زمانبندی و اهداف پشت پرده تجاوز رژیم صهیونیستی به سوریه
تجاوزهای مکرر رژیم صهیونیستی به سوریه در زمانبندی خاص و با اهداف مشخصی دنبال میشود که با اقدامات مناسب میتوان این اهداف را ناکام گذاشت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری النشره، تجاوز جدید رژیم صهیونیستی به شهر مصیاف سوریه سوالاتی را در میان افکار عمومی و تحلیلگران و پیگیری کنندگان مسائل منطقهای در خصوص زمانبندی و اهداف این تجاوز و عدم پاسخگویی نیروهای محور مقاومت به تجاوزهای رژیم صهیونیستی ضد سوریه ایجاد کرده است.
مشخص است که این حمله موشکی بعد از اعلام نتایج انتخابات پارلمانی رژیم صهیونیستی و پیروزی بنیامین نتانیاهو نخستوزیر رژیم صهیونیستی در این انتخابات محقق شد. او در جریان انتخابات هدایای ارزشمندی از دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دریافت کرد که باعث تقویت مواضع انتخاباتی وی شد و بر مشکلات ناشی از مفاسد اقتصادی و اخلاقی و احتمال محاکمه وی در دادگاه سرپوش گذاشته شد.
نتانیاهو با این حمله هوایی سعی کرد بر این نکته تأکید کند که سیاست تجاوزطلبانه و تلاش برای حمله به توان دفاعی ارتش سوریه را ادامه خواهد داد و از این روش که از حمایت گروههای تندرو صهیونیستی برخوردار است، دست نخواهد کشید.
در زمینه اهداف مورد نظر از تجاوز مذکور نیز میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اول: اولین هدف از این حملات را میتوان تلاش برای تأثیرگذاری بر روند تحولات به وجود آمده در حومه شمالی حماة میان ارتش سوریه و گروههای تروریستی معرفی کرد. گروههای تروریستی این منطقه ضربات شدیدی از ارتش سوریه متحمل شدند و موشک باران سنگین مواضع نظامی در مصیاف با هدف ایجاد تزلزل در عملیات ارتش سوریه ضد گروههای تروریستی و تلاش برای توقف برنامههای ارتش جهت ریشهکن کردن این گروهها در حومه شمالی حماه و استان ادلب صورت گرفته است.
رژیم صهیونیستی به این ترتیب تلاش دارد جنگ فرسایشی ضد دولت ملی سوریه را ادامه داده و ناامنی و بی ثباتی در این کشور را تشدید کند. این اتفاق نشان دهنده ارتباط قدرتمند رژیم صهیونیستی با گروههای تروریستی مستقر در منطقه است که در راستای برنامههای کاری اسرائیل فعالیت میکنند.
دوم: هدف دوم از این اقدام تکمیل روند جنگ اقتصادی و تحریمهای اقتصادی آمریکا ضد سوریه است که با هدف تسلیم کردن این کشور در برابر دیکتههای آمریکا صورت میگیرد. این در حالی است که دولت سوریه هر نوع سازش ضد مبانی ملی و قومی و استقلال در تصمیمگیری سیاسی سوریه را رد میکند.
سوم: افزایش فشار بر محور مقاومت از طریق ادامه تجاوزهای صهیونیستی ضد سوریه و تشدید محاصره و تحریمها ضد ایران و سوریه و مقاومت لبنان بخشی از طرح آمریکایی- صهیونیستی جهت به بنبست کشاندن پیروزیهای محور مقاومت در برابر پروژه آمریکایی صهیونیستی در منطقه است.
این در حالی است که محور مذکور برنامههای آمریکا برای ساقط کردن دولت ملیگرای سوریه و انزوای ایران و از بین بردن محور مقاومت در لبنان و سوریه را با شکست مواجه کرده و موضوع از بین بردن آرمان فلسطین را نیز متوقف کرده است.
به همین علت است که محور آمریکایی- صهیونیستی جنگ ضد سوریه را با ابزارهای مختلف دنبال میکند. چرا که سوریه و محور مقاومت مانع از سلطه طلبی یک جانبه آمریکا در این منطقه میشود.
موضوع دیگری که در رابطه با این حملات موشکی مطرح است، راهکارهای واکنش نشان دادن به این اقدامات جهت توقف اهداف این حملات است. قطعا رهبران محور مقاومت راهکارهای واکنش به تجاوز نظامی رژیم صهیونیستی به سوریه و جنگ اقتصادی آمریکا در این کشور را بررسی کرده و ابزارهای بازدارنده در برابر این اقدامات را به ویژه در شرایطی که محور مقاومت قدرت و امکانات نظامی و اقتصادی قابل توجهی برای مقابله با این تحولات دارد، دنبال می کنند.
این موضوع نیازمند طرحی هجومی است که باعث میشود طرفهای مختلف محور مقاومت از موضع دفاعی خارج شده و وارد فاز هجومی شوند و اقدام به مقابله به مثل و واکنش نشان دادن به هر تجاوز رژیم صهیونیستی یا آسیب زدن به منافع اقتصادی آمریکا در منطقه در صورت انجام این تجاوزات را در دستور کار خود قرار دهند.
مقاله سایت النشره در این رابطه به دو مورد از واکنشهای محور مقاومت به حملات نظامی و تجاوزهای سیاسی آمریکا و رژیم صهیونیستی اشاره کرده و مینویسد که پیش از این وقتی دشمن اسرائیلی فرودگاه تیفور را هدف حملات موشکی خود قرار داد، نیروهای محور مقاومت مواضع ارتش اسرائیل در جولان اشغالی را هدف موشکباران خود قرار دادند. این موضوع باعث درخواست کمک اسرائیل از روسیه شد تا این تنش مهار شود و آرامش در منطقه حکمفرما گردد. چرا که کابینه اسرائیل به دنبال ورود به درگیریهای گسترده نبود. این اتفاق نشان میدهد که رژیم صهیونیستی تنها زبان زور را متوجه میشود.
در زمینه واکنش به جنگ اقتصادی دشمن نیز وقتی آمریکا در اقدامی غیر قانونی نفتکشهای ایرانی را رهگیری کرده و مانع از عزیمت آنها به سمت سوریه شد، میتوان نفتکشهایی که به سمت کشورهای غربی میروند را از عزیمت به سمت این کشورها منع کرد. این موضوع باعث میشود آمریکا و دیگر کشورهای غربی نسبت به مانعتراشی در حرکت نفتکشهای ایرانی تجدید نظر کنند، چرا که گزینه جانشین این اقدام می تواند ورود به جنگی باشد که نتایج آن به نفع آمریکا نیست.
آمریکاییها به خوبی میدانند که بروز جنگ گسترده در منطقه پیامدهای خطرناکی برای آنها و رژیم صهیونیستی و سایر کشورهای غربی مصرف کننده نفت خواهد داشت. آنها میدانند که توقف عبور نفتکشها از تنگه هرمز باعث افزایش شدید قیمت نفت میشود و احتمالاً ارزش هر بشکه نفت به 250 دلار برسد. موضوعی که فراتر از تحمل کشورهای غربی است که در حال حاضر نیز از بحرانهای اقتصادی رنج میبرند.
همچنین واکنش احتمالی نسبت به محاصره و تحریمهای آمریکا نیز میتواند از طریق فعال سازی کانال های دوجانبه اقتصادی و تجاری میان ایران و عراق و سوریه شکل گیرد. در همین رابطه میتوان خط لوله انتقال نفت عراق به بندرگاه های سوریه دنبال شود که نیازمند اراده مستقل کشور عراق و رها شدن این کشور از دیکتههای آمریکا است.
در شرایط کنونی به نظر میرسد چنین ارادهای وجود دارد. این موضوع را میتوان در نتیجه توافقات اقتصادی و تجاری مهمی که در جریان سفر دکتر حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان به عراق صورت گرفت، مشاهده کرد. سفر عادل عبدالمهدی رئیس جمهور عراق به ایران و راهاندازی مسیر زمینی بین سوریه و عراق در منطقه البوکمال را نیز میتوان نشانههایی از این اراده بین کشورهای عضو محور مقاومت دانست.
انتهای پیام/