نگاهی به فیلم "۲۳ نفر"|قهرمان این فیلم ۲۳ نفر هستند
کتابی که فیلم شد نامش "بیست و سه نفر" است؛ تصویر فوقالعاده کلوزآپ از اسارت را به تصویر میکشد اما در اجرا نتوانسته با استفاده از خشونت متداول سینما، ضرب موضوع را باقی بگذارد.
خبرگزاری تسنیم- سیدمحمد حسینی*
«بیست و سه نفر» عنوان فیلمی است که جدیدترین محصول سازمان هنریرسانهای اوج به شمار میرود. این اثر را مهدی جعفری کارگردانی کرده و رضا نوری، مجید پتکی و عبدالحلیم تقلبی جزو بازیگران اصلی «بیست و سه نفر» هستند. این اثر سینمایی روایــت گروهــی از رزمنــدگان نوجــوان ایرانــی اســت کــه در جریــان جنــگ ایــران و عــراق در ســال 1361 بــه اســارت نیروهــای عراقــی درآمدنــد. مهدی جعفری پیش از این مستند «23 نفر و آن یک نفر» را تولید کرده بود که جزء اولین آثار در معرفی نوجوانان حاضر در جنگ بود. آنچه راجع به فیلمنامه میتوان گفت سوژه بسیار ناب و متفاوت آن است. ضمن اینکه تصویر فوقالعاده نزدیک و اصطلاحاً کلوزآپی است از وضعیت اسرا در سینمای ایران که تا به حال اینگونه پرداختی را شاهد نبودیم.
چرا که فیلمنامه به خوبی از پسِ وضعیت اسارت برآمده، حتی مخاطب از تصمیم بچهها هم ابراز رضایت میکند. جایی که بچهها تصمیمی میگیرند که با شکوه است اما در عمل خیلی عاقلانه نیست. چون مسئولین عراقی قصد آزادیشان را دارند ولی آنها نمیخواهند بروند. به نظرمن تنها فیلمی است که به آن میتوان جایزه امید داد. به طوریکه در پایان فیلم مخاطب امیدوارانه از سالن خارج میشود. حتی من میدیدم تماشاگران افتخار میکردند به آدمهایی که در فیلم بازی کردند و بچهها را به خاطر تصمیمی که گرفتند که به ظاهر عاقلانه نیست اما تفکر بزرگی در پشت آن است را تحسین میکردند. در این میان فیلم مشکل اجرا دارد و قدری ضعیف عمل کرده است. هر چند صمیمانه و لطیف، نوجوانانه و کودکانه، «بیست و سه نفر» را روایت کرده جاهایی میتوانست از آن خشونت متداول سینما استفاده کند. وقتی شکنجه میشوند خیلی مخاطب نمیتواند با این صحنهها همزادپنداری کند. کارگردان بایستی از تکنیکی استفاده میکرد که ضرب موضوع گرفته نمیشد.
شاید بسیاری در بحث انتخاب بازیگر بگویند کارگردان بایستی از بازیگران مشهور استفاده میکرد ولی تمهید کارگردان غلط نبوده و از بازیگرانی استفاده کرد که تا به حال جلوی دوربین نرفته بودند و برای مخاطب هم همین ناآشنایی جذابتر بود. با این کار راهبردی کارگردان حسّ درستتری به مخاطب القاء شد؛ به نظرمن فیلمی است که خیلی نباید نگران گیشه باشد، چون از طریق رسانهها دیده میشود. «بیست و سه نفر» به خاطر نوستالژیسازی که میتواند برای خانوادههای ایرانی ایجاد کند در میان مردم محبوب خواهد شد.
«بیست و سه نفر» اما قهرمان مشخصی ندارد و این طلاییترین انتخابی است که نویسنده فیلمنامه و کارگردان فیلم میتوانست به عنوان راهبرد و استراتژی فیلم برگزیند. مهدی جعفری به درستی تشخیص داده قهرمان این فیلم تمام «بیست و سه نفر» هستند نه یکی از آنها و به درستی تشخیص داده همه این «بیست و سه نفر» در کنار هم تشکیل سیمرغ میدهند؛ در واقع همه اینها با هم قهرمان هستند. برای همین میتوان گفت فیلم به واقعیت موضوع نزدیکتر شده است.
«بیست و سه نفر» در حوزه اجرا با انتخاب درست بازیگران توانست زمینهای را ایجاد کند که مخاطب آرام آرام به جهان فکری شخصیتهای داستانش نزدیک شود. شعاری که از ابتدا حرفهایش را نزده تا مخاطب از ادامه مسیر بازبماند و با فیلم همراه شود. توأمان مخاطب با یک مقدار ترس، تردید و نوجوانی «بیست و سه نفر» مواجه میشود که همه اینها حکایت از سن و سال بچهها دارد. البته که طعم آن را در زیر لایههای اثر میتوان درک کرد. همزمان و توأمان مخاطب متوجه شکوه، اراده، ایمان، باور و یقین بچهها میشود. شکوهی که مخاطب به آن افتخار میکند، نوجوانانی بودهاند که با نخوردن غذا، ناملایمتی و حتی در زمینههای تحقیر و بسترهایی که جلوی پروپاگانداها، ایستادگی میکنند و دست آخر حماسهای را رقم میزنند. این اثر سینمایی برای اولین بار زمینه افتخار به اسرا و آزادگان عزیز را در سینمای ایران فراهم میکند.
از این جهت فیلم درخشانی است و تنها فیلمی است که در سالهای اخیر میتوان گفت به عنوان یک فیلم مستقل لیاقت اختصاص جایزه امید را دارد و هیچ فیلم دیگری شایسته این جایزه نیست. عنصر امید رویه این فیلم نیست در زیر لایه و زیر متن فیلم است. فیلمی که شما میبینید متوجه میشوید تمام این سرزمین مملوء از کودکان و نوجوانانی است در بزنگاههای تاریخی همان کاری را انجام خواهند داد که این «بیست و سه نفر» نوجوان باشکوه انجام دادند.
*منتقد سینما
انتهای پیام/