نهجالبلاغه| تنها به توشهاى که از پیش فرستادى خشنود باش
امیرالمؤمنین(ع) در روایتی فرمود تنها به توشهاى که از پیش فرستادى خشنود باش و بر آنچه به جاى مىگذارى حسرت خور و همّت و تلاش خود را براى پس از مرگ قرار بده.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، معمولاً نوع نگرش انسانها نسبت به زندگی مبتنی بر نگاهی مادی و یا دنیاگرایانه است؛ در چنین حالتی افراد جامعه تمام تلاش خود را در راه رسیدن به موقعیتهای دنیایی صرف میکنند و نسبت به مسئله مرگ و آخرت غافل میشوند. این نوع چالش با ظهور تفکر مدرنیسم در سدهای موسوم به عصر جدید قوت گرفت. مدرنیته از سده 15 میلادی از اروپا آغاز و به تدریج بر تمام جوامع سایه انداخت.
مؤلفه بنیادی فلسفه مدرنیسم را انسانباوری(اُمانیسم) در مقابل خداباوری معرفی کردهاند که زمینه مکاتب الحادی همچون ماتریالیسم (مادیگرایی) را فراهم کرد. ماتریالیستها وجود ماورای ماده یعنی امور معنوی را انکار میکنند و همه هستی را در انحصار ماده میانگارند. چالش عدم کارآمدی دین و آموزههای آن در پیشرفتهای صنعتی و رشد علمی دنیا مهمترین گزاره آن دوران بود؛ به این معنا که مذهب توانایی پاسخگویی به پیشرفت جوامع را ندارد لذا آن را افیون ملتها معرفی و به این ترتیب زمینه را برای جدایی مردم از تفکرات معنوی فراهم کردند و لذتهای زودگذر دنیوی را جایگزین آنها کردند. اصالتبخشی به دنیا و به دنبال آن القای حس شهرتطلبی، پیشرفتهای بیضابطه مادی، تأکید بر آزادیهای فردی، برابری جنسیتی برای ورود بیضابطه زنان در عرصه اجتماعی، دستاوردهای این تفکر است که اکنون در تمام جوامع دیده میشود.
این تفکر برعکسِ آن چیزی است که آموزههای دین به ملتها عرضه داشتهاند. بر اساس این آموزهها، دنیا پلی به سوی آخرت و ابزاری برای دستیابی به کمالات معنوی است. در این دیدگاه اصالت با دنیا و لذتهای زودگذر آن نیست بلکه هدف اصلی دستیابی به سعادت اخروی و فضایل معرفتی و اخلاقی است. به عنوان نمونه امیرالمؤمنین(ع) در روایتی به انسانها نسبت به پرهیز از لذتهای دنیوی به عنوان آرمان یک فرد عاقل هشدار داده و میفرمایند:
همانا انسان از به دست آوردن چیزى خشنود مىشود که هرگز آن را از دست نخواهد داد و براى چیزى اندوهناک است که هرگز به دست نخواهد آورد؛ پس بهترین چیز نزد تو در دنیا، رسیدن به لذّتها، یا انتقام گرفتن نباشد بلکه هدف تو خاموش کردن باطل، یا زنده کردن حق باشد. تنها به توشهاى که از پیش فرستادى خشنود باش و بر آنچه به جاى مىگذارى حسرت خور و همّت و تلاش خود را براى پس از مرگ قرار ده»
أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ [الْعَبْدَ] الْمَرْءَ لَیَفْرَحُ بِالشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیَفُوتَهُ وَ یَحْزَنُ عَلَى الشَّیْءِ الَّذِی لَمْ یَکُنْ لِیُصِیبَهُ فَلَا یَکُنْ أَفْضَلَ مَا نِلْتَ فِی نَفْسِکَ مِنْ دُنْیَاکَ بُلُوغُ لَذَّةٍ أَوْ شِفَاءُ غَیْظٍ وَ لَکِنْ إِطْفَاءُ بَاطِلٍ [وَ] أَوْ إِحْیَاءُ حَقٍ- وَ لْیَکُنْ سُرُورُکَ بِمَا قَدَّمْتَ وَ أَسَفُکَ عَلَى مَا خَلَّفْتَ وَ هَمُّکَ فِیمَا بَعْدَ الْمَوْتِ (نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 378 ـ نامه22)
بر این اساس مواهب مادى چه اختیارى و چه غیر اختیارى از آن جهت نسبت به امور اخروی کمارزشند که به سرعت رو به فنا مىروند و حتى در زمان وجودشان قابل اعتماد نیستند و دائماً در معرض آفتها و آسیبها قرار دارند و محرومیّتهاى مادى نیز زودگذر و پایان پذیر است; آنچه همیشه باقى مىماند، مواهب اخروى است و آنچه براى از دست رفتنش باید تأسف خورد، همین مواهب جاودانى است.
از این رو خداوند در آیات متعددی از قرآن دنیا را از یک منظر ابزار لعب و لهو دانسته و آخرت را به عنوان آرمان یک انسان مؤمن معرفی میکند؛ به عنوان نمونه در آیه32 انعام میفرماید: «وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَیْرٌ لِلَّذینَ یَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُون؛ و زندگى دنیا [ بدون ایمان و عمل صالح ] بازى و سرگرمى است ، و یقیناً سراى آخرت براى آنان که همواره پرهیزکارى مىکنند بهتر است . آیا نمىاندیشید؟» یا در آیه64 سوره عنکبوت میفرماید: «وَ ما هذِهِ الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوانُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُون؛ و این زندگى دنیا جز سرگرمى و بازى نیست و بىتردید سراى آخرت، همان زندگى [ واقعى و ابدى ] است ؛ اگر اینان معرفت داشتند [ دنیا را به قیمت از دست دادن آخرت برنمىگزیدند]».
انتهایپیام/