نقد ادبی جدید در ایران از چه زمانی شکل گرفت؟
رابطه نقد ادبی و تغییرات اجتماعی سیاسی در جامعه ایران، یک رابطه علت و معلولی است. با اولین بارقههای آشنایی ایرانیان با دنیای غرب و با ترجمه آثار داستانی، نقد ادبی جدید نیز کمکم وارد آثار و آرای نویسندگان این زمان شد.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم،نقد ادبی در مفهوم آنچه در اروپا به صورت علمی در جریان است، نوع تازهای در ادبیات جدید ایرانی است که اثری از آن را در ادبیات قدیم ایران نمیتوان یافت. هرچند در ادبیات کلاسیک ایران نیز نقد و نظرهایی گاه دیده میشود، اما این نقدها بیشتر جنبه ذوقی داشته و مشتمل بر ایراداتی به ساخت و صورت شعر یا بیان نکاتی توأم با شوخی بوده است؛ از این جهت کمتر میتوان در آن ردپای نظریههای علمی که براساس تحلیل اثر صورت گرفته، جست.
رابطه نقد ادبی و تغییرات اجتماعی سیاسی در جامعه ایران، یک رابطه علت و معلولی است. با اولین بارقههای آشنایی ایرانیان با دنیای غرب و تحولات سیاسی پس از قاجار به ویژه مشروطه و مطرح شدن اندیشمندان و نویسندگانی چون فتحعلی آخوندزاده، نقد ادبی جدید نیز کمکم وارد آثار و آرای نویسندگان این زمان شد. هرچند در این زمان و حتی بعد از آن نیز نقدهای ژورنالیستی که بیشتر بر پایه ذوق نوشته میشود، در مجلات ادبی آن زمان به خوبی و به کرات دیده میشود، اما نقد ادبی جدید در ایران کمکم از همین زمان شکل گرفت و به امروز رسید. هرچند به نظر میرسد که در دوره حاضر نیز با یکی از دورانهای فتور و سستی نقد ادبی به صورت علمی مواجه هستیم.
«نظریههای رمان در ایران»، نوشته یاسر فراشاهی نژاد از جمله آثاری است که اخیراً به منظور بررسی رگههای نقد ادبی جدید در ایران برپایه مبانی فلسفی در بازه زمانی 1300 تا 1340 نوشته شده است. نویسنده در این اثر با پرداختن به آرا و آثار پژوهشگران و بررسی مجلات ادبی، تلاش کرده تا به پیشینه و چگونگی این دست از نقدها بپردازد.
در بخشهایی از این کتاب میخوانیم: نقد و نظریههای رمان در ایران، همان راه پر پیچ و خمی را پیموده که رمان و داستان کوتاه ایرانی طی کرده است. به بیان دیگر نقد و نظریههای رمان و داستان نیز از دل همان آشوبها و تناقضهای اجتماعی و فرهنگی سر برآورده، که شرایط شکلگیری رمان و داستان کوتاه فارسی را فراهم ساخته است. بنابراین برای فهم بهتر نظریههای رمان در ایران، نگاهی به شرایط تاریخی و به تصویر کشیدن دورنمایی از آن، ناگزیر مینماید.
رمان و داستان کوتاه، اگرچه مفاهیمی وارداتی هستند اما تحولات تاریخی و اجتماعی ایران بستر ظهورشان را فراهم ساخته است و نمیتوان در این زمینه تنها بر نقش ترجمه آثار بیگانه تکیه کرد. به دیگر سخن: «پیدایش ادبیات داستانی جدید ایران، هرچند از ترجمه آثار ادبی بیگانه متأثر بوده، لزوماً نتیجه آن نیست که با تجربه تاریخی تجدد در ایران ملازم است».
«نظریههای رمان در ایران» از سوی نشر پایا با شمارگان هزار نسخه و در 304 صفحه به چاپ رسیده است.
انتهای پیام/