گزارش تسنیمــ۳|تفاوتهای سازش و مقاومت/ مقاومت در برابر آمریکا پرهزینهتر است یا سازش؟
بررسی الگوی مناسبات ریاض و واشنگتن نتایج جالبی در رابطه با هزینههای سازش و مقاومت در برابر پروژههای آمریکایی را نشان میدهد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران حضرت آیت الله خامنهای در مراسم سالروز ارتحال امام خمینی(ره) مبنی بر هزینههای بالای سازش با آمریکا و استعمار غرب در مقایسه با مقاومت و تسلیمناپذیری در برابر این کشور به سؤالها و تردیدهای رایج در خصوص لزوم مقاومت در برابر توطئههای آمریکا در منطقه پاسخ داد.
ایشان در اظهارات خود عربستان سعودی را بهعنوان یکی از نمونههای سرمایهگذاریهای هنگفت برای سازش و تسلیم در برابر آمریکا مورد توجه قرار دادند. در این مقاله تلاش خواهیم کرد نگاهی دقیقتر به هزینههای عربستان برای بهبود اقتصاد بحرانزده آمریکا که در واقع برای بقای حاکمیت سلمان بن عبدالعزیز و تضمین روند انتقال قدرت از محمد بن سلمان ولیعهد کنونی صورت میگیرد، داشته باشیم. نکته جالب توجه این است که این دلارهای نفتی هرگر نتوانسته احترام بینالمللی را برای ریاض بهدنبال داشته باشد و حتی از سطح توهینهای دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ضد مقامات آلسعود بکاهد.
توهینهای مکرر آمریکا ضد عربستان
عربستان از دیرباز سکان سیاست خارجی خود را در اختیار مقامات آمریکایی قرار داده تا بهازای تأمین امنیت و تضمین بقای پادشاهی پادشاهان سعودی، منافع آنها در منطقه را تأمین کنند و نفت خود را در اختیار آمریکاییها قرار دهند. این سیاست منحصر به سالهای گذشته نیست، بلکه از زمان دیدار عبدالعزیز بن سعود، پادشاه اسبق عربستان، و تئودور روزولت، رئیس وقت جمهور آمریکا، در سال 1945 بین دو طرف ردوبدل شده است. بر اساس این توافق، آمریکا مجانی از عربستان حمایت نمیکند بلکه بهطور نقد بهای آن را دریافت میکند.
با وجود اینکه تمامی رؤسای جمهور آمریکا سیاست تأمین منافع عربستان در برابر دلارهای نفتی این کشور را دنبال کردهاند، اما ترامپ با روحیه کاسبکارانهای که دارد، شرایط منطقهای را بهگونهای میبیند که بتواند به بیشترین نحو عربستان را بدوشد. کاخ سفید میداند که ریاض به هیچ وجه بهدنبال تکیه بر پتانسیلهای منطقهای و کشورهای همسایه برای تأمین امنیت خود و خلیج فارس نیست و لذا مجبور است با هر هزینهای به خواستههای آمریکا تن دهد، لذا وی بیشترین فشار و تحقیر را ضد مقامات سعودی بهکار گرفته تا بیشترین دلارهای نفتی را از حاکمیت ریاض به دست آورد.
ترامپ علاوه بر قراردادهای متقابل امضاشده، هر از چند گاهی ساز ناکوک با برنامههای عربستان در منطقه را سر میدهد تا بتواند امتیازات جدیدی از مقامهای ریاض و ابوظبی دریافت کند، بهعنوان مثال کاخ سفید بعد از آنکه مواضع بدون جانبدارانه در خصوص اقدام حاکمیت عربستان برای ترور جمال خاشقجی روزنامهنگار منتقد عربستان در کنسولگری این کشور در استانبول ترکیه اتخاذ کرده بود، در جریان سفر مایک پمپئو وزیر خارجه خود به عربستان موفق شد مبلغ 100 میلیون دلار از عربستان اخاذی کند تا در قبال این پرونده سکوت نماید. این پول در ظاهر برای کمک به عملیات ارتشآمریکا در سوریه به واشنگتن پرداخت شده است.
ترامپ حدود دو ماه پیش برای چهارمین بار و بهشیوه توهینآمیز و باجخواهانه مقامات عربستان سعودی و پادشاه آن را خطاب قرار داد. ترامپ میان هواداران خود در ایالت ویسکانسن بار دیگر و بهصورت اهانتآمیز با متحد سعودی خود برخورد کرد. او گفت: نگاه کنید به عربستان سعودی؛ کشور بسیار غنی، که ما از آنها دفاع میکنیم. ما به عربستان سعودی کمکهزینه میدهیم. آنها چیزی جز پول نقد ندارند؛ درست است؟ ما به آنها یارانه میدهیم و آنها از ما خریداری میکنند، 450 میلیارد دلار از ما خرید کردهاند. شما از این امر آگاهید، افرادی هستند که خواهان قطع روابط با عربستان سعودی هستند. آنها 450 میلیارد دلار از ما خرید کردهاند. من نمیخواهم این مشتری را از دست بدهم! اما در بحث نظامی، ما به عربستان سعودی یارانه میدهیم!
وی ادامه داد: من به پادشاه عربستان تلفن زدم. من شاه عربستان را دوست دارم و به او گفتم: "شاه، ما همه چیزمان را در محافظت از شما از دست میدهیم، در حالی که شما پول زیادی دارید. این یک حقیقت است".
او گفت: چرا شما در این مورد به من تلفن میزنید، هیچ کس تا به حال چنین تماسی با من نگرفته بود. من گفتم چون آنها احمق بودند! ما در حال تعامل و کار با عربستان سعودی هستیم. در خیلی از مسائل و نقاط زیاد من به شما صادقانه بگویم، که کار با عربستان سعودی خیلی سادهتر از جمعکردن 113.57 دلار از یک مستأجر در یک منطقه بد در نیویورک است. همچنین امنتر هم هست.
ترامپ پیش از این نیز در سخنرانیهای خود بارها با همین لحن تمسخرآمیز سخن گفته بود و سران کشورهای خلیج فارس، از جمله سران ریاض، را بهسخره گرفته و گفته بود که اگر حمایتهای آمریکا نباشد آنها هواپیمای شخصی خود را از دست خواهند داد و همانند گردشگران به سفر خواهند رفت و ایران ظرف کمتر از 12 دقیقه آنها را خواهد بلعید و منطقه بهزبان فارسی صحبت خواهد کرد.
رئیس جمهور آمریکا در مهر ماه 1397 هم در توهینی آشکار به پادشاهی سعودی با اشاره به گفتوگوی تلفنی اخیرش با ملک سلمان، پادشاه سعودی گفت "شما چندین تریلیون دلار پول دارید و بدون ایالات متحده آمریکا، فقط خدا میداند چه بر سر پادشاهی سعودی خواهد آمد؟".
ترامپ در فروردین ماه 1397 نیز در دیداری جنجالی با محمد بن سلمان ولیعهد سعودی، لوحی که رقم قراردادهای تسلیحاتی میان عربستان و آمریکا را نشان میداد، نزدیک صورت بنسلمان گرفت و با لحنی مفتخرانه از نقش دلارهای نفتی عربستان در ایجاد رونق اقتصادی برای اقتصاد آمریکا سخن گفته بود.
اخاذیهای نجومی ترامپ از سعودیها
توهینهای مکرر ترامپ به سعودیها در حالی است که دلارهای نفتی آلسعود طی سه سال گذشته نقش قابلتوجهی در بهبود اوضاع اقتصادی دولت ترامپ داشته است. همانطور که در یکی از سخنرانیهای ترامپ مطرح بود، ترامپ در اولین سفر به عربستان توانست قراردادی بهمبلغ 450 میلیارد دلار با این کشور به امضا برساند که حدود 110 میلیارد دلار از این مبلغ برای معاملههای تسلیحاتی دو طرف بهکار گرفته شد.
برای دقت در حجم واقعی مبلغ 450 میلیارد دلار پولی که ریاض به آمریکاییها داده است، باید بدانیم که بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد و برخی دیگر از محافل بینالمللی تمامی ویرانیهای ناشی از 8 سال جنگ در سوریه و بازسازی این کشور با هزینهای بین 380 تا 410 میلیارد دلار قابل جبران است.
این هزینهها علاوه بر هزینههای برنامههای عربستان در کشورهای دیگر است که معمولاً با تأمین مالی عربستان همراه است و هرگز در قراردادهای دوجانبه نامی از آنها برده نمیشود، بهعنوان مثال هزینههای بخش قابلتوجهی از گروههای تروریستی مسلح در سوریه طی سالهای گذشته از طریق دلارهای نفتی عربستان تأمین شده است.
سعودیها همچنین طی سالهای گذشته بر اساس چشمانداز اقتصادی 2030 خود طرح فروش 5 درصد از سهام شرکت دولتی نفت این کشور را در دستور کار قرار دادند. این طرح گرچه در مرحله اجرایی خود معلق شده است، اما آمریکا تلاش زیادی کرد تا بتواند سهام شرکت آرامکو را در بازار بورس نیویورک بهفروش برساند تا این اتفاق باعث رونق بورس آمریکا شود.
علاوه بر اینها عربستان بهدنبال اجرای طرح بلندپروازانه شهر نئوم در سواحل مدیترانه بود، طرحی که بنا بر اعلام کارشناسان بالغ بر 500 میلیارد دلار هزینه روی دست مقامات ریاض میگذارد و البته سود اصلی آن بهجای اینکه به عربستان اختصاص یابد، به جیب شرکتهای بزرگ آمریکایی و صهیونیستی خواهد رفت.
محمد بن سلمان دو سال پیش از آغاز پروژه 500 میلیارد دلاری مگا شهر نئوم در شمال این کشور که بخشهایی از اردن و مصر را نیز در بر میگیرد، خبر داد. این شهر قرار است در مساحت 26 هزار و 500 کیلومترمربعی احداث شود، اما طی سال اخیر با مشکلات متعددی از جمله خروج برخی سرمایه گذاران و مشاوران مواجه شده است. محمد بنسلمان اهداف پروژه شهر نئوم را افزایش رشد و تنوع اقتصادی، توسعه صنعت و صنایع بومی، ایجاد فرصتهای شغلی و ترسیم آینده تمدن انسانی اعلام کرد. این پروژه بر دریای سرخ مشرف است و در موقعیتی قرار دارد که بهطور تقریبی از سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا کمتر از 8 ساعت قابل دسترسی است.
پروژه مذکور اولین همکاری رسمی و سرمایهگذاری مشترک رژیم سعودی با رژیم صهیونیستی خواهد بود. این موضوع عامل اساسی فشارهای عربستان سعودی ضد تشکیلات خودگردان فلسطین برای پذیرش معامله قرن است که بهصورت رسمی خواستار پایان دادن به موضوع تشکیل دولت فلسطین در مرزهای سال1967 است.
عربستان حق استفاده از منطقه ساحلی مشرف به دریای سرخ از طرف مصر را که حدود هزار کیلومترمربع است، بر اساس توافقنامه امضاشده در جریان سفر اخیر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان را به خود اختصاص داده و آن را بخشی از پروژه نئوم مطرح کرده است. این منطقه در چهارچوب حلو فصل فراگیر مسائل منطقهای میتواند بهصورت کامل امنیت اسرائیل را تضمین کند.
این در حالی است که رژیم صهیونیستی همواره بهدنبال بینالمللی کردن دریای سرخ و تنگهها و خلیجهای آن است و در همین راستا است که روستای مصری امالرشراش را در سال 1949 اشغال کرده و بندر ایلات را نیز در اختیار گرفته است.
چرا ترامپ به عربستان توهین میکند؟
عبدالباری عطوان در مقالهای در پایگاه خبری رأی الیوم مینویسد: برای پایان دادن به اهانتهای ترامپ، باید جواب محکمی به او داد. بستن دهان او با میلیاردها دلار پول نتیجهبخش نبوده، بلکه سبب اهانتها و تحقیرهای بیشتر عربستان شده است. شکی نیست که آمریکا، کشوری قدرتمند است و ترامپ نیز بهسان گاو وحشی عمل میکند، اما این سبب نمیشود که در برابر اهانتهای او سکوت کرد، با وجود این، بهنظر میرسد که در عربستان برخیها این گونه فکر نمیکنند.
وی میافزاید: نقطه ضعف عربستان سعودی این است که در درجه و غلظت اتحاد خود با آمریکا زیادهروی کرده و البته بهضرر موضوعهای اصلی عربی بوده است. عربستان، مطیع دستورات رؤسای جمهور آمریکا و دیوار کوتاه آنها شده است که با این بهانه که قادر به دفاع از خود نیست، به محل انواع باجخواهی برای آمریکا شده است. آمریکا در این رویکرد طلبکارانه و باجخواهانه از آمریکا هیچ حد و مرزی ندارد و همه قواعد موجود بین کشورهای متحد را زیر پا گذاشته است.
سکوت مرگبار مقامات و رسانههای رژیم سعودی در برابر اهانتهای پشتسرهم ترامپ و دیگر مقامات آمریکایی به رژیم آلسعود در حالی بود که حکومت سعودی طی سال گذشته تنها بهخاطر انتقاد دولت کانادا از نقض گسترده حقوق بشر در عربستان، روابط خود با این کشور را قطع کرد و سفیر خود را فراخواند و کانادا را به دخالت در امور خود متهم کرد. پیشتر هم روابط خود با قطر را تنها بهخاطر عدم همراهی با سیاستهای جنگافروزانه خود قطع کرد و بارها نیز جمهوری اسلامی ایران را به دخالت در امور داخلی خود متهم کرده و از حاکمیت و استقلال خود دم زده است.
سکوت حاکمان عربستان و رسانهها و افراد وابستهشان در برابر توهینهای شرمآور ترامپ را تنها میتوان نشاندهنده سیاست ذلتپذیری و قبول حقارت در برابر کاخ سفید توصیف کرد که رژیمهای مرتجع و وابسته عربی بهویژه آلسعود برای حفظ تاج و تخت خود و سرکوب هرگونه مخالفت و جنبش اعتراضی به آن عادت دارند و سالهاست این ذلت و خواری را تنها بهبهانه ایرانهراسی که شگرد غربیها برای غارت ثروتهای مردم عربستان و دیگر کشورهای عربی است، ترویج و باور کرده و آن را پذیرفتهاند.
نکته دیگر درباره ترامپ این است که وی حقیقت و واقعیت سیاستهای آمریکا در قبال آلسعود و دیگر رژیمهای مرتجع را برملا کرده است، چرا که در گذشته حداقل مقامات آمریکایی ظاهر مستقل بودن رژیم سعودی را رعایت کرده و دم از روابط استراتژیک خود با ریاض میزدند، اما ترامپ علناً و در مقابل دوربین به تحقیر آنها میپردازد که سابقه نداشته است.
برآورد واقعی اخاذیهای ترامپ از عربستان
البته این پایان ماجرا نیست، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا بهصورت تدریجی حجم مبلغی را که در برابر حمایت از رژیم آلسعود از این کشور مطالبه میکند شفافتر کرده است، او خواستار آزادی عمل در تصمیمگیری در خصوص نفت و گاز عربستان سعودی است، این در حالی است که کارشناسان سعودی قیمت شرکت آرامکوی عربستان را بالغ بر 2000 میلیارد دلار ارزیابی کردهاند.
مرحله گذشته در مناسبات بین آمریکا و عربستان سعودی با عنوان توافق نفت در برابر حمایت معروف بود. این مرحله در جریان دیدار فرانکلین روزولت و ملک عبدالعزیز بهروی عرشه ناو کوینسی آمریکا در سال 1945 بنیانگذاری شد، به این ترتیب آمریکا میراثخوار استعمار انگلیس در کشورهای حاشیه خلیج فارس شد و مسئولیت حمایت از عربستان در مقابل تهدیدات خارجی و داخلی حاکمیت آلسعود را بهعهده گرفت.
با وجود این، در مرحله گذشته عربستان نفت و چاههای نفتی این کشور و منابع زیرزمینی خود را به آمریکا تحویل نداده بود و دلارهای نفتی خود را بهشکل قراردادهای تسلیحاتی و فروش کالا و ارائه خدمات و... به این کشور میداد، در همین حال جریانهای سیاسی و دینی عربستان مخالف سلطه آمریکا بر این کشور بودند.
ترامپ اما این روش را کاملاً دگرگون کرد و ابراز داشت سلاحهایی که عربستان سعودی از آمریکا و کشورهای غربی خریداری میکند، برای حمایت از این کشور کافی نیست. وی تأکید کرد که عربستان در برابر تحویل دادن درآمدهای خود نمیتواند از امنیت برخوردار باشد، بلکه باید به ترامپ آزادی عمل در خصوص افزایش تولید نفت عربستان سعودی برای تحت پوشش قرار دادن نیازهای بازار را بدهد، چرا که ترامپ بهدنبال افزایش تحریمها بر ایران و کاهش صادرات نفت این کشور بود.
هزینههای مستقیمی که ترامپ از عربستان طلب میکند، تهدیدات جدی در خصوص بحران اقتصادی داخلی در عربستان را افزایش داده است. نرخ تعادلی قیمت نفت در بودجه عربستان سعودی حدود 87 دلار برای هر بشکه تعریف شده و در صورتی که قیمت نفت کاهش پیدا کند، بودجه عربستان نیز با کسری مواجه خواهد شد، در حالی که بودجه مازاد عربستان در سال 2008 بالغ بر 155 میلیارد دلار بود، اما کسری بودجه این کشور در سال 2018 فراتر از رقم 60 میلیارد دلار است.
گرچه این طرحها بهصورت موقت از برنامه کاری دولت عربستان خارج شده، اما بهنظر نمیرسد که کاخ سفید تا تحقق کامل این باجخواهیها از افزایش فشار بر مقامات ریاض دست بردارد.
ترامپ به ملک سلمان یادآور شد که هزینه حمایت واشنگتن از ریاض بسیار بیشتر از مبالغ کنونی است. ترامپ بهدنبال خصوصیسازی تمامی شرکت آرامکو و دست گذاشتن کامل بهروی منابع انرژی عربستان است. وی همچنین تلاش دارد ریاض را به استقراض از بانک جهانی و بانکهای آمریکایی بکشاند تا بیش از پیش حاکمیت ریاض را در سیاستهای منطقهای به خود وابسته کند.
آیا ترامپ از عربستان حمایت میکند؟
با وجود این، ترامپ هیچ حمایتی از عربستان در مورد تناقضهای داخلی که حاکمیت این کشور را تهدید میکند، بهعمل نیاورده و حتی بهدنبال افزایش این تناقضها است. ترامپ حتی در برابر تهدیدات خارجی نیز از عربستان حمایت نمیکند، بلکه با ارائه الگوهای غلط، این کشور را تشویق میکند تا دولتهای منطقه را تهدید کند، بهعنوان مثال میتوان به حمایت ترامپ از عربستان در روند تجاوز به یمن و کشتار یمنیها و گرسنه نگه داشتن آنها اشاره کرد.
بررسی الگوی عربستان بهخوبی نشان میدهد که سیاست تسلیم محض در قبال آمریکا نیز نمیتواند رفاه و سلامت اقتصادی و اجتماعی را برای یک ملت محقق کند، حتی اگر کشوری مانند عربستان با درآمدهای سرشار نفتی این اقدام را انجام دهد.
علاوه بر اینها نگاهی به تجربه کشورهای مختلف بهویژه مصر، تونس و لیبی نشان داد که آمریکا تا زمانی از متحدان خود حمایت میکند که بتوانند منافع این کشور را تأمین کنند. سرنوشت حسنی مبارک، زینالعابدین بن علی و معمر القذافی که روزگاری از حمایت ویژه کاخ سفید برخوردار بودند، نشان از سیاستهای دوگانهای دارد که این کشور در قبال متحدان منطقهای خود در پیش میگیرد.
پرواضح است که این موقعیت متزلزل با رویکرد کشورهای عضو محور مقاومت که ایستادگی در برابر مداخلههای آمریکا در منطقه را در برنامههای خود قرار دادهاند، قابل مقایسه نیست. جمهوری اسلامی ایران گرچه در 40 سال گذشته همواره در معرض تحریمهای آمریکا قرار داشته و در مقاطعی آسیبهایی را نیز از این تحریمها و جنگ اقتصادی و نظامی ضد ایران دیده است، اما با تکیه بر پتانسیلهای داخلی و توانمندیهای بومی در بسیاری از عرصههای صنعتی و تولیدی به خودکفایی رسیده و در زمینههای زیادی از جمله فناوری نانو، دانش مسالمتآمیز هستهای، تولید فولاد و سیمان و صنایع پتروشیمی و خودروسازی و... به خودکفایی نسبی یا کامل دست پیدا کرده است.
علاوه بر اینها ایستادگی در برابر سیاستهای خصمانه آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه اعتبار قابلتوجهی به جمهوری اسلامی نزد افکار عمومی کشورهای منطقه داده است، این در حالی است که وابستگی محض حاکمان آلسعودی به سیاستهای آمریکا و درشتی آنها با جریانهای منطقهای باعث افزایش تنفر عمومی از آنها در منطقه شده است، موضوعی که در سفر اخیر محمد بن سلمان به کشورهای منطقه نیز شاهد آن بودیم.
انتهای پیام/*