یادداشت اختصاصی| تاسیس حزب جدید از سوی عبدالله گل و داوداوغلو؛ مساله روز سیاست ترکیه
اتفاقات و تحولاتی که در سال ۲۰۰۰ میلادی در حزب فضیلت اربکان روی داد و منجر به آن شد که شاگردان متجددی هم چون اردوغان و دیگران از اربکان جدا شوند٬ پس از ۱۹ سال در حزب عدالت و توسعه تکرار میشود.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم٬ شواهد نشان میدهد که معادلات و موازنه قدرت سیاسی در ترکیه در حال تغییر است و بسیاری از معادلات سیاسی ترکیه در حال به روز شدن و ورود به یک مقطع جدید است. میتوان انتظار داشت که چهارچوب ها و شکلبندیهای جدیدی در سیاست داخلی ترکیه صورت بگیرد. شاید بتوان گفت که ترکیه در حال تکرار یک دوران تاریخی سیاسی است که نظیر آن را در سالهای 1997 تا 2002 میلادی تجربه کرده بودیم. تحولات سیاسی بعد از سال 2016 میلادی در ترکیه فضایی به وجود آورده که میتوان آن را با مقطع سیاسی حساس 1997 تا 2002 یعنی دوران نجم الدین اربکان تا پیش از تاریخ تاسیس حزب عدالت و توسعه مقایسه کرد.
نجم الدین اربکان نخست وزیر اسلامگرای ترکیه با یک کودتای بیسر و صدا و پستمدرن کنار نهاده شد و حکومت ائتلافی متشکل از چند حزب٬ نتوانست دوام بیاورد و قابلیت آن را نداشت که ترکیه را اداره کند. به همین خاطر در حوزههای مهم و حساسی همچون حقوق بشر٬ عدالت٬ آموزش و معاش مردم مشکلات جدی به وجود آمد و ترکیه با یکی از سختترین و تلخترین بحرانهای اقتصادی تاریخ معاصر خود روبرو شد و شرایط به گونهای شد که در سال 2000 تا 2001 میلادی مردم ترکیه فقر و گرانی را به شدت تجربه کردند و تنها در یک شب 40 درصد از میزان ارزش پول ملی ترکیه کاسته شده و به عبارتی روشن٬ ترکیه 40 درصد فقیرتر شد.
در دورانی که ترکیه با بحرانهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی روبرو شده بود و جمعی از شاگردان نجم الدین اربکان حزب جدیدی به نام فضیلت تاسیس کرده بودند٬ شخصیتهایی همچون رجب طیب اردوغان٬ عبدالله گل، بلنت آرنج و عبداللطیف شنر به عنوان جناح متجدد و نوگرا در حزب فضیلت٬ راه خود را از دیگران جدا کردن.
شاگردان متجدد اربکان بر این باور بودند که نجمالدین اربکان در تصمیمات و اقدامات سیاسی حساس و مهم٬ با کسی مشورت نمیکند و حزب به صورت یک نفره اداره میشود. آنها همچنین معتقد بودند که گرایش اسلامگرایانه مطلق در حزب فضیلت و دیگر احزابی که اربکان تأسیس کرده بود٬ موجب آن شده که غربگرایان اجازه ندهند این احزاب اسلامگرا به قدرت برسند. به عبارت دیگر آنها معتقد بودند که لیبرال بودن و فاصله گرفتن از گفتمانهای اسلامی میتواند منجر به آن شود که حتی یک حزب اسلامگرا نیز در ترکیه صاحب قدرت شود. این یکی از اصلیترین اندیشههای جناح متجدد در حزب فضیلت بود که همچنان که در سطور پیشین نیز بدان اشاره شد٬ افرادی همچون گل٬ اردوغان آرنچ و دیگران٬ سردمدار چنین تفکر سیاسی خاصی بودند. این گروه در کنگره سال 1999 به جای آن که از رجایی کوتان از شاگردان مورد اعتماد و مورد حمایت اربکان حمایت کنند٬ بر روی عبدالله گل حساب ویژه باز کردند اما در انتخابات داخل کنگره٬ عبدالله گل نتوانست رجایی کوتان را شکست دهد. اما در سال 2000 میلادی اتفاق دیگری روی داد که بر سرنوشت تمام آن سیاستمداران به شکل جدی و حیاتی تاثیر گذاشت. مساله این بود که دادگاه قانون اساسی دیوانعالی کشور و همچنین سر دادستان دادگاه جمهوری به اتفاق آرا تصمیم گرفتند حزب فضیلت را تعطیل کنند و فعالیت این حزب را ممنوع اعلام کردند.
بعد از تعطیل شدن حزب فضیلت٬ شاگردان نوگرای اربکان همچون اردوغان و گل در کنار هم گرد آمده و حزب عدالت و توسعه را تأسیس کردند اما شاگردان قدیمی اربکان که به خط فکری او و رجایی کوتان نزدیک بودند٬ حزب اسلامگرای سعادت را تاسیس کردند. به این ترتیب اتفاقات سیاسی در خلال سالهای 1997 تا 2002 میلادی موجب آن شد که تحولات سیاسی مهمی در سالیان اخیر در ترکیه روی دهد. حزب عدالت و توسعه در سال 2002 میلادی توانست با یک پیروزی قاطع به تنهایی دولت را تشکیل دهد و در جبهه مخالفین نیز تنها حزب جمهوری خلق بود که توانست به پارلمان راه پیدا کند و دیگر احزاب به خاطر کسب آرای ضعیف و ناتوانی در عبور از حد نصاب 10 درصد آرا٬ در خارج از مجلس ماندند و به این ترتیب دوران اقتدار 17 ساله حزب عدالت و توسعه آغاز شد.
دوران تغییر و تحول
با آن که حزب عدالت و توسعه از ریشه اسلام گرایی و از جامعه محافظه کاران بود اما در منش سیاسی جدید خود از خط لیبرال دموکرات تبعیت کرد. عدالت و توسعه در سالیان 2002 تا 2010 میلادی مسایلی همچون عضویت در اتحادیه اروپا٬ شراکت استراتژیک با آمریکا و هماهنگی و انسجام با غرب را در دستور کار قرار داد و در چارچوب سیاستهای منطقهای نیز تا پیش از رویداد مهم بهار عربی٬ ترکیه با تمام کشورهای همسایه در رفاقت و ارتباط کامل بود و این سیاست را به عنوان سیاست تنش صفر نام نهاده بود. اما پس از رویداد کشتی ماوی مارمارا و مسائل مرتبط با بهار عربی٬ شاهد آن بودیم که حکومت برآمده از حزب عدالت و توسعه در ترکیه به جای تبعیت کامل از خط سیاسی لیبرال دموکرات٬ رفتهرفته به خط اسلامی بازگشت و با استفاده از گفتمان اسلامی تلاش کرد اهداف سیاسی خود را تا حدودی تغییر دهد و شاهد آن بودیم که در تلویزیون رسمی دولتی ترکیه به نام تی.آر.تی٬ طی چندین سریال در مورد امپراتوری عثمانی ساخته شد و در تداوم تحولات سیاسی پس از کودتای نافرجام سال 2016 میلادی نیز به جایی رسیدیم که حزب عدالت و توسعه با حزب حرکت ملی ائتلاف جمهور را تشکیل داد. به عبارتی روشن٬ اردوغان و یاران او با گفتمان تجدد خواهی مسیر خود را از حزب رفاه و سعادت جدا کرده و حزب عدالت و توسعه را تأسیس کردند٬ سپس بر اساس خط سیاسی لیبرال دموکرات پیش رفتند٬ بعدها و در جریان ماوی مارمارا و بهار عربی به خط اسلامی بازگشتند و پس از ائتلاف حزب عدالت و توسعه و حزب حرکت ملی و در جریان ائتلافی که تاکنون سه سال از آن سپری شده است٬ شاهد آن هستیم که یک بار دیگر حزب عدالت و توسعه در خط سیاسی خود دچار تغییر شده و حالا به سمت ملی گرایی قدم برداشته است. خود هواداران حزب عدالت و توسعه نیز تا حدی تحت تأثیر آرمانها و گفتمانهای ملیگرایانه ترکی قرار گرفتهاند. اما این ائتلاف در انتخابات شهرداریهای ترکیه به ضرر اردوغان تمام شد. اگرچه ائتلاف بین حزب عدالت و توسعه و دولت باغچلی به نفع حزب حرکت ملی تمام شد اما نتایج انتخابات اخیر نشان میدهد که بخش مهمی از هوادارانی اسلامگرا و محافظهکار حزب عدالت و توسعه به خاطر ائتلاف با ملی گرایان٬ حاضر نشدند به نامزدهای آکپارتی رای بدهند.
اتاق فکر حزب عدالت و توسعه و مغزهای اصلی موسس این حزب که در سال 2002 تا 2014میلادی اردوغان را همراهی کردند٬ در حوزههای اقتصادی٬ سیاست خارجی و سیاست داخلی انتقاداتی به اردوغان داشتند. آنها رفته رفته از حزب فاصله گرفته و آزرده خاطر شدند. در هفتههای اخیر نیز شاهد آن بودیم که عبدالله گل٬ احمد داوداغلو و چندین چهره دیگر سابق حزب عدالت و توسعه٬ رنجیدگی و انتقادات خود را بر زبان آوردهاند و در برخی از رسانهها و شبکههای فضای مجازی٬ آشکارا علیه اردوغان و سیاستهای حزب٬ لب به انتقاد گشودهاند. ما شاهد این هستیم که آن اتفاقات و تحولاتی که در سال 2000 میلادی در حزب فضیلت اربکان روی داد و منجر به آن شد که شاگردان متجددی هم چون اردوغان و دیگران از اربکان جدا شوند٬ پس از 19 سال در حزب عدالت و توسعه تکرار میشود و حالا گروهی میخواهند به عنوان تجدد خواهان و نوگرایان متفاوت٬ از حزب عدالت و توسعه جدا شوند مسیر خود را به شکلی دیگر ادامه دهند.
احتمال تاسیس حزب جدید
افرادی همچون عبدالله گل رئیس جمهور سابق ترکیه و از موسسین حزب عدالت و توسعه و همچنین معاون سابق اردوغان در حوزه اقتصادی یعنی علی باباجان که هم به عنوان وزیر امور خارجه و هم به عنوان وزیر اقتصاد فعالیت کرده٬ از اصلیترین افرادی هستند که قصد دارند حزب جدید تاسیس کنند. البته گل و باباجان تنها نیستند و چهرههای مهم دیگری نیز با آنها همراه شدهاند. یکی از آنها هاشم کلچ٬ قاضی باسابقه و مهمی است که پیشتر به عنوان ریاست دادگاه قانون اساسی (دیوانعالی کشور) صاحب یکی از مهمترین مقامات قضایی ترکیه بوده است . فرد دیگر٬ مصطفی باش است که سابقه معاونت اربکان را کارنامه خود دارد و در سال 2002 تا 2007 میلادی به عنوان نماینده آکپارتی در مجلس حضور داشته و حالا با عبدالله گل و علی بابا جان همراه شده است .
مدتی است که در مورد تأسیس حزب جدید رئیس جمهور سابق سخن به میان آمده است و یکی از نمایندگان نزدیک به عبدالله گل به من اطلاع داده است که رهبر این حزب جدید٬ نه خود عبدالله گل٬ بلکه علی بابا جان خواهد بود و نهایتا تا 4 ماه دیگر این حزب به شکل رسمی اعلام موجودیت خواهد کرد. اصلیترین خط سیاسی حزب جدید نیز بر مبنای همان اهداف و آرمانهای قدیمی حزب عدالت و توسعه و بر مبنای خط لیبرال دموکراسی خواهد بود.
داوداوغلو هم حزب جدید تاسیس میکند؟
احمد داوداوغلو سیاستمداری است که به خواست اردوغان ازمقام نخست وزیری و رهبری حزب عدالت و توسعه استعفا داده و کنار نهاده شد. او نیز از افرادی است که انتقادات بسیاری علیه اردوغان و آکپارتی مطرح کرده است.
پس از انتخابات شهرداریهای ترکیه٬ داوداوغلو با انتشار یک متن 15 صفحه ای مانیفیستگونه٬ در تمام حوزههای سیاسی و اقتصادی و اجرایی از حکومت آکپارتی انتقاد کرد و بدون آن که اسم ببرد٬ اردوغان را نیز مورد انتقاد قرار داده و اقدامات او را به چالش کشید.
گفته میشود که داوداوغلو نیز به دنبال تاسیس یک حزب جدید است و به منظور کسب اطلاع از نظرات طبقات و طیفهای مختلف٬ در آنکارا دیدارهایی انجام داده و احتمالا نام حزب او «حزب آرامش» (Huzur Partisi) خواهد بود. اما اغلب کارشناسان٬ صاحب نظران و فعالان سیاسی معتقدند که اگر داوداوغلو یک حزب جدید تاسیس کند٬ طرفداران چندانی نخواهد داشت و او نمیتواند در جامعه ترکیه به عنوان یک سیاستمدار محبوب و مردمی بر صحنه قدرت بدرخشد. به همین خاطر٬ این تحلیل نیز به میان آمده که اساسا داوداوغلو٬ نمی خواهد یک حزب جدید ماندگار تاسیس کند بلکه میخواهد با این تاکتیکها٬ با دست پر به حزب عدالت و توسعه بازگردد و در واقع در حال چانهزنی با اردوغان است تا موقعیت خوبی در آکپارتی پیدا کرده و دوباره به قدرت بازگردد.
تمام تحولات مرتبط با تاسیس احزاب جدید گل و داوداوغلو در حالی صورت میگیرد که اردوغان نیز با دقت و بدون سر و صدا تمام تحرکات آنها را پیگیری میکند و به ویژه حسایست و دقت بیشتری بر روی اقدامات گل و باباجان دارد. فعلا که ترکیه بر روی انتخابات مجدد استانبول تامل کرده و دقت همه بر روی رقابتهای مرتبط با شهرداری کلانشهراستانبول است. اما قطعا پس از برگزاری انتخابات مجدد استانبول٬ توجه به احتمال تاسیس احزاب جدید٬ به طور جدی توجه همه را جلب خواهد کرد.
رمضان بورسا
روزنامه نگار ترک