ارگانیک جهان تبدیل کرد؛ ولی اینک به این گونه از کشاورزی بیمهری میشود. فرهنگسازی و مطالبه اجتماعی در کشور نسبت به دیگر کشورها اندک است. نسل ما با کشاورزی و فرایند تولید غذا احساس بیگانگی دارد که (در شهرها) در دورریز غذا و(در روستاها) در میزان بالای هدررفت محصولات کشاورزی نمود مییابد.»
«مردم ما آگاهی و آموزش کشاورزی ارگانیک کمی از رسانههای جمعی و سازمانهای دولتی دریافت میکنند. میانگین سن کشاورزان در ایران 53 سال است، در حالی که میانگین سنی کشاورزان ارگانیک در آلمان 25 سال! یعنی نسل جوان آلمانی، اهمیت تولید غذای ارگانیک را درک کرده و بسیار زود دست به کار شده و هر سال چندین تن محصول ارگانیک به ارزش 9 میلیارد یورو به بازار میفرستد.»
«کشاورزی ارگانیک بدون حمایتهای دولتی و ورود سازمانهای مردمنهاد به میدان شکوفا نخواهد شد؛ به همین سبب نزدیک به 3 سال است که در کشاورزی ارگانیک درجا میزنیم و پیشرفتی نداشتهایم و کشت و تنوع محصولات ارگانیک در همان سطح اندک مانده است.»
«تجارت ارگانیک جهانی در سال 2016 رشد 5ر12 درصدی را نسبت به سال 2015 تجربه کرده است و سطح زیر کشت اینگونه محصولات(ارگانیک) نزدیک به 60میلیون هکتار افزایش یافته است؛ ولی ایران با وجود اینهمه ظرفیتهای زیستبوم و اراضی بکر باید نظارهگر رشد دیگر کشورها باشد؛ همزمان میبینیم که گروهی سازِ تولید و افزایش واردات محصولات دستکاریشده ژنتیکی(تراریخته) را کوک میکنند.»
از دکتر آزاد عمرانی میپرسم: «گاه در بازارچههای ترهبار، چادری برپا میشود و بنری و پیرمردی روستایی که سیب ارگانیک از باغ خود میفروشد؛ ولی بیشتر مردم برخوردی توام با شگفتی دارند؛ انگار آنان به لحاظ ناآگاهی، دستکمی از فروشندگان مواد غذایی ما ندارند.»
«اینک به سبب رشد بیماریهای برآمده از تغذیه نامناسب، مطالبه عمومی در باره تغذیه سالم و طبیعی در حال افزایش است. بیگمان توسعه کشاورزی ارگانیک و تنوع این محصولات یکی از راههای پیشگیری از بیماریهاست. مردم سردرگماند؛ کمبود آگاهیرسانی همگانی و نبود آموزش و استفاده نکردن بهینه از ظرفیتهای روزنامهها و رسانههای دیداری و شنیداری در این سردرگمی بیتاثیر نیست.
نباید فراموش کرد که دولت محترم ما هم در بودجه عمومی، نسبت به توسعه کشاورزی ارگانیک کمتوجهی میکند در حالی که در بند 8 سیاستهای کلی اصل 110 قانون اساسی، پافشاری بر تولید محصولات کشاورزی سالم و ارگانیک را میبینیم؛ در برنامه ششم توسعه کشور نیز افزون بر گنجاندن توسعه کشاورزی ارگانیک، در حکم وزیر کشاورزی دولت دوازدهم، بر توسعه کشاورزی ارگانیک سفارش شده است اما با اینهمه سند بالادستی و تاکید بر کشاورزی ارگانیک، در بودجه سال 97ر1396 نشانی از توجه به کشاورزی ارگانیک نیست؛ هنگامی که برای پدیدهای چنین با اهمیت، بودجه کنار نمیگذاریم پس عملا غذای ارگانیک را نمیخواهیم.»
«در دوران ما سطح زیر کشت محصولات ارگانیک در دنیا به شتاب در حال افزایش است. کشورهای آلمان، ایتالیا، فرانسه و سوئیس(بزرگترین صادرکنندگان بذرهای دستکاریشده ژنتیکی-تراریخته) حتی یک متر از خاک خود را به کشت محصولات تراریخته اختصاص ندادهاند و به جای آن، نزدیک به 5 میلیون هکتار سطح زیر کشت، محصولات ارگانیک دارند.»
«رسیدن به چنین جایگاهی با آگاهیرسانی همگانی و فرهنگسازی کشاورزی در سطح کلان دولتهای اروپایی انجام پذیرفته است. شگفت همین کشورها، کشت تراریخته در دیگر کشورها سفارش میکنند؛ در کشور ما رویکرد دولت نشان میدهد که در کشتوکار، تراریخته گزینش شده است و فرصتهای کشاورزی ارگانیک و آینده سرزمین ما در این مورد به غباری از ابهام فرو رفته است.»
«سیاستهای کمیتمحور و سخن «امنیت غذایی»، با کمتوجهی به ایمنی غذا و اثر بد بومشناسی(اکولوژیکی) و گونهگونی ژنتیکی همراه شده است. چقدر بد است که اهمیت و روح کشاورزی ارگانیک و نقش آن در ایجاد امنیت غذایی پایدار، چوب بیتوجهی دولت و رسانهها را میخورد و در این میان به دور نیست اگر مردم نیز با مفاهیم، ارزشها و فایدههای کشاورزی ارگانیک آشناییِ چندانی نداشته باشند.»
میگویم، شاید یکبار شانس به ما رو کرد و یک مواد غذایی ارگانیک در شهر یافتیم، از کجا بدانیم ارگانیک است؟
عمرانی: «همانگونه که پیشتر گفتم، آگاهی همگانی درباره مفاهیم کشاورزی ارگانیک بسیار اندک است و شناساندن آن نیاز به یک اراده دولتی و همگانی دارد. به لحاظ قانونی، هیچ محصولی ارگانیک نیست مگر آنکه الزامات استاندارد 11000 را گذرانده باشد بنابراین یک محصول نمیتواند تنها به سبب برداشت از دامان طبیعت یا استفاده نکردن از سمهای شیمیایی، نام ارگانیک بر خود گیرد.»
«هماکنون نزدیک به 80 محصول تولیدی درونکشوری(زعفران، عسل، چای، عصارهها و دمنوشهای گیاهی، گیاهان دارویی، سرکه، روغن، خرما، گوشتگوسفند، برنج، انار، پسته و برخی میوهها) موفق به دریافت استاندارد ارگانیک 11000 شدهاند؛ بنابراین دایره فرآوردههای ارگانیک موجود در بازار به نسبت دیگر خوراکیها کوچک است؛ برای نمونه، مرغ ارگانیک نداریم؛ اما گروهی به سبب سادگی و ناآشنایی و گروهی دیگر از روی آزمندی، بر محصولاتشان برچسب ارگانیک میزنند و این نشان میدهد که سودجویان هم دریافتهاند «ارگانیک» به عنوان یک ارزش در حال جاافتادن در ذهن مردم است.»
«برای آشنایی مردم با محصولات ارگانیک حقیقی، سیاههِ تولیدکنندگان ارگانیکِ موفق به دریافت گواهی استاندارد 11000 در پایگاه اینترنتی «انجمن ارگانیک ایران» در دسترس است.»
ـ حال از کجا بدانیم چقدر باید اسکناس بدهیم؟ با توجه به این که ارگانیکهای با ارزش، برخلاف خوراکیهای ژنتیک بیارزش یا غذاهای معمولی بها ندارد؛ آیا باید اینجا نیز به خود بگوییم هرچه بدهیم ارزش دارد؟
عمرانی: «امروز نکته مهم در محصولات ارگانیک این است که هزینهای که برای خرید ارگانیکها پرداخت میشود در برابر فایدههایش بسیار ناچیز است. پیشواز عمومی نسبت به محصولات ارگانیک به ویژه در بازار اروپا با شتاب در حال افزایش است. با همه تبلیغات منفی که در باره وجود «مایکوـ توکسین»ها در محصولات ارگانیک میشود، جامعه جهانی فایدههای سلامتی و زیستمحیطی محصولات ارگانیک را دریافتهاند؛ برای نمونه، بالابودن هزینههای درمانی در اروپا و امریکا سبب شده که مردم به محصولات ارگانیک رو کنند. مردم برتری میدهند با هزینه کمی بیشتر، محصولاتی را خریداری کنند که تهی از سموم شیمیایی باشد و نیز ناگواریِ دچارشدن به بیماریها را در آنان کاهش خواهد داد.»
«سببِ بهای کمی زیادتر محصولات ارگانیک، تقاضای زیاد برای آن است؛ ارزان بودن فرآوردههای دستکاریشده ژنتیکی(تراریخته) نیز بیسبب نیست زیرا تقاضاها برای آن کم است؛ خوشبختانه نسل سوم کشاورزی ارگانیک رو به توسعه و ترویج است. در این نسل، با به کارگیری فناوریهای نو، میزان عملکرد و تولید محصولات ارگانیک افزایش خواهد یافت.»
«هماکنون 178 کشور دنیا محصولات ارگانیک تولید میکنند در حالی که تنها 26 کشور جهان دستی در تولید فرآوردههای دستکاریشده ژنتیکی(تراریخته) دارند. بیگمان با افزایش آگاهیرسانی همگانی از سوی رسانهها، ایجاد مطالبه عمومی و برخورداری از بودجه مناسب برای توسعه و ترویج کشاورزی ارگانیک، افزون بر افزایش تندرستی و پاسداری از زیستمحیط، گواه افزایش تولید فرآوردههای ارگانیک، رقابتیشدن بازار و کاهش بها خواهیم بود. »
ـ از بنیاد، غذاها و خوراکیهای ارگانیک در کجای کشور تولید میشود، یا شاید همه وارداتی است؟
عمرانی: «خاک ایران بسیار آماده کشاورزی ارگانیک است و کشت محصولات ارگانیک تا اندازه زیادی در همهجای ایران ممکن است. اگر چه بکارگیری سمهای شیمیایی در شمال کشور بسیار بالاست ولی میانگین بکارگیری استفاده سم در ایران به اندازهای زیاد نیست که نتوان بستر را دگردیس ساخت و تولید ارگانیک را نشدنی دانست. در دهه 60، نزدیک به 70 درصد سطح زیر کشت ایران به کشت محصولات دیم اختصاص داشت و اینک سطح زیر کشت دیم کشور به 55 درصد کاهش یافت است.»
«اراضی دیم کشور آماده کشاورزی ارگانیک است. در اینگونه از کشاورزی (ارگانیک)بنیاد کار بر مراقبت و سلامت و حفظ همه اجزای اکوسیستم است؛ به دیگر سخن کشاورز ارگانیک با دقت بالا و مراقبت از کشتزارها، هیچگاه غافلگیر نمیشود و از گسترش آفتها و بیماریها پیشگیری میکند.»
«استفاده از سم شیمیایی، بذرهای دستکاریشده ژنتیکی(تراریخته) و هرگونه طعمدهنده و افزاینده و نگهدارنده شیمیایی در تولید غذاهای ارگانیک قدغن است! هرچند از میان برداشتن برخی گلوگاههای کشاورزی تا اندازهای دشوار است؛ نمونهاش تولید عسل ارگانیک که نباید در شعاع پروازی زنبور عسل، مزرعهای با بازماند سمهای شیمیایی وجود داشته باشد. آب مورد استفاده در تولید برنج ارگانیک نیز نباید سمهای شیمیایی داشته باشد؛ برای نمونه، اگر کشاورز بالادست از سم شیمیایی در کشتزارش استفاده میکند، با همه پیروی از استانداردهای کشاورزی ارگانیک باز هم دستیابی به برنج ارگانیک شدنی نخواهد بود.»
«میدانم که موارد گفتهشده دشوار مینماید ولی خوشبختانه کشاورزان زیادی در ایران وجود دارند که توانستهاند خود را با استاندارد کشاورزی ارگانیک سازگار سازند و با وجود موانع کار، تنوع تولید محصولات ارگانیک کشور را افزایش دهند. امروزه صنعت ارگانیک با همه توان در حال گسترش و توسعه است؛ برای نمونه محصولات آرایشی بهداشتی ارگانیک، پوشاک ارگانیک، رستورانهای ارگانیک، هتلهای ارگانیک و… در حال زیاد شدن است.»
«گرایش انسانی به فرهنگ ارگانیک و قرار گرفتن در چرخه طبیعت و دستنبردن در سرشت پاک آن و دوری از ایجاد آشفتگی در روح طبیعت، یگانه راههای پایایی و ماندگاری کره زمین و ادامه زیست انسان است. اکنون انسانهای جهان به این برآیند رسیدهاند که باید شیوه زیست، رفتار خود با جانوران رام و رویکردش را به طبیعت و زیستبوم(اکوسیستم) ویراست کنند.»
ـ و سخن پایانی شما؟
عمرانی: «در بستر کنونی کشور، مدیریت کشاورزی و توسعه به گونهایست که نه بال-به-بال محیطزیست، بلکه در برابر آن ایستاده است. آزمون 3 دهه مدیریت توسعهمحور محض، ما را به جایی رسانده که نه از دیدگاه شاخصهای توسعه و اشتغال، جایگاه خوشایندیست و نه محیطزیستی دلخواه به جا مانده است. نبود مدیریت کارآمد آب، نبود الگوی کشت مناسب، پیگیری پروژههای آببر در قلمروهای کمآب و نگرش کوتاهمدت به پدیده امنیت غذایی ما را در جایگاهی قرار داده که گروهی به این باور رسیدهاند که سرگذشت کشاورزی به پایان رسیده و باید به کلی کنار گذاشته شود.
آنان که که مسبب بروز چنین بحرانی شدهاند، تعطیلی کشاورزی و واردات محصولات کشاورزی را راه برونرفت از این بحران میدانند؛ برخی دیگر نیز با بیان داستانهای ژولورنی، کشت دانههای دستکاریشده ژنتیکی (تراریخته) را نسخه نجاتبخش کشاورزی کشور مینمایانند اما بخردانه آن است به راهی برویم که امتحان پسداده باشد؛ کشاورزی ارگانیک در پیمایش 11000 ساله تاریخ تمدن انسان (در همه تغییرات گوناگون اقلیمی و آبوهوایی) نگذاشته سفره انسانها از غذا تهی شود؛ پس در وضعیت کنونی، نه با حدسوگمان بلکه با دانایی، راه برونشد را برگزینیم و سازگار با شرایط اقلیمی، ترویج کشاورزی ارگانیک و توسعه کشت دیم را پی گیریم.»
انتهای پیام/