یادداشت| قانون قومیت، فرار رو به جلو برای جلوگیری از زوال
تصویب قانون قومیت برخلاف آنچه صهیونیست ها بیان می کنند نه تنها از سر ثبات و توسعه نبوده، بلکه از ترس زوال و برای ادامه بقاء رژیم صهیونیستی در مقطع کنونی ارائه شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، تصویب قانون «قومیت» در کنست رژیم صهیونیستی موجی از اعتراضات را از گوشه و کنار دنیا به همراه داشت. تصویب این قانون به منزله تصریح نژاد پرستی صهیونیست ها و افتخار به آن است. امری که با ادعای دموکراسی آنها در تضاد است. آن هم در جهانی که همه افتخارات غرب و حامیان رژیم صهیونیستی به دموکراسی کنونی شان ختم می شود. حال این سؤال مطرح است که چرا صهیونیست ها در فضای کنونی دست به چنین اقدامی می زنند؟ اقدامی که به دلیل تضاد با اصول سیاسی غرب از سوی حامیانشان نیز به شدت مورد انتقاد و حمله قرار می گیرد. اما سؤال زمانی پر رنگ تر می شود که می بینیم صهیونیست ها با وجود همه این انتقادها باز هم بر این اقدام غیر قابل توجیه شان صحه می گذارند. پاسخ این سؤال در بنیادین بودن آن نهفته است.
نگاهی به وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی
مهاجرت معکوس
صهیونیست ها همانگونه که خودشان هم به دفعات اشاره کرده اند در داخل و آنچه که آنها جبهه داخلی می نامند وضعیت مساعدی ندارند. مقامات نظامی و امنیتی این رژیم پس از جنگ 51 روزه در سال 2014 اعلام کرده اند جبهه داخلی به هیچ وجه آمادگی آغاز یک درگیری جنگ جدید را ندارد.
جنگ 51 روزه نشان داد به محض آغاز یک جنگ جدید صهیونیست ها شاهد مهاجرت معکوس خواهند شد. یهودیانی که همگی دو تابعیت دارند به کشورهای اولیه خود باز می گردند و تا زمانی که امنیت باز نگردد باز نخواهند گشت. این مسئله را وقتی در کنار توانمندی مقاومت در ادامه جنگ با صهیونیست ها قرار دهیم به نتیجه می رسیم که صهیونیست ها می دانند آغاز هر درگیری می تواند به جنگی فرسایشی ختم شود که دیگر به آنها توان بازگرداندن امنیت و آرامش را ندهد و این به معنی عدم بازگشت مهاجرانی است که به طور موقتی مهاجرت کرده اند. ضمن اینکه صهیونیست ها می دانند هرچه توقف موقت یهودیان در کشورهای اول شان طولانی تر شود آنها را به مهاجرت دائمی و حضور در سرزمین اول شان نزدیک تر می کند. این علاوه بر این است که نبود امنیت می تواند آنها مجاب سازد که دیگر فلسطین اشغالی محل مناسبی برای زندگی نیست.
تفوق جمعیتی فلسطینیها
از زمان اشغال فلسطین، تعدادی از فلسطینیان مسلمان در سرزمین های اشغالی 1948 باقی ماندند. این تعداد از آن زمان شهروند رژیم صهیونیستی محسوب میشوند. آنها با وجود تبعیض هایی که علیه آنها طی 70 سال اشغال اعمال شده، اما در زمین های خود باقی مانده اند و بر فلسطینی بودن خود تأکید دارند. براساس آمار رسمی ارائه شده از سوی مرکز آمار رژیم صهیونیستی، جمعیت فلسطینی های سرزمین های 1948 تقریبا هفت برابر شده است و امروز نزدیک به 2 میلیون فلسطینی در داخل سرزمین های 1948 وجود دارند. براساس رشد بالای جمعیت فلسطینی ها و رشد تقریبا زیر 1 درصد یهودیان، مرکز آمار رژیم صهیونیستی پیش بینی کرده است تا سال 2050 تعداد این فلسطینی ها از یهودیان بیشتر خواهد شد.
حال اگر نظام سیاسی حاکم بر فلسطین اشغالی یک نظام مبتنی بر دموکراسی و رأی اکثریت باشد این سؤال مطرح می شود که با تفوق تعداد فلسطینیان بر یهودیان، آینده سیاسی و حاکمیتی در فلسطین اشغالی چگونه خواهد بود؟ پاسخ کاملا روشن است که با تفوق جمعیتی، این فلسطینیان خواهند بود که حاکمیت را در اختیار خواهند گرفت.
وضعیت منطقه ای رژیم صهیونیستی
صهیونیست ها همواره ادعا کرده اند که از دوره تلاش برای بقا گذشته اند و به تثبیت رسیده اند و در سال های جاری به سمت توسعه روابط گام برداشته اند. آنها شواهدی را هم بر این مدعای خود می آورند از جمله اینکه می گویند امروز بیش از نیمی از کشورهای عرب با آنها روابط پنهانی و آشکار دارند. آنها تلاش کرده اند با رسانه ای کردن برخی دیدارها و روابط با کشورهایی چون عربستان، امارات متحده عربی، قطر و مراکش، تأییدی بر این گفته خود داشته باشند.
اما واقعیت به گونه دیگری است و صهیونیست ها به شدت در منطقه به عقب رانده شده اند. صهیونیست ها در قرن بیستم میلادی با فلسطینی ها و کشورهای عرب حاشیه فلسطین به مذاکره نشستند. در آن دوره با مذاکراتی که انجام دادند مبارزات مسلحانه ساف را خاموش کردند، با مصر و اردن توافقنامه صلح امضا کردند و روابط رسمی برقرار کردند و دیگر کشورهای عرب همچون سوریه و عراق نیز بدون آنکه وارد درگیری با آنها شوند در مقابل صهیونیست ها یک سکوت سیاسی اختیار کردند.
در قرن 21، ورق برای صهیونیست ها برگشت از همان آغاز قرن حزب الله آنها را از جنوب لبنان اخراج کرد. مقاومت مردم غزه باعث خروج اجباری آنها از غزه شد. در جنگ های 33 روزه، 22 روزه، 8 روزه و 51 روزه از مقاومت شکست خوردند و زمانی که تلاش کردند با موج سواری بر روی جریان بیداری اسلامی مقاومت را در سوریه بر زمین بزنند شرایط برای آنها معکوس شد و مقاومت توانست با پیروزی در سوریه و عراق تا جولان پیش رود و بیخ گوش صهیونیست ها مستقر شود.
امروز ترس از حضور مقاومت در مرزهای جولان و رأس ناقوره در جنوب لبنان خواب را از چشم های آنها گرفته است و به شدت به صرافت افتاده اند. دست و پا زدن های مستمر آنها این روزها همگی برای خلاصی از ترس ناشی از اضمحلال و زوال است. حال اگر مقاومت مردم یمن و شعارهای ضد صهیونیستی مبارزان یمنی و پیروزی های هر روز آنها بر عربستان سعودی را نیز به این وضعیت اضافه کنیم خواهیم دید که آنها موجودیت خود را در حال از دست رفتن می بینند.
جمع بندی
امکان مهاجرت معکوس و رشد جمعیتی سریع فلسطینی ها، صهیونیست ها را با مسئله کمبود جمعیت روبرو ساخته است. مسئله ای که می تواند به از دست رفتن هستی و حاکمیت آنها ختم شود. از سوی دیگر وضعیت آنها در منطقه به دلیل موفقیت ها و توسعه جبهه مقاومت به شدت وخیم شده و آنها در تنگنای امنیتی قرار گرفته اند. لذا برای اینکه آنها بقاء خود را در آینده منطقه تضمین کنند به قانونی روی آورده اند که بتواند تا حدی خلأ موجود را پر کند و آن هم قانون قومیت است. این مسئله تنها یک تحلیل از وضعیت موجود نیست بلکه اذعان کسی است که خود طراح اولیه لایحه قانون قومیت بوده است. آوی دیختر، رئیس اسبق امنیت داخلی رژیم صهیونیستی شاباک که با پی گیری هایش قانون قومیت را به فرجام رساند در تاریخ 1 می 2018 زمانی که این قانون برای رأی گیری در شور اول در کمیسیون حقوق کنست تصویب شد اعلام کرد: « قانون قومیت عبارت از سیاست بیمه بقاء [رژیم صهیونیستی] برای نسلی است که پس از این خواهند آمد.»
معنای این کلمات این است که صهیونیست از ترس زوال و برای ادامه بقاء خود به قانون قومیت روی آورده اند نه اینکه این اقدام در راستای توسعه و استقرار و ثبات باشد. غافل از اینکه این قانون و اقدام سرعت زوال آنها را خواهد افزود. چرا که علاوه بر تضعیف جبهه داخلی و ایجاد شکاف میان تصمیم گیران و احزاب مختلف موجب ایجاد موجی جهانی علیه این اقدام نژاد پرستانه این رژیم شده است. این شواهد هر روز سخن مقام معظم رهبری مبنی بر عدم وجود رژیم صهیونیستی در 25 سال آینده را بیشتر تأیید می کند.
انتهای پیام/