روایت سوادآموز قمی از کسب رتبه نخست المپیاد استانی و خمکردن کمر مشکلات زندگی
عباس محمدی یکی از افتخارات سوادآموز قمی است که با همت بلند و سعی و تلاش شبانهروزی خود ناهمواریها و مشقتهای زندگیاش را هموار ساخت و الگویی شایسته برای صرف فعل خواستن شد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، زندگی در روستاهای کوهستانی زنجان با شرایط آب و هوایی دلچسب و مطلوب تابستان و سرمای زمهریر زمستانش در مقاومت و سرسختیاش نقش بهسزایی داشت. کمبود امکانات روستایی و وجود جادههای پرپیچوخمی که حتی امکان رفتوآمد به شهر و روستاهای دیگر را محدود کرده بود همه این عوامل در کنار تنگدستی خانواده فرصت تحصیل علم را از او سلب میکرد ولی با اینحال شور و اشتیاق علمآموزی لحظهای از خاطرش محو نشد.
از همان اوایل کودکی در کنار دیگر اعضای خانواده دستهای کوچکش بهجای انس گرفتن به قلم و نوشتن، با تاروپودها و گرههای قالی عادت کرد و سالهای حضور در مدرسه و کسب علم و دانش با بودن در کانون گرم خانواده و کمک به مخارج و تأمین مایحتاج زندگی سپری شد تا اینکه در سن 12 سالگی با عزیمت به استان قم و زندگی در شهر و دیاری دیگر روزنه امید به علمآموزی در وجودش ریشه دواند.
عباس محمدی نخبه سوادآموزی است که بعد از سالها زندگی توأم با تلاش و مشقت بسیار در مدتزمانی اندک موفق به گذراندن کلیه دورههای مربوط به نهضت سوادآموزی شد بهگونهای که توانست خود را به دوستان هم سن و سالش رسانده و ازآنپس در جمع دانش آموزان به ادامه تحصیل و کسب علم بپردازد.
بر همین اساس بهمنظور جویا شدن از وضع و حال و شرایط زندگی این نخبه سوادآموز قمی به گفتوگو با ایشان پرداختیم.
عباس محمدی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم در قم، با اشاره به سالهای اول زندگی خود اظهار داشت: در سال 61 در خانوادهای مذهبی در یکی از روستاهای استان زنجان متولد شدم به دلیل کمبود امکانات و نبود زیرساخت آموزشی آنهم در روستایی دورافتاده با جادههایی ناهموار، امکان تحصیل علم برایمان فراهم نشد و از همان ابتدا برای تأمین مخارج زندگی در کنار دیگر خواهر و برادرانم به قالیبافی مشغول شدیم بهنحویکه حتی فرصت هیچگونه تفریح و اوقات فراغتی را نداشتیم.
در آن دوران تکتک اعضای یک خانواده از کوچک و بزرگ به دلیل شرایط مالی نامساعد مجبور به کار و تلاش بسیار و شبانهروزی بوده و در این مسیر اغلب آنها با یکدیگر همدل و همراه بودند تا مشقتهای زندگی برایشان تا حدی سهل و قابلتحمل شود تا اینکه در سن 12 سالگی بهواسطه مهاجرت از روستای آبا و اجدادی خود به استان قم شرایط زندگی و سرنوشت برایم بهگونهای دیگر رقم خورد.
این نخبه سوادآموزی با بیان چگونگی ادامه تحصیل و ورود به نهضت سوادآموزی آنهم با گذشت 12 سال دوری از تحصیل تصریح کرد: روال عادی زندگیمان همچون گذشته با روزها و ساعتها کار و تلاش و قالیبافی سپری میشد که متوجه ثبتنام نهضت سوادآموزی در پایگاه و مسجد محلهمان شدم و ازآنپس شور و اشتیاق تحصیل که در سالهای کودکی به دلیل شرایط زندگی در روستا از آن سلب شده بودم در وجودم بیشتر شد.
تا اینکه با اصرار اطرافیان و جلب رضایت پدر موفق به ثبتنام در این دورهها شدم البته با قول اینکه از تلاش روزانه دست نکشیده و لطمهای به کار و حرفه خانوادگیام وارد نشود بهصورت شبانه در مدتزمان یک سال کلیه دورههای نهضت سوادآموزی را بدون وقفه سپری کرده تا توانستم باکار شبانهروزی و شرایطی سخت خود را به جمع دوستان هم سن و سالم رسانده و با رتبه اول در المپیاد ریاضی تا اخذ مدرک دیپلم به تحصیل علم ادامه بدهم.
پس از فراغت از خدمت مقدس سربازی در سازمان زندانهای قوه قضائیه مشغول به کار شدم و همزمان با کار روزانه به ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی و سپس کارشناسی ارشد در رشته مدیریت آموزشی پرداختم و اکنون با وجود سه فرزند لحظهای از علمآموزی دست نکشیده و تحصیل علم را درستترین راه ممکن برای پیشرفت و موفقیت در مسیر زندگی معرفی میکنم و همواره در راه رسیدن به مدارج علمی مصرانه مشوق اطرافیانم خواهم بود.
وی تأثیر سواد را در کاهش جرائم و بزهکاری بسیار مؤثر دانست و گفت: عمده مشکلات زندانیان اکثراً به دلیل فقر تحصیلی آنها و نبود سواد کافی است تحصیل علم قابل قیاس با هیچگونه فن و هنر و حرفهای نبوده و با صراحت میتوان گفت که بالاترین نیازهای انسانی را پاسخگو است آسیبهای اجتماعی و بزهکاری در مرحله اول به دلیل عدم شناخت و آگاهی نسبت به جرم مرتکب شده، است که همین آگاهی و شناخت با کسب علم میسر میشود.
البته امروز اقدامات خوبی در کانونهای اصلاح و تربیت و زندانها در راستای نهضت سوادآموزی صورت گرفته که بهخودی خود در کاهش جرائم نقش مؤثری را ایفا میکند و چه بسیارند زندانیانی که با ادامه تحصیل در زمان محکومیت خود به موفقیت و دید و تفکری وسیع دستیافتهاند و بر این باور هستند که اگر قبل از ارتکاب جرم دارای سواد بودند بههیچوجه راه نادرست و خطا را انتخاب نمیکردند.
در باور اغلب افراد کسب موفقیت و رسیدن به جایگاهی مطلوب در زندگی در گرو داشتن شرایطی ایدهآل در کنار ابزار و اهرمی سوقدهنده بهسوی هدف است هرچند شرایط مناسب در این مسیر بسیار راهگشاست اما غافلیم از آنکه بسیاری از انسانهای وارسته و موفق در عرصههای مختلف زندگی، تنها ابزار تلاش، همت، پشتکار و انگیزه و روحیه بالا را اهرم پیشرفت خود قرار دادهاند اما امروز هم میتوان با مشاهده و الگو قرار دادن نخبگانی چون عباس محمدی که با تحمل رنجها و مشقتهای بسیار بهخوبی فعل خواستن را صرف کردند بر این باور صحه گذاشت.
گزارش از الهام پناهیفر
انتهای پیام/ز