سردار هور همچنان گمنام است + تصاویر
شهید علی هاشمی اسطورهای که در ۱۷ سالگی بچه انقلاب، ۱۹ سالگی فرمانده، ۲۵ سالگی فرمانده، ۲۷ سالگی شهید و در ۴۹ سالگی برگشت اما همچنان وی گمنام است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، سردار سرلشکر شهید علی هاشمی فرمانده قرار سری نصرت و سپاه ششم امام صادق(ع) در تاریخ دهم شهریور ماه سال 1340 هجری شمسی در محله حصیرآباد اهواز دیده به جهان گشود.
با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 به عضویت کمیته انقلاب اسلامی درآمد و در سال 1359 پس از حمله کشور متجاوز عراق به خاک ایران، وی به همراه 40 نفر از نوجوانان و جوانان محله های حصیرآباد و آخر آسفالت اهواز به حمیدیه عزیمت کرده و در نهایت تیپ 37 نور را تشکیل دادند.
تشکیل قرارگاه سری نصرت
سردار سرلشکر شهید علی هاشمی، بعد از عملیات بیتالمقدس با حکم فرماندهی وقت کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مأمور به تشکیل قرارگاه سری نصرت به منظور شناسایی منطقه عمومی هورالهویزه (جزایر مجنون) شد.
پس از این انتصاب، کار خود را به منظور شناسایی منطقه عمومی هورالهویزه (جزایر مجنون) آغاز کرد که این شناسایی ها منجر به اجرای عملیاتهای مهمی چون خیبر و بدر شد.
با توجه به لیاقت و شایستگی سردار سرلشکر شهید علی هاشمی در سال 1365 به فرماندهی سپاه ششم امام صادق (ع) سپاه پاسداران منصوب شد.
در چهارم تیر ماه سال 1367 دشمن بعثی اقدام به انجام تک شدیدی در جزایر مجنون می کند که سردار سرلشکر شهید علی هاشمی تا آخرین لحظه در کنار سایر رزمندگان اسلام در مقابل متجاوزان میایستد و از خاک کشور دفاع میکند.
پس از یک نبرد نابرابر سرانجام شهید هاشمی به همراه چند تن از یارانش به نام های سردار شهید مهدی نریمی مسئول مخابرات قرارگاه سری نصرت و سپاه ششم امام جعفر صادق (ع)، سردار شهید حسن بهمنی فرمانده مخابرات قرارگاه تاکتیکی خاتم 4 و مسئول ارتباطات رادیویی مخابرات سپاه ششم امام جعفر صادق (ع) و سردار شهید محمود نویدی مسئول ادوات جنگی قرارگاه سری نصرت به شهادت می رسند که پیکر پاکشان در زمین جبهه ماند.
پیکر سه تن از این شهدا پس از سالها غربت و بی نشانی به زادگاهشان بازگشت ولی پیکر پاک سردار شهید محمود نویدی مسئول ادوات جنگی قرارگاه سری نصرت هنوز شناسایی نشده است.
بنده با زبان اعتراض، از کمبودها شکایت نمیکرد
سرلشکر یحیی رحیم صفوی دستیار و مشاور عالی فرمانده معظم کل قوا با اشاره به شهادت سردار سرلشکر شهید علی هاشمی اظهار داشت: علی هاشمی سرداری مؤمن، شجاع، خردمند و محجوب بود. او در برخورد با دشمن از خود سستی به خرج نداد و هیچگاه از هجمه دشمن در جزیره مجنون که میلیونها گلوله به این جزیره ریختند، نترسید.
وی ادامه داد: تدبیر او در فرماندهی عملیات نشان می داد که شهید علی هاشمی انسانی بسیار فکور و از نبوغ نظامی برخوردار است. او سنجیده و کم سخن میگفت و هیچگاه به دنبال مطرح کردن خودش نبود.
سرلشکر صفوی اضافه کرد: وقتی علی هاشمی را به فرماندهی سپاه ششم منصوب کردند، کلید فرماندهی را به رئیس ستادش سردار گرجیزاده داد، او نمیخواست پشت میز فرماندهی بنشیند و میگفت هر کس میخواهد من را ببیند بیاید در جزیره.
وی گفت: شهید علی هاشمی در کمبود تدارکات و تجهیزات هیچگاه اعتراض نمیکرد. هیچگاه به فرماندهان و بنده با زبان اعتراض، از کمبودها شکایت نمیکرد.
خصوصیت ممتاز شهید علی هاشمی گمنام بودن است
سردار گرجیزاده نیز درباره سردار سرلشکر علی هاشمی گفت: خصوصیت ممتاز شهید علی هاشمی گمنام بودن ایشان بود. امروزه مصادیق چنین افرادی کم پیدا میشود.
وی به بیان برخی از ابعاد شخصیت شهید علی هاشمی پرداخت و گفت: کسی که گمنام است خیلی از فضائلش پنهان است. شاید آدم بی تقوایی پیدا شود و بگوید او چه کرده است و یا فردی پیدا شود که در مورد ایشان ابهاماتی را بیان کند اما به دلیل غفلت او است. خاطرم است که تا سال 82 همه متفقالقول بودند که اسمی از ایشان نیاورند چرا که ممکن بود ایشان در زندانهای عراق باشد حتی خود من هم که اسیر شدم هیچ چیز نمیتوانستم بگویم. عراقیها به من دروغ گفتند و گفتند که علی هاشمی اسیر شده و همه چیز را گفته است. من نیز در جواب آنها گفتم که بعید است او چیزی بگوید.
وی بیان کرد: هیچ کس علی هاشمی را به این متهم نکرده که چه بوده و چه شده است اگر هم کسی این حرف را زده به خاطر جهلش بوده است. او هیچگاه در طول جنگ دنبال مصاحبه نبوده و خود را مهم جلوه نداد در حالیکه مهمترین نقش را داشت.
تا آخرین لحظه کنار شهید علی هاشمی بود
وی عنوان کرد: خاطرم است سال 69 که از اسارت آزاد شدم خانواده ایشان گفتند که از علی خبر داری؟ تنها جوابی که میشد داد این بود که نمیدانم. چرا که ممکن است او اسیر باشد و اگر هویت او در زندانهای عراق فاش میشد عراقیها او را به شدت شکنجه میدادند چرا که خسارتهای جبرانناپذیری به عراقیها زده بود. من در یک مصاحبه گفتم که او در 17 سالگی بچه انقلاب، 19 سالگی فرمانده، 25 سالگی فرمانده، 27 سالگی شهید و در 49 سالگی برگشت به وطن داشت. من 49 سالگی او را جشن تولد او نامگذاری میکنم چرا که ما توانستیم در مورد او حرف بزنیم و محسن رضایی توانست بگوید که او فرمانده قرارگاه سری نصرت بود. به همین دلیل در مورد شهادت او هم ابهام وجود دارد و نمیتوان دقیق حرف زد.
این رزمنده دفاع مقدس تصریح کرد: من این افتخار را داشتم که تا لحظه آخر کنار ایشان بودم و یک فرمانده را در خطرناکترین لحظه عمرش دیدم. در حالی که بوهای مختلفی از مواد شیمیایی و تیر خمپاره در منطقه بود او بسیار آرام بود و استرس نداشت.
گرجیزاده به بیان خاطرهای از شهید علی هاشمی پرداخت و گفت: در دنیایی که خیلیها نظامیها را به عنوان خشن میشناسند همه بچههای جبهه و جنگ مظهر انسانیت بودند هیچگاه ندیدم کسی از دیدن جنازه یک عراقی خوشحال شود و البته خاطرم است در یک جایی یک جوانی به یک جنازه عراقی پا زد اما همه به او واکنش نشان دادند که چرا به جنازه او بیاحترامی میکنید. در همین راستا خاطرم هست که در قرارگاه بودیم و همه رفته بودند چند ماشین به علاوه یک آمبولانس داشتیم. که 2 اسیر از گارد ریاست جمهوری عراق را به قرارگاه آورده بودند در حالی که زخمی بودند. علی هاشمی دستور داد که آنها را عقب برده و مداوا کنند و آن دو که دشمن ما بودند با آمبولانس عقب رفته و ما حتی خودمان بدون ماشین امدادی باقی ماندیم. علی هاشمی اگر چه عرب بود اما از همه قبیلهای را دوست داشت. از مشهد و نیشابور تا شیراز و فسا در کنار او بودند. بهترین دوستانش نیز خوزستانیهای ایرانی بودند در حالی که او عرب بود.
انتهای پیام/ش