ماجرای کرسی آموزش قرآن یک شهید در زندان اسرائیل

ماجرای کرسی آموزش قرآن یک شهید در زندان اسرائیل

پدرم صوت زیبایی داشت و قرآن را به زیبایی تلاوت می‌کرد. او دعای کمیل و دیگر ادعیه را در مسجد با صدای زیبایش می‌خواند.

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، جامعه قرآنی کشور در آخرین جلسه دیدار با خانواده معظم شهدا در سال 97، با فرزند شهید حزب‌الله لبنان شهید «محمدعلی وهب» دیدار کردند. شهید محمدعلی وهب از فرماندهان حزب‌الله لبنان بود  که در سال 1996 در جنوب لبنان به دست دژخیمان صهیونیسم به شهادت رسید.

عظمت خانواده‌های شهدا و استقامت آنها در تحمل مشکلات و احساس آنها نسبت به فقدان عزیزانشان چیزی کمتر از عظمت شهدا نیست. احساس خانواده‌های شهدا در هنگام شهادت عزیزانشان در جبهه جنگ همواره احساسی واقعی و فرا‌مکانی بوده و آنها معمولاً پیش از اینکه خبر شهادت عزیزانشان را دریافت کنند، آن را حس می‌کنند.

سارا فرزند شهید محمدعلی وهب احساسش را در رابطه با شب شهادت پدرش این‌گونه تشریح می‌کند: پدرم همواره آرزوی شهادت داشت و ذکر شهادت از زبانش بیرون نمی‌رفت. وی شاعر اهل‌بیت هم بود و برای امام حسین علیه‌السلام شعر می‌سرود. یک قطعه شعر داشت که همواره آن را زمزمه می‌کرد و در آن آمده است، خدایا آماده‌ام که به سوی تو بیایم اگر مرا قطعه‌قطعه هم بکنی حاضرم فرزندانم یتیم شوند امّا به محضر تو بیایم. من فرزند چهارم خانواده هستم ما چهار خواهر و دو برادر هستیم. برادر کوچکم درست در روز شهادت پدر به دنیا آمد و وی هیچ‌گاه پدر را ندید. ما هم کودک بودیم که پدر شهید شد اما یاد خاطره و شیوه زندگی ایشان از منزل ما بیرون نرفته و روزی نیست که از پدر یاد نکنیم. همیشه از ایشان و خصوصیات اخلاقی‌اش در زندگی استفاده می‌کنیم. این توفیقی است که ما خانواده این شهید بزرگوار هستیم.

سارا وهب می‌گوید: پدرم همواره از مردم مستضعف دستگیری می‌کرد و به دلیل داشتن این خصوصیت مهم در بین همه مردم حتی مسیحیان محبوب بود. وی به صدیق‌المسجد و وزیر‌المستحبات مشهور بود و در عین فعالیت در زمینه‌های مختلف از خانواده هم غافل نبود و مراقب درس‌های ما بود. شهید بزرگوار صوت زیبایی داشت و قرآن را به زیبایی تلاوت می‌کرد و دعای کمیل و دیگر ادعیه را هم در مسجد با صدای زیبایش می‌خواند. همچنین اگر کسی سؤالی در امور شرعی و فقهی داشت با پدرم مطرح می‌کرد.

فرزند برومند فرمانده شهید محمدعلی وهب از زبان مادرش روایت می‌کند که مادرم همواره به مردم می‌گفت، یک هفته مانده به شهادت همسرم، هنگام نماز صبح کاملاً احساس کردم که بوی شهادت می‌دهد، چهره‌اش برافروخته بود. می‌شد احساس کرد که او بزودی شهید خواهد شد. حتی به او گفتم برای شهادت آماده‌ باش. همین اتفاق هم افتاد و چند روز بعد به شهادت رسید. به دلیل بارداری مادر، پدرم اجازه حضور در عملیات‌ها را نداشت. اما وی به فرماندهانش گفته بود: مگر شهادت دست شماست که بتوانید جلوی کسی را بگیرید.

سارا وهب به دیگر صفات این شهید اشاره می‌کند و می‌گوید: این شهید بزرگوار انس زیادی با قرآن کریم داشت و همواره آیات الهی را به دیگران آموزش می‌داد تا جایی که در زندان رژیم صهیونیستی هم این‌کار را به طور منظم انجام می‌داد و پس از آزادی از زندان رژیم صهیونیستی جایزه سفر به مشهد مقدس به او اهدا شد و در جوانی راهی ایران شد و امام رضا علیه‌السلام را زیارت کرد. پدرم، مقدمات قرآن را از پدر و مادرش آموخته بود و در نوجوانی هم باحضور در کلاس‌های تلاوت و تجوید قرآن کریم به قاری خوش‌خوانی تبدیل شده بود. شهید وهب در حدود 20 سالگی در زندان‌های رژیم صهیونیستی هم کلاس قرآن تشکیل داده بود با کمک یک روحانی به دیگر زندانیان آیات الهی را آموزش می‌داد. باید بگویم ذکر، نام و یاد پدر از کودکی در ذهن و قلب ما جای گرفته و به هیچ وجه احساس نمی‌کنیم یتیم هستیم. ما خود را فرزند شهید می‌دانیم و در زندگیمان از وی استفاده می‌کنیم. به یاد دارم در دوران دانشجویی فاصله دانشگاه تا منزل ما کمی زیاد بود و گاهی در این مسیر احساس‌ ترس به من دست می‌داد اما همیشه حضور پدر را در کنارم احساس می‌کردم و همین موضوع قوت قلبی برایم بود.

سارا وهب، ماجرای ازدواجش با یک جوان ایرانی را می‌گوید:  23 سال داشتم که موضوع ازدواج با آقای دکتر تقوی که یک مرد ایرانی بود مطرح شد. نمی‌دانستم تصمیم درستی می‌گیرم یا نه. به همین منظور به مزار پدر رفتم و از او خواستم تا کمکم کند و بتوانم تصمیم درستی بگیرم. این موضوع را هیچ کس نمی‌دانست، اما چند روز بعد مادربزرگم با منزل ما تماس گرفت و گفت: در خواب دیدم مهمانی بزرگی داشتیم و پدرت هم دسته‌گل زیبایی در دست داشت و خوشحال بود. گروهی از ایران به منزل شما آمده بودند و میهمان خانه شما بودند با شنیدن این صحبت مادربزرگ فهمیدم که پدر به این ازدواج رضایت دارد.

آقای تقوی داماد شهید وهب نیز در این دیدار از تقارن این دیدار با سالروز شهادت محمد‌علی وهب خبر می‌دهد و می‌گوید: یک نکته‌ای در دیدار امروز شما با ما وجود دارد و آن این است که امروز درست سالروز شهادت شهید محمدعلی وهب است و گویا شما با دعوت خود این شهید به منزل دخترش آمده‌اید.

انتهای پیام/

تجلیل جامعه قرآنی از سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان و همسرش
سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان و همسرش
دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
دیدار جامعه قرآنی با خانواده شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
تجلیل جامعه قرآنی از سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
تجلیل جامعه قرآنی از سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان و همسرش
تجلیل جامعه قرآنی از سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
تجلیل جامعه قرآنی از سارا وهب فرزند شهید محمدعلی وهب رزمنده حزب الله لبنان
واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
مدیران
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
triboon
گوشتیران