شانزدهین شب شعر طنز برگزار شد/ از جشن تولد ملکه انگلیس تا شعری با رامبد جوان

شانزدهین شب شعر طنز برگزار شد/ از جشن تولد ملکه انگلیس تا شعری با رامبد جوان

شانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی، «نطنز»، شب گذشته با حضور جمعی از شاعران و علاقه‌مندان در حسینیه هنر برگزار شد

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا، شانزدهمین شب شعر طنز انقلاب اسلامی با عنوان «نطنز» عصر روز گذشته به همراه اجرای برنامه‌هایی نظیر شعرخوانی طنز، استندآپ کمدی و ترانه خوانی طنز از سوی باشگاه طنز و کاریکاتور دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در محل تالار اجتماعات حسینیه هنر برگزار شد.

علی زکریایی که اجرای این برنامه را برعهده داشت در ابتدای مراسم در سخنانی، گفت: به جشن تولد ملکه الیزابت سادات بی بی سی خوش آمدید. قرار است امروز ببینیم چه کاری می‌توانیم برای این پیرزن بکنیم.

سپس این شب طنز با شعرخوانی طنز محمدرضا شکیبایی، از شاعران خوب کشور آغاز شد. شکیبایی شعر طنز خود را با موضوع خیالبافیهای یک پشت کنکوری، قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

شام امشب شعار خواهم داد

صبح فردا رییس جمهورم

شیوه‌ام خنده سنجی ناب است

هی نگریید خواهشا، کورم

گر نخندند مردمان بسیار

یک دو ساعت، شدید، رنجورم

وعده‌ها می‌دهم همینجوری

میکروفن، ضبط صوت، شیپورم

در ادامه برنامه نوبت به شعرخوانی احد ارسالی، رسید. او شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

پیر میخانه ندا داد که من بدبینم

در ورای قضیه دوز و کلک می‌بینم

نکند مست می وعده ی کاذب باشید

قلدرک را که وفا نیست مراقب باشید

به نمایندگی اش چند نفر روشن فکر

خوب و راحت بنشستند سر کرسی ذکر

زکریایی در ادامه این مراسم در سخنانی همراه با خنده و همراهی حاضران در سالن گفت: ما خیلی باحالیم، هوا خیلی گرمه، ما کانادایی‌ها شما ایرانی‌ها رو خیلی دوست داریم... سپس گفت فکر کنم که دیگه بسش است.

بخش بعدی این شب شعر طنز انقلاب اسلامی به شعرخوانی مصطفی صاحبی اختصاص داشت. صاحبی اقدام به قرائت شعری طنز کرد که بخش‌هایی از آن را در ادامه می‌خوانید:

من به خرداد پر از حادثه عادت دارم!

البته خسته از این حادثه ی خردادم

از کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟

به کجا می‌روم آخر؟ چه شد استعدادم؟

«من ملک بودم و فردوس برین جایم بود»

آدم آورد به دانشکده‌ی آزادم!

این مسائل همه بدبختی هر ترم من است

هیچکس نیست که گاهی بکند ارشادم

در ادامه این برنامه، نوبت به استندآپ کمدی محمد محمدی، رسید. محمدی در سخنان ابتدایی خود گفت: خیلی فکر کردم که درباره چی حرف بزنیم. درمورد دولت و برجام، ولی این حرف‌ها دیگه قدیمی شده است. برای همین تصمیم گرفتم درمورد ازدواج صحبت کنم.

او گفت: «می‌دونید که از قدیم میگن ازدواج مثل یه هندونه دربسته است. برای همین معمولا ازدواج را به پدرها می‌سپردند. یعنی یهو بابات میرفت یه هندونه می‌آورد و میزاشت زیر بغلت قیافش شکل مرحوم پدرش و اخلاقش هم همون اخلاق خودش و فقط اختلافش با بابات تو اسمش بود. شما مجبور بودی تا آخر عمر بسازی ولی الان قضیه خیلی فرق کرده، پدر و مادر توی خونه نشستند یهو بچشون دست هندونه رو میگیره و میاره خونه و . . .»

در ادامه این مراسم نوبت به شعرخوانی حجت الاسلام والمسلمین پرنیان، رسید. حاج آقا پرنیان شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

غم عشق تو کرده بنده را مات

جفا کردی و با من کرده ای کات

رها کردی مرا باشد

الهی شوی آخر پرستوی مقامات

علی زکریایی مجری شانزدهمین شب طنز انقلاب اسلامی در این بخش از برنامه با اعلام برگزاری یک مسابقه خطاب به حاضران در سالن برگزاری این مراسم گفت: ملکه در زمان فوت کردن کیک تولدش چه آرزویی می‌کند؟ شما حدس بزنید و به کسی که طنزترین جواب را بدهد جایزه بسیار نفیسی را می‌دهیم.

بخش دیگر این مراسم به نثرخوانی رضا عیوضی، اختصاص داشت. عیوضی متن نثر طنزی با عنوان اخبار ایران در یک نگاه را برای مخاطبان خواند که بخشی از آن را در ادامه می‌خوانید.

«چند روزی از اتفاقات کشور بی اطلاع بودم. تلگرام را باز کردم و به صورت اتفاقی وارد انبوه کانال‌ها و گروه‌های خبری، ورزشی، خانوادگی، دانشجویی، طنز و غیره شدم. یکی از کانال‌های خبری اصلاح طلبان را باز کردم. فیلمی در آن بارگزاری شده بود که در آن یک مرد میانسال در یک کلانتری مشغول نوشیدن چای بود و با حالتی ناراحت داشت می‌گفت: دعواها که بالا گرفت من یه کوچولو عصبانی شدم. بنده بارها از ایشون خواهش کرده بودم که به صورت مسالمتآمیز قضیه فیصله پیدا کنه اما متاسفانه ایشون روحیه خاصی داشت و هربار به کارهای خودش ادامه می‌داد. تا اینکه من امروز صبح به همراه بالشت مورد علاقه ایشون و اسلحه مورد علاقه خودم رفتم تا با اون مرحوم صحبت کنم اما ایشون به من حمله کرد و متاسفانه تفنگم مسلح بود و اون اتفاق افتاد. زیرش هم نوشته بود شهردار سابق تهران یک پرستو را کشت». 

در ادامه این مراسم نوبت به شعرخوانی مهدی پیرهادی، رسید. پیرهادی شعر طنز خود را قرائت کرد. 

بعد بوتاکس و چهره آرایی

تن سپردن به تیغ زیبایی

مد شده بین این سه لیتری‌ها

مرض «بچه خارجی زایی»

این یکی می‌رود بزایاند

گونه ی پرشین_کانادایی

آن یکی هم که رفته زاییده

بچه ی ژرمن_آریانایی

زکریایی مجرای برنامه در ادامه این مراسم گفت: یک آهنگی برای خندوانه آماده شده بود که متاسفانه چون آقای رامبد جوان تشریف بردند اونجا فیلمشون رو اکران کنند، این آهنگ قرار شد همینجا اکران بشه. به نام خلیج همیشگی «سنت لورنس». این خلیج در اطراف کشور کانادا قرار دارد. این اجرا کاری از آقای علی نصیرنژاد و تیم همراهشون است.

علی نصیرنژاد قبل از اجرای این آهنگ خطاب به حاضران در سالن برگزاری این برنامه گفت: ما در این قطعه یک ترجیع بندی داریم. جنوب کانادا همانند ایران یک خلیجی دارد که نام آن «سنت لورنس» است. در زمان این اجرا لازم است تا برای همراهی با ما «سنت لورنس گلف» را بیان و تکرار کنید.

نصیرنژاد در پایان اجرای این آهنگ گفت: شعر این آهنگ را خانم ملیحه رجایی و امین شفیعی سروده‌اند و از حاضران در سالن برگزاری شانزدهمین شب طنز انقلاب اسلامی خواست تا آنها را تشویق کنند. کار باز تنظیم آن برعهده آقای رضا سعیدی و خواندن آن نیز برعهده من قرار داشت.

در ادامه این مراسم نوبت به شعرخوانی مهدی امام رضایی رسید. امام رضایی شعر طنز خود را قرائت کرد: 

نباشد به نسلش کسی نامدار

به غیر از سگ و گربه و سوسمار

عجیج عجیجم کند بوچ بوچ

تتو می‌کند بر کمر شاخ قوچ

زند شرکتی سوری ای پهلوان

نوین گستر رخش ایرانیان

از آن رانت ارز جهانگیر شاه

کند روزگار خلایق سیاه

سپس در بخش دیگر برنامه نوبت به شعرخوانی امین شفیعی، رسید. شفیعی شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‎هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

شینزو تو که انقده خوب و ماهی

اروم و سر به زیر و سر به راهی

بخاطر مردن ژاپنیا

عذر میخوای از سربازای آمریکا

سربازامون میذاری هر وقت بخوان

با دخترای ژاپنی دیرین دان

در ادامه مراسم نوبت به اجرای استندآپ کمدی توسط محمد امین میمندیان رسید. میمندیان در سخنانی، گفت: آقای روحانی یک صحبتی کردند و گفتند که ظرفیت فشار به پایان رسید. درست می‌گویند. من خودم دیگه چیزی حس نمی‌کنم. یعنی ما فشار رو روی درجه سطح کلید تنظیم کرده بودیم اما فشار وارده روی درجه خیلی بالاتری است.

وی افزود: اینجا جشن تولد ملکه است. حالا گیر میدن که این بنده خدا 70 ساله ملکه است و اینها اما ما خودمون «وزیر نفت مزگان» داریم. یعنی هرکسی که دیگه اینقدر وزیر نفت بود خودش تا حالا تبدیل به نفت شده بود. وزیر نیرو هم از اونور گفته شما خیلی غذا می‌خورید از چینی‌ها یادبگیرید که مثلا یک وعده می‌خورند. اینکه چینی‌ها یک وعده می‌خورند برای این نیست که غذا کمه، هشت پا دیرهضمه.

در بخش دیگر برنامه نوبت به شعرخوانی محمدحسین رحیمی رسید. رحیمی شعر طنز خود را قرائت کرد. زکریایی در ادامه این مراسم خطاب به حاضران در سالن برگزاری این برنامه گفت: شعری را باید با همدیگر به مناسبت تولد الیزابت تمرین کنیم. شعر این بود:

ملکه آی ملکه مال ناف لندن ملکه

زنیکه پیر نمیشه از جفا سیرنمیشه

میکنه توطئه و میگه که کار فلکه

یه کویین هست توی دنیا همه کارش کلکه

از قدیم با عموسام میکنن فتنه مدام

فتنه گر با نوچه‌هاش جاش توی عمق درکه

در این بخش از برنامه کیک تولدی که با کاریکاتوری از ثارا... جعفری برای تولد ملکه تزئین شده بود بریده شد و کادوهایی که برای اون آورده بودند به نماینده ملکه اهدا شد!

در بخش دیگر برنامه نوبت به شعرخوانی زهرا فرقانی، رسید. فرقانی شعر طنز خود را قرائت کرد و اسم‌هایی برای جایگزینی برخی عبارات پیشنهاد داد. که بخش هایی از آن را ادامه می خوانید.

به سلبریتی همه کاره

بده عنوان حرف درمانی

بشود بچه سلبریتی

"در کانادا درای پنهانی"

جای خاله زنک بگو ژوله

به کپی پیست نیز " میلانی"

خودمانیم، اصل عصر جدید

"گات تلنت" است یا علیخانی؟

در ادامه این مراسم نوبت به شعرخوانی فرهاد موحدی، رسید. موحدی شعر طنز خود را درباره تولد ملکه انگلستان قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

کشور من مثل امریکای احمق نیست چون

حیله ها و دشمنی ها را نهانی می کند!

این ترامپ ساده هی بالا و پایین می پرد

مثل آن کاری که هی بهنام بانی می کند!

هر کسی هم نامه ای از سوی آن ها می برد

خیط گشته، نامه را آنجا که دانی می کند!

عمر من هم آخرش روزی به پایان می رسد

حق تعالی شادمانی را جهانی می کند!

در بخش دیگری از این مراسم زهرا خاکبار، اقدام به شعرخوانی کرد.

آخرین شاعر شانزدهمین شب طنز انقلاب اسلامی سید محمد صفایی، نام داشت. صفایی شعر طنز خود را قرائت کرد که بخش‌هایی از آن را ادامه می‌خوانید.

می خواست سر سفره ی ما نفت بپاشد

کردیم ملامت که در این کار خطر هست

هر روز به قبرس نروید از پی مقصود

در گوشه زندان دوسه تا کره ی خر هست

باباش بجز کارگری ساده نبوده

اما پسرش وارث و سلطان شکر هست

در انتهای این مراسم نیز برنده مسابقه پیامکی معرفی شد و با چهار عدد قرص فلافل به مناسبت روز جهانی فلافل مورد تقدیر قرار گرفت.

انتهای پیام/ 

پربیننده‌ترین اخبار فرهنگی
اخبار روز فرهنگی
آخرین خبرهای روز
تبلیغات
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
میهن
triboon
گوشتیران
مدیران