بهمن در گفتوگو با تسنیم: دولت تاجیکستان با متهم کردن نهضت اسلامی تنها صورت مساله داعش را پاک میکند
نزدیک شدن دوشنبه و ریاض و مواضع ضدایرانی که به دلیل برخورداری از این مواهب اقتصادی از سوی مسئولان تاجیک اتخاذ میشه نمیتواند در بلندمدت خدشهای به روابط ایران و تاجیکستان وارد کند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، اسلام، اسلامگرایی و اسلامگرایان تاجیک از سال 2015 دوران پر فراز و فرودی داشتهاند. از سویی، سیاستهای اسلامستیزانه دولت که از سال 2010 آغاز شده بود به اوج خود رسیده و از سوی دیگر سناریوهای متعدد سیاسی در این کشور در جریان بود که پاکسازی کشور از مخالفین سیاسی را در بر میگرفت. در پی این تحولات اما حوادث دیگری نیز در این جمهوری کوچک فارسزبان آسیای مرکزی بهوقوع پیوست که نگرانیهایی را برای جامعه جهانی برانگیخته است؛ افزایش تحرکات داعش در این کشور و در عین حال بیتوجهی یا کمتوجهی دولت نسبت به این تهدید. در همین رابطه گفتوگویی را با شعیب بهمن، کارشناس و تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید.
تسنیم: در تاجیکستان شاهد آن بودهایم که مقامات این کشور همواره سیاست دوگانهای را نسبت به اسلام در این کشور در پیش گرفتهاند. از یک سو خود را مسلمان نامیده و میبینیم که مراکز متصوفه را توسعه کمی و کیفی میدهند، اما از سوی دیگر میبینیم که در بعد اجتماعی محدودیتهای گستردهای را برای مسلمانان اعمال میکنند. تحلیل شما از این رویکرد دولت تاجیکستان چیست؟
بهمن: مجموعه سیاستهایی که دولت تاجیکستان طی سالهای گذشته درباره مقابله با جریانهای اسلامی و رشد اسلامگرایی در این کشور در پیش گرفته نشانگر این است که این دولت در دو حوزه هویتی و سیاسی با جریانهای اسلامی دارای تعارضات قابل توجهی است.
به این معنا که نظام سیاسی حاکم در تاجیکستان خود را یک دولت سکولار معرفی میکند، لذا تمایلی ندارد که هویت مردم این کشور خارج از دایره سکولاریسم تعریف شود.
تمامی قوانینی که منجر به محدودیتهای دینی میان مردم تاجیکستان شده، هم حکایت از این دارد که دولت تلاش میکند مظاهر دینگرایی مردم را از بین برده و هویت مذهبی آنها را به چالش بکشد.
بخش دوم این تعارض، یعنی تعارض سیاسی، به این معناست که دولت تاجیکستان توسعه جریانها و گرایشهای اسلامی و یا افزایش گرایش به دین اسلام را خطری جدی برای خود تلقی میکند و به همین دلیل تلاش کرده از شکل گرفتن مهمترین جریان مخالف در داخل کشور جلوگیری کند.
ما نمونه این امر را در سرکوب گروهها و احزاب میانهرو اسلامی در این کشور دیدهایم که همه آنها، از جمله حزب نهضت اسلامی، با ممنوعیت فعالیت مواجه شدهاند. بنابراین، از نظر دولت تاجیکستان، برجسته شدن هویت دینی در میان مردم در نهایت میتواند به عرصههای سیاسی و اجتماعی هم کشیده شده و از سوی دیگر هم این امر میتواند برای یک دولت سکولار تهدیدی جدی به حساب بیاید. از سوی دیگر هم این موضوع باقی عمر دولت رحمان را با چالش مواجه کرده و یا برای جانشینانی که خود امامعلی رحمان هم آنها را در نظر گرفته است، موانعی ایجاد کند.
تسنیم: در کنار مواضع دولت در قبال اسلام در مواردی همچون حجاب، ممنوعیت ورود جوانان به مساجد و ... شاهد آن بودهایم که شورای علما بهعنوان یکی از مراجع مهم مذهبی تاجیکستان، همسو با دولت و در راستای مواضع سیاسی قدم برداشته است. این مساله باعث شده که خدشهای به وجهه این شورای مذهبی وارد شود. این خدشه به مرجع رسمی مذهب در تاجیکستان چه پیامدهایی میتواند در بر داشته باشد؟
بهمن: برداشت رایجی در برخی از کشورهای آسیای مرکزی از مساله دین وجود دارد که باعث شده دولتهای این کشورها به سمت تاسیس نهادهای دولتی برای تنظیم امور دینی و مذهبی مردم بروند. کما این که در سایر کشورهای آسیای مرکزی یا در قفقاز (همچون جمهوری آذربایجان) هم عملاً چنین مسالهای را مشاهده میکنیم.
به این معنا که نهادهایی که توسط دولتها ایجاد شدهاند، سعی کرده تا دین را برای مردم مطابق خواستهها و القائات دولت تبیین و تشریح کنند. در نتیجه این نهادها به جای آن که راه درست آموختن دین و افزایش آگاهی مذهبی مردم را باعث شوند، عملاً به عنوان یک سد در مقابل این موضوع عمل کردند. خوب این مساله باعث شده مردم مراجع دیگری را برای دینداری و آگاهیهای مذهبی خود به سمت مراجع مذهبی دیگر بروند.
تسنیم: اخیراً در حملات و تهدیداتی که توسط گروهها و افراد مختلف وابسته به داعش، از جمله ابو اسامه نارکی (مبلغ معروف تاجیک داعش) میبینیم که یک عامل کلیدی سیاستهای اسلامستیزانه دولت مطرح میشود. آیا واقعاً این سیاستها در رشد و تقویت فعالیت گروههایی مثل داعش تاثیرگذار است؟ چگونه؟
بهمن: در شرایطی که دولتها از آزادی مذهبی در کشورهای خود جلوگیری کنند مردم قاعدتاً تلاش کرده تا از راههای دیگری برای رفع محدودیت استفاده کنند. در تاجیکستان این مساله دو بُعد دارد. نخست، سیاسی؛ یعنی این مساله که مردم نمیتوانند از طریق احزاب دینی و اسلامی به صورت مسالمتآمیز در ساختار نظام سیاسی تاجیکستان مشارکت آزادانه داشته باشند.
یک جنبه هم همان بحث آزادیهای مذهبی است. این دو عامل، موجب شده بخشی از جوانان در تاجیکستان به این سمت کشیده شوند که الگوی مبارزه برای رژیم سکولار فعلی را صرفاً از طریق راههای خشونتآمیز و از طریق پیوستن به گروههای افراطی دنبال کنند. در نتیجه مجموعه اقداماتی که دولت تا به امروز انجام داده باعث تشدید گرایش بخشی از مردم تاجیکستان به گروههایی همچون داعش شده و آنها را ترغیب کرده به جای آن یک نظام سیاسی اسلامی برپا کنند. در نتیجه اگر دولت تاجیکستان به نحو درستی با جریانهای اسلامی برخورد میکرد، قطعاً بخشی از گرایش فعلی مردم و جوانان تاجیک برای مطالبات سیاسی و مذهبیشان به گروههای افراطی ایجاد نمیشد.
تسنیم: از سال 2015 فعالیت حزب نهضت اسلامی، بهعنوان تنها مرجع سیاسی قانونی اسلامگرا در تاجیکستان و آسیای مرکزی توسط دولت دوشنبه متوقف شده است. تاثیر این اقدام سیاسی دولت تاجیکستان را در شرایط مذهبی مردم و افزایش و یا کاهش ضریب نفوذ داعش (افزایش با توجه به نگاه تحلیلگرانی که نهضت را یک گروه معتدل میدانند و کاهش از نگاه دولت که نهضت را یک گروه افراطی و تروریستی میشناسد) به این کشور را چطور ارزیابی میکنید؟
بهمن: ممنوعیت فعالیت گروههای سیاسی اسلامگرا در تاجیکستان و بهویژه حزب نهضت اسلامی تاجیکستان -به عنوان تنها حزب اسلامی قانونی در این کشور- قطعاً دارای تبعات زیادی در جامعه تاجیکستان بوده است.
این تبعات را میتوانیم از دو جنبه مورد بررسی قرار دهیم. از یک سو، حزب نهضت اسلامی به هر حال یک طرف معاهده صلح بعد از پایان جنگ داخلی تاجیکستان بوده و حذف این حزب به معنای زیر پا گذاشتن معاهده صلح است و این مساله میتواند هواداران نهضت را علیه دولت خشمگین کند.
وجه دوم ممنوعیت فعالیت نهضت به هر حال دارای ابعاد مذهبی است. به این معنا که بخشی از مردم که ایدههای مذهبی و گرایشهای سیاسی توام با مباحث مذهبی را در چارچوب مواضع این حزب دنبال میکردند، عملاً در شرایط فعلی بدون هیچ ساز و کار سیاسی مانده، پیام و مطالباتشان به جایی نمیرسد.
البته زمانی که فعالیت حزب آزاد بود هم با محدودیتهای قابل توجهی مواجه بود و در انتخابات متعدد علیه این حزب تبعیضهای قابل توجهی صورت میگرفت. به هر ترتیب بدیهی است حضور حزب در ساختار سیاسی از رادیکالیزه شدن بسیاری از اسلامگرایان در تاجیکستان جلوگیری کرده بود.
در شرایط فعلی میبینیم عملاً ممنوعیت فعالیت حزب نهضت اسلامی که داعیهدار نوعی اسلام میانهرو بوده و در تضاد با گرایشات تندروانه قرار داشت، میتواند به دولت و ساختار سیاسی تاجیکستان ضربات جبرانناپذیری بزند.
تسنیم: در حمله اخیر داعش به توریستهای خارجی در جنوب تاجیکستان شاهد آن بودیم که دولت در ابتدا با کتمان نقش داعش در این حمله و سپس با کمرنگ کردن آن سعی داشت تا بار اصلی را بر دوش حزب نهضت اسلامی بیندازد. این نادیده انگاشتن نقش داعش تلاشهای سیاسی برای انحراف افکار عمومی به سمت حزب نهضت اسلامی، چه پیامدهای امنیتی میتواند برای تاجیکستان داشته باشد؟
بهمن: این مواضع دولت تاجیکستان میتواند با دو هدف صورت گرفته باشد. نخست آن که دولت تاجیکستان تمایل دارد از این فرصت علیه نهضت نفرت پراکنی کند و تبلیغات منفی خودش را علیه این حزب ادامه دهد و دوم این که دولت تمایل دارد با این کار صورت مساله اصلی را پاک کند.
یعنی اصل و اساس این که سیاستهای دولت موجب گسترش افراطگرایی و نفوذ گروههای تروریستی در داخل کشور شده را نادیده گرفته و آن را کنار بگذارد. چرا که به هر حال دولت تاجیکستان با این ادله و بهانه در طول سالهای گذشته جریانات اسلامی را سرکوب کرده تا بتواند از نفوذ و شکلگیری جریانهایی مثل داعش در داخل قلمرو سرزمینی خودش جلوگیری کند.
در نتیجه وقوع چنین اتفاقاتی میتواند عملاً تمام سیاستهای امنیتی دولت رحمان را زیر سوال ببرد. در نتیجه دولت سادهترین راه را این میداند که حزب نهضت را مقصر جلوه بدهد و از این طریق بتواند صورت مساله وجود تروریسم و وجود جریانهای افراطی در این کشور را پاک کند، اما واقعیت این است که چنین مسالهای در آینده میتواند امنیت ملی تاجیکستان را به مخاطره اندازد.
تسنیم: طی سالهای اخیر فعالیتهای عربستان سعودی توسعه چشمگیری در تاجیکستان داشته است. همزمان با این مساله شاهد تشدید رویکردهای ایرانستیزانه دولت دوشنبه، بهویژه در مسائل مذهبی بودهایم(در حمله اخیر به مهاجمین تاجیک هم دولت ادعا کرده بود سردسته گروه مذکور در قم و مازندران ایران دوره دیده است). پیامدهای این تحرکات سعودی و رویکرد ایرانستیزانه را در امنیت تاجیکستان چگونه ارزیابی میکنید؟
بهمن: توسعه روابط عربستان و تاجیکستان در واقع موضوعی است که در طول سالهای گذشته در سیاست خارجی ریاض با جدیتی قابل توجهی پیگیری شده و صرفاً محدود به تاجیکستان نبوده. سعودیها در این سالها تلاش کردند روابط خود را با دو کشور تاجیکستان در آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان در قفقاز را با اهداف ضدایرانی توسعه بخشند.
به این معنا که توسعه روابط با آذربایجان که اکثریت جمعیت آن را شیعیان تشکیل میدهند، میتواند این پیام را از سوی عربستان سعودی صادر کند که عملاً این کشور با شیعیان هیچ مشکلی ندارد و روابط خوبی با کشور شیعهای مثل آذربایجان است.
از سوی دیگر در روابط با تاجیکستان برای سعودیها از این حیث مهم است که ما با فارسها و ایرانیها هم مشکلی نداریم که نمونه آن را همه میتوانند عملاً در روابط ریاض و دوشنبه ببینند.
در عین حال عربستان تمایل دارد این نتیجهگیری را از روابطش به همه نشان بدهد که ما صرفاً با ایران و یا فارسهای شیعهای که تحت حکومت ولایت فقیه هستند مشکل داریم. در واقع این هدف کلانی بوده که سعودیها طی سالهای گذشته دنبال کردند و متاسفانه در هر دو کشور هم حکام و زمامداران خیلی متوجه این هدف کلان سعودیها نشدند.
البته این سرمایهگذاریهای کلان سعودیها با توجه به دلارهای نفتی و بعضاً قولهایی که میدهند میتواند محرک برخی تصمیمات ضدایرانی در این کشور باشد، اما واقعیت این است که کشورهایی مثل تاجیکستان درباره روابط خود با عربستان میبایست کاملاً محتاط باشند. چرا که سوابق عربستان نشان داده این کشور در هر نقطهای که سرمایهگذاری اقتصادی کرده، به پشتوانه آن تلاش کرده تا نفوذ فرهنگی و مذهبی را نیز به وجود بیاورد.
این نفوذ چیزی جز توسعه وهابیت و گرایشهای افراطی در سطح منطقه و جهان نبوده است. کما اینکه امروزه در بسیاری از کشورهای جهان حتی در اروپا ملاحظه میکنیم که فعالیت نهادهای سعودی را ممنوع یا محدود میکنند. حتی فعالیتهای نهادهایی که به صورت مستقیم در حوزه فعالیتهای مذهبی و فرهنگی کار نمیکنند. بنابراین، مقامات تاجیکستان میبایست با چشم بازتری مساله را ببینند و این موضوع را در نظر داشته باشند که توسعه نفوذ اقتصادی عربستان میتواند در نهایت به توسعه نفوذ جریانهای تروریستی و افراطی در این کشور منجر شود.
این در حالی است که این روند بیش از آن که بر روابط با ایران تاثیرگذار باشد، با امنیت ملی تاجیکستان در تعامل است. از سوی دیگر، تعاملات بین ایران و تاجیکستان فراتر از روابط میان دو دولت است. در واقع این مناسبات ریشه در تاریخ و پیوندهای فرهنگی، هویتی، زبانی و نژادی بین دو ملت بزرگ ایران و تاجیکستان دارد.
این دو ملت را هیچ دولتی نمیتواند از هم جدا کند. در نتیجه نزدیک شدن دوشنبه و ریاض و مواضع ضدایرانی که به دلیل برخورداری از این مواهب اقتصادی از سوی مسئولان تاجیک اتخاذ میشه نمیتواند در بلندمدت خدشهای به روابط ایران و تاجیکستان وارد کند.
انتهای پیام/