دریافت وام ۶۵ میلیاردی در ۲۰ دقیقه!
متهم پرونده مفاسد مالی گروه هدایتی در پاسخ به سوال قاضی که آیا اسناد تجاری امضا میکردید یا نه گفت: نه! مرا به بانک بردند، نیما مقدم و موسوینژاد هم حضور داشتند و ظرف ۲۰ دقیقه ۶۵ میلیارد تومان وام گرفتند ...
به گزارش خبرنگار حقوقی و قضایی خبرگزاری تسنیم، جلسه رسیدگی به اتهامات مفاسد مالی گروه هدایتی صبح امروز در شعبه سوم دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی به ریاست قاضی مسعودیمقام برگزار شد و به آقایان حسین حدادان، نورالدین مقصودیانی، مهدی فتحی و احمد رفیعی با عنوان مجرمانه معاونت در اخلال کلان در نظام اقتصادی کشور از طریق تسهیل اخذ تسهیلات بانکی تفهیم اتهام شد.
بنابراین گزارش حسین حدادان ضمن رد اتهامات وارده با اشاره به اینکه راننده تاکسی بوده و از طریق فردی با نام فتحی با شرکت آقای اکبر یقینی آشنا شده است افزود: من کارهای اداری را در قالب راننده آژانس انجام میدادم. نیما مقدم به من پیشنهاد داد که میخواهند شرکتی برای کارآفرینی تاسیس کنند و گفتند که مدیرعاملی من حالت فیزیکی دارد و تمام کارها را خودشان انجام میدهند.
وی در پاسخ به سوال قاضی که چقدر حقوق میگرفتی و تا الان کلا چقدر گرفتهای، گفت: ماهانه 600 هزار تومان حقوق میگرفتم و کلا 35 میلیون تومان پول گرفتم.
قاضی در پاسخ گفت: در پرونده مدارکی است که نشان میدهد مدیران شرکتها 550 میلیون و 180 میلیون گرفتهاند.
متهم در پاسخ به سوال دیگر قاضی که آیا اسناد تجاری امضا میکردید یا نه، گفت: نه، مرا به بانک بردند نیما مقدم و موسوینژاد هم حضور داشتند و ظرف 20 دقیقه 65 میلیارد تومان وام گرفتند. من هم تعدادی چک امضا کردم و دستهچک سفید امضایی که بانک داده بود را به آنها دادم و گفتم که من زن و بچه دارم و برایم دردسرساز میشود. من اصلا نمیدانستم که اینها میخواهند وام بگیرند حتی رئیس بانک هم به ما نگفت که اینها برای چه به اینجا آمدهاند.
نماینده دادستان هم در خصوص پرونده حدادان گفت: شرکت او تسهیلات نگرفته بلکه 65 میلیارد ضمانتنامه گرفته که بعدا تبدیل به پول شده از این ضمانتنامه به عنوان ثمن معامله برای خرید از فولاد خوزستان بدون اینکه پولی بابت خرید پرداخت شود استفاده شده و به جای اینکه ضمانتنامه به عنوان حسن انجام کار استفاده شود به عنوان ثمن معامله استفاده شده است.
وکیل حدادان نیز در دفاع از موکل خود با اشاره به اینکه موکلش فریب توطئه و تبانی بین مقدم، هدایتی و یقینی را خورده است گفت: موکل اطلاعی از این تبانی نداشته و نقش نیما مقدم که نقطه کور این پرونده است توسط مراجع اطلاعاتی و تحقیقاتی مشخص نشده است.
وی حدادان را فاقد قصد پولشویی و اخلال در نظام اقتصادی دانست و گفت: منفعتی غیر از پاداش ماهیانه نصیب او نشده و عامل اصلی آقای یقینی بوده که قصد تاسیس شرکت و فروش آن را به هدایتی داشته تا به این وسیله تسهیلات بگیرد و هدایتی و یقینی از منافع این کار بهرهمند شدند. موسوینژاد اینها را وادار به امضای اسناد میکرده و مقدم نیز هدایتشان میکرده که وسط راه پشیمان نشوند.
وی با اشاره به اقرار هدایتی در دادگاه مبنی بر اینکه به یقینی گفته است شرکتها را برای اخذ وام نیاز دارد مبلغی بابت این شرکتها به یقینی پرداخت کرده است گفت: هدایتی حق بیمه و مالیات این شرکتها را پرداخت کرده است.
وکیل متهم همچنین موکل خود را مصداق ماده 2 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری ندانست و گفت: که چیزی گیر موکل نیامده و منفعتی برایش نداشته است.
در ادامه نورالدین مقصودیانی دیگر متهم تفهیم اتهام شده در جلسه با اشاره به اینکه راننده پیک موتوری بوده و قبل از آن هم کارگر فصلی ساختمان بوده است گفت: ابتدای سال 91 توسط فردی که الان در قید حیات نیست به یقینی معرفی شدم تا در شرکت او کار ثابتی انجام دهم یک و نیم سال پیک موتوری بودم. یک روز مرا صدا کرد و گفت، شما از همه بچهها سربه زیرتر هستی و سر موقع رفت و آمد میکنی میخواهیم شرکت به نامت بزنیم و کار اقتصادی کنیم.
مقصودیانی با اشاره به اینکه دو سال هم پیک موتوری بوده و هم مدیرعامل گفت: بعضی وقتها هم اظهارنامه مالیاتی شرکت را به اداره مالیات میبردم.
وی درباره چرایی ارتباطش به یقینی با اشاره به اینکه او آدم مثبتی بود افزود: یقینی در کربلا موکب داشت مرا با هواپیما به آنجا برد و من هم بنابر اعتقادی که داشتم 14 روز در آنجا خدمت کردم و با خودم گفتم از ناحیه این آدم خطری متوجه من نمیشود.
مقصودیانی در ادامه با بیان اینکه بعدا یقینی به او گفته است میخواهیم شرکت را به هدایتی بدهیم تا وام بگیرد گفت: آقای هدایتی هم فرد سرشناسی بود من تحقیق کردم دیدم سایت خیریه دارد و برند ورزشی هم دارد و من هم اعتماد کردم.
وی با اشاره به اینکه میدانسته وام یعنی چه، اما نمیدانسته تسهیلات چیست، گفت: مرا به بانک بردند آنجا 7 چک بود که آقای هدایتی پشتش را امضا کرده بود و چند سند منگولهدار هم ضمانت وام بود.
وی با اشاره به اینکه برای اخذ وام او را به شعبه مرکزی بردند، گفت: یک بار هم خود هدایتی آنجا بود و در طبقات بالا نشسته بود و الان فهمیدم که 130 میلیارد تومان وام گرفتهام.
وکیل مقصودیانی در ادامه با اشاره به اینکه دفاعیات درباره این موکلش نیز همان دفاعیاتی است که درباره حدادان ارائه داده است افزود: ایشان هم فریب خورده و گرفتار تبانی شده است.
این وکیل دادگستری با اشاره به اینکه صداقت موکل برای دادگاه روشن است افزود: هدایتی در معیت موکل و آقای کیانپیشه در بانک بوده و دستهچکها را پس از افتتاح حساب تحویل گرفته است.
سپس قاضی از متهم پرسید چقدر بابت این کارها گرفتهاید؟ که متهم گفت: 130 میلیون تومان بابت رهن خانه، حقوق، و حق اولاد به من دادند.
قاضی گفت: اسنادی که یقینی ارائه داده و در پرونده منعکس است نشان میدهد که شما 550 میلیون و خانم پهلوان 180 میلیون گرفتهاید که متهم انکار کرد.
قاضی در ادامه به متهم گفت: شما میگویید به خاطر امرار معاش چشمتان را به روی این کارها بستید و در حالی که مدیرعامل بودید به پیک موتوری و رانندگی تاکسی مشغول بودید، اما در عین حال اسناد و چک هم امضا میکردید که نشان از سهلانگاری شماست.
در ادامه مهدی فتحی دیگر متهم تفهیم اتهام شده در این دادگاه با اشاره به اینکه تا سال 91 در آژانس تاکسی تلفنی کار میکرده است، گفت: از طریق نیما مقدم کارهای آژانسی شرکت را انجام میدادم و چند سال بود با مقدم دوست شده بودیم. مقدم یک روز به دفتر بیمهاش که در خیابان آپادانا قرار داشت دعوتم کرد و گفت: تو آدم زمینخوردهای هستی و من با آقای یقینی صحبت کردم که در شرکت بازرگانی مشغول شوی.
متهم با اشاره به اینکه ابتدای بحث مدیرعامل شدن مطرح نبود گفت: من به مقدم گفتم که من بلد نیستم و او در پاسخ به من گفت به مرور یاد میگیری و بعد هم مرا مدیرعامل عمران تجارت امیر کردند.
فتحی نیز درباره چگونگی اعتمادش به این افراد و روشهای آنها گفت: به من دو میلیون یا 4 میلیون پول میدادند و یک لیست از آدرس افراد ساکن در جنوب شهر میدادند و میگفتند به صلاحدید خودت برای اینها اقلام و لوازم زندگی بخر به دستشان برسان و نگو که از طرف کیست بعد هم برای من دفتر و میز و مبلمان و منشی گرفتند و نمایندگان بیمه و مالیات هم رفت و آمد میکردند اما ما کار خاصی نمیکردیم و در حد امضای چک و رفت و آمد به اداره ثبت شرکتها و اداره مالیات بود.
متهم با اشاره به اینکه من به مقدم گفتم میخواهم کار یاد بگیرم اما اینجا کاری نداریم، افزود: تصمیم گرفتم بروم و آنها بعد از شش ماه گفتند که آقای یقینی گفته به علت تحریمها نمیتوانیم کار بازرگانی کنیم و میخواهیم شرکت را به هدایتی بفروشیم. به من زندگی زدند که بیا دفترخانهای در اقدسیه، موضوع هم انتقال یک ملک آقای هدایتی به شرکت بود که موسوی و مقدم و کیان پیشه هم در آن جلسه حضور داشتند. بعد به ما گفتند بیایید سر کوچه بانک سرمایه شعبه فرمان، ما اصلا در جریان وام نبودیم در آنجا به نام شرکت دستهچک گرفتند و گفتند پس از استقرار کارمندان خود آقای هدایتی دسته چک بازگردانده میشود و مشکلی نیست.
فتحی در رابطه با اینکه چگونه متوجه گرفته شدن وام به نامش شده است، گفت: 6 ماه بعد از آن یعنی در خردادماه سال 92 یک روز آقای رفیعی به ما زنگ زد که بیچاره شدهایم و گفت در مراجعه به بانک متوجه شده است که اینها به نام ما وام گرفتهاند. پیش یقینی رفتیم اما انکار کرد و گفت پیگیری میکند. بعد از چند روز هم گفت بله آقای هدایتی وام گرفته که آدم معتبری است که خودش پرداخت میکند.
سپس به نماینده بانک خطاب کرد شما اگر بخواهید یک آبدارچی استخدام کنید کلی تحقیق میکنید، اما به من که تا سال قبل راننده آژانس بودم چگونه 65 میلیارد ضمانتنامه دادید.
این سخنان متهم با واکنش قاضی مواجه شد که به او گفت: شما که ذیل اسناد را امضا کردید چه، به بانک رفتید و اسنادی که سرفصلش مشخص بوده امضا کردید شما ممکن است به سیستم بانک اشکال وارد کنید اما کار خودتان که فقط امضا میکردید مشکل داشته است.
نماینده بانک سرمایه نیز به جایگاه آمد و تصویر درخواست دستنویس صدور ضمانتنامه فتحی را به انضمام قراردادی را که با شرکت ملی صنایع مس امضا کرده است، نشان داد.
متهم نیز در توضیح امضای این اسناد گفت: یک روز آقای کیانپیشه به ما زنگ زد و گفت که بیایید سند را امضا کنید آقای موسوی هم بودند من هم دیدم که قرارداد کاری است و وام نیست امضا کردم. درخواست صدور ضمانتنامه هم امضای من است اما خط آن برای من نیست و شاید جزو آن اسناد سفید امضایی باشد که از طرف آقای یقینی میآمد و من امضا میکردم.
قاضی در پاسخ به اظهارات متهم گفت: شما چند نفر بودهاید که همهتان هم بیکار بودید و فقط در شرکتی که هیچ فعالیت بازرگانی نداشته مینشستید همدیگر را نگاه میکردید و فقط اسناد را امضا میکردید. فکر هم میکردید که دارید تجارت میکنید شما باید متوجه میشدید که چگونه کسی بدون تجارت کردن پول درمیآورد و از مال حرام به دیگران هم کمک میکند. گویا خیلی هنر میکرده است.
وکیل این متهم با اشاره به محرز بودن امضای اسناد بانکی توسط مدیرعاملان شرکتهای صوری گفت: با این حال اسنادی وجود ندارد که موکل میدانسته وثایق اشکالی دارد و آیا این دلیل به اندازهای که برای کارشناس ارزیابی کننده قطعی است برای آقای یقینی و مدیران شرکتها هم قطعی است.
قاضی مسعودی مقام نیز در پاسخ به وکیل با تاکید بر موهوم بودن شرکتها گفت: این شرکتها ماهیتا موهوم بوده؛ آقای یقینی اگر میخواست وام بگیرد چرا به نام خودش شرکت تاسیس نکرده چرا به نام دیگران این کار را کرده؟ پس از نتایج کار مطلع بوده است.
نماینده دادستان در این بخش از دادگاه وکیل متهم را خطاب قرار داد و گفت: وقوع این جرم در یک زنجیره صورت گرفته و اگر حلقه سوم آن کارشناس بانک و حلقه چهارم یقینی و هدایتی بودهاند موکل شما هم حلقه نهم بوده که اگر اسناد را امضا نمیکرد جرم عقیم میماند. موکل شما وقتی به بانک میرود دسته چکهای سفید را امضا میکند، با فولاد و مس قرارداد امضا میکند و در عین حال میبیند که هیچ کاری صورت نمیگیرد. در محدوده و حلقه خودش مرتکب جرم شده و باید تاوانش را هم بدهد.
در ادامه احمد رفیعی به عنوان دیگر متهم تفهیم اتهام شده در این جلسه با اشاره به اینکه ساکن تهران و اکنون کارگر یک کارخانه است، گفت: سال 91 در شرکت ذوب و نورد آتی کارمند آقای یقینی شدم که بعد مرا مدیرعامل کرد و اسناد و سربرگها را امضا میکردم. حسابرسی میشد و مالیات پرداخت میکردیم و در حسابرسیها هم خودشان شرکت میکردند و ما فقط مدارک را امضا میکردیم. آقای یقینی به من گفتند که به بانک سرمایه شعبه برج فرمان بروید که به همراه خانم پهلوان و آقای مقدم رفتیم حساب و دستهچکی به نام شرکت صادر شد و گفتند که دسته چک به هدایتی واگذار خواهد شد که من هم 5 برگ دستهچک را سفید امضا کردم و مقدم به من گفت که بعد از نقل و انتقال شرکت دستهچک بازگردانده میشود و من آنجا فهمیدم که آقای یقینی 9 میلیارد بابت این شرکتها پول دریافت کرده است.
نماینده دادستان نیز در این بخش با اشاره به اینکه حساب شرکت 2 شهریور 99 افتتاح شده گفت: در تاریخ 13/6/92 یعنی 11 روز بعد از افتتاح حساب بدون گردش حساب 70 میلیارد وام واریز شده و آدرس اعلامی شرکت هم دارای مغایرت است.
انتهای پیام/