میزگرد عفاف|روحافزا: ارتباطی بین قانون افزایش سن ازدواج با "سند ۲۰۳۰" وجود دارد/ خزعلی: نفوذیها بزرگترین لطمه فرهنگی را به جامعه زدند
عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان گفت: طبق آمار ثبت احوال بین سنین ۱۵تا ۲۹ سال بیش از ۱۹ میلیون در انتظار ازدواجند؛ درچنین شرایطی به دنبال تصویب قانون افزایش سن ازدواج هستند. با کمی بررسی میبینیم یکی از موارد مندرج در سند "۲۰۳۰" همین قانون است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا عفاف و حجاب دو گوهر گرانبهایی است که خداوند آنها را برای حفظ و صیانت حریم شخصی افراد از یک سو و رعایت حریم دیگران از سوی دیگر در نهاد انسانها قرار داده است. وجود این عناصر در کنار ویژگی حیا باعث میشود خانواده و جامعه از گزند بسیاری از آسیبهای اجتماعی مصون بمانند. در صورت عدم رعایت این عناصر فطری، خانواده و جامعه دچار تزلزل میشوند و زمینه را برای بروز بسیاری از معضلات اجتماعی و سلامت روانی فراهم میکند. بنابراین عفاف و حجاب امری فطری و دستوری الهی است که در تمام ادیان آسمانی بر آن تأکید شده است و یک زن مسلمان میداند که مسیر رستگاری و کمال معنوی در گام اول در گروی التزام به عفت و حجاب است.
بیشتر بخوانید:اشاره تورات به چادر به عنوان حجاب برتر زنان / تأکید انجیل به رعایت عفت زنان
متأسفانه در سالهای اخیر بر اثر نفوذ فرهنگی بیگانگان به کشور و کمکاری نهادهای فرهنگی از یک سو و نیز با پشتیبانی عدهای از شبه روشنفکران غربگرا مسأله حجاب به انحای مختلف به چالش کشیده میشود؛ زیرا به اعتقاد برخی اندیشمندان برنامهریزیهای کشورهای استعمارگر در قالب و لوای سازمانهای جهانی برای تسخیر نَرم کشورهای غیرهمسو، موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و یا حتی به سادگی از کنار آن گذشت. نگاهی گذرا به القاب و عناوینی که در این رابطه توسط سازمانهای بینالمللی به کار گرفته میشود و در قالب معاهدهها و یا کنوانیسیونهای بینالمللی در سایر جوامع رسوخ میکند، خود گویای نکتهسنجی نهادهای در خدمت کشورهای غربی در راستای پروژه «جهانیسازی» یا «جهانی شدن» (globalization) است؛ بر این اساس نظریهپردازان امپریالیسم فرهنگی معتقدند که تسلط اقتصادی و سیاسی به پایان رسیده است، اما تسلط فرهنگی تا جهانی شدن ادامه دارد. مردم کشورهای جهان سوم به تقلید از سبک غربی پرداختهاند و کشورهای غربی در راستای اهداف خود کمک زیادی به دولتهای این کشورها کردهاند.
بیشتر بخوانید:واکاوی ریشههای مخالفت با حجاب زن مسلمان
عناوینی مثل «سال بردباری»، «تنظیم جمعیت»، «هزاره توسعه»، «دهه جهانی توسعه فرهنگی»، «دهه آموزش حقوق بشر»، «دهه صلح» و ... از عناوین دهانپر کن، به ظاهر مرغ خوش خط و خالی هستند که ذهن هر شخص خواننده و شنوندهای را مجاب میکند که کمر همت خود را برای تحقق برنامههای نهفته در پس این عناوین ببندد! اما، این عناوین و شکیل بودنشان، همه ماجرا نیست.
در این بین عمده اندیشمندان و جامعهشناسان معتقدند یک طرح هدفمند درپی از بین بردن ارزشهای حاکم بر جوامع است. به اعتقاد این گروه که حتی بنیادگرایان دینی را شامل میشود، جهانی شدن پروژهای است قابل اجتناب که در حوزه ایدئولوژی و فرهنگ میتوان با آن مقابله کرد. این دست از اندیشمندان معتقدند آنگاه که طرحها و ایدههای غیر دینی در قالب معاهدههای بینالمللی به کشورمان رسوخ کرد، شاهد تولید مفاهیم جدید اما همسو با اهداف نهادهای سکولار غربی در ساختار فرهنگیمان بودیم که نتیجهای جز از هم پاشیدهگی نظام خانواده سپس نظام اجتماع را در پی ندارد که در رأس آنها ایده "فمنیست" یا "برابری جنسیتی" است و در این 5 سال اخیر در غفلت متولیان فرهنگی و نهادهای دولتی در حوزه خانواده به اوج خود رسیده است.
بیشتر بخوانید:ایده "جدایی دین از سیاست" از مدرنیسم تا ظهور انقلاب اسلامی
برای تبیین بیشتر این موضوع میزگردی با حضور دو تن از اساتید و اندیشمندان حوزه خانواده به نامهای دکتر کبری خزعلی، قائم مقام شورای فرهنگی اجتماعی زنان و دکتر فرشته روحافزار، عضو شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده تشکیل دادیم تا درباره لایههای پنهان معاهدات بینالمللی و چرایی پذیرش این معاهدات توسط متولیان اجرایی کشور گفتوگویی داشته باشیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
* اکنون در آستانه چهلمین سالگرد انقلاب اسلامی ایران شاهد تقلیل مفاهیم دینی همچون حجاب هستیم. ریشه این مسأله را در چه مواردی میبینید؟
کبری خزعلی:
دو عامل چالشهای فرهنگی جامعه
ابتدا عرض کنم ما در حوزه خانواده، سه مسأله را باید دقت کنیم که عرضه آنها بر عهده رسانههاست. گفتمانسازی، تولید محتوا و ایجاد فضای مناسب و زمینهساز برای اجرای قوانین اسلام. از یک بُعد، زمینهسازی، گفتمانسازی و نظارت بر عهده رسانه است که طبیعتاً باید اعتراف کنیم در این زمینه غفلت کردیم.
اما اینکه ریشه اُفت مسائل فرهنگی به خصوص مسأله حجاب از کجا سرچشمه میگیرد سه عامل را معرفی و هرکدام را تشریح میکنم:
1ـغفلت متولیان فرهنگی
2ـ عمکرد ضعیف متولیان اصلی و اجرایی جامعه
3ـنفوذ فرهنگ غرب و عمل به تعهدات سکولار بینالمللی
با تمام این معضلات در این عرصه ما باید بتوانیم تغییرات فرهنگی را مدیریت کنیم. در اینکه برخی عملکردهای متولیان با نماد دین باعث شده قشری از مردم نسبت به بعضی مقولات دین گریزان شوند، حرف درستی است. در روایت داریم «النّاس عَلی دینِ مُلوکِهِم»؛ یعنی مردم بر اساس رفتار و منش متولیان جامعه برخورد میکنند. مردمی که مسئولان خود را در اشرافیت و تبرج ببینند نباید توقع داشته باشیم مسیر صلاح را پیش بگیرند. اتفاقاً این مسائل، زمینهساز موضوع بدحجابی خواهد بود؛ لذا باید موضوع عفاف و حجاب را از ریشه اصلاح کرد که ریشه آن به متولیان مُترف، خوشگذران و تجملپرست باز میگردد.
از دیگر سو این مسائل یعنی اشرافیت و تبرّج باعث میشود متولیان از مهمترین امورات جامعه که همان اصلاح اوضاع فرهنگی است غفلت کنند. بنابراین غفلت نهادهای فرهنگی و نیز اشرافیت و تبرج مسئولان جامعه دو عامل در چالشهای فرهنگی جامعه شمرده میشوند.
کبری خزعلی:
فرزندان ما با نداشتن تعلیم و تربیت کافی 12 سال در آموزش و پرورش هستند؛ چقدر به نماز مقیدند؟ چقدر با نماز آشنا هستند؟ چقدر توانایی خواندن قرآن دارند؟ دانشجویان من اکثراً قرآن را غلط میخوانند. این نشاندهنده کمکاری جبهه ماست؛ بعد توقع داریم آثار منفی آن را در رفتار اجتماعی جوانان نبینیم. پس بخشی از تضییع نماز و تبعیت از شهوات حاصل کمکاری برنامهریزی فرهنگی و کمکاری حوزهها و دانشگاهها بوده است. روحانیت تا چه اندازه در مسجد چهره به چهره روبروی نوجوان نشسته و کار کرده و دعوت به ارزشها کرده است؟
نفوذیها بزرگترین لطمه فرهنگی را به جامعه زدند
در کنار این خلأها طبیعتاً دشمن برنامه نفوذ فرهنگی را در دستور کار خود دارد؛ لذا انواع و اقسام ضربهها را دشمن و نفوذیهای داخلی میزنند. من بزرگترین ضربه را نه آمریکا و نه اسرائیل بلکه نفوذیهای داخلی میدانم؛ زیرا دشمن ماهیتش مشخص است و باید دشمنی کند، اما چه کسی راه را به روی او باز میکند؟ این نفوذیهای داخلی هستند و در مدیران میانی ما این دست نفوذیهای کم نیستند.
کبری خزعلی:
موضوع استادیوم زنان اولویت اول زنان است؟!
چرا اکنون برای مسئولان ما اولویت پیدا کرده زنان تماشاچیِ ابزاریِ مردان باشند. مردان ورزش کنند و اینها سوت و کف بزنند. واقعاً این حق زن است؟ باید گفت استفاده ابزاری از زن است. آیا واقعاً اولویت زنان این است؟ آیا همه اینها نیازشان این است که در استادیوم برای ورزشکاری که آنجا حضور ندارد، کف و سوت بزنند؟ این مسأله دستورالعملی برای براندازی نظام است که در فروردین 94 از آمریکا صادر شده است و اتفاقاً نیروی آن هم از آمریکا به نام «ن.ز» به ایران آمده است و در اینجا با مسئولان کشورمان ارتباط برقرار کرده است. سپس با چشمان بیدار بچههای صالح و مؤمن ما شناسایی شده و به زندان رفته است. طرح "ن.ز" در جهت انحراف هدفمند در حوزه زنان بود.
بانوان هشیار باشند!این نوع مطالبات غیر متعارف طرح دشمن برای کاستن جایگاه زن و بعد تزلزل جایگاه خانواده و به دنبال آن تضعیف بنیادهای جامعه برای براندازی است. دستوری که از آنجا آمده در «وال استریت ژورنال» چاپ شده است. این دستور میگوید اولین کار تهییج زنان در مقابل اسلام و انقلاب است. تهییج هم این است که دائم قوانین اسلام را زیر سؤال ببرید. یکی از مواردش طرح «حجاب اجباری» و «آزادی یواشکی» است. ورود به ورزشگاه را بسیار عمده کنید به این صورت که حتماً نیاز است با تمام مسئولان بجنگیم تا زنان بتوانند وارد ورزشگاه شوند.
جالب اینجاست که 32 رشته در ورزش زنان است. اتفاقاً آنجایی که خود خانمها حضور دارند و قانون ما میگوید ورزشگاه زنان و مردان اختصاصی است و زنان و مردان نباید به ورزشگاه یکدیگر بروند، در قسمت زنان کمبود تماشاچی است، اما جایی که میخواهد قانونشکنی شود، آن وقت همه میخواهند به ورزشگاه بروند. من معتقدم فقط برای مقابله با اصل نظام است. دشمن که وظیفه دارد این کار را بکند، نفوذیهای داخلی نیز راه آنان را ادامه میدهند و جوان ما نمیداند و باید برایش باز کنیم که واقعاً آیا تو نیازت این بوده که چنین فضایی ایجاد شود که تو وسیلهای برای تشویق بازیکنان شوی؟
چقدر از خانوادهها اعتراض کردند که ورزشگاه شده مرکز مانور حرکت زشت و سخیفی که دختر و پسر با یکدیگر مختلط شدند و بعد از آن تا صبح در خیابانها بودند. چقدر خانوادهها نگران شدند. آنان به نظام و این کشور اعتماد کردند که فرزندانشان اینطور حضور اجتماعی دارند. اگر احساس کنند مورد سوءاستفاده قرار میگیرند، حتماً برخورد دیگری خواهند کرد که انشاءالله آنجا نرسد.
هیچ کدام از اکثریت مطلق 80 میلیون نفر به هیچ وجه حاضر نیستند این عنوان به آنها گفته شود و این را توهین میدانند که در راه براندازی زحمات خون شهدا و عزیزانشان قدمی برداشته باشند. در این عرصه انواع طرحها دارد پیاده میشود. دقیقاً در اسناد سازمان ملل گفته میشود اگر برای کشورهایی که دارای عقاید بومی، سنتی، ملی و فرهنگ خاصی هستند، نمیتوانیم بجنگیم، به عنوان سند حقوق شهروندی برای سکولار و بیدین کردن جامعه وارد شویم و زمینه سکولارازیسیون را از این تغییرات قانونی به عنوان حقوق شهروندی و رأی افراد فراهم کنیم.
کبری خزعلی:
ایده "تابآوری" برای تزلزل جایگاه زن در اجتماع است
نتیجه این کار تصویب یکسری از قوانین میشود. یکی از این قوانین، دستورالعملی است که آنان برای از بین بردن ارزشها دارند. در این رابطه بحث «تابآوری» را مطرح میکنند. کلمه تابآوری چیزی معادل صبرو تحول و ایستادگی و استقامت است، اما وقتی در متن اصلی یونسکو میرویم، میبینیم ترجمه معادلش "بیغیرتی" نسبت به همه چیز از دین و فرهنگ و عفاف و حجاب و تعدی به خانواده و ... تا تعدی به وطن و از بین بردن وطن است. در مجموعه مباحثی قرار میگیرد که میگوید "جهان وطن ماست" حالا وطنتان را گرفتند ایراد ندارد. توصیفاتی در مسیحیت انحرافی بود که اگر به یک طرف صورتت سیلی خورد یک طرف دیگر صورتت را بگیر؛ با بیانی دیگر به کشور ما مسألهای به نام "تابآوری اجتماعی" وارد شده است و الان به صورت میلیونی در تمام فرمانداریها و شهرها برای زنان و جوانان آموزش داده میشود که شما "تابآوری" تان زیاد شود. اگر به شما تعدی کردند، مهم نیست، باید صبر کنید و حتی اگر تجاوز کردند، شما هم تجاوز کنید؛ اصلاً مهم نیست؛ استقامت کنید، شما هم تسلیم شوید.
دشمنان در موضوع حجاب که به دنبال دینزدایی، غیرتزدایی و عفتزدایی هستند، به دنبال سه برنامه عمده هستند: یکی عادیسازی فساد و فحشا از طریق آموزشهای جنسی از مهدکودک است. حتی میگویند برای سنین صفر تا 4 سال برنامهریزی شده است. بعد از این بحث که در اصل زمینه فساد و فحشا ایجاد میشود، عادی کردن همجنسگرایی و بعد قانونی کردن روسپیگری است. تمام اینها اسنادی است که از سال 1985 برای دینزدایی در سطح جهان و نگاه صهیونیستی به انسانها تهیه شده است. بر اساس این تفکر میگویند انسانها بردههای ما هستند و ما انسانهای برتریم که باید از مردم به عنوان ابزار استفاده کنیم و باید آنها را در راستای اهدافی که مدنظر داریم جهت دهیم.
کبری خزعلی:
مفاد معاهدات بینالمللی، ایده دشمن برای براندازی است
به فرموده رهبر انقلاب در الگوهای سکولار غربی خانواده متلاشی شد و فرزندان به این وضع رسیدند و نابودی خانواده، نابودی تمدن را در پی داشت و کشورهای غربی دچار زیان شدند. اما در عوض، برای کشورهای شرقی که در پی رشد و توسعه علم بودند و ترس تسلط آنان بر جهان را داشتند، سعی کردند این الگوهای بسیار ضربهزننده را که نابودکننده خانواده و نسل بشریت است، برای این کشورها صادر کنند. از این لحاظ این معاهدات و کنوانیسیونها شکل گرفته است که "سند کنفرانس جهانی زن در نایروبی" و بعد پیماننامه حقوق کودک و سند قاهره است که از آن روز آموزش جنسی در کشور ما متعهدانه و با تعهد مدیریت میانی وزارت بهداشت به مدت 20 سال از سال 94 آغاز شد و برای بیست سال دوم دوباره قرارداد بسته شد.
سپس اعلانیه تعهد درباره ایدز و ویروس ایدز را مطرح کردند. دانشمندان آمریکایی، انگلیسی و کانادایی رسماً میگویند آموزشهای جنسی که بهانه مبارزه با ایدز مطرح میشود، نابودی خانواده و نسل را به وجود آورد و این مجموعه در کشور ما از سال 2001 در کشورمان به صورت متعدانه پیش میرود.
* لطفاً درباره سند کنفرانس جهانی زن بیشتر توضیح دهید.
سند کنفرانس جهانی زن در پکن همان برابری جنسیتی است که در کنوانیسیون است و از زمان اشرف پهلوی امام(ره) با آن مبارزه کردند تا ما ملحق نشویم. مجدد در سال 72 مطرح شد و شورای زنان مخالفت کرد و سند بالاتری عرضه کردیم. الان هم هنوز ملحق نشدیم. در سال 95 مجدد مطرح شد که باید به کنوانسیون رفع تبعیض ملحق شوید وگرنه با تهدید و تحریم و حتی حمله نظامی و ... مواجه میشوید. ما نیز به جای آن سند برتری قرار دادیم و هنوز هم داریم ادامه میدهیم.
فرشته روحافزا:
* خانم روحافزا به نظر شما چرا متولیان اجرایی کشور با وجود ایدههای خطرناکی که در پس کنوانسیونها و معاهدات بینالمللی وجود دارد باید به آنها عمل کنند؟
ریشه این قضیه سیاسی است. خیلی روشن است که آنها میگویند ما باید برای کنترل کشورها مسأله خانواده و زن را در کنترل داشته باشیم. مثلاً بحث کنوانسیون پکن از سالها قبل پیریزی و برنامهریزی شد و طی یک برنامه کلانی از سوی سازمانهای بینالمللی در کشورهای در حال توسعه دیده شد.
عنوان 2030 دگرگونسازی جهان است
خانم کلینتون یک برنامه با عنوان take wiman دارد. میگوید صد و خوردهای کشور را دیدم و به این نتیجه رسیدم برای اینکه بتوانیم طرح دگرگونسازی جهانی را اجرا کنیم، باید زنان را وارد کنیم. عنوان سند 2030 نیز هدفش "دگرگونسازی" جهان است. خیلی مشخص است. اینها مگر کشور خودشان را چگونه اداره میکنند؟ جریان "والاستریت" را همگی دیدیم. در آمریکا یک نفر سالهای سال خانه دارد، اما در اصل خانه ندارد. برای اینکه با "کردیت کارت" خانه میخرد و همیشه باید مدام سود پولی را که برای خانه غرض کرده است، بدهد؛ لذا همواره پشت دیوار سود باقی مانده است. یک موقع میبیند آخر عمرش میشود و تازه به پول خانه دست یافته است. یعنی همیشه قرض دارد. این درگیری ذهنی اقتصادی برای فردی است که احساس میکند دارد اما به نوعی وامدار است، اما در واقع احساس وامدار بودن را نمیکند.
کنوانسیونهای بینالمللی برای آن است که ذهن مردم در اختیار آنان قرار گیرد؛ تنها برای کشور ما نیست بلکه برای تمام کشورهاست. اینها 5 تا کمیسیون داخلی دارند؛ یعنی 5 قاره را تقسیم کردهاند. وقتی دیدند کنوانسیون پکن با آن 10 بند خودش خیلی نتیجه نمیدهد و مباحث مختلف مطرح میشود، چیزی با عنوان نهاد زنان سازمان ملل درست کردند. این نهاد 12 سال به موازات کمیسیون مقام زن تشکیل شده است؛ نهاد زنان سازمان ملل تنها یک هدف دارد در حالی که قبلاً کمیسیون مقام زن تمام اهداف زنان را داشت.
هدفی که نهاد زنان سازمان ملل پیگیری میکند، «برابری جنسیتی» و «توانمندسازی زنان» است که در بند 5 سند 2030 وجود دارد. مطلبی که سالهاست در کشور ما طرح بحث شده و "ن.ز" نیز به این دلیل به ایران آمده بود.
وقتی اینها نمیتوانند به راحتی لشکرکشی کنند، تا حدی که در سوریه و عراق زمین خوردند و حتی در جنگ با ایران هم به زمین خوردند، طبیعتاً باید با جنگ نرم وارد مبارزه شود. باید دستوراتی را در قالب یکسری اسناد ایجاد کند. مثلاً در یکی از بندهای کمیسیون مقام زن "حق سقط جنین" و "حق تنفروشی" مطرح بود. اینها جزو حقوق زنان بود. البته "سقط جنین" میدانید که به عنوان حقوق زن نیست زیرا مادری که سقط میکند، اگر زیر 18 سال باشد، میزان سرطان زنانهگی او بسیار بالا میرود و اگر در سنین دیگر هم باشد، پس از مدتها دچار بیماری روحی و روانی میشود. این موضوع را بنده سالها قبل تحقیق کردم. اگر زن دچار چنین استحالهای شود، خانواده هم دچار استحاله میشود، همان گونه که در غرب اینگونه است. در حال حاضر به گزارش سازمان ملل در مورد سن خودکشی دختران در خانه و پسران به 7 و 8 رسیده است. بچه هفت ساله چرا باید خودکشی کند؟ پس باید زن را با این کنوانسیونها مهار کنند.
فرشته روحافزا:
چالش کار زنان در بیرون منزل
در بحث کلینتون موضوع اشتغال زنان مطرح است. همان گونه که اشتغال را از زنان میگیریم و به مردان میدهیم. عرضم این نیست زنان اشتغال نداشته باشند. اقایی که خانمش کار میکند، از صبح سر کار میرود و بچه را باید در مهد بگذارد و خسته به منزل باز میگردد و آقا هم بیکار است، ابتدای درگیری است. این سیاستهای غلط دارد قربانی میگیرد؛ مثل قضیه والاستریت یک به 99 است. باید 99 درصد مردم گرفتار فکری باشند. جوانان گرفتار باشند، سن ازدواج بالا برود، پشت درهای علمآموزی و دانشجویی گیر کنند، بعد اشتغال نداشته باشند. سپس به سن 30 سالهگی برسند و توانایی ازدواج نداشته باشند. اینها برنامههایی است که برای ما چیدند.
تصویب قانون افزایش سن ازدواج
طبق آمار ثبت احوال بین سنین 15 تا 29 سال نوزده میلیون 900 هزار جوان در انتظار ازدواج داریم. ما چنین آماری داریم، در حالی که دارند قانون بالا بردن سن ازدواج را در مجلس تصویب کنند. در بحث لایه خشونت، یکی از آنها تصویب قانون افزایش سن ازدواج است که در سند 2030 خواستهاند. اسنادی مانند اینها تعهدات بینالمللی است که ما آن را میخواهیم انجام دهیم. اینها اولویتهای ماست.
در سیاست 3 از هدف کلی پنجم سند توسعه پایدار 2030 بر «ریشه کنی همه اقدامات زیان بار مانند ازدواج کودکان، ازدواج در سنین بسیار پایین و ...» تأکید شده است. بر اساس تعریف کنوانسیون بین الملل حقوق کودک یونسکو سنین زیر 18 سال کودک تلقی میشوند. این در حالی است که بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان ثبت احوال کشور ازدواج گروههای سنی زیر 18 سال پایدارترین ازدواج هاست و کمترین تعداد طلاق نیز مربوط به همین گروه سنی است، اما بر اساس همین آمارها دختران 25-29 سال دارای بیشترین تعداد طلاق بودهاند.
فرشته روحافزا:
قبلاً مصاحبهای انجام دادیم که گرفتار دادگاهش شدیم. گفتیم نهاد زنان سازمان ملل گفته است ما برای اولین بار به پیشنهاد آمریکا قرار شد رأیگیری مخفیانه داشته باشیم و ایران عضو هیئت مدیره و هیئت اجرایی نهاد سازمان ملل شد و مسئول آسیا و اقیانوسیه برای اشتغال زنان شد. این مطلب را خانم دکتر فلاحتی معاون دکتر ابتکار در یک مصاحبه تأیید کرد.
استحکام خانواده یا اضمحلال؟!
زنی که شوهرش کار ندارد و به او کار دهند، بیشتر به او اجحاف کردند. اگر خانمی شوهرش کار داشت و اقتصاد کشور به گونهای بود که مردان کار داشتند، خانمها سر کار بروند که خوب است. خانمها باید حضور اجتماعی داشته باشند. مگر میشود ما معلم و پزشک زن نداشته باشیم؟ اما نمیشود مرد بیکار باشد و زن کار کند. اسم این اضمحلال خانواده است نه استحکام.
اضمحلال خانواده در غرب به عینه دیده میشود. وقتی ازدواج شکل نمیگیرد، اینطور این نیست که رابطهای وجود نداشته باشد. به دنبال آن فرزندانی پیدا میشوند که پدران خود را نمیشناسند که این تعداد اکنون به 20 میلیون فرزند رسیده است. در این شرایط با آزمانی DNA به دنبال پدران خود میگردند. کارگردان آمریکایی پدرش را در فیسبوک پیدا کرد. یکی از نوجوانانی که در ایالت تگزاس چندین همشاگردی خود را کشته بود، شب قبل در صفحه خود پیام داده بود فردا من به انتقام مادرم مدرسه میروم و بچهها را میکشم و بعد خودم را میکشم و مادرم هم میکشم؛ زیرا تاکنون 5 تا برایم پدر معرفی کرده که هیچ کدام آنها پدرم نبود. وقتی در نگاه فمنیستی زن ابزار میشود و خانواده ضعیف میشود، ازدواج شکل نمیگیرد. وقتی دادگاه آن پسر را محاکمه کرد، مادرش گفت به من آموزش روابط ندادید. شما به من گفتید این روش زندگی است. من هم در آن زمان با هفت هشت نفر بودم و نمیدانم پدر او کیست. سؤال این نیست که چرا غرب اینگونه رفتار میکند بلکه سؤال این است که چرا این مدل در کشور ما کپی میشود.
فرشته روحافزا:
چرا وزارت بهداشت و آموزش و پرورش ما آموزش جنسیتی را (به تبعیت از معاهدات غربیها)وارد مدارس ما میکنند؟ یک بحثش صفر تا چهار سال است که موضوع "استمناء" مطرح است. 6 تا 9 سال موضوع عشقورزی به همجنس است. وقتی ذهن بچههای این جامعه در 6 سالهگی وارد این فضا شود، آیا این بچه در سن 14 هرگز میتواند فهمیده شود؟
کبری خزعلی:
در اسنادی که مطالعه میکردم، میگوید برای کاهش جمعیت جهان این نوع روابط را تبلیغ کنیم، زیرا از این نوع رابطه که برگرفته از رفتار قوم لوط است، بچهای به وجود نمیآید. خاصیتی دیگری که برای این مفاسد میسازند، این است که میگویند اینکه دوتا مرد با هم زندگی کنند، خشونت نیست اما یک مرد و یک زن داخلش خشونت است.
ادامه دارد ...
انتهایپیام/