روایت تسنیم از سنت نقالی در اصفهان؛ نقالانی که از حماسههای فراموششده برای مردم میگویند
در گذشته رسم بر این بود که نقالان در میادین شهر با لباسهای سفید و ریشهای بلند همراه با چوبدستیهای قهوهایرنگ مردم را فرامیخواندند و برایشان از آیینها و حماسهها میگفتند اما امروز هنر نقالی کمی متفاوتتر از قبل بهنمایش گذاشته میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، آیینها و مراسمهایی که برگزار میشوند برگرفته از رخدادها و وقایع تاریخ ساز هر ملتی است که با نمایش، آن را زنده نگه میدارند و نقالی از دیرباز جزء این هنرها بوده و در نزد ایرانیان از ارزش والایی برخوردار است.
در گذشته رسم بر این بود که نقالان در میادین شهر با لباسهای سفید و ریشهای بلند همراه با چوب دستیهای قهوهای رنگ، مردم را فرامیخواندند و برایشان از حماسهها میگفتند.
اما امروز این هنر آیینی و مردمی از دل کوچهها خارج شده و جای خود را به صحنههای نمایش داده است و مرشدان، همان پیرمردهایی که با موی سپید اجرا میکردند به جوانهایی اهل فن و خوش ذوق تبدیل شدهاند.
مرشد قاسم هاشمی، جوان 38 سالهای است که از دوران کودکی همراه با پدر خود وارد عرصه قرآنی و دینی شده و به مرور زمان از شاهنامه خوانی به معراج خوانی پیامبر(ص) رسیده است.
او که این روزها با تخلص مرشد زرین کلاه میشناسندش نقطه آغاز فعالیت خود را در زورخانه بنا گذاشته و از ساختارکشنیهای نابجای نقالان امروزی گله مند است.
با ما در گفتوگوی تسنیم با مرشد هاشمی همراه باشید.
تسنیم:ابتدای کار شما به چه زمانی برمیگردد؟
هاشمی:من از 8 سالگی به وسیله پدرم با فضای شاهنامه خوانی آشنا شدم و از همان سنین کودکی به شاهنامه خوانی میپرداختم و بعدها همراه پدرم به مداحی روی آوردم.
پدر و پدربزرگ من از قدیم الایام در فضای شاهنامه خوانی و مداحی بسیار فعال بودند اما نقالی نمیکردند و من هم در همین مسیر قدم گذاشتم.
از همان ابتدای فعالیتم همراه با پدرم نزد استاد مرشد مرتضی اشتری اصفهانی که شاعر و مداح بودند جلسه میرفتیم و آموزشهای لازم را کسب میکردیم.
پس از طی کردن دوران آموزشی نزد استاد اشتری، به سراغ ورزشهای باستانی رفتم و نزد مرحوم مرشد علی پورزنگنه و سید کمال عطایی شاگردی کردم و ضرب زورخانه را یاد گرفتم.
جمع همه این فعالیتها سبب شد که در نهایت من سر از پردهخوانی و نقالی در بیاورم و با استناد به متن شاهنامه به شاهنامه خوانی و با استفاده از پرده روی موضوع کربلا پرده خوانی و نقالی کنم.
تاکنون داستانهای بسیاری را نقالی کردم و برای دومین بار در اصفهان داستان معراج پیامبر(ص) را نقالی کردم که استقبال خوبی هم از آن شد همچنین به مناسبتهای مختلف داستانهای ملی و مذهبی متفاوتی را کار کردهام.
از سال 74 وارد زورخانه شدم و ضرب را دست گرفتم و حدود 7 سالی است که وارد فضای موسیقی مقامی شده و تنبور کرد را تمرین میکنم.
تجوید و لحن قرآن را هم نزد مرحوم استاد عبدالحسین امامی دوره گذراندم و تا امروز ادامه دادهام.
تسنیم:آیا بلد بودن ضرب و فرا گرفتن فعالیتهای زورخانهای برای هر مرشدی که قصد فعالیت دارد، الزامی است؟
هاشمی:خیر اینگونه نیست که هر مرشدی ضرب را بلد باشد بلکه کسی میتواند ضرب را خوب کار کند که در اصل ورزش باستانی و زورخانهای را یاد گرفته باشد و به خوبی آن را انجام دهد.
تسنیم: پس میتوان گفت مرشد باید خودش هم ورزشکار باشد...؟
هاشمی: مرشد زورخانه بله، قطعاً باید از مکان و فضایی که در آنجا فعالیت میکند سررشته داشته باشد اما فعالیت حیطه مرشدها با یکدیگر متفاوت است و در چند مقطع لفظ مرشد بر یک فرد بار میشود.
تسنیم:درباره مقاطع رسیدن به مقام مرشدی توضیح دهید؟
هاشمی: سر دم زورخانه یکی از مقامهایی است که به دارنده آن مرشد میگویند که باید خود شخص ورزش زورخانهای بلد باشد چون ضرب زورخانه و موسیقی زورخانه روی نت نیست و براساس حرکات ورزشی است برای همین مرشد باید حرکات ورزشی را بشناسد تا بتواند ضرب آن را انجام دهد.
دسته بعدی مرشدی است که در زمینه مداحی فعالیت میکند و مداحی که در بیانش ارشاد وجود داشته باشد و فقط به شعرخوانی و مدیحه خوانی بسنده نکند به این مقام میرسد.
افرادی مانند مرحوم مرشد اصغر سعیدمنش معروف به اصفر شیشهبر، مرحوم مرشد حسین پنجهپور، مرشد مرتضی اشتری، مرشد کرمعلی دوامی از جمله مداحانی بودند که به آنها مرشد میگفتند چون در بیانشان ارشاد وجود داشت.
زمانی که این افراد یک قصیده را میخواندند در بیانشان جنبه ارشادی پررنگ بود برای مثال مرحوم سعیدمنش اکثر کارهایش را به صورت منظوم و داستانی بیان میکرد و در کار خود صاحب سبک و ابتکار بودند.
برخی هم در تعزیه خوانی به مقام مرشدی میرسند مانند مرشد اصغر نجفی که تعدادشان بسیار اندک است.
تسنیم:پس معنای لغوی کلمه ارشاد هم مهم است که بتوان آن را بر فرد منصوب کرد؟ به طور کلی کسی که میخواهد به مقام مرشدی برسد باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
هاشمی:بله، کسی که ارشاد میکند و در بیان این مورد را در نظر دارد، مرشد گویند.
باید به مرور زمان فرد ویژگیهای لازم برای مرشدی در هر زمینه را از خود نشان دهد مثلا در زورخانه کسی که میخواهد مرشد شود باید به سردمداری برسد و برای این مهم باید بتواند از ابتدا تا انتهای ورزش را مدیریت و هدایت کند.
باید صدای نیکی داشته باشد و بتواند با حرکات هر ورزشکار ضرب بگیرد و زورخانهداران و پیشکسوتان آن فرد را شناسایی میکند و حکم مرشدی میدهند.
تسنیم: در زمینه نقالی و پرده خوانی هم به فردی که اشعار را روایت میکند، مرشد میگویند؛ آیا این مرشد هم باید ویژگیهای خاصی داشته باشد؟
هاشمی: در بین نقالان به کسی مرشد میگویند که بیانش دارای ارشاد باشد و چیدمان و اصول نقالی را کامل رعایت کرده باشد.
امروزه وجود دارند افرادی که متاسفانه فقط شاهنامه را دکلمه میکنند اما خود را نقال مینامند و میگویند شاهنامهخوان هستند درصورتی که اشتباه است و شاهنامهخوانی یعنی خوانش شاهنامه با مقام بختیاری.
آواهای مقامی مثل خراسانی و بختیاری دارای مقام هستند، اگر شاهنامه را روی دستگاهها و ردیفها بخوانی اصولا شاهنامه خوانی اصیل نیست اما اشکالی هم ندارد ولی شاهنامه خوانی آیینی یعنی خوانش مقامی.
در موسیقی ایران یک ردیف دستگاه و یک ردیف مقام وجود دارد و اگر قصد استفاده از موسیقی در شاهنامه خوانی را داشته باشیم باید روی ردیف مقام از آن استفاده کنیم.
نقالی هم اجرای خاص روی شاهنامه یا منظومههای دیگر است که همین ویژگی را دارند.
تسنیم: در شاهنامه خوانی از چه مقامی استفاده میشود؟ در اصفهان هم سبک مخصوصی وجود دارد؟
هاشمی: هر منطقهای از اقوام ایران برای خودشان مقام دارند برای مثال قشقایی، خسرو، صمصام، گراییلی و غیره در خوانش شاهنامه استفاده میشود.
در مکتب اصفهان مقام خاصی وجود ندارد و با ضرب زورخانه که به حماسه زورخانهای یا همایون معروف است، شاهنامهخوانی میکنند اما بختیاریهایی که در این استان هستند به مقام بختیاری میخوانند.
اولویت اشعار با اشعار حماسی است و مناقب خوانیهم دنباله همین حماسی خوانی است.
تسنیم: از ورود جوانان به این هنر بگویید؟ آیا توانستهاند آنچه که اصل شاهنامه خوانی است رعایت کنند؟
هاشمی: متاسفانه امروزه افرادی که وارد این کار میشوند به جای مرشدی و حماسی خوانی، نوحه خوانی میکنند که با ضرب زورخانهای که ضمیمه کار است همخوانی ندارد.
نباید همه مطلبی که خوانده میشود شعری یکسان داشته باشد و هر بخش از روایت داستان معروف و مخصوص به خود دارد.
تسنیم: فضای پرورش مرشدی امروز جامعه چگونه است؟
هاشمی: زورخانه یکی از فضاهای مطلوب پرورش مرشد است که از آن استفاده میشود و امروزه تحت عنوان «ضرب نوین» از آن استفاده میکنند که ما چندان قبول نداریم.
ارزش یک کار کهن به قدمت آن است و ارزش کار باستانی باید حفظ شود، ساختارشکنی و بروز بودن خوب است اما نباید چارچوبها را خراب کرد و آیینها را نادیده گرفت.
عدهای از تئاتر و نمایش به این عرصه ورود پیدا کردهاند که خوب است اما نباید کاری کنند که ساختارها شکسته شود. نقالی و پردهخوانی در اصل سخنوری است و اینها نمایش بازی میکنند و اسم آن را نقالی میگذارند که چنین نیست.
تسنیم: مرشد بودن و مرشد شدن به اخلاق نیکوست یا کسب تخصص در این زمینه؟
هاشمی:هر دوی این موارد باید در کنار هم باشند؛ اگر برای یک مرشد اخلاق در کار نباشد نمیتواند از بیان ارشادی استفاده کند و تاثیرگذار باشد.
یک هنرمند ممکن است در حرفه خود بسیار قدر باشد و به مقام مرشدی در لفظ هم برسد اما اخلاق نداشته باشد، در این حالت شاید در مدتی مردم او را بپذیرند اما پس از مدتی که گذشت جایگاه مرشدی خود را از دست میدهد.
من مرشد بودن را رسالتی بر گردن خود میدانم و مانند بودن در لباس روحانیت احساس وظیفه میکنم همانطور که در گذشته مردم معتقد بودند که هرکسی میخواهد به عنوان مرشد نقالی کند باید به درجه اجتهاد رسیده باشد و هرچه علم او بالاتر باشد، مقام بالاتری دارد.
تسنیم: مرشدهایی که نقالی میکنند باید پوشش مخصوصی داشته باشند؟
هاشمی:لباس نقالان قدیم مشخص بوده که به آن لباس تصوف میگویند و شباهتی به لباس دراویش دارد برای همین من به صورت نمادین این لباسها پوشیده میشود که نشان دهیم در گذشته به چه شکل بوده اما این لباس با لباس اصلی دراویش و صوفیان متفاوت است.
انتهای پیام/ش