گفتگو| احمد کاشانی: علت مخالفت شهید آیت با وزارت "موسوی"/ جناح چپ «حزب جمهوری اسلامی» را منحل کردند
فرزند آیتالله کاشانی و نماینده دوره اول مجلس شورای اسلامی در سالگرد شهادت دکتر آیت درباره نقش وی در عزل بنیصدر و اتفاقات حزب جمهوری اسلامی با تسنیم به گفتگو نشست.
گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم ــ محمدعلی سافلی: 14 مرداد سال 60 هنگامی که دکتر حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی عازم محل کار خود بود بهضرب 60 گلوله از پای درآمد و بهشهادت رسید.
تاریخ شهادت وی در تقویمهای رسمی کشور دیده نمیشود. شاید یک علت آن این باشد که شهادت مظلومانه وی بین دو حادثه مهم 7 تیر و 8 شهریور رخ داد اما علت دیگر آن احتمالاً دشمنیهایی است که برخی با این شخصیت نفاقستیز تاریخ ایران داشتند.
- بیشتر بخوانید
در آستانه شهادت دکتر حسن آیت و برای شناخت بیشتر وی، بهسراغ فردی رفتیم که از پیش از انقلاب تا زمان شهادت وی با او حشر و نشر داشت.
احمد کاشانی فرزند آیتالله کاشانی در دوره اول مجلس شورای اسلامی
سید احمد مصطفوی کاشانی فرزند آیتالله کاشانی رهبر نهضت ملی شدن نفت ایران و نماینده دوره اول و دوم در مجلس شورای اسلامی و از اعضای حزب جمهوری اسلامی بود.
سیداحمد کاشانی در تاریخ یکم دی ماه سال 1326 در منطقه جنوب تهران متولد شد. در سال 1353 در محل خدمت سربازی در کرمان که در واقع تبعیدگاه دانشجویان دارای سابقه سیاسی بود، بدون وابستگی به گروههای سیاسی دستگیر شد و به کمیته مشترک ساواک و شهربانی معروف به کمیته ضدخرابکاری (موزه عبرت فعلی) انتقال یافت.
احمد کاشانی در دادگاه نظامی به 15 سال حبس محکوم و در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی روز 19 آذر سال 57 از زندان قصر آزاد شد. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بهنمایندگی از مردم نطنز در دوره اول و دوم مجلس شورای اسلامی به مجلس راه یافت.
متن زیر مشروح گفتگوی گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم با احمد کاشانی در سالگرد شهادت دکتر آیت و وقایع حزب جمهوری اسلامی است.
تسنیم: با تشکر از وقتی که در اختیار ما قرار دادید. در ایام شهادت شهید حسن آیت قرار داریم. یکی از نقشهای برجسته شهید آیت مخالفت ایشان با وزارت میرحسین موسوی در مجلس بود. علت اصلی مخالفت شهید آیت و شما در مجلس آن زمان چه بود؟
احمد کاشانی: بسمالله الرحمن الرحیم. هفت روز بعد از ماجرای 7 تیر بود که مرحوم شهید رجایی آقای میرحسین را بهعنوان گزینه وزارت معرفی کرد. بنده و شهید آیت بهعنوان مخالف صحبت کردیم ولی متأسفانه در نهایت با لابیگریای که گروهکهای مجلس اول از جمله نهضت آزادی برای گرفتن رأی اعتماد آقای موسوی انجام دادند، وی با رأی بسیار شکننده نخستوزیر شد.
از آنجا که بسیاری از نمایندگان دوره اول مجلس خود را متعهد به انجام وظیفه قانونی میدانستند، پس از این رأی اعتماد در قبال اقدامات غلط دولت آقای موسوی اقدام به شفافیت کردند که همین موضوع باعث شد تا آقای موسوی و نزدیکانش بهطور کلی در انتخابات شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی شرکت نکنند.
** مخالفت آیت و دیالمه با عملکرد روزنامه جمهوری اسلامی
یکی از دلایل مخالفت ما با میرحسین موسوی، عملکرد وی در روزنامه جمهوری اسلامی بود. در یکی از جلسات قبل از حادثه 7 تیر درباره عملکرد روزنامه جمهوری اسلامی که سردبیر آن آقای میرحسین موسوی بود نیز بحثهایی مطرح شد. در آن جلسه آقایان آیت و دیالمه انتقادات شدیدی نسبت به عملکرد آقای موسوی داشتند.
سرمقالاتی که موسوی مینوشت بهویژه سرمقالاتی که در حمایت از مصدق مینوشت، بسیار سؤالبرانگیز بود. یکی از این سرمقالههای سؤالبرانگیز سرمقالهای تحت عنوان «مصدق، فرزند رشید خلق» در 14 اسفند بود، توصیفی که موسوی در این مقاله از مصدق کرده بود از عهده ملینماترین چهره در نهضت آزادی برنمیآمد، حتی من در روز 14 تیر سال 60 و در جلسه تأیید صلاحیت موسوی برای نخست وزیری نیز این مقاله را برای نمایندگان خواندم.
یکی دیگر از سرمقالههای عجیبی که از سوی موسوی در وصف مصدق نوشته شده بود تحت این عنوان بود که "یاد مصدق یادآور تمام شهدای اسلام از کربلا تا قم"! بهنظر من هیچکس به خود اجازه نمیدهد که هیچ یک از شهدای تاریخ را با شهدای کربلا مقایسه کند ولی آقای موسوی آدمی را که سراپا فساد اداری بود و موجب گرفته شدن آزادی و دموکراسی از کشور شد و کشور را به مسیری برد که تنها راهی که برایش باقی مانده بود، ایجاد انقلاب بود با شهدای کربلا قیاس کرد.
مصدق با اراده انگلستان هر اقدامی که میتوانست انجام داد تا ملت را به زمین بزند، با این حال سال 57 روزنامهای بهنام "جمهوری اسلامی" منتشر میشود که قرار است بازتابدهنده نظرات حزب جمهوری اسلامی باشد که مؤسسین آن اکثراً از علما و مبارزین انقلابی هستند و بیاید اینگونه مطالبی در وصف مصدق بنویسد.
** شهید آیت گفت "هدف موسوی انحلال حزب جمهوری اسلامی است"
البته دلیل این رفتارهای آقای موسوی این بود که او هیچ اعتقادی به اهداف حزب جمهوری نداشت و معتقد بود که باید از این تریبونی که در اختیار دارد تفکرات شخصی خود را به مردم منتقل کند، مردمی که خیلی از نظر تاریخی دارای مطالعات عمیق نبودند و صرف اینکه این مطالب از سوی روزنامه حزبی محبوب منتشر میشود آن را باور میکردند.
وقتی که داستان انحلال حزب پیش آمد من یاد حرفهای شهید آیت افتادم که در یکی از جلسات حزب خطاب به میرحسین موسوی میگفت "تو حزبی نیستی و هدف نهایی تو انحلال حزب جمهوری اسلامی است."، هدفی که در نهایت نیز موفق به انجام آن شد.
شهید آیت در یکی از جلسات حزب خطاب به میرحسین موسوی میگفت "تو حزبی نیستی و هدف نهایی تو انحلال حزب جمهوری اسلامی است."، هدفی که در نهایت نیز موفق به انجام آن شد.
تسنیم: به ماجرای حزب جمهوری اسلامی اشاره کردید. یکی از تجربههای خوب تحزب در کشور ما همین حزب بود که متأسفانه ادامه پیدا نکرد. آیا از ابتدای تأسیس حزب جمهوری اسلامی شما در جریان آن بودید؟ بهطور کلی انگیزههای تأسیس حزب جمهوری در برهه زمانی ابتدای انقلاب چه بود؟
احمد کاشانی: بنده در تأسیس حزب نقشی نداشتم ولی اخویام دکتر سیدمحمود کاشانی از مؤسسین حزب بودند. شهید دکتر آیت هم نقش بسیار زیادی داشت و ایشان یکی از اعضای شورای مرکزی بود که خیلی به تشکیل حزب اعتقاد داشت. در همان روزهای اول در محلی بهنام کانون توحید تهران از داوطلبان عضویت در حزب ثبتنام میکرد. بنده نیز در حدی که بهعنوان یک عضو ساده حزب فعالیت داشته باشم و اخبار حزب را دنبال کنم با حزب جمهوری اسلامی همکاری میکردم تا اینکه موعد انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال 58 رسید و بنده از حوزه کاشان و نطنز اعلام کاندیداتوری کرده بودم.
در ابتدا قرار بود شهر کاشان و نطنز بهشکل مشترک دارای دو نماینده باشند ولی از آنجا که مردم نطنز مایل بودند بهدلیل گستردگی این شهر نمایندهای مستقل در مجلس داشته باشند، نهایتاً در استانداری تصمیم بر این شد که حوزه نطنز و شهر بادرود از کاشان جدا باشد.
یکی دیگر از کاندیداهایی که در حوزه نطنز مطرح شده بود، خانم منیره گرجی بود. ایشان عضو مجلس خبرگان قانون اساسی بود و روابط خوبی نیز با حزب جمهوری اسلامی داشت ولی از آنجا که حزب اجازه نداشت که از اعضای خود اعلام حمایت کند، شهید بهشتی نیز گفته بودند که تمامی اعضای حزب برای حضور در انتخابات باید بهشکل مستقل تبلیغات انجام دهند و از امکانات حزب جمهوری حق استفاده ندارند. در نهایت بنده بهعنوان نماینده حوزه نطنز وارد مجلس شورای اسلامی دوره اول شدم.
در همان زمان که مجلس اول در حال فعالیت بود، جلسات حزب جمهوری اسلامی بهشکل مرتب برگزار میشد و در این جلسات علاقهمندان و طرفداران حزب شرکت میکردند و در یکی از همین جلسات بود که حادثه تلخ بمبگذاری در سرچشمه رخ داد.
** جای شهید بهشتی هیچگاه در جمهوری اسلامی پر نشد
در روز تشییع پیکر شهدای هفتم تیر مردم شعاری را سر میدادند که "دشمن در چهفکریه ایران پر از بهشتیه"، در حالی که دشمنان بهدرستی تشخیص داده بودند که شهید بهشتی چه شخصیت برجسته و تأثیرگذاری در جمهوری اسلامی است و بهاعتقاد من جای خالی ایشان همچنان احساس میشود. شهید بهشتی در شرایطی مدیریت حزب جمهوری اسلامی را با کمترین حاشیه در دست داشت که بسیاری از مسئولان و مدیران بلندپایه کشور عضو این حزب بودند.
** شهید دیالمه بهاندازه یک انسان 50ساله پختگی داشت
همچنین جای شهید دیالمه هیچگاه در عرصه سیاسی کشور ما پر نشد چراکه با وجود اینکه شهید دیالمه 26 سال بیشتر نداشت ولی در حد و اندازههای انسانی 50ساله دارای پختگی بود. علت این پختگی هم این بود که به تاریخ تسلط بسیار خوبی داشت. تنها عاملی که باعث شد نقش پررنگ شهدای حادثه دفتر حزب جمهوری و نبودشان در این سالها مخفی بماند، حضور میلیونی مردم در تجمعات و حضور خود امام در رأس امور حکومتی بود که بسیاری از کاستیها را پوشش میداد.
جای شهید دیالمه هیچگاه در عرصه سیاسی کشور ما پر نشد چراکه با وجود اینکه شهید دیالمه 26 سال بیش تر نداشت ولی در حد و اندازههای انسانی 50ساله دارای پختگی بود. علت این پختگی هم این بود که به تاریخ تسلط بسیار خوبی داشت.
تسنیم: شما در جلسه 7 تیر هم دعوت شده بودید؟
احمد کاشانی: بنده سعی میکردم در جلسات حزب شرکت کنم. آن شب یک عده از دوستان و رفقای همدورهای زنگ زدند که "شام میخواهیم بیاییم خانهتان". ابتدا قصد داشتم به آنها بگویم که بهدلیل جلسه حزب نمیتوانم از آنها پذیرایی کنم ولی بعداً با خود گفتم که مهمان حبیب خداست و دعوتشان کردم که به خانه ما بیایند.
پس از حادثه انفجار دوستان بنده که خیال میکردند من در آن جلسه حضور داشتم تماس گرفتند و جویای حالم شدند. من هنوز نامه دعوتی را که محمدرضا کلاهی (عامل انفجار 7 تیر) برای حضور در آن جلسه فرستاده بود دارم. اتفاقاً یادم میآید که کلاهی اصرار زیادی داشت که جلسه هفتم تیر بسیار جلسه مهمی است و باید همه حضور داشته باشند.
آن حادثه ضربه جدی به حزب زد و موجب شد که حتی مجلس را در خطر عدم رسیدن به حد نصاب روبهرو کند. در 14 تیر ماه پس از یک هفته جلسات مجلس شورای اسلامی دوباره شروع به کار کرد تا دوستداران نظام و مردم دچار نگرانی نشوند. با انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و ترور ناموفق رهبر انقلاب برگزاری جلسات حزب متوقف شد.
تسنیم: اینطور که میگویند آیتالله موسوی اردبیلی بود که موسوی را به حزب آورد؟
احمد کاشانی: بله، عدهای اینگونه میگفتند که مرحوم موسوی اردبیلی در حضور موسوی در حزب جمهوری نقش ویژهای داشت.
تسنیم: یکی از اتفاقاتی که شاید موجب انحلال حزب جمهوری اسلامی شد، عدم تشکیل کنگره دوم و تجدید اعضای شورای مرکزی حزب بود. در این باره بفرمایید که چهکسانی مانع تشکیل کنگره دوم حزب شدند؟
احمد کاشانی: وقتی که قرار شد کنگره دوم حزب سال 63 در مدرسه عالی شهید مطهری برگزار شود، طبعاً علاقهمندان حزب درصدد بودند که این انتخابات را پرشور برگزار کنند که یک شورای مرکزی پرشور توسط آنها انتخاب شود و فعالیت حزب به رونق سابق بازگردد. این واقعیت است که حزب یک دولتِ در انتظار است یعنی همه تشکیلاتی را که لازمه اداره کشور است باید درون خودشان داشته باشند همانطور که دولتهای واقعی باید زاییده اراده مردم باشند حزب نیز باید همین شرایط را داشته باشد.
** حزب جمهوری اسلامی مانع فعالیت خرابکارانه بنیصدر شد
از اهمیت حزب جمهوری اسلامی در ابتدای انقلاب همین بس که اگر حزب جمهوری اسلامی نبود بنیصدر همچنان به فعالیتهای خرابکارانه خود ادامه میداد و البته کنار آن مجلس شورای اسلامی دور اول نیز بههمراه حزب جمهوری مانع این شدند که این عنصر وابسته که بهغیر از ریاست جمهوری فرماندهیکل قوا نیز را در اختیار داشت، موجب بهخطر افتادن انقلاب شود.
مردم امروز یک مجموعه پراکنده هستند و مرکزیتی که مردم آن را ناشی از اراده خودشان بدانند که بتواند تصمیمسازی در سطح کلان کشور را صورت دهد، وجود ندارد.
چند نفر از اعضای شورای مرکزی اول در انتخابات حضور پیدا نکردند. میرحسین موسوی، آقازاده، حسین کمالی، ابوالقاسم سرحدیزاده و مسیح مهاجری کسانی بودند که خود را بهعنوان کاندیدا در معرض رأی مردم قرار ندادند. علت عدم حضور آنها هم ترس از عدم رأیآوردن بود. عملکرد مجلس اول موجب شده بود که آقای موسوی و نزدیکان و همفکرانش نتوانند که در انتخابات شورای مرکزی حزب که در جریان کنگره سراسری دوم برگزار میشد رأی بیاورند.
** جملهای که مرحوم هاشمی به امام منتسب کرد!
مرحوم هاشمی در جایگاه حاضر شد و ضمن اینکه سخنی را به امام نسبت داد، گفت که امام گفتند که "فتیله حزب را پایین بکشید" و با برگزاری انتخابات حزب جمهوری و تجدید حیات حزب مخالفت کرد. مرحوم هاشمی گفت "اگر میرحسین و نزدیکانش در شورای مرکزی حاضر نباشند من هم نیستم". بنابراین یکی از اشخاصی که موجب فروپاشی حزب جمهوری اسلامی شد شخص آقای هاشمی رفسنجانی بود.
آیتالله خامنهای میگفت حزب یک تشکیلات آزاد است و هر شخصی که عضو حزب است خود را به اعضا عرضه میکند تا با رأی دیگر اعضا بهعنوان یک عضو شورای مرکزی انتخاب شود. بنابراین نه میتوان هیچکس را از حضور در انتخابات شورای مرکزی منع کرد و نه میتوان شخصی را مجبور به حضور در انتخابات کرد.
آقای عسگراولادی هم در واکنش به اظهارات آقای هاشمی گفت "اگر حزب شهیدان در این کشور نتواند فعالیت کند پس کدام حزب صلاحیت فعالیت سیاسی در کشور را دارد؟" در نهایت اظهارات آقای هاشمی موجب شد که انتخابات شورای مرکزی حزب جمهوری برگزار نشود و حزب بهسمت فروپاشی حرکت کند و با وجود اینکه حزب جمهوری از پشتوانه بسیار قوی مردمی برخوردار بود با تصمیمات شخصی مانع ادامه حیات این حزب شدند.
نمیدانم آقای هاشمی چهمحاسبهای میکرد که اینطور برای این افراد سرمایهگذاری کرد و برای اینکه آنها را در حزب نگه دارد بهنوعی مسیر انحلال حزب را کلید زد.
تسنیم: در فاصله زمانی موعد برگزاری انتخابات شورای مرکزی ــ که برگزار نشد ــ تا سال 66 که بهشکل رسمی حزب اعلام انحلال کرد، چه فعالیتهایی در حزب انجام میشد؟
احمد کاشانی: اصلیترین ارگان حزب همان شورای مرکزی حزب است که تصمیمگیرنده اصلی است و وقتی در برگزاری انتخابات شورای مرکزی کارشکنی صورت میگیرد دیگر نباید امیدی به ادامه حیات آن تشکل داشت.
** شهید آیت نقش اصلی در عدمکفایت بنیصدر داشت
تسنیم: شما نماینده مجلس اول بودید. یکی از اتفاقات مهم مجلس اول رأی به عدمکفایت بنیصدر بود. ائتلافی که بین نمایندگان برای رأیدادن به عدمکفایت او ایجاد شد، از کجا شکل گرفت؟ نمایندگان حزب جمهوری اسلامی چهنقشی در عزل بنیصدر داشتند؟
احمد کاشانی: واقعیت این است که نقش اصلی را شهید آیت ایفا کرد. ایشان این شجره یعنی سلامتیان، بنیصدر، جبهه ملی و مصدق را بهخوبی میشناخت و شجاعت اظهارنظر صریح در قبال آنها را نیز داشت.
** شهید آیت گفت مخالف ولایتفقیه نباید رئیسجمهور شود
شهید آیت از همان روزهای اول که کاندیدای ریاست جمهوری بود، در فرصت بسیار کوتاه تبلیغاتی که از رادیو پخش میشد هیچ محافظهکاری نکرد و علیه بنیصدر که شانس بسیار بالایی برای ریاست جمهوری داشت، سخنان صریح و تندی را بیان کرد. شهید آیت گفت نباید شخصی که با اصل ولایت فقیه مخالف بوده و هست در لیست کاندیداها قرار گیرد. البته در بحث عزل بنیصدر برخی دیگر از جمله شهید دیالمه نیز سخنانی تأثیرگذار بیان کردند از جمله حقایقی از جنگ تحمیلی و رابطه بنیصدر با عراق در آن زمان که تأثیر زیادی در عزل بنیصدر گذاشت.
تسنیم: آیا در حزب جمهوری کسی بود که با طرح عدمکفایت بنیصدر مخالف باشد؟
احمد کاشانی: خیر، هیچکس از اعضای حزب جمهوری اسلامی مخالفتی با این طرح نداشتند. حتی در رأیگیری در مجلس نیز یک نفر ظاهراً رأی مخالف به این عدمکفایت بنیصدر داده بود.
** ارتشیهایی که با من دستگیر شدند عضو تشکیلات مخفی شهید آیت بودند
تسنیم: یکی از اتفاقاتی که برای شما افتاد دستگیری و بازداشت شما در مجلس دوم بود. منشأ اتفاقات سال 65 که موجب شکایت از شما و برخی افسران ارتش شد چه بود؟
احمد کاشانی: تنها نماینده مجلسی که علیه او شکایت شد بنده بودم منتها همراه با بنده تعدادی از افسران ارتش که تعدادشان به 16 نفر میرسید، دستگیر شدند. اکثریت قاطع افسران ارتش با انقلاب و مردم بودند ولی وظایفی که برای ارتشیان براساس قانون وجود داشت ایجاب میکرد که یکسری اقدامات انجام دهند. افسرانی که بههمراه ما دستگیر شدند دارای روحیات انقلابی و دوستدار امام و بسیار متدین بودند.
این دسته از افسران اکثراً از دوستان شهید نامجو بودند و عضو تشکیلات مخفی شهید آیت در ارتش قبل انقلاب بهحساب میآمدند، علاوه بر این برخی از این افسران از جمله آقای اقاربپرست پیش از این حوادث شهید شده بودند.
سرهنگ فروزان در سالهای 64 و 65 احساس وظیفه میکرد و مطالبی را خطاب به مسئولان نظام مینوشت و درباره اوضاع جنگ با آنها تبادل نظر و یا انتقاد میکرد. طبعاً از آنجا که بنده نیز جزو نمایندگان مجلس بودم یک نسخه از این مطالب را در اختیار داشتم که بهجرم همین در اختیار داشتن مطالب انتقادی بههمراه برخی از افسران ارتش بازداشت شدم. بنده در یک نطق پیش از دستور بهشکل علنی مطرح کرده بودم که این ارتش، ارتشی است که شهیدانی مانند شهید نامجو را در راه انقلاب داده است و نباید برخی ارتش را تضعیف کنند.
** جرم دستگیری من در دوره مجلس پخش شبنامه بود
روز 14 آبان سال 65 بود که به خانه بنده ریختند و بهجرم پخش شبنامه یعنی همان مطالب آقای فروزان که از افسران ارتش بود، من را بازداشت کردند.
** دار و دسته موسوی موجب بازداشت من شدند
یکی از دلایل بازداشت من این بود که آقای میرحسین و دار و دسته او میدانستند که بنده برای حفظ منافع نظام و مردم با هیچکس رودربایستی ندارم. ما در مجلس اقلیتی رو به رشدی بودیم بهطوری که در آن ماجرای معرفی دوم آقای میرحسین موسوی به نخستوزیری مخالفان وی به 99 نفر رسیدند که این موضوع انعکاس بسیار بالایی داشت.
تسنیم: چند وقت در زندان بودید؟
احمد کاشانی: من 28 ماه در زندان بودم یعنی از اواسط دوره دوم مجلس که بازداشت شدم تا پس از انتخابات دوره سوم مجلس و شروع به کار مجلس جدید در بازداشت بودم.
پس از اینکه مدتی از محکومیت ما گذشت، متهمان ردیف اول و دوم این پرونده آزاد شدند ولی من یک سال بیشتر از آنها در زندان ماندم. تمام هدف آنها این بود که انتخابات مجلس سوم برگزار شود و بنده فرصت حضور در این مجلس را نداشته باشم. وقتی که دیدند که دیگر هیچ رأیگیریای در آینده نزدیک نیست من را هم آزاد کردند.
انتهای پیام/*