یک ناشر ترک رایت کتاب «دختر شینا» را خریداری کرد
مدیر آژانس ادبی پل از فروش رایت «دختر شینا» به انتشارات «ینی انسان» در ترکیه خبر داد.
مجید جعفری اقدم مدیر آژانس ادبی پل از امضای قرارداد فروش رایت کتاب «دختر شینا» نوشته بهناز ضرابیزاده به انتشارات «ینی انسان» در ترکیه خبر داد و گفت: این انتشارات در صورت دریافت گرنت اقدام به انتشار کتاب خواهد کرد، بنابراین درخواست گرنت کتاب را به شورای گرنت ارائه دادهایم.
دختر شینا که روایت زندگی همسر شهید ستار ابراهیمی هژیر از شهدای استان همدان است، از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است، این کتاب تاکنون به زبانهای روسی، عربی و ترکی آذری ترجمه شده است.
بهناز ضرابیزاده در اولین تجربه از خاطرهنویسی به سراغ زندگی یکی از همسران شهید استان همدان، شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر رفته است. «دختر شینا» حاصل گفتوگوی چند ماهه نویسنده با قدمخیر محمدی کنعان، راوی «دختر شینا» است که از دوران کودکی راوی در روستای قایش شهرستان رزن آغاز میشود تا به ازدواج او با صمد یا همان حاج ستار ابراهیمی هژیر و بعد جنگ ادامه مییابد. نقطه ثقل و محوری کتاب همانند بسیاری دیگر از خاطرات دفاع مقدس، جنگ و وقایع رخ داده از آن است، اما با وجود این، هر لحظه از لحظات و ایام دختر شینا آن قدر جذاب و خواندنی است که نمیتوان از آنها گذشت. نویسنده توانسته با استفاده از خاطرات قدمخیر، فضاسازی و شخصیتپردازی کند؛ به طوری که مخاطب با خواندن اثر با شخصیتها همراه میشود، با شادیهای آنها شاد و با اندوه آنها غمگین میشود. کتاب بر خلاف تصور اولیه که شاید از حجم اثر برداشت خواهد شد، دور تندی ندارد و خاطرات به جا انتخاب و ذکر شده است. از این جهت مخاطب وقتی کتاب را به دست میگیرد، به نویسنده اطمینان میکند که تمام آنچه را که باید سر حوصله یاد میکند.
اما نکتهای که «دختر شینا» را از دیگر کتابها تا حدودی متمایز میکند، روایت جنگ از دید یک همسر و بعد یک مادر است که به همراه پنج فرزند قد و نیم قد خود به تنهایی بار سنگین جنگ را به دوش میکشد و درست در زمانی که به همسرش احتیاج دارد، از او میگذرد. بارها از ایثار همسران شهید یاد شده، اما مطلب اینجاست که در بسیاری از مواقع تنها به ذکر این ایثار و یا شرایط اکتفا شده و به جزئیات پرداخته نشده است. از این نظر «دختر شینا» موقعیت را به خوبی به تصویر میکشد؛ او ابتدا به سراغ مصائب و مشکلات زندگی یک زن تنها با پنج فرزند میرود، فضاسازی میکند، از علاقه زن به همسرش میگوید و بعد با نشان دادن یک دو راهی بین رفتن و ماندن، این ایثار را به تصویر میکشد.
روایتی زنانه از یک جنگ مردانه و گاه نامردانه، لحظاتی را میسازد که شاید بسیاری از زنان این کشور آن را بارها و بارها با پوست و گوشت و استخوان خود درک کردهاند. هرچند پیشتر نیز خاطراتی از این جنس منتشر شده بود، کتابهایی مانند «دا» و «من زندهام» که شاخصترین نوع در این حوزهاند، اما شاید بتوان بخشی از توفیق این کتابها را در منحصر به فرد بودن وقایع ذکر شده در این کتابها دانست؛ به عبارت دیگر بخشی از جذابیت «دا»، جدای از هنر نویسنده در پروراندن خاطرات، تجربیات خود سیده زهرا حسینی است که مثلاً در قبرستان حضور دارد، شهدا را به خاک میسپارد و... و یا تجربه معصومه آباد در اسارت که خاص او بوده، اما ما در «دختر شینا» با چنین مسئلهای مواجه نیستیم.
خاطرات راوی، خاطرات تکرارنشدنی در جنگ نیست، خاطراتی است که کم یا زیاد بسیاری از زنانی که در آن دوران از همسرانشنان گذشتند، با آن مواجه بودند و لحظاتش را کم و بیش درک کردهاند؛ آنچه «دختر شینا» را خواندنی میکند، موقعیتها و حوادث ذکر شده نیست. به عبارت دیگر این کتاب حادثهمحور نیست؛ برخلاف آنچه که باید از یک اثر در ژانر دفاع مقدس انتظار داشت. کتاب یک عاشقانه آرام است از زبان یکی از همسران شهید. از این جهت میتوان بیشتر به هنر نویسنده در پروراندن و جان دادن به خاطرات پی برد. به نظر نگارنده، ضرابیزاده توانسته با قلمی روان و با در نظر گرفتن جنس خاطرات، روایتی خواندنی از خاطرات روزانه یک بانو ارائه دهد.
انتهای پیام/