روایتی از نحوه فتح ارتفاعات رادار توسط رزمندگان دزفولی در عملیات فتح المبین + تصاویر
گروه استانها ــ مشاور عالی فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: ارتفاعات رادار و سایت ۴.۵ توسط نیروهای تیپ۷ولیعصر(عج) دزفول فتح شد. متأسفانه در برخی از کتابها از دیگر یگانها اسم میبرند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از دزفول، رزمندگان دزفولی در طول 8 سال دفاع مقدس با خلق حماسههایی ماندگار، برگهایی زرین از مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم را با غیرت و غرور خود، در دل تاریخ ثبت و جاودان کردهاند که عملیات فتح المبین برگی از آنهاست. شهر دزفول و جوانان غیور آن در هشت سال دفاع مقدس همچون سدی استوار در برابر هجوم و تجاوز بیگانگان ایستادند و صحنههای باشکوهی را از دلیری و ایثار بهنمایش گذاشتند، عملیات غرورآفرین فتح المبین نمونهای از رشادت و شهامت بزرگمردانی است که با وحدت و ایثار خود تجاوزگران را به عقب راندهاند.
شهری که امام راحل در توصیف مردم و جوانان آن بیان داشت «دزفول دین خود را به اسلام ادا کرد». اما این روزها برخی از کاتبان کتابهای حوزه فرهنگ ایثار و شهادت و کارگردانان تلویزیون با عدم اطلاع کافی و تکمیل دادههای خود از وقایع کارزار هشتساله دفاع از حریم مقدس اسلام و ایرانیت دل مردم صبور و مقاوم این شهر را بهدرد آورده و رشادت و عظمت فرزندان شهر مقاومت را در پس کلمات احتکار میکنند، در این باره خبرگزاری تسنیم در سالروز عملیات فتح المبین در مصاحبهای با سرداران ارشد نظامی «فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) سردار سرلشکر غلامعلی رشید، مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار محمدحسن کوسهچی، فرمانده لشکر7ولیعصر(عج) خوزستان در دوران دفاع مقدس سردار عبدالمحمد رئوفینژاد، فرمانده سپاه حضرت ولیعصر(عج) خوزستان، سردار سرتیپ حسن شاهوارپور و عبدالحسین خضریان، جانشین گردان، که در دوران هشت سال دفاع مقدس نقش پررنگی در عملیات پرصلابت فتح المبین داشتهاند به گفتوگو پرداخته است تا شاید مرهمی بر دل مردم این شهر باشد.
عبدالحسین خضریان، جانشین گردان شهید هاشمینژاد با بیان اینکه مردم غیور دزفول در همه جبههها حضور داشتند، اظهار داشت: تجربه تشکیل گردان برای اولین بار قبل از عملیات طریق قدس به دست آمد که نیروهای رزمنده دزفولی تحت عنوان گردان دزفول در این عملیات با مأموریت گردان خطشکن شرکت داشتند. نیروهای شمال خوزستان شامل رزمندگان شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش نیز تحت عنوان گردان دزفول اولین تجربه رزم سازمانیافته خود را در حین همین عملیات به دست آوردند و کمکم زمینههای تشکیل تیپ دزفول یا تیپ 7حضرت ولیعصر(عج) در عملیات فتح المبین را پدیدآوردند.
وی ضمن بیان اینکه فرماندهی عملیات را غلامعلی رشید بهعهده داشت، افزود: عملیات فتح المبین بدون نام دزفول اصلاً معنایی ندارد. قبل از فتح المبین جبهههای اطراف دزفول برگرفته از دال پری، تپه چشمه، کرخه، رود کاپن و... بهفرماندهی نیروهای عملیات دزفول انجام میشد. دزفولیها عملیات ایذایی و شناسایی انجام میدادند که مقدمهای بر عملیات فتح المبین بود. در عملیات فتح المبین تیپ هفت ولیعصر(عج)، ابتدا تیپ 7مقاومت دزفول نام داشت که بعدها آن را تیپ هفت ولیعصر(عج) مطرح کردند. در آن عملیات تیپ هفت ولیعصر(عج) بهاستعداد دو تیپ وارد عمل شد که یکی در مناطق جنوب کرخه و جسر نادری مستقر بودند که متشکل از چهار گردان بود و تیپ دیگر در جبهه صالح مشطط موضع گرفته بود. یک سال آنجا عملیات ایذایی انجام داده و شناخت جامعی از دشمن داشتیم. تیپ ما در عملیات فتح المبین بهخلاف تمام تیپها با دو فرمانده و دو جانشین در دو جبهه وارد میشد.
خضریان به بیان چگونگی عملیات فتح المبین و فتح سایتهای چهار و پنج و رادار پرداخت و عنوان کرد: ساعت یک شب همان روز اول فتح المبین چهار گردان ما وارد عمل شدند و منطقه را تا سهراه قهوهخانه پاکسازی کردیم. دو روز در شیار مستقر بودیم که سردار رئوفی بازپسگیری سایت چهار و پنج را مطرح کردند. لجستیک سایت 4 و پنج تپهمانند بوده و تپه شاخصی در کار نبود که بتوان مسیر مشخصی را برای هجمه به دشمن انتخاب نمود.
در شیار روفائیه مستقر بودیم که فرمانده قرارگاه نصر شهید حسن باقری، که ما نیروهای تحت فرمان این قرارگاه بودیم، بههمراه غلامعلی رشید به شیار آمدند تا از نتایج شناسایی اطلاع یابند. کار شناسایی بهدلیل لجستیک خاص و همسان بودن تپهها دچار اختلال شده بود و نیروهای اطلاعاتی از گردآوری یافتههای مناسب عاجز مانده بودند.
در حین جلسه باقری با رشید و رئوفی، حاج علی صولتی مسئول اطلاعات تیپ (شهید سوداگر معاون ایشان بود) از میان بومیهای منطقه دو نفر بهنامهای «محسن چنانی و حبش چنانی» را که شناخت جامعی از وضعیت منطقه داشتند و بر منطقه مسلط بودند همراه خود آورد تا جلوی نیروها حرکت کرده و موقعیت سایت 4 و 5 رادار را به ما نشان دهند. شهید حسن باقری، صولتی و غلامعلی رشید اقدامات قبل از عملیات را سازماندهی کرده و بازپسگیری سایت 5 به گردان شهید دستغیب، سایت 4 به گردان عمار و رادار به گردان بلال سپرده شد که همه از رزمندگان دزفولی بودند.
خضریان ادامه داد: سایت 4 را بهیاری ایزد منان با تعداد معدودی شهید آزاد کرده و بهسمت سایت 5 روانه شدیم. در میانه راه و در جاده به خودروی عراقی برخورد کردیم که چپ شده و سرنشینان آن مستأصل شده بودند. بهروی خودروی آنها موشک زمین به زمین نصب شده و آماده شلیک بهسمت دزفول بود. 61/1/9 همه منطقه آزاد شد که از سایت تعداد زیادی اسیر عراقی گرفته و توانستیم موقعیتها را پاکسازی و دشمن را قیچی کنیم.
خضریان ابراز داشت: پس از آن چند روز در منطقه مستقر بودیم و سپس به پادگان کرخه که تا پیش از این عملیات زیر آتش مستقیم دشمن بود منتقل شده و پدافند کردیم. اولین گروهی که به پادگان کرخه وارد شد ما بودیم چرا که از زمان شروع جنگ این پادگان بهدلیل اینکه در تیررس مستقیم تانک بعثیها بود تخلیه شده بود، عقبه ما که حدود دوازده گردان بود در دوکوهه مستقر بودند.
وی افزود: جای تأسف است که بسیار از پادگان دوکوهه صحبت بهمیان میآید اما بیان نمیشود که اولین تیپ حاضر در پادگان کرخه تیپ7 ولیعصر(عج) دزفول بود که برای عملیات بیت المقدس آماده میشد. این پیروزی بیش از همه برای دزفولیها حائز اهمیت بود زیرا از تیررس موشکهای زمین به زمین و توپخانهای ارتش بعثی رهایی یافتند.
این فرمانده دفاع مقدس اعلام داشت: متأسفانه بسیاری سعی در مصادره به مطلوب کردن عملیات فتح المبین و نادیده گرفتن تلاش رزمندگان دلاور دزفولی دارند که اجحاف در حق شهداست. شیرمردانی مانند شهید کیانی از شهدای شاخص کشوری (به جوانمرد قصاب معروف است) که در فتح المبین شربت شهادت نوشید دلاور گردان بلال بود، متأسفم که برخیها در نوشتن کتاب و ساخت مستند در این باره گزینشی رفتار کرده و رضای خدا را در نظر نگرفتند.
خصریان با اشاره به اشکالات مستند آخرین روزهای زمستان و فیلم ایستاده در غبار و عدم تناسب آن با واقعیت ابزار ناراحتی کرد و گفت: در این باره با کارگردان این فیلم (ایستاده در غبار) تماس گرفتم و واقعیت عملیات فتح المبین را به او گفتم و ایشان هم گفت "اصلاح خواهم کردم" ولی متأسفانه هیچ اقدامی صورت نپذیرفت.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا(ص) سرلشکر غلامعلی رشید نیز در این باره اظهار داشت: قبل از عملیات فتح المبین عملیات طریق القدس را داشتیم که بعد از آن فرماندهان دچار تردید شده بودند که در این باره بهسوی محسن رضایی رفته به او اعلام داشتند "بهدلیل اینکه تعدادی زیردست ما شهید شدند ما دیگر نمیتوانیم در عملیات آینده مسئول باشیم ما تکاور میشویم بهمانند بقیه اسلحه گرفته و میجنگیم" یا دیگری میگفت "من نمیخواهم فرمانده گردان باشم" و آن یکی میگفت "من نمیخواهم فرمانده تیپ باشم".
همین مسائل سبب شد تا محسن رضایی محضر امام برود و همین گله و تردیدها را در محضر امام راحل مطرح کند که امام فرمودند: «شما چه کشته شوید، چه زنده بمانید و پیروز شوید هر دو پیروزید بروید خدا را شکر کنید که اسامی تک تک شما را از روز اول در لوح محفوظ الهی ثبت کردهاند.»، با این کلام بود که نیروها آرامشی پیدا کردند و برای عملیات بعد که فتح المبین بود آماده نبرد شدند.
غلامعلی رشید در ادامه گفت: با مشورت دوستان و سردار رئوفی به این نتیجه رسیدیم که اسم تیپ ما، نام مقدس امام زمان(عج) باشد و بهبرکت این نام مقدس بود که هر جا این لشکر حاضر میشد قادر به خطشکنی بود.
سرلشکر رشید با ابراز اینکه روحیه شهادتطلبی در همه رزمندگان وجود داشت، بیان داشت: بعضی از شهدا شب عملیات فتح المبین قبر میکردند و چند دقیقه درون این قبر میخوابیدند، نماز شب خوانده و گریه و دعا میکردند تا فردا به شهادت برسند نظیر شهید صالحنژاد، سیدغفاری، پورعابد، میرزامعلم، محمدیزاده، شمایلی، فرجوانی، کمیلیفر، صبور، عنبرسر، اسکندری و بادروج که از جمله آنها بودند.
وی با بیان اینکه اگر زندگی این بزرگان ثبت بشود الگویی از مردانگی، ایثار، انسانیت و فداکاری برای جوانان امروز خواهد بود، گفت: شهدای تیپ7 ولیعصر(عج) دزفول انصافا به مانند یاران اباعبدالله(ع) در صحرای کربلا میجنگیدند. به یاد دارم در شب عملیات در تاریکی شب وقتی دست در گردن همدیگر میانداختند گریه و طلب حلالیت کرده و با هم وداع میکردند.
فرمانده قرارگاه مرکزی خاتم الانبیا (ص) با بیان خاطرهای از رشادت جوانان دزفول در عملیات فتح المبین میگوید: فرمانده لشکر 1مکانیزه عراق در گوشهای از بغداد سبزی فروشی میکرد پیدایش کردند و او را به آبادان آوردند که میگفت «من نفهمیدم چی شد، همه دارند اسیر میشوند، من توانستم فرار کنم، صدام رجزخوانی کرده بود، اگر شما ایرانیها توانستید ارتفاعات رادار را بگیرید کلید عماره را میدهم.»
سرلشگر رشید با اشاره به رشادت جوانان دزفول گفت: ما درعملیات فتح المبین قریب به 17هزار اسیرگرفته، صدها قبضه تانک و توپ دشمن منهدم شد و نیز تعداد زیادی غنائم جنگی به دست آوردیم. تیپ 7ولیعصر(عج) استعدادش بیش از دو تیپ بود در حد یک لشکر بود چون تیپهای سپاه با تیپهای ارتش ادغام میشدند تیپ 7ولیعصر(عج) با دو تیپ ارتش ( لشکر 21حمزه) ادغام شد و تلاش مضاعفی انجام داد.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران محمد حسن کوسه چی در این باره اظهار داشت: حضور در فتح المبین باعث شد ما میزبان بسیاری از رزمندگان که از گوشه و کنار کشور وارد منطقه شده بودند، باشیم. من سراغ ندارم که هیچ یگانی به جز محور شوش حداقل 2نفر به بالاتر از نیروهای دزفول که خصوصا در کار اطلاعات و عملیات بودند در یگان حضور نداشته باشند. در کل عملیات فتح المبین واقعا همه نیروهای دزفول حضور داشتند.
سردار محمدحسن کوسه چی ابراز داشت: زمانی که خواسته شد ادامه تک بدهیم هدف ما میشود ارتفاعات رادار و سایت 4و5 که در این باره جالب است در برخی کتابها متاسفانه از دیگر یگانها اسم میبرند و نوشتهاند که ما آنجا را گرفتهایم اما واقعیت امر چیز دیگری است و این نیروهای تیپ7 دزفول بودند که آنجا را فتح کردند.
سردار کوسه چی در ادامه افزود: استعداد تیپ ما به اندازه یک لشکر بود چون تعداد گردانهایمان به اندازه یک لشکر بود که البته در عملیات والفجر مقدماتی در همین سال به لشکر ارتقا پیدا کردیم.
مشاور عالی فرمانده کل سپاه پاسداران بیان کرد: در واقع ما کار شناسایی منطقه فتح المبین را از سال 58شروع کرده بودیم چون در این منطقه از آن سال حضور داشتیم و آن را میشناختیم اما طبیعی است که در منطقه فتح المبین این همه تیپ و یگان وارد عمل شده بودند و ما هم جزئی از آن بودیم ولی چون تسلط به کل منطقه داشتیم همه دوستان در یگانها حضور پیدا کردند و جالب این جاست که بعضی از این دوستان تا چند سال بعد در این یگانها ماندند. این هم از نمونه مشارکتهایی بود که نیروهای دزفول داشتند.
در ادامه فرمانده لشکر 7ولیعصر(عج) خوزستان در دوران دفاع مقدس سردار عبدالمحمد رئوفی نژاد از نقش و رشادت جوانان دزفول در عملیات فتح المبین میگوید: در اوایل بهمن ماه جلسهای با حضور محسن رضایی، علی شمخانی و حسن باقری در قرارگاه عملیاتی جنوب در اهواز تشکیل شد. محسن رضایی در آن جلسه گفت «بعد از بررسی اطلاعاتی در منطقه عمومی دزفول و شوش قرار شد عملیاتی بزرگی در این منطقه داشته باشیم و این عملیات با ارتش مشترک است». بنابراین نیاز است نیروهای سپاه در قالب چند تیپ سازماندهی شوند و در این باره تاکید کرد در جبهه غرب دزفول یک تیپ به فرماندهی بنده در محور میشداغ، یک تیپ به فرماندهی احمدکاظمی در محور رقابیه، مرتضی قربانی در محور شوش، مرتضی صفار در محور عین شوش، شهید حسین خرازی نیز در محور تپه چشمه به فرماندهی احمد متوسلیان تشکیل خواهد شد.
سردار رئوفی نژاد افزود: تشکیل سازمان رزم و تاسیس تیپهای سپاه سبب نشاط و انگیزه در بین تمام نیروهای بسیجی و سپاهی شد زیرا اولین بار بود که نیروهای سپاه در قالب رزم شکل میگرفتند. خبر تاسیس تیپ7 ولیعصر(عج) در جبهههای دزفول عجیب مورد توجه رزمندگان بسیجی و سپاه واقع شده و همه بچههای خطوط پدافندی دزفول از اینکه بچههای دزفول توان و ظرفیت تشکیل تیپ را داشتند بسیار اظهار خوشحالی و خرسندی داشتند.
سایر تیپها هرکدام از توان و ظرفیت یک استان بهرمند بودند ولی تیپ هفت ولی عصر (عج) تنها متشکل از رزمندگان دزفولی بود که این نشان از توان و ظرفیت مردم دزفول و نقش موثر آنها در جبهههای جنگ دارد.
فرمانده لشکر7ولیعصر خوزستان در دوران دفاع مقدس عنوان کرد: نیرهای دزفول در14محور در شمال خوزستان مشغول پدافند بودند و تقریبا عرض منطقه عملیاتی فتحالمبین در همین 14محور بود. نیروهای ما تا ارتفاعات سیپتون و تپه های علی گره زد و روستاهای سندال و برقازه و تا پشت ارتفاعات سایت و رادار میرفتند و عمق منطقه را شناسایی میکردند.
این فرمانده ارشد در ادامه ابراز داشت: ما علاوه بر تامین نیروی اطلاعاتی یگانهای سپاه مستقر در اطراف دزفول، حتی نیروهای در خط و سلاحهای در خط را هم تحویلشان داده بودیم. تا این حد نیروهای دزفول در آن عملیات نقش ایفا کردند. حتی به یاد دارم احمد متوسلیان که تیپ 27حضرت رسول را تشکیل داد در دزفول آن را پایه گذاری کرد. این تیپ منطقه عملیاتیشان را همین منطقه دشت عباس از تپه چشمه به سمت راست مشخص کرده بود.
وی با بیان خاطره ای تحت عنوان جمع آوری غنائم بیان داشت: بچه ها با کلیشه هائی که نام تیپ روی آن نوشته شده بود با اسپری رنگ بر روی غنائمی که گرفته میشد نام تیپ را حک میکردند. غنایمی از جمله 150دستگاه انواع تانک ، 170دستگاه انواع نفربر، 500دستگاه انواع خودرو، 165قبضه آواه توپخانه، یک سایت پرتاب موشک زمین به هوا، سام6 به همراه 3فروند موشک و مقدار زیادی سلاحهای سبک و سنگین و انواع مهمات و تجهیزات در این عملیات به دست همه یگانهای عمل کننده افتاد و مهمتر از همه 15000اسیری بود که از دشمن به اسارت در آمد.
سردار رئوفی نژاد ادامه داد: حدود 90قبضه از انواع توپ را به پادگان کرخه منتقل کردیم و در یکی از خیابانهای پادگان به صورت منظم آرایش داده و در معرض دید قرار دادیم که به یاد دارم برای ایجاد روحیه در مردم شهرستان دزفول با غنائم عملیات فتح المبین یک رژه سنگین در شهر راه انداختیم. ما اکثر توپها و نفربرها و خودروهای غنیمتی را به صورت ستونی در خیابانهای دزفول حرکت داده که چند قبضه توپ از نوع توپهای لوله بلند اتریشی بودند که دشمن با همانها دزفول را زیر آتش گرفته بود مردم با گلولههای توپهای اتریشی آشنا بودند ما روی همان غنائیم نوشتهایم «این همان توپهایی است که شهر دزفول را زیر آتش خود گرفته بودند». مردم آن روز بسیار خرسند بودند، اسپند دود کرده و نقل و شیرینی پخش میکردند و دیده های رزمندگان دیار مقاومت را بوسه می زدند.
فرمانده گروهان حسن شاهوارپورنیز در ادامهی تایید جایگاه تاثیرگذار رزمندگان دیار مقاومت در عملیات فتح المبین بیان داشت: در بهمن ماه زمزمههایی از عملیات در محور کرخه به گوش میرسید به همین دلیل برای آمادگی انجام عملیات به همراه شهید رفیع نیا و صلواتی زاده به پادگان دو کوهه اعزام شده و در آخرین روز سال 60 در 4 کیلومتری ساحل کرخه موضع گرفتیم.
وی ادامه میدهد: روز اول فروردین نیروها را برای انجام عملیات به خط کردیم که آن روز عملیات انجام نشد. مشکلات بسیاری وجود داشت از جمله تسلط ارتش بعث بر منطقه بدلیل اشغال 18 ماهه و همچنین سنگرهای سلاح مستقیم زن دشمن که شرایط را سخت کرده بود. به هر صورت نیروها از خاکریز دشمن عبور کرده و اقدام به پاکسازی سنگرهای بعثی کردند. بعد از آن به سه راهی قهوه خانه اعزام شده و سپس در روفائیه مستقر شدیم. در سایت درگیری شدیدی رخ داد که بسیاری از عراقیها را اسیر کردیم ارتش عراق شکست سنگینی خورده بود که شیرینی خاصی برای ما داشت .
شهید احمد سوداگر نیز در کتاب فاتحان سایت و رادار نقل کرده است: شناسایی کل منطقه فتح المبین فقط و فقط به عهده نیروهای دزفول بود، هدایت نیروها تا رسیدن به اهدافشان توسط نیروهای دزفول بوده، گره اساسی روز دوم و سوم عملیات فتح المبین توسط تیپ 7ولیعصر(عج) باز شد و نکته آخر اینکه تنها شهرستانی بود که در طول جنگ یک لشکر را حمایت کرده بود. خیلی از استان ها یک لشکر را حمایت کرده بودند ولی دزفول به تنهایی استعداد تشکیل یک لشکر را داشت.
به گزارش تسنیم: اهداف عملیات فتح المبین آزادسازی بخش وسیعی از مناطق اشغال شده همچون سایت4،5 و رادار و ده ها روستای منطقه، انهدام دو لشکر عراق(10زرهی و1مکانیز). دستیابی به خطوط پدافندی مناسب و استفاده از حداقل نیروهای خودی در آن خطوط. خارج کردن شهرهای شوش اندیمشک و دزفول از تیررس آتش توپخانه دشمن. دور کردن آتش موثر دشمن از جاده اهواز – اندیمشک بود.
تشکیل تیپ 7 حضرت ولیعصر برای حضور در عملیات فتح المبین و نقش آفرینی آن در تامین و پشتیبانی رزم سایر یگانهای تازه تاسیس سپاه در این عملیات راهبردی از مهمترین دست آوردهای جوانان این خطه در سالهای آغازین جنگ بود که منجر به آزادسازی بخش مهمی از خاک میهن اسلامی شد و مردم دزفول نتیجه حمایتهای مادی و معنویشان از سازمان رزم خود را به عیان مشاهده نمودند.
گفتوگو از فاطمه دقاقنژاد و سعید نصیرگلی
در ادامه تصاویری از رشادت و بزرگمردی جوانان تیپ هفت ولیعصر(عج) دزفول را مشاهده کنید.
از راست: حسن شاهوارپور، شهیدامیرشوشینسب، محمدعیدیمراد
از راست: محمدحسن کوسهچی، احمدسوداگر، توحیدی، روبهرو عبدالمحمد کوچک.
شهید احمدسوداگر در یکی از سنگرهای عراقی پس از فتح
از راست: شهیداحمدحسامی، محمدحسن کوسهچی، شهیدعظیم محمدی، عبدالمجیدمیرزاپور، علی برازش، از راست ردیف جلو: رضا معصومی، شهیدحسین خلفرضائی
رزمندگان تیپ ولیعصر(عج) بهروی تأسیسات رادار و سایت5و4 پس از فتح
رژه ادوات غنیمتی عراقی در دزفول (عملیات فتح المبین)
انتهای پیام/ش