چرا آل سعود قادر به ایستادگی در برابر توهین‌های آمریکا نیست

چرا آل سعود قادر به ایستادگی در برابر توهین‌های آمریکا نیست

یک روزنامه منطقه‌ای به بررسی توهین‌های مکرر رئیس جمهور آمریکا ضد سران عربستان پرداخته و این نکته را تشریح می‌کند که چرا سران سعودی نمی‌توانند پاسخ این توهین‌ها را بدهند.

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، وفیق ابراهیم تحلیلگر مسائل راهبردی منطقه در مقاله‌ای در روزنامه البناء لبنان نوشت که احتمال تیره شدن روابط عربستان و آمریکا لااقل در ابعاد تئوریک وجود دارد، این موضوع بویژه بعد از توهین اخیر دونالد ترامپ رئیس جمهورآمریکا به سلمان بن عبدالعزیزپادشاه عربستان ومحمد بن سلمان ولیعهد وی تقویت شد.

ایالات متحده آمریکا بارها اموالی به ارزش میلیارها دلار از سعودی‌ها باج‌گیری کرده است و در عین حال از بیان مضمون مکالمات تلفنی‌اش با آنها در میان هزاران نفر از هوادارانش شرم نمی کند. 

وی در همین راستا گفته است: به پادشاه گفتم ما حمایتتان می‌کنیم و شما ضعیف هستید واگر حمایت ما نبود، شما نمی‌توانستید از کشورتان دفاع کنید. بنابراین باید از امروز به بعد باج بدهید. وی باج‌گیری از ریاض را در مرحله اول با 400 میلیارد دلار آغاز کرد.

ترامپ همچنین خاطر نشان کرد که تنها در یکی از مکالمات تلفنی‌اش با عربستان از ملک سلمان 500 میلیون دلار خواسته است. پیرو این سخن ترامپ از ملک سلمان وعده تخصیص مبالغ بیشتر را در بودجه سال آینده گرفته است.

نکته جالب‌تر این که سلمان به ترامپ گفته که روسای جمهور سابق آمریکا هرگز چنین کاری را با او انجام ندادند و ترامپ پاسخ داده: آنها احمق بودند. حمایت از عربستان هزینه دارد وباید این هزینه را عربستان پرداخت کند، چرا که ریاض چیزی جز ثروت ندارد.

این مذاکرات و نتایج آن نشانگر وجود واسطه دلالی وکلاهبرداری است که کاخ سفید ریاست آن را برعهده دارد. این رویکرد همراه با ضعف دیپلماتیک و سیاسی ومتمایز از تلاش آمریکایی‌ها برای به دست آوردن اموال به روش سنتی به واسطه شرکتها، پروژه‌ها و فروش سلاح و ارز خارجی است.

ایالات متحده آمریکا مناسبات زیادی با کشورهای وابسته به خود در نظام سیاسی جهان دارد. اما ترامپ غیر از آل سعود جرأت چنین کاری را در معاملاتش ندارد. در دنیا کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و کره جنوبی وجود دارند، آیا آنها با شیوه تهدید وتوهین با یکدیگر صحبت می کنند؟ منافع اقتصادی مشترک میان کشورها تنها بر اساس توازن است و آنها با وجود اینکه به دنبال تامین بیشتر منافع خود هستند، اما موسسات سیاسی یا سران کشورها را تحقیر نمی‌کنند.

حتی ارزیابی روابط مدیریتی آمریکا با کشورهای مخالف سیاست‌های آمریکا مثل سوریه و کره شمالی و یا کشورهایی که روابط تاریخی با آمریکا دارند،نشان می دهد که آنها چنین رویکرد تسلیم کردن و برده کشی را ندارند.

مثلا ایران انتقادات سیاسی خود به کاخ سفید را مطرح می‌کند و خواسته‌های آمریکا را نمی‌پذیرد وتسلیم تحریم‌ها و محاصره آن نمی‌شود پیام‌های تهاجمی ارسال می‌کند. این در حالی است که دو طرف سیگنال‌های متعددی را در زمینه بسیج نیروهای نظامی خود مخابره می‌کنند.

سوریه به نوبه خود مقاومتش را در برابر حملات آمریکا همچنان ادامه می‌دهد، تروریست‌های آمریکایی- خلیجی- اسرائیلی را ازبین میبرد و با سربلندی به مبارزه با اشغالگری آمریکایی وترکیه ای ادامه می‌دهد.

اما کره شمالی به عنوان یک کشور کوچک به آمریکایی‌ها آموخته است که چگونه یک کشور ضعیف می‌تواند امپراطوری آمریکا را در تحمیل کردن دیدگاه‌های خود تسلیم کند و آنها را به عقب براند.

علاوه بر این ترکیه که از زمان جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی با آمریکایی‌ها در ارتباط بوده است وعضو ناتو از زمان تاسیس این سازمان است و نقش دیوار آمریکا را در مقابل اتحاد جماهیر شوروی بر عهده داشته است. ترکیه امروز دستور آمریکا مبنی بر عدم خرید سلاح‌های روسی و خودداری از حضور در میادین سوریه وعراق را نمی پذیرد و به مخالفت با سیاست‌های واشنگتن و تعارض با پروژه های بزرگ آمریکا پرداخت.

این مقاله در این سوال را مطرح می‌کند که چه چیزی به ترامپ اجازه می‌دهد که اهانت‌های مکرر به آل سعود را توجیه کند و در عین حال خودش را در برابر رهبری کشورهای دیگر کنترل کند؟

ترامپ می‌داند که خلیج فارس در قرون وسطی ازراه قبیله‌ای اداره می‌شد. وی می‌داند معاملات اقتصادی در این منطقه قبل از ریاست جمهوری وی وعدم وجود کشورهای مدرن بوده است. بنابراین در این منطقه مافیاهای خانوادگی وجود دارد که پول حاصله از فروش نفت را در شرکتها و خرید سلاح و رسانه‌های غربی صرف می‌کنند.

بنا براین به نظر می‌رسد که ترامپ شناخت بیشتری نسبت به واقعیت‌های پادشاهی‌های منطقه داشته است، مبنی بر اینکه آنها کشورهایی با استراتژی ثابت وسیاست‌های متحرک نیستند.

دراین مناطق پادشاه یا امیر به توزیع بیت المال ویا عدم توزیع آن بنابر منافع شخصی خود می‌پردازد و این سیاست‌ها ارتباطی به بودجه و یا نیروهای سیاسی وابسته به پادشاهی ندارد.

دوم اینکه بیت المال در این کشورها برای پادشاه است و هرطور که دلش بخواهد آن را خرج می‌کند.

سوم اینکه مردم خلیج فارس شهروندان پادشاه هستند و ثروت‌های آنان متعلق به وی است. بنابراین آنها حق اعتراض یا انتقاد ندارند. آنها زندگی می‌کنند برای اینکه دستورات پادشاه را بشنوند و او را بدون هیچ سوال و همهمه‌ای اطاعت کنند واین چیزی است که ترامپ بیشتر از دیگران فهمیده بود و می‌دانست که ادامه این پادشاهی‌ها به حمایت آمریکا بستگی دارد.

اما عمیق‌ترین واقعیت این است که پادشاهی‌ها هیچ توانایی برای خروج از تعهدات خود به آمریکایی‌ها ندارند واین امر بلافاصله منجر به سقوط رژیم‌های آنان توسط شهروندان می‌شود که به دنبال فرصتی برای شورش علیه این زندان بزرگ هستند، می‌شود.

محمد بن سلمان می‌داند که نمی‌تواند ضد آمریکایی‌ها شورش کند، چرا که احتمال دارد آنها از گروه‌ دیگری در عربستان حمایت کرده و بلافاصله او را سرنگون کنند. او می‌داند که چاره‌ای غیر از تسلیم در برابر آمریکا و پرداخت پول به مستاجر احمق کاخ سفید ندارد.

انتهای پیام/

واژه های کاربردی مرتبط
واژه های کاربردی مرتبط
پربیننده‌ترین اخبار بین الملل
اخبار روز بین الملل
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon
طبیعت
پاکسان