بلاهای طبیعی، مسیر تربیت الهی است/ چرا سیل و زلزله هم برای گناهکاران روی میدهد و هم بیگناهان؟
بلاهای طبیعی مثل سیل و زلزله، چه به مرگ افراد بیانجامد و چه موجب نقصان و آسیب مالی و اقتصادی آنها شود، در هر صورت خیر و صلاحی در آن وجود دارد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در گوشهای از ایران زلزله روی میدهد و مردمی بیمحابا مهربان میشوند. آنطرفتر، در شهر و روستایی دیگر سیل به راه میافتد و عدهای خانه و کاشانه خود را در اختیار در راهماندگان میگذارند. حقیقت این است که حکمتی در پس این بلاهای طبیعی پنهان است که جز از مسیر اجرای همین سنت الهی رو نشان نمیدهد.
اما همین رویدادها و بلاهای طبیعی، مثل سیلی که این روزها تعداد زیادی از شهرها و روستاهای کشورمان را درگیر کرده، پرسشها و شبهاتی را برای عدهای ایجاد میکند: چرا همه مردم به این بلاها امتحان میشوند؟ جایگاه مهر و رحمت الهی در مسیر بلاهای طبیعی کجاست؟ معنا و مفهوم حکمت خداوند در سیل و زلزلههای ویرانگر که به مال و جان مردم آسیب میرساند، چیست؟
خبرگزاری تسنیمدر گفتوگویی که با دکتر حمیدرضا فلاح، استاد دانشگاه و کارشناس دینی انجام داده، به بررسی برخی شبهات و پرسشهای اعتقادی که در حین بلاهای طبیعی پیش میآید، پرداخته است. آن طور که این کارشناس مسائل دینی توضیح میدهد، خدای متعال در بلاهایی که منجر فوت مردم میشود هم خیر و برکتهایی قرار داده است. انسانی که در طول زندگی خود از گناهان پرهیز داشته، متوجه راضی الهی بوده و عمر خود را وقف حرکت در مسیر رضایت خداوند قرار داده است، اگر در اثر حادثه و بلایی از دنیا برود، طبیعتاً از سختیها و گرفتاریهای دنیایی راحت خواهد شد و در عوض، به مکانی کوچ میکند که پر از نعمت و راحتی است. این حقیقت مرگ پرهیزکاران است که مرگشان به منزله نجات آنهاست.
همین مرگ برای مردم گناهکار هم مایه نجات آنهاست، آن هم نجات از اینکه فرصتشان برای ادامه گناهان تمام میشود. به این ترتیب کمتر گناه میکنند. چون هر اندازه این افراد در دنیا بیشتر بمانند و زندگی کنند، به ضرر خودشان است و بار گناهانشان سنگینتر میشود. به همین اندازه عذاب آنها در آخرت هم کمتر خواهد بود.
حکمت پنهان در پس بلاهای طبیعی
یکی از شبهات و پرسشهایی که این روزها برای عدهای پیش میآید، آن است که از یک سو میدانیم که خداوند متعال خیر و صلاح بندگان خود را میخواهد. اما از طرف دیگر شاهد رویدادهایی مثل سیل هستیم که به روستاها و شهرهای زیادی آسیب رسانده است. عدهای در این شرایط دچار این شبهه میشوند که این اتفاقات چگونه با حکمت خداوند سازگار است؟
در پاسخ به این شبهه باید این نکته را در نظر داشته باشیم و در عین حال به این یقین رسیده باشیم که خدای متعال در هر شرایطی خیر و سود بنده خود را میخواهد. به عبارت دیگر اگر زمانی با خوشیها و رویدادهای خوشایند زندگی روبهرو شویم، حتماً خیر و سود ما در آن است و از سوی دیگر حتی اگر با اتفاق تلخی هم مواجه شویم، باز هم سود ما در آن است.
به این ترتیب باید بدانیم که حتی سیلی که این روزها جاری شده و افراد زیادی را با مشکلاتی درگیر کرده است، سودی در خود نهفته دارد که ما، انسانهایی که افق دیدمان به بلندی افق دید ائمه اطهار علیهم السلام و عارفان و عالمان دینی نیست، آن را درک نمیکنیم.
بیشتر بخوانید:
دستورالعملهای کاربردی برای سفرهای نوروزی/ چه کسانی در مسافرت نوروزی باید نماز را کامل بخوانند؟
سود گناهکار و بیگناه در بلاها
این مطلب به این معناست که سود آدم گناهکار و آدم بیگناه، هر دو در بلاها قرار گرفته است؟
بله. سود هر دو گروه در این بلاها قرار گرفته است. آن طور که امام صادق علیه السلام فرموده است: «زمانی که مردم صالح گرفتار میشوند، به یاد نیکیها و نعمتهای گذشته خداوند میافتند، سجده شکر به جا میآورند و در مواجهه با بلاها و مشکلات صبر میکنند. مردم گناهکار و فاسد هم وقتی با بلاها مواجه میشوند، قدری شکسته شده و از گناه و فساد پرهیز میکنند.»
از طرف دیگر طبق فرموده امام صادق علیه السلام، سود هر دو گروه مردم گناهکار و بیگناه در این بلاها قرار دارد. به این صورت که مردم بیگناه و صالح از بیگناهی و صالح بودن خود شاد خواهند بود و با این اتفاقات رغبت بیشتری برای پرستش خداوند متعالی دارند که گوشهای از قدرت و رحمت خود را نمایان کرده است. همچنین مردم گناهکار و فاسد هم به قدرت و محبت خداوند پی برده و متوجه میشوند که خداوند متعال بدون اینکه آنها شایسته رحم و لطف باشند، به ایشان رحم کرده و نعمت و سلامتی و امنیت عطا فرموده است.
این موارد که عنوان کردید در مورد بلاهایی که در مال مردم ایجاد نقصان میکند، درست است. اما گاهی همین بلاهای آسمانی به جان افراد ضرر میرساند. مانند سیل این روزها یا زلزله اخیر در استان کرمانشاه که تعدادی از مردم در طی آن از دنیا رفتند و عدهای هم مصدوم شدند. در این مورد چگونه میتوان حکمت الهی را درک کرد؟
پاسخ این سؤال هم باید در میان احادیث و روایتها جستوجو کرد. طبق حدیثی از امام جعفر صادق علیه السلام، این نکته مشخص میشود که خدای متعال در بلاهایی که منجر فوت مردم میشود هم خیر و برکتهایی قرار داده است. توجه داشته باشید انسانی که در طول زندگی خود از گناهان پرهیز داشته، متوجه راضی الهی بوده و عمر خود را وقف حرکت در مسیر رضایت خداوند قرار داده است، اگر در اثر حادثه و بلایی از دنیا برود، طبیعتاً از سختیها و گرفتاریهای دنیایی راحت خواهد شد و در عوض، به مکانی کوچ میکند که پر از نعمت و راحتی است. این حقیقت مرگ پرهیزکاران است که مرگشان به منزله نجات آنهاست.
همین مرگ برای مردم گناهکار هم مایه نجات آنهاست، آن هم نجات از اینکه فرصتشان برای ادامه گناهان تمام میشود. به این ترتیب کمتر گناه میکنند. چون هر اندازه این افراد در دنیا بیشتر بمانند و زندگی کنند، به ضرر خودشان است و بار گناهانشان سنگینتر میشود. به همین اندازه عذاب آنها در آخرت هم کمتر خواهد بود.
بنابراین بلاهای طبیعی مثل سیل و زلزله، چه به مرگ افراد بیانجامد و چه موجب نقصان و آسیب مالی و اقتصادی آنها شود، در هر صورت خیر و صلاحی در آن وجود دارد.
نتایج و آثار معنوی سیل و زلزله
در اینجا این سؤال به ذهن خطور میکند که اصولاً چرا بلاهای طبیعی روی میدهد؟ مگر خدا نمیتواند از مسیرهای دیگری همین حکمت خود را اجرا کند؟
توجه داشته باشید که این بلاها آثار و نتایج دیگری هم در پی دارد. به عنوان مثال زمینهای در جامعه فراهم میشود که کمک به همنوع در اجتماع مردم ترویج شود. به این صورت که افراد نیکوکار فرصت نیکوکاری پیدا میکنند و چون عمل آنها تا اندازهای علنی خواهد شد، فرهنگ نوعدوستی و کمک به انسانهای نیازمند و محتاج ترویج خواهد شد.
از طرف دیگر بلاهای طبیعی هشداری برای افرادی است که سرگرم دنیادوستی و زرق و برق دنیا شدهاند. آنها با دیدن بلاهای طبیعی فرصتی برای به خود آمدن پیدا کرده و خداوند به این صورت به آنها هشدار میدهد و آنها را از خطر سقوط بازمیدارد.
در حالی که اگر بلاهای طبیعی اتفاق نیفتد، مثلاً زلزله و سیل روی ندهد و گرفتاری و رنج گروهی از مردم در جامعه علنی نشود، نه کمک نیکوکاران موقعیت تبلیغی خواهد داشت و نه مردمی که سرگرم دنیا شدهاند، تلنگر بزرگی دریافت کرده و هشیار خواهند شد.
بلاهای طبیعی در پی گناهکاری جمعی مردم
در قرآن کریم میخوانیم که برخی از بلاهای طبیعی در اثر گناهان مردم سرزمینی روی داد. سیل دوران حضرت نوح علیه السلام یا زلزله و صاعقه آسمانی در دوران حضرت هود علیه السلام نمونهای از این بلاهای طبیعی هستند. چقدر میتوان حوادث و رویدادهای این چنینی را به گناهکاری مردم مربوط دانست یا هشدار و تلنگر در نظر گرفت؟
این سنت الهی همیشه رایج بوده و خداوند متعال هم در قرآن کریم به صراحت به این نکته اشاره فرموده که گناهکاران را با بلاهای طبیعی به طور دستهجمعی از بین برده است. همان طور که در سؤال اشاره کردید، طوفان زمان حضرت نوح علیه السلام هم برای از بین رفتن گناهکاران بوده و هم هشدار برای نیکوکاران و خداپرستان. همین ماجراها به عنوان درس عبرت برای ما در قرآن کریم عنوان شده است. پس نباید از این بعد قضیه غافل باشیم.
اما باید دانست که بسیار اتفاق افتاده و میافتد که افراد بیگناهی در اثر بلاهای طبیعی از دنیا میروند. نمونه آن همین چند کودکی هستند که در حادثه سیل استان فارس فوت کردند که طبیعتاً آنها بیگناه بودهاند. به هر حال خداوند متعال مهربانتر و رحیمتر از هر انسانی است و حتی از مادران آن کودکان برای آنها هزاران بار مهربانتر است. قانون طبیعت خداوند بر این قرار گرفته است که جریان حوادث از مسیرهای خاصی اجرا شود و آثار و نتایج خاص خود را داشته باشد.
به هر حال افراد بیخبر و نادانی هم هستند که همین بلاهای طبیعی را بهانه کرده و حکمت و آفرینش را انکار میکنند.
در جواب این افراد باید گفت اگر خالق یکتایی وجود ندارد، چرا همین بلاهای طبیعی گستردهتر نیست؟ چرا سیل تمام زمین را نمیگیرد و همه مردم را در خودش غرق نمیکند؟ اگر حکمتی پشت سیل و زلزله وجود ندارد، چرا زلزله نمیآید و همه مردم را از بین نمیبرد؟ چرا این بلاهای طبیعی بازماندگانی دارند؟ چرا اصلاً همه عالم از هم نمیپاشد و از بین نمیرود؟ چرا این بلاهای طبیعی یک دورهای ایجاد شده و بعد متوقف میشود؟ همه این رویدادها نشاندهنده خالق یکتای حکیمی است که عالم را اداره میکند.
بنابراین خداوند متعال که رب همه موجودات است، با همین بلاهای طبیعی بندههای خود را تربیت میکند. به ما درس بردباری، نیکوکاری، خداپرستی، پرهیز از گناهان و هزاران درس دیگر داده و ما را از مجرای همین سیلها و زلزلهها پند داده و نصیحت میکند. پس وقع بلاهای طبیعی به منزله عبرت و اندرز بوده و توقف آنها از باب رحمت و لطف خداوند است که از این طریق بر ما منت میگذارد.
چرا در رنج آفریده شدیم؟
اما توجیه عدهای این است که گمان میکنند خداوندی که ما را خلق کرده، باید آنقدر مهربان باشد که گرفتاری و مشکلات ما را حل کند و اسباب زندگی راحت ما را فراهم کند!
درست است. اما خداوند متعال انسان را در رنج آفریده است: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی کبَدٍ؛ که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از رنجها است)» این در حالی است که افراد راحتطلب و بهانهجو میخواهند هیچ نوع سختی را در دنیا متحمل نشوند و خداوند را مسئول رفاه و آسایش خود میدانند.
اگر اساس آفرینش بر راحتی انسان قرار میگرفت، یکی از آسیبهای بزرگی متوجه خود انسان میشد سرمستی و راحتی و استکبار بود که همین راحتیها زمینه فساد را برای او ایجاد میکرد. همان طور که امروزه هم مشاهده میکنیم گروهی از افرادی که در دنیا در رفاه و آسایش زندگی میکنند، به انواع گناهان و فسادها دچار شدهاند و هیچ ابایی از هیچ گناهی ندارند. در عین حال که نمیدانند تربیت شدن در محضر الهی، حتی اگر تلخ باشد، چه آثار بزرگی برای انسان دارد.
اما وقتی انسان به سختیها دچار شود، در زمینههای مختلف زندگی با انواعی از گرفتاری و مشکل مواجه شود، درسها و آموزههای بسیار بزرگی دریافت میکند و از لحاظ شخصیتی و نگاه به زندگی، کاملتر از افراد راحتطلب است. اگر همین فرد، هشیار باشد به مراحل بالایی از کمال و رشد عقلی و معنوی میرسد.
گفتگو از: مریم مرتضوی
انتهای پیام/