کاخ جشنواره فجر(۱)| «ژانرزدایی» منجر به مرگ سینمای ایران نخواهد شد؟ + فیلم
اولین روز جشنواره فیلم فجر «چارسو» میزبان هنرمندان، کارشناسان ومنتقدین سینما بود؛ «درخونگاه»، «مردی بدون سایه»، انیمیشن «بنیامین» و بخشی از فیلمهای کوتاه به نمایش درآمدند. نظر کارشناسان و هنرمندان نسبت به موضوع ژانر در سینمای ایران، قابل تأمل بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، «چارسو» نام کاخ هنرمندان سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر است. یک محیط آرام برای دیدن فیلم، نقد فیلم و چالش درباره موضوعات سینمای ایران؛ این اتفاق با تماشای انیمیشن «بنیامین»، «درخونگاه» سیاوش اسعدی و «مردی بدون سایه» علیرضا رئیسیان افتاد. البته از عوامل فیلم «درخونگاه» کسی به میان هنرمندان و کارشناسان حاضر در "چارسو" نیامد و به خاطر این عدم حضور هم عذرخواهی کرده بودند.
در آخرین سانس(ساعت 21) فیلم سینمایی "مردی بدون سایه" به کارگردانی علیرضا رئیسیان به نمایش در آمد و علیرضا رئیسیان پیش از نمایش، گفت: «خوشحالم که اولین نمایش این فیلم در جشنواره فیلم فجر در این سالن برگزار میشود و امیدوارم فیلم را دوست داشته باشید و شروع خوبی برای ما در جشنواره فیلم فجر باشد.» او با اشاره به اینکه بخشهایی از فیلم «مردی بدون سایه» در خارج از کشور ساخته شده، تصریح کرد: بخشهایی از این فیلم در اسپانیا ساخته شده و در چهار شهر مختلف فیلمبرداری شده است.
در کنار تماشا و بحث درباره فیلمهایی که هر روز در کاخ هنرمندان جشنواره فیلم فجر به روی پرده نقرهای میروند یک موضوع اصلی در سینمای ایران را مورد بحث جدی قرار میدهیم. موضوع اولین روز ما مقوله ژانر یا همان «گونه سینمایی» بود. چرا که در ادبیات سینمایی، مفهوم ژانر پیش از اینکه به عنوان یک مقوله نقد فیلم به کار رود، متداول و در خدمت سازماندهی تولید و بازاریابی فیلمها قرار دارد. به تعبیر برخی از کارشناسان و منتقدین سینمای ایران چه پیش از انقلاب و چه پس از آن ساختار صنعتی جا افتادهای نداشتهاند. بنابراین طبیعی است ژانرهای جانسختی که قابلمقایسه با نمونههای خارجی باشند در اینجا شکل نگرفته باشد. عکس این را نیز میتوان گفت: همین که در سینمای ایران ژانرها و یا حتی موجها نقشی اساسی در ساماندهی بازار فیلم نداشتهاند، خود بر این گواهی میدهد که صنعت فیلمسازی سازمانیافتهای که بتواند از سلیقهها و خواستهای عمومی تماشاگران استفاده کند، وجود نداشته است.
بهرام عظیمی: چرا انیمیشن نباید در کنار فیلم زنده داوری شود؟
بهرام عظیمی که امسال برای اولینبار به عنوان بازیگر جلوی دوربین فیلم «جمشیدیه» رفته کارگردانی و نویسندگی یلدا جبلی رفته است که در جشنواره فیلم فجر روی پرده میرود. او را یک انیمیشنساز صاحبنام میشناسند و ترجیح داد با ما هم در جریان اکران انیمیشن «بنیامین» اولین اثر جشنوارهای که در "چارسو" اکران شد، صحبت کند. او درباره اتفاق جالب توجهی که برای صنعت انیمیشن در سینمای ایران نیفتاده باب صحبت را باز کرد؛ عظیمی گفت: امسال توجه خاص و ویژهای به انیمیشن شده این طور نیست و فقط یک سیمرغ برای آن قائل شدهاند. واقعاً اتفاق خاصی برای انیمیشن میافتاد و تعداد آثار جشنوارهای انیمیشن بیش از سه اثر بود؛ آن موقع رقابت جذابی را شاهد بودیم. سیمرغ را باید از 6 سال پیش که انیمیشن به عنوان یک فیلم در جشنواره فیلم فجر آمد بایستی شروع میکردند و الان این اتفاق افتاده است. مشکل بزرگ انیمیشن ایران در جشنواره فیلم فجر، انیمیشن سینمایی است و باید با فیلمهای دیگر مقایسه شود. چرا باید در کنار زنده نیست؟ مگر کارگردانی، تدوین، نورپردازی و بازی ندارد؟ چرا همچنین اتفاقی نمیافتد؟ به همین خاطر باید از کارشناسان و انیمیشنسازان ما در تیم داوری باشند.
وی در بخش دیگری با انتقاد از انیمیشنهای غیر جذاب که مستقیماً پیام میدهند، گفت: انیمیشن خارجی میبینند چون انیمیشن خوب نمیسازیم و فرهنگ غربی به راحتی انتقال پیدا میشود. 90 درصد از انیمیشنهای ما میگوید پدرها و مادرها نتوانستید بچههایتان را تربیت کنید من تربیت میکنم! معلوم است بچهها دوست ندارند چنین انیمیشنیرا.
او درباره بازی در فیلم «جمشیدیه» هم گفت: من عشق بازیگری نداشتم چون چهره نداشتم. اگر چهره داشتم تا به حال بازیگر شده بودم. فردین خلعتبری با من تماس گرفت و گفت یک نقش است بازی کن و خیلی کوتاه است. افتخار من این است که در گینس به عنوان کوتاهترین نقش جهان نام خودم را بیاورم که نقش کوتاهی دارم. نقش من بد نیست، میگویند کلیدی است ولی میتوانند به راحتی آن را حذف کنند.
اکرانهای روز اول با انیمیشن «بنیامین آغاز شد که جدیدترین اثر گروه پویانمایی «ندای موعود» و به کارگردانی محسن عنایتی و تهیهکنندگی مصطفی حسن آبادی تولید شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: سربازان فرعون مادر بنیامین را دستگیر کردهاند و برای آزادی او چیز با ارزشی از بنیامین میخواهند. بنیامین مجبور میشود برای بدست آوردن آن چیز با ارزش به سفر خطرناکی برود. چهرههای شاخص هنر دوبله ایران مانند چنگیز جلیلوند، ناصر طهماسب، اکبر منانی، سعید مظفری، مریم شیرزاد و....در این انیمیشن صداپیشگی میکنند. مدیریت دوبلاژ این فیلم برعهده امیر زند است. موسیقی بنیامین توسط بهزاد عبدى ساخته و توسط ارکستر ویرتوزهاى کیف در اوکراین اجرا شده است. صدابرداری بر عهده آندرى موکریتسکى بوده و صداگذاری را فرشید جلیلی نژاد انجام داده است.
عالمی: تهیهکنندگان در موضوع توجه به گونههای سینمایی، موثرند
اکبر عالمی استاد دانشگاه و کارگردان درباره موضوع ژانر و گونه سینمایی، گفت: مرکز اصلی برای شکل گرفتن یک فیلم سینمایی برخلاف آن تصوری که بیشتر تماشاگران دارند تهیهکننده است. او هست که موضوع را انتخاب میکند و به سراغ یکی از این گونهها میرود. کسی نمیتواند به او دیکته کند که سلیقهاش را اینگونه انتخاب کند. کارگردانان، فیلمنامهنویسان و تهیهکنندگان به سمت یک گونههایی میروند فیلمهای خانوادگی، سیاسی و تنوع گستردهای که در سینمای ایران وجود دارد قابل تحسین است.
وی در پاسخ به این سوال که میگویند فیلمهای کمدی نیاز به حضور در جشنواره فیلم فجر ندارند و باید گونههای خاص فقط به جشنواره فیلم فجر بیایند، تصریح کرد: من به عنوان معلم رشته کارگردانی در دانشکدههای مختلف سینمایی کشور میگویم مخاطب در مرکز توجه قرار دارد. طبیعی است که فیلمنامه مینویسند و تهیهکننده انتخاب میکند و خود جوهره بیان موضوع، بازیگران هستند باید مراقب باشند مخاطب در مرکز توجه قرار گرفته است. اما چیزی که در تلویزیون غفلت شده است مخاطب را به معنای عمیق کلمه نمیخواهم بگویم آموزش و پرورش ندادیم سلیقهشان را سمت و سو ندادیم. بهترین کار این است که مخاطبان را همراه با منتقدین جلو ببریم و به فکر فرو بروند. بعد خواهید دید آدمهای ضعیف به خودی خود مجبور میشوند از گردونه بروند و محو میشوند. اگر ما مخاطبی را آماده کنیم آنها با هر سلیقه سادهای به سینما نروند و اگر سینما از این نظر شکست بخورد دیگر نمیتوان آن را نجات داد.
وی با انتقاد از رفتاری که با سینمای هنر و تجربه میشود، گفت: سینمای تجربی در فرانسه به فیلمهایی گفته میشود حرفهایترین کارگردانها به سمت ساخت در این بخش سینما میروند. کارگردانان کاربلد باید در این حوزه ورود کنند و این فیلم را از ذهنمان بیرون ببریم که کسی در آغاز تجربه و گام برداشتن است. تجربه به معنای کشف افقهای جدید است.
حسینی: مواظب مرگ سینمای ایران باشیم
سیدمحمد حسینی منتقد سینما درباره گونه و ژانر تصریح کرد: اساساً کارگردانی که بخواهد براساس ژانر فیلم بسازد فیلمسازیاش را فراموش میکند. آنچیزی که باید شکل بگیرد لذا مهمتر از اینهاست. خیلی ژانر مطلقی در سینما نداریم یک بخشی ملودرام و حماسی باشد. یعنی ژانرها همیشه در هم تنیدهاند و این نیست که مطلق باشند و براساس جغرافیای محیطهای فرهنگی شکل میگیرند.
او در پاسخ به این سوال که آیا کمدی میتواند در جشنواره فیلم فجر باشد یا استاندارد نیست، گفت: در مورد کمدی موافقم که نباشد چون گیشه خودش را دارد و نیازی به تبلیغات در جشنواره فیلم فجر ندارد. اگر جشنواره فجر میخواهد رویکری عمل کند باید به فضای جدی سینمای ایران ورود کند. چون سینمایی که الان به آن کمدی میگوییم یک لودگی متداول شده که نامش را طنز میگذاریم. این هنجارشکنیهای اجتماعی، عرفی و اخلاقی را طنز نامگذاری میکنیم.
وی افزود: ما خیلی از گونههای تأثیرگذاری را نداریم مثل اکشن که یکی از پولسازترین گونههای نمایشی جهان است و تخیل و آیندهپردازی و فضای گونهای به حساب بیاید در سینمای ایران نداریم. به لحاظ تنوع گونه سینمای ایران فقیر است و این روند به مرگ سینمای ایران منتج میشود اگر هرچه زودتر، واقعاً برای سینمای ایران موجودیت بخواهیم و برایش ژانر قائل شویم. ژانرهایی که امروز جایشان خالی است و چقدر میتوانند به تنوعطلبی و ارتقاء ذائقه مخاطب کمک کنند.
اکبرلو: تفکیک فیلمهای خاص و بفروش، غلط است
منوچهر اکبرلو منتقد سینما گفت: امروزه ژانر خاص و ناب در سینمای ایران نداریم؛ در صنعتیترین شکل سینما در هالیوود و بالیوود به صورت ترکیبی از ژانرها استفاده میکنیم هم ملودرام و تراژدی است و هم وسترن. بنابراین سینمای ما هم به این موج پیوسته و طبیعی است یک ژانر ناب که بتوانیم یک فیلم را تحت عنوان فلان ژانر بگوییم وجود ندارد. به خاطر اینکه بحثهای دانشی و نظری هم پای ساخت در سینمای ایران رشد نکرده است و بیشتر فیلمسازی غریضی میشناسند تا براساس یک دانش از پیشتعیین شده و فکر شده فیلم بسازند.
وی با اشاره به اینکه یکی از اشتباهات بزرگ فیلمهایی که جایزه میگیرند و فیلمهایی که اکران میشوند دچار تناقض هستند، تأکید کرد: متأسفانه این تناقض وجود دارد که فیلمهای مورد توجه جشنواره همانهایی نیستند که روی پرده میروند و این تفکیک اشتباه است. چرا که فیلمهای مهم جشنوارهها یا توقیف میشوند یا اکران خوب نمیگیرند و یا به صورت محدود در هنر و تجربه اکران میشوند. این جدا کردنها به ناقص بودن صنعت سینمای ایران برمیگردد و این فضای فیلم هنری و تجاری در واقع اشتباه غلطی است که سالها ادامه دارد.
مستغاثی: در راه غفلت از توجه به ژانر، سینما فراموش میشود
سعید مستغاثی منتقد سینما درباره مشکلات ژانری سینمای ایران گفت: یک مقداری به نظرمن از کمیسواد و بیخاصیت و خالی بودن سینماست؛ یک زمانی میخواستند بیسوادی را توجیه کنند فیلم هنری بسازیم و این فیلم نماد دارد و امروز به سینمای اجتماعی متوسل شدهاند و صحبتی را مطرح میکنند همچنین ژانری نداریم و به قول یکی از خبرنگاران خارجی سینمایی که مدعی سینمای اجتماعی میشوند در پایان به مصیبتهای خانوادگی میرسند. اینها یک نوع بیراهه رفتن است و چیزی که فراموش میشود قطعا سینماست.
افشین هاشمی: انگار تهیهکنندگان دیگر جرأت ساخت آثار متفاوت ندارند
افشین هاشمی کارگردان و بازیگر درباره بازی خوب امینحیایی در این سالها و درخشش دوباره در فیلم «درخونگاه» گفت: همیشه حیایی خوب بوده و تماشاگر از همان جوانی دوستش داشت. یک سالهایی شاید به دلیل جوانها، بدشانسی و اتفاقات اشتباه یک افتی در بازارش و رقابتی داشت و دوباره انگار به دوران اوج برگشت و میتوان خوشحال بود یکی از بازیگران سینمای ایران به زمان خودش برمیگردد و این خوشحالکننده است.
او با اشاره به اینکه نباید با ژانر به صورت کپی کردن از روی دست همدیگر، برخورد شود تصریح کرد: هرگاه در سینمای ایران موفقیتی کسب شده آن فیلمساز یگانه عمل شده است و همه خواستند همین رفتار را تکرار کنند. این شباهتی که در فیلمهای ایران شاهد هستیم به خاطر کپی کردن از ژانرهای همدیگر است. این رمزی که باعث موفقیت فیلم است را دریافت نمیکنند و یک شباهتی را به میان میآورند؛ باید لحنهای متفاوت که شبیه آثار رایج نباشند.
وی افزود: اینکه میگویند آثار کمدی جایشان در جشنواره فیلم فجر نیست شاید هنوز این جشنواره خوب تعریف نشده؛ چون جشنواره فجر ملی است و باید با آن ملی برخورد کرد و همه نوع ژانر و گونهای در آن رقابت کنند و به نمایش گذاشته شوند. اگر فیلمهای خاص که کسی آنها را نمیبیند تحلیل درستی نیست و باید همه گونهها باشد. واقعاً جای ژانر موزیکال و وسترن خالی است. باید یک قدری به نوستالژیهایمان باز گردیم و از آن پرداختها بهره ببریم. فیلمهای به ظاهر اجتماعی فقط ساخته میشوند به دلیل اینکه تهیهکنندگان جرأت ساختشان را به لحاظ ساختن فیلمها از دست دادهاند. به دو گونه ساخت کمدی و اجتماعی تلخ روی آوردهاند؛ نکتهای است که گونههای دیگر هم میتوانند استقبال مخاطب را برانگیزند اگر جسارت و بردباری به خرج دهیم.
گلایههای آقای بازیگر: سرتیپی میگفت سینما عطاران است و بقیه هیچ...!
فرشید نوابی بازیگر در پایان درباره کمرنگشدن خودش در سینما، تلویزیون به پارتیبازیها و انحصارطلبیهای برخی از تهیهکنندگان اشاره کرد و جایی که فیلمنامه قبل از ساخت برای بازیگران خاصی نوشته میشود یا سرتیپی که اعتقاد دارد سینما عطاران است و بقیه هیچ...! درباره بازیگرانی که به صحنه اجرا در تلویزیون روی آوردهاند و اتفاقات پشت صحنه تلویزیون اشاره کرد که البته مشروح این گپ و گفت به زودی منتشر میشود.
گزارش و گفتگوها: مجتبی برزگر
تصویربردار و تدوینگر: مهدی کماسی و محمدرضا کشتدار
انتهای پیام/