گزارش تسنیم|مهاجران اوراسیایی و نفوذ روسیه در جمهوریهای سابق شوروی
کرملین در حال از دست دادن مهمترین عامل اعمال نفوذ و قدرت خود در جمهوریهای سابق شوروی و احیای ظاهر امپراتوری گونه خود است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، مهم ترین عامل نفوذ مسکو بر جمهوری های سابق شوروی، وابستگی اقتصادی بسیاری از این کشورها به بازار کار روسیه است. بر اساس نتایح تحقیقات موسسه پژوهشی گایدار مهاجرت نیروی کار از جمهوری های سابق شوروی به روسیه طی پنج سال گذشته کاهش یافته است و نیروی کار این کشورها مقاصد دیگری از جمله چین، قزاقستان و کشورهای عضو اتحادیه اروپا را مورد توجه قرار داده است.
این گزارش اشاره میکند که مسکو امید چندانی به بهبود این جریان ندارد؛ حتی اگر تحریم های غرب علیه این کشور پایان یابد و اقتصاد روسیه مجدداً شروع به رشد و توسعه بکند (1).
در نتیجه روسیه در حال از دست دادن مرکزیت اقتصادی خود برای همسایگانش است و این امر به نوبه خود از میزان نفوذ سیاسی مسکو بر این کشورها می کاهد.
اشغال کریمه و آغاز جنگ در دونباس توسط روسیه در سال 2014 نقطه عطفی تعیین کننده بود. تحریم های غرب علیه روسیه که پس از ماجرای کریمه اعمال شد باعث کاهش رشد اقتصادی این کشور و در نتیجه کاهش فرصت های شغلی برای مهاجران و نیز کاهش ارزش روبل شد. از این رو میزان دستمزد و درآمدی که یک مهاجر در روسیه می توانست بدست آورد، با کاهش ارزش روبرو شد.
در طی پنج سال گذشته، تعداد ماجران جدید که برای کار وارد روسیه شده اند در سطح 565 الی 600 هزار تفر ثابت مانده است. اما تعداد کارگران خارجی که روسیه را ترک کرده اند سالانه افزایش یافته است. این میزان از 308 هزار نفر در سال 2014 به 441 هزار نفر در سال 2018 افزایش یافته است. در نتیجه میزان خالص تعداد کارگران مهاجر در سال گذشته میلادی به کمترین میزان خود از سال 1991 تا به امروز رسیده است (2).
امروزه نیز همانند دهه گذشته میلادی، 86 درصد از کارگران خارجی از جمهوری های سابق شوروی به این کشور مهاجرت کرده اند. در دهه 90 میلادی بسیاری از این کارگران یا اصالتا روس بودند یا روس زبان بودند، اما این دو مولفه در سال های اخیر به شدت کاهش یافته است.
کارگران مهاجری که این روزها به روسیه می آیند به راحتی در جامعه این کشور ادغام نمی شوند و باعث شعله ور تر شدن گرایشات ضدمهاجرتی در میان روس ها که آنها را تهدیدی علیه رفاه اقتصادی خود می بینند می شوند.
اکثر کارگان مهاجر کشورهای مستقل مشترک المنافع از اوکراین و آسیای مرکزی هستند. با اقدامات روسیه در اوکراین و اشغال کریمه، تعداد کارگران مهاجر اوکراینی از سال 2015 تا 2018 به میزان 30 درصد کاهش یافته است و میزان اوکراینی هایی که در همین بازه از روسیه رفته اند 2.6 برابر افزایش یافته است.
طبیعتاً این روند در آینده ادامه خواهد داشت به ویژه آن که اوکراین هم اکنون دسترسی بدون ویزا به اتحادیه اروپا دارد و نیروی کار اوکراینی می تواند درآمد بسیار بالاتری در اروپا به نسبت روسیه داشته باشد.
مهاجرت از آسیای مرکزی نیز کاهش یافته است و کارگران این کشورها ترجیح میدهند جذب فرصت های شغلی ایجاد شده در چین و قزاقستان بشوند. چین و قزاقستان دارای اقتصادهای در حال رشد و نیز نرخ ارز پایداری هستند که عمدتا به این دلیل است که بر خلاف روسیه درگیری و تنشی با غرب ندارند و از این رو دچار تحریم های شدید نیستند.
این روندها تغییرات زیادی را در روسیه باعث شده است؛ تغییراتی با پیامدهای جمعیتی، اقتصادی و در نهایت سیاسی. بین سال های 1991 تا 2014، کارگران مهاجر مانع فروپاشی ساختار جمعیتی روسیه شده اند.
در حال حاضر و طی دو سال اخیر، تعداد این کارگران مهاجر برای جبران کاهش جمعیت بومی فدراسیون روسیه کافی نبوده است. مهم تر از همه، این کارگران مهاجر مانع از کاهش سریع جمعیت کار در روسیه بودند؛ رده سنی که حتی از میزان کل جمعیت روسیه شاهد کاهش بیشتری است.
با وجود آنکه مسکو همچنان متعهد به یک الگوی گسترده و نه متمرکز از رشد اقتصادی است، خروج کارگران مهاجران - بدلیل کاهش ارزش روبل به علت تحریم های غرب - باعث محدود شدن توسعه اقتصادی روسیه شده است.
اما مهمترین پیامد کاهش مهاجرت به روسیه را می توان در حوزه سیاسی دانست. مسکو مدتهاست از نیاز جمهوری های سابق شوروی (به استثنای جمهوری آذربایجان، قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان) برای کسب دستمزد بالاتر و انتقال این پول ها از سوی کارگران مهاجر به خانواده های خود سوء استفاده کرده است.
حتی تا همین اواخر مسکو به دلیل وجود کارگران مهاجر زیادی از جمهوری آذربایجان، قزاقستان و ازبکستان نفوذ سیاسی بالایی بر این کشورها داشت. به عنوان مثال در تاجیکستان تقریبا نیمی از تولید ناخالص داخلی از پول هایی است که کارگران تاجیک از روسیه برای خانواده های خود ارسال می کنند اما این سهم نیز همانند سایر کشورها در سال های اخیر کاهش یافته است.
این موارد سه نتیجه اصلی به دنبال داشته است. اولاً، نیاز روسیه به کارگران مهاجر برای بازار کار خود و نیز استفاده از این مورد به عنوان اهرم فشاری جهت اعمال قدرت بر جمهوری های سابق شوروی کاهش یافته و بعید است که بهبود پیدا کند.
اکثر کسانی که در گذشته به روسیه آمده اند، اکنون به دنبال بازار کار در کشورهای دیگر هستند و مهاجران جدید نیز به علت گرایشات ضدمهاجرتی روس ها و نیز کاهش ارزش روبل در حال خروج از روسیه هستند.
دوماً، تحریم های غرب علیه روسیه رشد اقتصادی این کشور را محدود کرده و ارزش روبل را پایین آورده است و از این رو نقشی کلیدی در این مساله ایفا می کند.
سوماً، با فروپاشی جذابیت بازار کار روسیه برای مهاجران، مسکو بسیاری از عناصر مورد نیاز برای یک مرکزیت سیاسی را از دست داده و این مساله رویای ولادیمیر پوتین برای بازسازی امپراتوری روسیه را تضعیف کرده است.
1. https://spektr.press/proschaj-nemytaya-em-pochemu-rekordnyj-spad-trudovoj-migracii-v-rossiyu-podryvaet-ee-vozmozhnosti-imperskogo-revansha-em/
2. https://www.ranepa.ru/images/News/2019-04/2019_6-89_April.pdf
انتهای پیام /