پرونده ویژه| آمریکا و ۱۷ سالگی حمله به افغانستان؛ پرورش داعش برای جبران ناکامی
با فروریختن برجهای دوقلو مرکز تجارت جهانی در نیویورک، جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا اعلام کرد که تروریسم در افغانستان را نابود خواهد کرد اما طی هفده سال گذشته وضعیت بدتر شده و واشنگتن نیز برای جبران ناکامی به حمایت از گروههای تروریستی پرداخته است.
به گزارش دفتر منطقهای خبرگزاری تسنیم، یازدهم سپتامبر سال 2001 میلادی یک روز شوکآور تاریخی برای شهروندان و دولتمردان آمریکا و روزی سرنوشتساز برای مردم افغانستان بود.
امروز که هفده سال از این حمله تروریستی میگذرد و ائتلافی متشکل از آمریکا و همپیمانانش برای محو تروریسم به افغانستان لشکرکشی کردند، نه تنها القاعده، شبکه حقانی و دیگر گروهها را نابود نکردند بلکه گفته میشود از برخی گروههای تروریستی مانند داعش حمایت نیز میکنند.
نگاهی کوتاه به یازدهم سپتامبر 2001
روز سهشنبه 11 سپتامبر 2001، چهار فروند هواپیما که از فرودگاه بینالمللی دالس واشنگتن، فرودگاه بینالمللی لوگان و فرودگاه بینالمللی لیبرتی نیوآرک به مقصد فرودگاه بینالمللی لس آنجلس در پرواز بودند، دزدیده شدند و 19 هواپیماربا که تماما عرب و عضو سازمان «القاعده» بودند کنترل این هواپیماها را به دست گرفتند.
دو فروند به ساختمانهای مرکز تجارت جهانی اصابت کرد، یک فروند با ساختمان پنتاگون برخورد کرد و هواپیمای چهارم که احتمال میرود به هدف تخریب ساختمان کاخ سفید هدایت میشده نیز در پنسیلوانیا سقوط کرد.
در نتیجه این حملهها 2 هزار و 993 نفر شامل 19 هواپیما ربا نیز کشته شدند که بیشتر تلفات این حوادث، غیرنظامیانی متعلق به 90 کشور گوناگون بودند.
پس از این حملات، جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا به گروه طالبان هشدار داد که سران القاعده به ویژه اسامه بن لادن رهبر این گروه را تحویل آمریکا دهد اما با خودداری طالبان از پذیرش این خواسته آمریکا، دولت واشنگتن فرمان حمله به افغانستان را در 7 اکتبر 2001 با نام رسمی «عملیات بلندمدت آزادی» صادر کرد.
گل به خودی؛ ابهاماتی که «کاخ سفید» پاسخی نداد
آمریکا در حمله یازده سپتامبر، خود را قربانی تروریسم افغانستان میخواند اما یک نظرخواهی انجام شده در سال 2006 توسط «اسکریپس هاوارد» و «دانشگاه اوهایو» نشان داد که بیش از یک سوم مردم آمریکا بر این باورند که کاخ سفید یا «تلآویو» پشت پرده این حمله بودهاند.
یافتههای این نظرسنجی میگوید مقامات رسمی دولت فدرال یا رژیم اسرائیل به تروریستهای یازدهم سپتامبر کمک کردهاند و یا اینکه برای متوقف کردنشان به اقدامی دست نزدهاند تا آمریکا به توجیهی برای حضور نظامی به خاورمیانه و افغانستان دست یابد.
نظریه دیگری نیز در افکار عمومی آمریکا وجود دارد که فروریختن برجهای مرکز تجارت جهانی به خصوص برج شماره 7، در اثر انفجار کنترل شده صورت گرفته و نه آتشسوزی داخل ساختمان.
این افراد که در بین آنها تعداد زیادی از خانوادههای قربانیان نیز حضور دارند ادعا میکنند که دولت آمریکا برای اتهام طراحی و اجرای عملیات توسط هواپیماربایان، مدارک معتبر ارائه نکرده است و همچنین ویدئویی را که در آن «اسامه بنلادن» مسئولیت حمله را برعهده میگیرد را جعلی میخوانند.
گفته میشود این افراد پایگاههای اینترنتی مختلفی را به وجود آوردهاند که تمامی مدارک موجود خود را در آن به نمایش گذاشتهاند.
همچنین نظریه دیگری نیز میگوید: خرابیهای ساختمان پنتاگون ناشی از برخورد یک هواپیمای تجاری نیست. موافقان این تئوری مدعیاند که حفره ایجاد شده در پنتاگون به اندازه یک هواپیمای بوئینگ 757 نیست، بلکه مربوط به یک سامانه «کروز» است.
ایالات متحده تاکنون پاسخ قانع کنندهای به این ابهامات در جامعه آمریکایی ارائه نکرده است و بر فرض صحت داشتن این دیدگاهها، مشخص میشود که کاخ سفید برای رسیدن به تحقق یافتن ادعای ابرقدرت بودن در جهان و اهداف سیاسی، حتی به مردم خود نیز رحم نمیکند چه برسد به اینکه میلیاردها دلار و هزینههای سنگین را برای نجات مردم افغانستان به مصرف برساند.
«داعش»؛ پروژهای آمریکایی برای تهدید رقبای منطقهای
یکی از مشکلات فعلی افغانستان که دولت آمریکا متهم به ایجاد آن شده، گروه «داعش» است که تاکنون حملات خونباری علیه غیرنظامیان افغان انجام داده و موجب گسترش فضای رعب و وحشت در این کشور شده است.
گروه تروریستی داعش به طور جدی در سال 2013 میلادی فعالیت خود را در ولایت شرقی ننگرهار افغانستان آغاز کرد.
«حامد کرزی» رئیس جمهور سابق افغانستان در مصاحبه با خبرگزاری «آناتولی» ترکیه با اشاره به اینکه تمامی تروریستهای عضو داعش برای اهداف خاصی به این کشور آورده شدهاند گفت: داعش پروژه آمریکا در افغانستان است و ما خواستار خروج نیروهای خارجی از کشورمان هستیم.
داعش به لحاظ هویتی، یک گروه منشعب از سازمان تروریستی القاعده است که پس از تحولات بیداری اسلامی در کشورهای عربی، از گذر یک دگردیسی ژنتیکی-سیاسی در افغانستان اعلام موجودیت کرد.
بسیاری از کارشناسان افغان نیز ظهور و برنامههای آینده این گروه در افغانستان را مبتنی بر منافع آمریکا در منطقه عنوان میکنند.
«وحید مژده» از آگاهان سیاسی در افغانستان، داعش را یک پدیده آمریکایی برای تهدید رقبای کاخ سفید همچون چین و روسیه خوانده است.
گفته می شود که آمریکا و عربستان توسط تبانی به منظور ناامنسازی منطقه و تهدید مرزهای همسایگان افغانستان، توسط عوامل نزدیک به خود در کار داعشسازی دست دارند.
اخیرا وبسایت «تاند» گزارش داد که نیروهای امنیت ملی در جلالآباد به منزل مسکونی «فضل هادی مسلمیار» رئیس مجلس سنای این کشور حمله کردند و تعدادی سلاح و مواد منفجره را از آنجا کشف و ضبط نمودند.
این در حالی است که رئیس سنای افغانستان و برادر وی، پیش از این بارها به حمایت از گروه داعش در این کشور متهم شده است.
همچنین «ظاهر قدیر» نماینده مردم ننگرهار در پارلمان نیز در صحن علنی مجلس ادعا کرده بود که اسنادی در دست دارد که نشان میدهد «شورای امنیت ملی افغانستان» حامی گروه داعش در ننگرهار است.
«طالبان» و مقاومت در برابر آمریکا
آمریکا در 7 اکتبر 2001 به افغانستان حمله کرد و با همکاری اعضای مجاهدین جبهه مخالف طالبان، حکومت تحت رهبری «ملاعمر» را شکست داد.
رهبران گروه طالبان از افغانستان گریختند و در پناهگاههایی در پاکستان مخفی شدند. فضای امنیتی حاصل از شکست طالبان در افغانستان دیری نپایید و در سال 2006 میلادی، گروه طالبان مجددا خود را بازسازی کرد و با حضور نیروهای آمریکایی در این کشور و دولت جدید کابل ابراز مخالفت کرد.
در حال حاضر علیرغم اینکه آمریکاییها عملکرد هفده ساله خود در افغانستان را توأم با دستاورد عنوان میکنند، اما «نیویورک تایمز» گزارشهای مقامات آمریکایی از ماموریت واشنگتن در افغانستان را دروغین و متناقض با حقایق این کشور خوانده است.
این روزنامه معتبر غربی میگوید، بیش از 2 هزار و 200 نظامی آمریکایی در افغانستان کشته شدهاند و تاکنون بیش از 840 میلیارد دلار توسط آمریکا برای مبارزه با طالبان و بازسازی افغانستان هزینه شده است.
ارزیابی این روزنامه نشان میدهد که هزینههای جنگ افغانستان از طرح مارشال برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم بیشتر شده است و این هزینه هنگفت، آمریکا را تحت فشار شدیدی قرار داده تا با تبلیغات دروغین بیان کند که طالبان در حال شکست بوده و شرایط در افغانستان نیز رو به بهبود است.
اما از سال 2017، طالبان از هر زمان دیگری از آغاز حمله آمریکا به افغانستان مناطق بیشتری را تحت کنترل دارد و تنها در یک هفته طی ماه گذشته، این گروه 200 نیروی پلیس و سرباز ارتش کشته شدهاند.
ارتش آمریکا میگوید که دولت افغانستان به طور مؤثر «کنترل یا نفوذ» 56 درصد از کشور را در دست دارد، این در حالی است که در بسیاری از شهرستانها دولت افغانستان تنها مراکز شهرستانها و مراکز نظامی را در دست دارد و طالبان دیگر مناطق را کنترل میکند.
روی کاغذ، شمار نیروهای امنیتی افغان 10 برابر اعضای طالبان و یا حتی بیشتر است اما بر اساس تخمین برخی مقامات افغان، یکسوم نیروهای امنیتی سربازان سایه هستند که ارتش و یا نیروی پلیس را ترک کردهاند اما هنوز در لیست حقوقبگیران نظامی قرار دارند. بسیاری دیگر از این نیروها نیز بهخوبی آموزش ندیده و از آمادگی لازم برخوردار نیستند.
آمریکا اگرچه در ابتدا طالبان را دستکم گرفت، اما پس از یک مقطع زمانی تلاش زیادی برای شکست و منزوی ساختن این گروه به خرج داده است.
استراتژی ترامپ برای افغانستان نیز مبنی بر سرکوب گروه طالبان اعلام شد و سخنگوی ارگ ریاست جمهوری به تأسی از همین استراتژی خطاب به طالبان گفت که دولت افغانستان، پس از این صلح با این گروه را در میدانهای نبرد دنبال خواهد کرد؛ امری که در عمل محقق نشد و ارگ همچنان خواستار صلح با طالبان است و آمریکا نیز نتوانسته طالبان را از پای درآورد.
نتیجه:
تئوری توطئه درباره یازدهم سپتامبر 2001 مبنی بر دست داشتن آمریکا و رژیم صهیونیستی در طرح این حملات، نظریههایی وحشتناکی نسبت به نیتهای آمریکا در عملکرد و مشی سیاسیاش است.
کاخ سفید در ابتدای کار در افغانستان، ملاحظاتی نسبت به گروه طالبان داشت تا با تداوم ناامنی نسبی در این کشور توجیهی برای حضور بلندمدت و ایجاد پایگاههای نظامی در منطقه داشته باشد.
اما در حال حاضر که تلاش میکند تا طالبان را وادار به پذیرش خواستهای خود نماید، ابتکار عمل را از دست داده و اکثر برنامههایش در افغانستان از انتخابات گرفته تا فعالیتهای نظامی، همه روزه توسط این گروه به چالش کشیده میشود.
با وجود اینکه واشنگتن با هدف محو تروریسم به افغانستان آمده بود اما در حال حاضر، برای تهدید رقبای منطقهای خود گروه داعش در این کشور را ایجاد کرده است تا مرزهای همسایگان افغانستان را تهدید کند.
آمریکا با هزینهها و شعارهای بسیار برای ریشهکن کردن هراسافکنی در افغانستان، اکنون به یک کشور حامی تروریسم مبدل شده که با همکاری متحدین عربیاش برنامههای خطرناکی را در منطقه دنبال میکنند.
همچنین از دیگر حضور هفده ساله آمریکا برای افغانستان نیز میتوان به افزایش تلفات غیرنظامیان، افزایش فساد، شدت گرفتن تنشهای سیاسی درون حکومتی، افزایش کاشت و قاچاق مواد مخدر، افزایش آوارگان داخلی و افزایش مهاجرتها به خارج از کشور و بسا مواردی یاد کرد که چشمانداز افغانستان را برای زندگی افغانها مبهم و توأم با ناامیدی میکند.
انتهای پیام/.