یادداشت|کمتوفیقی شورای توسعه در طرح قرآنی۱۴۵۲
اقدام شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور در ارسال نامه به «کلیه دستگاهها، نهادهای دولتی، عمومی و مردمی کشور» به منظور تمدید طرح ملی حفظ جزء سی تا سال ۱۳۹۸ از چند منظر قابل تامل است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، طرح ملی بشارت 1452 با محوریت جزء سیام قرآن کریم، تیرماه سال جاری کلید خورد. شورای توسعه فرهنگ قرآنی نیز با تدوین سند راهبری طرح ملی حفظ، قرارگاههای حفظ را در نهادهای فرهنگی و قرآنی کشور تشکیل داد تا همه نهادها بتوانند بهصورت واحد در اجرای منویات رهبر انقلاب وارد مرحله اجرا شوند.
جزء سیام قرآن کریم برای گام نخست در سه فصل تابستان، پاییز و زمستان با محوریت سوره "ناس" تا "زلزال" برای فصل تابستان، سوره "طارق" تا "بیّنه" برای پاییز و سوره "نبا" تا "بروج" برای فصل زمستان 97 در نظر گرفته شد.
اخیراً شورای توسعه فرهنگ قرآنی (بالاترین نهاد تصمیمگیر قرآنی) طی نامهای به نهادهای فرهنگی اعلام کرده که طرح بشارت 1452 برای جذب حداکثری مخاطبان تا سال 98 نیز تمدید خواهد شد.
در همین راستا "رضا نباتی" از مؤلفان کتابهای درسی قرآن دوره ابتدایی، در یادداشتی که در اختیار این خبرگزاری قرار داده است به نقد طرح مذکور پرداخته است:
اقدام شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور در ارسال نامه به «کلیه دستگاهها، نهادهای دولتی، عمومی و مردمی کشور» به منظور تمدید طرح ملی حفظ جزء سی تا سال 1398 به بهانه آماده نبودن زمینه اجرای کامل آن قابل تامل بوده و به نظر میرسد که انتظارات از اجرای این طرح را برآورده نکرده است.
طرحی که طبق «سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن کشور» باید در سال 1397 برنامهریزی و در سال 1398 اجرا میشد؛ برخلاف بند دو راهبرد دوم و بند هفت راهبرد سوم در سال 1397 بدون برنامهریزی و هماهنگی به صورت سراسری در کشور اجرایی شده است.
به نظر میرسد که متولیان امر با چنین تناقض آشکار قانونی و نیز مشکلات عدیده، دو هدف اساسی را دنبال میکنند:
1- عدم پاسخگویی نسبت به چگونگی هزینهکردها و تحقق اهداف طرح مذکور
2- توقف تدریجی طرح
متأسفانه این رویه درباره طرحهای متعددی ازجمله «طرح 10 هزار مدرسه قرآن» و «طرح ملی حفظ نور» هم انجام شد و طرحهای مذکور را متوقف کرد. یقیناً ادامه چنین سیاستبازیهایی به زمینگیر شدن بیشتر آموزش و فعالیتهای قرآنی در جامعه منجر خواهد شد.
از طرفی اقدام دبیر محترم شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور، نیز قابل تامل است. در حالیکه بررسی راهبردهای مرتبط با حفظ قرآن در وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد:
الف - با توجه به بند 7 از راهبرد 3: «طراحی و تصویب برنامههای درسی متناسب با پایههای مختلف تحصیلی با محوریت حفظ توأم با درک مفاهیم و معارف قرآن در راستای تربیت حافظ قرآن کریم (سال 1398)»
1- اجرای این بند از منظر زمانبندی مصوب، مربوط به سال آینده یعنی 1398 است. لذا اختصاص ساعت درسی قرآن به طرح ملی حفظ در سال 1397 (طبق بند مذکور) خلاف سند راهبردی و عجولانه بوده است.
2- با توجه به این راهبرد، تاکنون در زمینه طرح ملی حفظ قرآن، در سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی (بهعنوان متولی برنامهریزی درسی و آموزشی) نه طرحی ارائه و نه تصویب شده است. لذا تا زمانی که برنامه جدیدی طرح و تصویب نشده است، برنامه درسی قرآن مصوب موجود، معتبر و لازمالاجراست.
3- طبق بند مذکور، محتوای طرح ملی حفظ جزء 30، تناسبی با برنامه درسی قرآن و پایههای تحصیلی دانشآموزان ندارد.
ب- با توجه به بند 2 از راهبرد 2: «طراحی برنامه تشویقی - اداری ارتقای صلاحیتهای حرفهای آموزش قرآن آموزگاران ابتدایی، دبیران قرآن، دینی و عربی متوسطه، مربیان تربیتی و سایر عوامل انسانی مرتبط با آموزش قرآن در کمیسیون و تصویب آن در مراجع مرتبط در آموزش و پرورش (سال 1397)»
1- طبق این بند از سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن کشور و با توجه به نزدیکی پایان سال 1397 این شورا باید توضیح دهد، تاکنون چرا کمیسیون آموزش عمومی قرآن به انجام وظیفه خطیر ارتقای صلاحیتهای حرفهای آموزش قرآن آموزگاران ابتدایی و دبیران قرآن، دینی و عربی متوسطه تعلل ورزیده است.
گفتنی است آموزشهایی که با موضوع آموزش روخوانی، روانخوانی و یا مفاهیم و حفظ به صورت غیرحضوری از طریق سامانههای اینترنتی انجام میگیرد، شامل تعریف صلاحیتهای عمومی است و به هیچ وجه نباید آنها را شامل دورههای ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلمان دانست. صلاحیتهای حرفهای شامل آن دسته از فعالیتهایی است که در راستای وظیفه و مأموریت شغلی معلمان انجام میگیرد.
2- با توجه به اینکه محور هر تحولی تربیت نیروی انسانی ماهر است، آیا تقدم اجرای طرح ملی حفظ جزء 30 قرآن در تمامی مدارس ابتدایی سراسر کشور (65 هزار مدرسه ابتدایی، 390 هزار کلاس درس و برای بیش از هشت میلیون دانشآموز) توسط آموزگاران و دبیرانی که اغلب حافظ جزء 30 نیستند. (یعنی فاقد بند صلاحیتهای حرفهای هستند) توجیه منطقی و علمی دارد؟!
3- ورود شورای توسعه فرهنگ قرآنی در برنامه درسی قرآن یعنی تبعیت از مراتب و مراحل پژوهشی، علمی و آموزشی مانند: ارائه طرح و تصویب اولیه، تولید راهنمای برنامه درسی، تولید و تدوین و اجرای آزمایشی برنامه و ارزشیابی برنامه درسی توسط متخصصان و نهایتاً تصویب و اجرای آن.
از این رو از منظر قانونی، علمی و مراحل برنامهریزی آموزشی و درسی، اجازه اجرای سراسری به چنین طرحی، هرگز به صلاح مدارس و دانشآموزان نبوده و نیست.
ج- با توجه به چشمانداز سند راهبردی توسعه آموزش عمومی که به صراحت بیان میکند: دستیابی حداقل 50 درصد نوجوانان به توانایی خواندن همراه با فهم و تدبر در قرآن و انس و بهرهگیری از تعالیم آن در زندگی(در افق 1404)
1- این سؤال مطرح میشود: آیا شورای توسعه به بهانه اجرای طرح ملی حفظ قرآن، میتواند با تعطیل کردن زنگ رسمی و ساعت درسی «آموزش روخوانی و روانخوانی» دورههای ابتدایی، آن را در اختیار طرح ملی حفظ جزء 30 قرار دهد؟
قطعاً و قانوناً خیر؛ متأسفانه اتخاذ چنین تصمیم شتابزدهای نه تنها به تحقق این چشمانداز مهم و اساسی کمک نمیکند، بلکه کاملاً آن را مخدوش کرده است.
2- کسب مهارت خواندن، فهم اولیه و تدبر و نیز انس مستمر با قرآن کریم در واقع همان راهکارهای مندرج در سند تحول بنیادین و سند برنامه درسی ملی است. کتابهای درسی قرآن براساس همین اسناد تألیف و تدریس میشود.
آیا الصاق ناجور طرح ملی حفظ جزء 30 به کتابهای درسی و ساعات آموزشی، بدون کاهش و یا جانمایی علمی و آموزشی در محتوای درسی و یا بدون افزایش زمان آموزش، تصمیمی معقول، منطقی و به صلاح است؟
د - در بند 1، 2 و 5 از راهبرد 1: بر تعامل هر چه بیشتر با وزارت آموزش و پرورش در سال 1397 برای فراهم آوردن زمینههای مناسب توجه به حفظ قرآن در سال 1398 تأکید شده است. در اینجا دو اشکال اساسی وجود دارد:
1- شورای توسعه بهدلیل عدم توفیق لازم در راهاندازی مرکز هماهنگی و توسعه آموزش عمومی قرآن کشور در وزارت آموزش و پرورش، همواره به جای تعامل با بخشهای علمی و پژوهشی و برنامهریزی و آموزش، با نهادها و بخشهای تبلیغی و ترویجی وارد مذاکره شده و در نتیجه بر عدم توفیقات خود میافزاید. در حالی که خود ایشان خوب میدانند که طبق شرح وظایف و مأموریتهای هر ارگان، رسالت آموزش و تعلیم با بخشهای آموزشی است تا تبلیغی و ترویجی.
2- سازمان پژوهش و برنامهریزی طبق مصوبه 828 شورای عالی وزارت آموزش و پرورش، وظیفه تأیید و ابلاغ هر نوع طرح و برنامهای را (اعم از آموزشی و پرورشی و رسمی و فوق برنامه را برعهده دارد و باید پاسخگوی فعالیتهای این بخش نیز باشد. لذا از این سازمان انتظار میرود با بهرهگیری از راهکارهای قانونی خود، بدون کوچکترین ملاحظهای جلوی ادامه هرگونه فعالیت و طرح غیر مصوبی را بگیرد و چنانچه وظایف قانونی خود را اعمال نکند، باید پاسخگوی خسارات احتمالی باشد.
هـ - با توجه به بند 12 از راهبرد دوم: «تصویب و استقرار سازوکارهای لازم برای ارتقای جایگاه درس قرآن و اولویت آن در برنامه درسی مدارس (از سال 1397)»
1- با توجه به 2 ماه باقیمانده تا پایان سال 1397 ، نهتنها برای این اصل، جلسه و برنامهای برگزار نشده، بلکه طرح فعلی بدون هیچ ضابطهای بیشترین خسارت آموزشی و تربیتی را به درس قرآن وارد کرده است.
2- مهمترین سازوکاری که میتواند به ارتقای جایگاه درس قرآن در وزارت کمک کند، دور کردن چشم طمع سایر بخشها به این ساعات پرارزش و نیز برخورد با تخریبکنندگان این درس در سالهای اخیر است که به جای کمک به تقویت برنامه درسی قرآن، همواره آن را مورد لطف بیحد خود قرار دادهاند.
و- با عنایت به بند 2 از راهبرد ششم: «اجرای مطالعات لازم برای پیگیری تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن در برنامه و محتوای دروس مختلف دانشآموزان به ویژه عربی، دینی و فارسی (سال 1398)»
1- طرح ملی حفظ قرآن در حالی بدون مجوز به ساعات درسی قرآن ورود پیدا میکند که قانوناً در سال 1398 باید مطالعات لازم برای تحقق اهداف آموزش عمومی قرآن در برنامه و محتوای دروس وزارت آموزش و پرورش آغاز شود و در صورت تصویب و اتخاذ مصوبات لازم این وزارت و انجام هماهنگیهای لازم برای اجرای آزمایشی در سال 1399 (با یک سال تأخیر) انجام گیرد.
2- یقیناً چنین نگاه شتابزدهای از سوی ارائهدهنده همین سند راهبری، باعث عدم اعتماد قاطبه فرهنگیان به این نوع تناقضات، دیدگاهها و شیوه عمل خواهد شد.
تذکر: بررسی سند راهبردی توسعه آموزش عمومی قرآن کشور نشان میدهد که این سند و نیز طرح ملی حفظ بشارت در وزارت آموزش و پرورش، مغایر با بند الف ماده 63 قانون برنامه ششم توسعه است.
طبق بند الف ماده 63: «دولت مکلف است برای ایجاد تحول در نظام تعلیم و تربیت اقدامات زیر را انجام دهد:
1- اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش به نحوی که تمامی اقدامات وزارت آموزش و پرورش براساس این سند انجام شود و اقدامی مغایر با قانون و سند صورت نگیرد.»
نتیجه:
با توجه به آنچه گفته شد و با عنایت به وجود دیگر ابهامات مشابه در اصول، اهداف راهبردها، تنها میتوان گفت:
1- قرار نیست، مراکز تصمیمساز(چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور) که قوانین و مقررات را تدوین و تصویب میکنند، خود وارد میدان عمل شوند و برای وزارتی چون آموزش و پرورش که رسالت و مأموریت آن مشخص است، تکالیف اجباری داشته باشند. این برخلاف مصلحت نظام اسلامی و جایگاه ایشان است. این شورا باید براساس آنچه براساس آن به وجود آمده عمل کند. یعنی حمایت و پشتیبانی و مشورت برای تداوم مأموریتهای شغلی و حرفهای.
2- انتظار این است: اگر هم مقرر شد مراکز تصمیمساز(چون شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور) وارد میدان عمل شدند، حداقل خود بر اساس مصوبات عمل کنند؛ نه آن که اولین افرادی باشند که قوانین مصوب شورای عالی را نقض کرده یا دور بزنند.(مانند موارد تخلف شورای توسعه فرهنگ قرآنی درباره سند راهبردی آموزش عمومی قرآن)
3- این اشکال از ابتدای تشکیل شورای توسعه فرهنگ قرآنی کشور، به ایشان وارد است که همواره به جای تعامل با بخشهای علمی و پژوهشی و آموزشی، همواره با بخشهای تبلیغی و ترویجی وارد تعامل و تصمیمسازی میشود. چنین تعاملی محکوم به سطحینگری و اتلاف منابع مادی و معنوی بوده است. (گذشته فعالیتهای متعدد همگی تأییدکننده همین مطلب است.) زیرا اغلب تصمیمات به دلیل آنکه جنبه علمی، پژوهشی و آموزشی ندارد و این بخشها هم نه تخصص و نه قدرت لازم در این بخش را ندارند، لاجرم به بهرهگیری از سلاح و اهرم قدرت و فشار این شورا(به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی و...) به سایر بخشهای برنامهریزی و آموزشی و اجرایی میشود. نتیجه چنین تحمیلی از قبل مشخص است.
4- چنین نگرشی باعث تزلزل شدید طرحهایی از قبیل طرح ملی حفظ قرآن میشود. طرحهایی که از ضعف علمی و پژوهشی و برنامهریزی شدید رنج برده و دیگران را هم به رنج و سختی میاندازند. سطحینگری و سادهاندیشی و کلیشهگرایی تنها چند اشکال اولیه این نوع نگاه صرفاً تبلیغی و ترویجی است.
چنین تعامل یک جانبهای نه تنها به اتلاف سرمایه و شکست پی در پی اسناد ارزشمند تحولی نظام منجر میشود، بلکه جنبههای خطرناک چنین رویکرد ضعیف و شکنندهای به دینگریزی مخاطبان به ویژه 14 میلیون کودک و نوجوان کشور میانجامد. از این رو اجرای چنین اسنادی ابتدا به تحول در حوزههای مدیریت در این بخشها (البته با نگاهی کاملاً علمی و تخصصی) نیازمند است.
5- تذکر این مطلب ضروری است: آنچه به عنوان «اهداف آموزش عمومی قرآن» تدوین، تصویب و ابلاغ شده است.
اولاً - به کمک و پیشنهاد صاحبنظران و برنامهریزان کتابهای درسی سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی پیشنهاد و تولید شده است و ثانیاً طبق گزارشهای مکتوب منتشره شورای توسعه فرهنگ قرآنی، برنامه و کتابهای درسی بیشتری هماهنگی و مطابقت با این اهداف را داشتهاند.
امید است که با توجه به مأموریت شورای توسعه فرهنگ قرآنی به حمایت از آموزش عمومی قرآن در مسیر اصلی آن، یعنی ارتقا و تقویت ساعات درسی و رسمی آموزش قرآن اقدام کند. لازمه چنین تحولی، عزم و اراده مدیران در توجه علمی و کارشناسی (به معنی واقعی) و پرهیز از اکتفا به ظواهر تبلیغی و ترویجی است.
انتهای پیام/