روایتی از قیام ۱۵ خرداد؛ مردم دشت ورامین پیشتاز مقاومت شدند/ماجرای قیام سنتی «بنیاسد»
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به پیشتازی مردم ورامین آغازی بر پیروزی انقلاب اسلامی و مقابله با ظلم و جور بود که حاوی پیام استمرار مقاومت و ایستادگی برای امروز انقلاب اسلامی است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از تهران، آرمان مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم وسعتی به بلندای تاریخ دارد و جای جای تاریخ روایت این مقابله است هر چند این ایستادگی در هر نقطه و مکانی شکل و رنگی به خود میگیرد اما فارغ از ظواهر متفاوت آنچه در بطن مبارزات رقم خورده و اکنون درس عبرت آن به یادگار مانده آزادیخواهی مردم است.
در تاریخ ایران اسلامی این مبارزات رنگ و بوی خاصی دارد چرا که این ملت به واسطه ایستادگی به صلابت کنونی رسیده است هر چند در این فراز و نشیب تاریخی غم، اندوه و شادی توأمان بوده اما آنچه اکنون فرا راه من و شما وجود دارد اینکه به تأسی از این دوران مقاومت امروزمان را بسازیم تا آیندگان تاریخ ما را به نیکی یاد کنند و برگ زرینی در سند مقاومت ایران زمین باشیم؛ در کند و کاو رسیدن به مبدأ ایستادگی حوادث مختلفی خودنمایی میکند اما آنچه بیشتر نمود بیرونی پیدا کرده و زمینهساز اتفاقات دیگر بوده قیام 15 خرداد 1342 به چشم میخورد.
وقتی برگ این تاریخ زریّن را ورق میزنیم، فاجعه کشتار طلاب در مدرسه فیضیه قم در دوم فروردین 1342 که مصادف با شهادت امام صادق(ع) بود در بیانیهای توسط دولت علم به دعوای بین کارگران با مخالفان اصلاحات ارضی تعبیر شد. امام خمینی(ره) نیز در واکنش به فجایع صورت گرفته در مدرسه فیضیه در بیانیهای ضمن حرام دانستن تقیه، شاه دوستی را مترادف غارتگری و حمله به مراکز علم را ضربه زدن بر پیکر اسلام و قرآن معرفی کرد.
ماه محرم نقطه عطف شروع قیام آزادیخواهانه مردم
در چهلم شهدای فیضیه، امام خمینی(ره) اعلامیهای صادر کرد و شاه را مسبب اصلی حوادث دوم فروردین اعلام کرد و در شهرهای مختلف ایران برای شهدای قم مراسم چهلم گرفته شد که به قدری این مراسمها تأثیرگذار بود که رژیم مجبور به جلوگیری از برگزاری چنین مجالسی شد. ماه محرم به عنوان نقطه عطف آزادیخواهی فرا رسید و با توجه به فاجعه مدرسه فیضیه پیشبینی میشد که محرم آن سال از سالهای گذشته متفاوتتر باشد.
استیصال رژیم منحوس پهلوی از سخنان بیپروای امام خمینی(ره)
امام که بعد از حادثه فیضیه فرصت نیافته بود با مردم سخن بگوید، تصمیم گرفت در محرم برای مردم سخنرانی کند و از طرفی ماه محرم بهترین فرصت برای افشای ماهیت استبدادی رژیم بود اینگونه بود که رژیم پهلوی نگران شد و اعلام کرد که وعاظ در سخنانشان باید سه شرط را رعایت کنند و از آن تخطی نکنند شروط رژیم پهلوی این بود که در مراسمات عزاداری علیه شخص اول مملکت سخن گفته نشود، علیه اسرائیل سخنی به میان آورده نشود و مرتب به گوش مردم نخوانند که اسلام در خطر است. ساواک اعلام کرد که اگر این سه شرط رعایت نشود اجازه برگزاری مراسم محرم را نمیدهد و با سخنرانانی که حول این سه محور سخن بگویند، برخورد جدی میشود.
امام خمینی(ره) که دیگر این رفتارهای خصمانه را برنمیتابید در 13 خرداد 1342 همزمان با روز عاشورا در نطق آتشینی دوران رژیم پهلوی را به دوران بنی امیه و بنیعباس و حمله رژیم به فیضیه را به واقعه کربلا تشبیه کرد، محرک آن را اسرائیل دانست و به شدت شاه را مورد حمله قرار داد. روز عاشورا در تهران عکسهای امام توسط تظاهرکنندگان بالا رفت و شعار «خمینی خمینی خدا نگهدار تو، ملت طرفدار تو» به گوش رسید و مردم در مقابل کاخ مرمر شعار «مرگ بر دیکتاتور» سر دادند. در مجموع وقایع روز عاشورا سبب شد که تزلزلناپذیری و شهامت امام به مردم سرایت کند و مردم مثل گذشته از شاه نترسند.
خشم مردم از دستگیری امام خمینی(ره)
شاه که خود را تحقیر شده میدید به خشونت روی آورد و ابتدا بسیاری از روحانیون مبارز را دستگیر کرد سپس در یورشی شبانه در نیمه شب 15 خرداد 1342 به وسیله کامیونهای نظامی، خانه امام را محاصره کرده و ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کرد. در روز 15 خرداد امام را در باشگاه افسران نگه داشته و در غروب آن روز به زندان قصر منتقل کردند.
مردم مبارز قم، قبل از همه شهرها متوجه دستگیری امام شدند از اینرو قبل از طلوع آفتاب در مقابل منزل ایشان در قم اجتماع کردند و از آنجا به همراه حاج آقا مصطفی خمینی به سمت صحن حضرت معصومه(س) به حالت اعتراض، راهپیمایی کردند، در صحن اجتماع باشکوهی ترتیب دادند و خواستار آزادی امام شده و شعارهایی بر علیه رژیم پهلوی سر دادند. تظاهرات در همه شهرها فراگیر شده بود که یکی از مهمترین این شهرها که برای آزادی ایشان دست به تظاهرات و راهپیمایی زد مردم منطقه دشت ورامین بود.
قیام سنتی «بنیاسد» به قیام خونین کفنپوشان دشت ورامین تبدیل شد
در روز 15 خرداد سال 42 که مصادف با برگزاری آئین سنتی بنیاسد (همان گروهی که پیکر شهدای دشت کربلا را به خاک سپردند ) بود هیأتهای سینهزنی به روش سنتی بازار سرپوشیده شهر پیشوا را میپیمودند تا به گروههای عزادار صحن مطهر امامزاده جعفر ابن موسی الکاظم(ع) بپیوندند و مراسم سنتی بنیاسد را اجرا کنند.
با گذشت چند ساعت از برگزاری این آئین، نوحهها مضامین متفاوتی پیدا کرد و پیامهای خاصی را به عزاداران القا میکرد کمکم نجواها به فریاد تبدیل شد و یکی از اهالی شهر پیشوا بالای منبر رفت و اشکریزان گفت: «مردم در نیمه شب گذشته مرجع تقلید شما آیتالله خمینی(ره) را در شهر قم دستگیر کردند و ایشان اکنون در حصر رژیم به سر میبرد».
صحن مطهر امامزاده جعغر(ع) برای چند لحظه در سکوت تصمیمگیری فرو رفت که در این هنگام مردی از بلندگو اعلام کرد: مردم وصیت کنید، غسل شهادت کنید و آماده حرکت شوید؛ روز قبل بود که مردی به نام سید مرتضی طباطبایی رفیعی از اهالی روستای محمدآباد عربها از قم خبر دستگیری آیتالله خمینی را به روستائیان رسانده بود و اهالی روستای محمدآباد بدون اطلاع از حرکت مردم شهر پیشوا به سمت شهر ورامین راه افتادند تا از آنجا به سمت تهران حرکت کنند.
این دو حرکت به موازات هم شکل گرفت مردم شهر پیشوا از جاده اصلی و مردم محمدآباد از بیراهه به سمت تهران به راه افتادند و هیچکدام از حرکت یکدیگر اطلاع نداشتند در طول حرکت مردم پیشوا بسیاری از کشاورزان و مردم ورامین نیز با آنان همراه شدند و جمعیت بسیاری که به گفته شاهدان عینی به بیش از 15 هزار نفر میرسید تشکیل دادند، این دو گروه در نزدیکی منطقه باقرآباد و پل این منطقه به هم ملحق شدند که در این محل به گروه نظامی اعزامی از تهران به سرکردگی سرهنگ بهزادی و کاویانی برخوردند که در ابتدا به آنها اخطار دادند توقف کنند ولی مردم خشمگین به دستور آنها توجه نکردند و به حرکت خود ادامه دادند.
در این هنگام سرهنگ بهزادی دستور تیراندازی صادر و قیام مردم دشت ورامین را با خون جوانان این خطه رنگین کرد، در این قیام 7 نفر از بهترین جوانان ورامینی تنها به جرم حمایت از مرجعیت به خاک و خون کشیده شدند ولی با خون خود درخت نوپای انقلاب را آبیاری کردند. این حادثه دلها را غمگین کرد و حضرت امام خمینی(ره) آن را برای همیشه عزای عمومی اعلام کرد این قیام خونین زمینهساز قیام و نهضت گستردهتری را فراهم کرد که به پیروزی انقلاب اسلامی انجامید.
شهید «طباطبایی رفیعی» نخستین پیامآور قیام 15خرداد ورامین
در جریان قیام خونین 15 خرداد مردم دشت ورامین 7 نفر از جوانان این دیار به نامهای سید مرتضی طباطبایی رفیعی، عزتالله رجبی، امیر هوشنگ معصومشاهی، جعفر عرب مقصودی، مصیب مهابادی، ابوالقاسم اردستانی و حسن خانی از شهروندان ورامین به درجه رفیع شهادت نائل آمدند.
شهید «سید مرتضی طباطبایی رفیعی» نخستین کسی بود که خبر دستگیری امام خمینی را به ورامین و روستای محمدآباد رساند و میتوان وی را به عنوان نخستین کسی نام برد که پیامآور قیام 15خرداد مردم ورامین شد.
این شهید بزرگوار در حادثه فیضیه در فروردین سال 42 در قم نیز حضور داشت و به دست کماندوهای رژیم پهلوی مجروح شده بود، وی در غروب 15 خرداد در پل باقرآباد به شهادت رسید و جنازه وی به همراه دیگر شهدا توسط نظامیان به مسکرآباد منتقل و غریبانه به خاک سپرده شد.
اپیزود اول: قیام 15 خرداد به روایت شهدای مقاومت ورامین
شهید «عزتالله رجبی» به همراه دیگر همرزمانش در صف اول قیامکنندگان ورامینی حضور داشت و در تیراندازی رژیم در پل باقرآباد به شهادت رسید. شهید «امیرهوشنگ معصومشاهی» نخستین شهید قیام 15 خرداد مردم ورامین بود که با اصابت گلوله به قلبش و در آغوش برادرش به شهادت رسید .
شهید «جعفر عرب مقصودی» از دوستان شهید طباطبایی بود که در این قیام از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفت و پس از بازداشت به جهت عدم رسیدگی در بازداشتگاه به کزار مبتلا شد و در بیمارستان فیروزآبادی به شهادت رسید و پیکر پاکش در مکانی نامعلوم به خاک سپرده شد.
شهید «مصیب مهابادی» نیز در پل باقرآباد به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گورستان مسکرآباد به خاک سپرده شد؛ شهید «ابوالقاسم اردستانی» از مداحان اهل بیت عصمت و طهارت بود که در طول مسیر نیز به نوحهسرایی برای سید و سالار شهیدان پرداخت؛ شهید «حسن خانی» از دیگر شهدای 15 خرداد 42 پل باقرآباد بود که خانواده شهید خانی تا شش سال پس از این قیام خونین بر این باور بودند که وی زنده است و در زندان به سر میبرد همسرش بارها به تهران رفت و دنبالش وی گشت؛ ولی پس از شش سال لباس خونین همسرش را برایش آوردند و این لباس در روستای جعفرآباد اخوان به یادگار به خاک سپرده شد.
اپیزود دوم: شیرزنان ورامینی همسران را در مسیر آزادی بدرقه میکنند
پشت صحنه قیام 15 خرداد ورامین و مردان کفنپوشی که به حمایت از مولا و مقتدایشان به سمت تهران به حرکت درآمدند، شیر زنانی بودند که در مسیر آزادی و عدالت چشم از داشتههای دنیایی بسته و با دستان پر صلابت و چشمانی اشکآلود همسر و فرزند را بدرقه میکند تا ابراهیموار خانواده را به مسیری راهنمایی کنند که باور قلبیشان است مسیری که ممکن است بازگشتی نداشته باشد اما بیشک میدانند این مسیر نتایج زیادی دارد. آری این زنان بودند که با بدرقه عشق نقش مهمی در شروع قیام 15 خرداد ورامین داشتند تا برای همیشه بر تارک تاریخ بدرخشند و زینبگونه آزادی را فریاد زنند.
اپیزود سوم: کودکان ورامینی پرچمدار مقاومت پایدار
کودکان ورامینی با چشمانی منتظر مسیر حرکت پدر را دنبال میکنند، پدر در هنگام رفتنش دستی بر سر کودکش میکشد، پیشانی طفلش را میبوسد و در گوشش نجوای مقاومت سر میدهد وقتی که به طفلش میگوید مراقب مادر، خواهران و برادرانت باش. شاید در آن لحظه فکر نمیکرد دیگر پدرش را نمیبیند اما میدانست که جملهای که پدر گفت حکایت از مسئولیت سنگینی دارد هر چند پدر را دیگر ندید اما ندای پدر همواره آویزه گوشش شده و او نیز با درس خواندش در مسیر قرار گرفت تا از مادران، خواهران و برادران سرزمینش در عرصههای علمی دفاع کند.
اپیزود چهارم: درسی که کفنپوشان به ما میدهند
تاریخ را ورق زدیم و درسهای زیادی از آن یادآوری شد امروز بعد از گذشت 56 سال از قیام 15 خرداد 42 ورامین که زمینهساز پیروزی انقلاب اسلامی شد این تاریخ شکوهمند برای من و شما نشانههایی دارد تا با مقاومت و ایستادگی میتوان تاریکیها را پشت سر گذاشت و به نور رسید، امروز من و شما در جبهه اقتصادی و فرهنگی کفنپوش حمایت از انقلاب شویم تا دشمنان بدانند که این ایستادگی در خون ایرانی جریان دارد و نقشههای شوم دشمنان راه به جایی ندارد و محکوم به شکست خواهد بود.
انتهای پیام/ش