دادبه: کتابهای درسی از تاریخ و فرهنگ ایران تهی است/ همه ما مسئولیم
استاد زبان و ادبیات فارسی ضمن اشاره به پیشینه زبان فارسی در قلمرو عثمانی گفت: متاسفانه امروز در کتابهای درسی توجهی به تاریخ و فرهنگ ما نمیشود.
به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، سومین همایش بزرگداشت حماسه چالدران روز گذشته دوشنبه 5 مرداد با سخنرانی نصرالله پورجوادی، داود هرمیداس باوند، اصغر دادبه و داود دشتبانی در سالن فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.
در این مراسم که به همت نشریه وطن یولی و گروه تاریخ خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد با حضور سرلشکر مرتضی فکور و سرتیپ دوم خلبان محمود ضرابی از همرزمان و سعید بحیرایی نویسنده زندگینامه از یاد و خاطره زندهیاد سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد فرمانده نیروی زمینی و رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران تجلیل شد. شاهنامهخوانی زمرد یزدانی و نقالی شاهنامه توسط طاهره بهرامی و اجرای گروه عاشیق آذری به رهبری قدرت میرزاپور از برنامههای جنبی این همایش بود.
پورجوادی: پس از جنگ چالدران زبان فارسی در عثمانی تضعیف شد
در ابتدای این مراسم نصرالله پورجوادی اظهار داشت: جنگ دلایل متعددی داشت که یکی از مهم ترین آنها اختلاف بین شیعه و سنی در دو حکومت عثمانی و صفوی بود. از طرفی شاه اسماعیل بعد از به حکومت رسیدن سلطان سلیم او را به رسمیت نشناخت و این موارد موجب اختلاف بین آنها شد؛ بنابراین تقابل تشیع و تسنن را میتوان یکی مهمترین علتهای جنگ دانست.
پورجوادی با اشاره به تأثیرات فرهنگی صفویه و عثمانی بر یکدیگر ادامه داد: دلایل شکست ایران در این جنگ نیز متعدد است که یکی از آنها انتخاب مکان چالدران برای جنگ بود. نکته مهم تر نیز این است که در آن زمان عثمانیها توپ یا سلاح آتشین داشتند و شاه اسماعیل استفاده از توپ را لازم نمیدید و سلاح آتشین را ناجوانمردانه میدانست. جنگ چالدران تأثیرات سیاسی زیادی داشت و ساختارها را در هر دو حکومت عوض کرد.
او با تاکید بر آثار فرهنگی چالدران افزود: بعد از جنگ به زبان ترکی و فارسی و جدا کردن آنها توجه ویژه شد و زبان ترکی عثمانی در دیوان به حالت رسمی درآمد؛ بنابراین تضعیف زبان فارسی بعد از جنگ چالدران از سوی عثمانی همچنان نیاز به پژوهشهای دقیق دارد. با توجه به این موضوع ما نیاز داریم ادبیات ترکی را بشناسیم تا بتوانیم به تأثیر آن در زبان فارسی بعد از چالدران پی ببریم.
دشتبانی: چالدران جلوه زیبایی از دفاع مقدس میهنی بود
در ادامه همایش دشتبانی مدیر مسئول نشریه وطن یولی و دبیر سومین همایش بزرگداشت حماسه چالدران، گفت: دوستانی که این همایش را برگزار کردند از جوانان آذری وطن دوست هستند که ضرورت پرداختن به موضوعاتی مانند جنگ چالدران را مد نظر قرار دادند. شاید بتوان گفت جنگ چالدران از منظر سیاسی به خاطر اشتباهات شاه اسماعیل رخ داد اما این جنگ زوایای مهم دیگری دارد. رشادتهای ملت ایران برای دفاع از هویت و ملیت خود در این جنگ زبانزد است. قطعاً دفاع ما از میهنمان چه در چالدران و چه در هشت سال جنگ تحمیلی با صدام دفاعی مقدس بوده و خواهد بود. خطاهای سیاستمداران را نباید به دفاع مردم ایران از هویت فرهنگی و سیاسی خود ربط داد. ملت ایران از اقصی نقاط کشور در جنگ چالدران رشادتهای زیادی نشان داده است.
او با بیان اینکه علیرغم شکست سیاسی ایران در چالدران رشادتهای رزمندگان ایرانی عثمانیها را شوکه کرد، افزود: این جنگ به عثمانیها نشان داد که باید ایران را به رسمیت بشناسد و عثمانی که سالها اروپاییها را ترسانده بود نتوانست به ایران خدشهای وارد کند. اگر سیاستمداران ما خطا کردند خطاهایشان در کارنامه خودشان ثبت شده ما ملت ایران همواره برای دفاع از کشورمان ایستادهایم.
دشتبانی با اشاره به مقاله "ایران مظلوم" پورجوادی افزود: در مقالات پورجوادی به جریان پان ترکسیم نیز اشاره شده که باید این مطالب را خواند. من متاسفم که امروز برخی از جوانان ناآگاه ما هر چند اندک اما از هویت خودشان دور شدند و به سوی این جریان رفتند. این جریان منحط توانستند عدهای از همشهریان بنده را فریب دهند و این اتفاق دردناکی است.
او افزود: بنده به عنوان یک شهروند مسولان دولتی را نسبت به این غفلت گناهکار میدانم، نسبت به اینکه نام، عظمت و فرهنگ ایران به درستی به دانش آموزان و جوانان آموزش داده نشد که بدانند که من چنان فرهنگ غنی و بزرگی دارم که نمیتوانم تبدیل به یک جانور شوم و زوزه بکشم و نمیتوانم به تمدن بزرگ کشور پشت کنم. بنده به سهم خودم در این باره احساس گناه و وظیفه میکنم و احساس میکنم باید جا پای بزرگان بگذارم و از فرهنگ و تمدن کشورم دفاع کنم.
باوند: صفویه یگانگی و وحدت ایران را احیا کرد
داود هرمیداس باوند، پژوهشگر و استاد روابط بین الملل نیز در ادامه این همایش با اشاره به اینکه در طول تاریخ فرهنگ ایران با فراز و فرودهایی مواجه شده است، گفت: ایران در طول تاریخ در فرازها تمدنسازی کرده و در فرودها نیز نقش فرهیختهسازی را در پیش گرفته است.
او ادامه داد: حکومت سلسله صفوی رویداد قابل توجهی در تاریخ ایران و منطقه است. با آغاز حکومت صفوی زبان فارسی شروع به تغییراتی میکند. در مقطع حکومت شاه اسماعیل اختلافات درونی هندوستان حل میشود و زبان درباری آنها به زبان فارسی تغییر میکند. البته زمانی که بابرشاه هم به هند میرود در دهلی زبان درباری فارسی بوده و خود تیموریان نیز به فارسی متصل بودند. همچنین در میان سلاجقه روم نیز زبان درباری فارسی بوده است.
باوند با تاکید بر اینکه تلاش برای تغییر زبان آسان نیست، افزود: چون زبان در ابعاد مختلف جایگاه خودش را باز میکند تغییر آن آسان نیست. همچنین گویشهای مختلف از زبان میتواند آن را تقویت کند. بعد از آن دوره تاریخی یک اتفاقی شروع شد برای زودودن فرهنگی و سیاسی ایران به خصوص در 1836 در هندوستان زبان فارسی به عنوان زبان اداری و درباری متوقف شد. این اتفاق در افغانستان نیز افتاد که حتی سعی کردند تاریخ افغانستان را عوض کنند و این موضوع در آسیای مرکزی از سوی تزارها و کمونیستها ایجاد شد که سعی کردند زبان فارسی و فرهنگ ایرانی را کمرنگ کنند؛ بنابراین مسئله مبارزه با زبان فارسی پدیده جدیدی نبوده و نیست.
او با بیان اینکه صفویه موفق شد یگانگی و وحدت در ایران ایجاد کند، گفت: حکومت صفوی و شاه اسماعیل مذهب شیعه و وحدت ایران را گسترش میدهد. همچنین از طرفی مغول سبب شد شیعه و جنبشهای صوفیگری گسترش پیدا کند بنابراین وقتی شاه اسماعیل روی کار آمد فضا برای گسترش شیعه مهیا شده بود. ایران در چالدران نمیخواست زیر بار خلافت سلطان سلیم برود. درس چالدران عدم توجه به توانایی همسایگان ایران است. ما در طول تاریخ از این موضوع ضربههای زیادی خوردیم.
باوند خاطرنشان کرد: باید توجه داشت که عثمانیها به توپخانه و سلاح آتشین مجهز بود و این مسئله مهمی است که در اروپا نیز بعد از رنسانس به سلاح آتشین توجه کردند. ایران بعد از چالدران از تحولات غرب نیز آگاه شد. همچنین از نظر فرهنگی در زمان صفوی و چالدران گسترش مذهب تشیع باعث وحدت ایران شده بود. اما باید به این نکته نیز توجه کرد که برخی ارزشها در یک مقطع تاریخی وحدت بخش میشوند اما استمرار آنها بعدها تبدیل میشود یعنی آن جایگاه مثبت اساسیشان مقداری نقش تضیف کننده نیز پیدا میکند. در وحدت بخشی صفوی شکی نیست اما در گذار زمان با ایجاد خرافات همین عامل وحدتبخشی موجب تضعیف ایران شد. بنابراین با توجه به تغییرات دنیای امروز باید به مسئله قومیتها توجه ویژه نشان داد.
دادبه: کتابهای درسی از تاریخ و فرهنگ ایران تهی شده است
اصغر دادبه، استاد زبان و ادبیات فارسی نیز در این مراسم گفت: انجمنهای ادبی فارسی در دوره صفوی و عثمانی بسیار زیاد برگزار میشد و همه افراد در آن شرکت میکردند. گستره انجمنهای ادبی زبان فارسی در قلمرو عثمانی تا بوسنی و هرزگوین ادامه داشت و تا قرنها زبان فارسی زبان ادبی و فرهنگی عثمانی بود. متاسفانه امروز در کتابهای درسی توجهی به تاریخ و فرهنگ ما نمیشود و تهی شدن کتابهای درسی نتیجهاش شده این که جوان امروز نه علی(ع) را می شناسد و نه رستم را؛ یعنی نه نماد دین و تشیع را میشناسد و نه نماد تاریخی ملی اش را. بنابراین باید از تحریفها حرف زد. توپ و تانک ما برای دفاع از خودمان بیان کردن تحریفها در تاریخ و زبان است.
او با اشاره به اینکه کیفیت باید مدنظر قرار گرفته شود، افزود: دشمنی که امروز با زبان فارسی میشود طبیعی است و همه ما مسئولیم. همه ما از فرهنگی که پشت این زبان وجود دارد آگاه هستیم. کسی با موجود مفلوک دشمنی نمیکند بلکه همه با رستمها دشمنی میکنند. بنده در اینجا هشدار میدهم که جوانان ما به تدریج با متنهای اصیل تاریخی و ادبیمان بیارتباط میشوند.
دادبه درباره ارتباط شعر شهریار و وطن پرستی نیز گفت: هر هنرمندی عاشق است، اما این عشق ضد عاقلی نیست. پله دهم را نمیتوان بدون طی کردن پلههای اول رفت بنابراین همه این موارد را باید با استفاده از ادبیات و تاریخ کهنمان به بچههایمان بیاموزیم. شهریار ادامه یکی از شاخههای بازگشت ادبی است. او در اشعارش به اصالت شعر و ادب قبل خود باز میگردد و آن را جلو می برد. شهریار به دو عشق توجه میکند که یکی از آنها مذهب است اما بعد از ملک الشعرای بهار بیشترین شعر را در حوزه میهن و ایران پرستی دارد و تمام ابعاد ملیت در اشعارش هست.
او تاکید کرد: هستی بیهویت نمیشود؛ بنابراین وقتی به کارهای شعرا توجه میکنیم میبینم اکثر آنها در اشعارشان از هویت و مهین پرستی حرف زدند و شهریار بیشترین شعر را در این زمینه دارد. او هم با واژه ایران و هم به شکل مفهومی با این موضوع برخورد کرده است.
انتهای پیام/