‌روایت تسنیم از نابغه‌ نابینایی ‌که به ۷ زبان مسلط است؛ دنیای تاریک «منیرالسادات» با عشق به امام حسن (ع) رنگی شد

‌روایت تسنیم از نابغه‌ نابینایی ‌که به 7 زبان مسلط است؛ دنیای تاریک «منیرالسادات» با عشق به امام حسن (ع) رنگی شد

منیرالسادات حسینی از ۷ سالگی یادگیری زبان را آغاز کرده و اکنون به ۷ زبان زنده دنیا مسلط است. نابینای مادرزادی که دنیای خود را به عشق خدا، اهل‌بیت و به‌ویژه امام حسن (ع) رنگی کرده و جزو ۱۴ معلول نابغه کشور شناخته‌ شده است.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، رد پای معلولیت و محدودیت را با توانمندی‌ و تلاش برای رسیدن به هدفش محو کرده بود. بینای دنیایی بود که خدا برایش نقاشی کرده بود و چنان از دنیای رنگارنگ آمال و آرزوهایش می‌گفت که تصور معلولیت و نابینایی ظاهری‌اش از ذهنت پاک می‌شد. لبخند همیشگی‌اش نشان از روحیه خستگی‌ناپذیری داشت که مصمم‌تر به راهش ادامه می‌دهد. منیر السادات حسینی از 7 سالگی یادگیری زبان را آغاز کرده و اکنون به 7 زبان زنده دنیا مسلط است. نابینای مادرزادی که دنیای خود را به عشق خدا، اهل‌بیت و به‌ویژه امام حسن (ع) رنگی کرده. او جزو 14 معلول نابغه کشور و شهرستان شهرضا شناخته‌ شده که عاشق مطالعه و مناظره است و می‌خواهد جزو زبان‌دان‌های اول دنیا شود.

منیرالسادات 19 ساله، دختر روشندلی که هیچ‌گاه نداشتن یک جفت چشم، مانعی برای موفقیتش نشده و علاوه بر پرداختن به رشته‌های هنری و ادبی مانند شاعری، نقاشی با حس ششم و مجری‌گری، در حال حفظ 4 جزء قرآن به عربی و انگلیسی است و برای همه امامان تبلیغ و مداحی می‌کند.او تلاش می‌کند تا در زمینه‌های درسی، هنری، ورزشی و... موفق شود. منیر السادات، اکنون دانشجوی ادبیات زبان انگلیسی در دانشگاه کاشان است. تک‌فرزند است و ساکن شهرضا؛ پدر و مادرش به دلیل شرایط مالی بد، چند شیفت کار می‌کنند و خودش به‌تنهایی کارها و فعالیت‌های شخصی‌اش را انجام می‌دهد. در ادامه گفت‌و‌گوی تسنیم را با این نابغه نابینا بخوانید:

تسنیم:پیش از مصاحبه،از علاقه‌ات برای سفر به کره جنوبی صحبت کردی. علت آن چیست؟

حسینی: درباره این کشور تحقیق کردم. پایتختش سئول است که جزو 10 شهر پیشرفته دنیاست و رتبه اول IQ هوشی را دارد، در شادی، امید به زندگی، رباتیک، کشتی‌سازی، خودروسازی و ... هم سرآمد است. در آنجا می‌توانم لوازمی که بچه‌های معلول احتیاج دارند با هزینه گمرکی خودم به ایران بفرستم و دینم را به همنوعانم ادا کنم و برای این قشر از افراد جامعه در ایران و کره هر کاری از دستم بربیاید، انجام دهم.

تسنیم:از چه زمانی این فکر به ذهنت رسید؟

حسینی:زمانی که برای تحصیل در دوره راهنمایی به تهران رفته بودم، دوست داشتم از سفارت کشور کره جنوبی بازدید کنم و با مسئولان آنجا آشنا شوم. برخورد محترمانه آن‌ها مرا خوشحال کرد که چنین کشورهایی افرادی مانند مرا ازنظر هوش و استعداد، استثنایی می‌دانند، نه ناتوان و معلول. این در حالی است که در کشور ما استثنایی به معنای ناتوانی و محدودیت است. باعزت و احترام تمام از من به خاطر اینکه باوجود امکانات کم و شرایط سخت، زبان کره‌ای را انتخاب کردم تشکر کردند و مرا ازنظر هوش و استعداد، استثنایی می‌دانستند.

تسنیم: مشکلات جوانان نخبه به ویژه معلولان توانمند چیست؟ 

حسینی: ابتدا این نکته را بگویم که نخبه‌هایی هستند که جذب کشورهای دیگر می‌شوند و مسلمان جذب می‌کنند، حتی سعی می‌کنند در مورد ایران نظر کشورهای دیگر را عوض کنند. البته هر کشوری که نخبه جذب می‌کند فقط به تبلیغ کردن اکتفا نمی‌کند، امکانات در اختیارشان قرار می‌دهند و از جوانان استقبال می‌کنند، درصورتی‌که خیلی از دوستان مخترع و نخبه من در اینجا با چند سال دوندگی همچنان هزینه زندگی خودشان را نمی‌توانند دربیاورند.

تسنیم: با وجود این تفاوت نگاه به نخبگان و معلولان توانمند، به نظر شما چگونه باید در حفظ جوانان نخبه تلاش کرد؟

حسینی:اگر مسئولان کشورمان به جوانان بها دهند و شرایط را برای آن‌ها مهیا کنند، قطعاً همه جوانان نخبه در کشورهای دیگر برمی‌گردند؛اما در حال حاضر فقط رهبرمان دلسوز این مملکت است.

تسنیم: چگونه برنامه‌ریزی می‌کنی تا به همه اهدافی که داری، برسی؟

حسینی: ساعت خواب و استراحتم بین 20 دقیقه تا دو ساعت است تا به همه فعالیت‌هایی که گفتم برسم. حتی به من انتقاد می‌کنند که در زمینه‌های پراکنده‌ای کار می‌کنم و چند هندوانه را نمی‌توان با دودست برداشت، اما معتقدم مانند دانشمندان مختلفی که در زمینه‌های علمی فعالیت داشتند، می‌توانم حرفی برای گفتن داشته باشم، زیرا از وقتم به‌خوبی استفاده می‌کنم.

تسنیم: بزرگ‌ترین هدفت چیست؟

حسینی: بهترین شاعر و نویسنده زن ایران شدن از اهداف بزرگ من است. می‌توانم در دنیا اول متخصص زبان باشم که در کمترین زمان ممکن بیشترین تسلط را به زبان‌های مختلف دنیا دارد و علاوه بر این می‌توانم زن شناگر قهرمان جهان باشم. شنا اولین ورزشی است که یاد گرفتم و بعد چوگان، سرود و تواشیح، نواختن گیتار، فیلم‌نامه‌نویسی، نمایشنامه‌نویسی، بازیگری، مجری‌گری، مداحی و مولودی‌خوانی هم جزو فعالیت‌های من است. علاوه بر این‌ها مدرک ICDL کامپیوتر گرفتم و با تلفن همراه و لپ‌تاپی کار می‌کنم که دیگران استفاده می‌کنند و فقط با نرم‌افزار آن‌ها را گویا می‌کنم.

تسنیم: یادگرفتن این زبان‌ها برایت سخت نبود؟

حسینی:ابتدا به‌صورت خود خوان، خواندن و یادگیری را آغاز کردم. چون معتقدم انسان باید اول خودش مطالعه را شروع کند و درنهایت استاد و یا آموزشگاه دلخواهش را پیدا کند. من در شرایط یکسانی با دیگر بچه‌ها آموزش دیدم. دوران مهدکودک را در میان بچه‌های عادی گذراندم و دوره ابتدایی را در مدرسه نابیناها. بقیه دوران تحصیلم را هم در میان افراد عادی درس خواندم.

تسنیم:سختی شرایط و کمبود امکانات مانعی برای ادامه راهت نشده است؟

حسینی: بسیاری از امکانات در حد صفر و از یک تا 5 درصد است. دست انجمن‌ها برای حمایت بسته است. برای تحصیلات کتاب خاص نابیناها وجود ندارد. به‌غیر از رشته علوم انسانی هیچ رشته دیگری را نمی‌توانند انتخاب کنند. من خودم به‌سختی و با پافشاری زیاد وارد رشته معارف شدم، زیرا کتابی برای ما وجود نداشت و از طرفی هم می‌خواستم برای مناظره با ادیان مختلف آماده شوم.

تسنیم: تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطراتت چه زمانی برای تو رقم خورده است؟ و این‌همه انگیزه از کجا نشأت‌گرفته؟

حسینی: تلخی‌ها که رفتنی هستند و باید یاد بگیریم با سختی‌ها بجنگیم، اما شیرین‌ترین خاطرات من زمانی بود که حوائجم را از امام حسن (ع) می‌گرفتم و استادان موردنظرم را برای یادگیری پیدا می‌کردم. درواقع مشوق اصلی من امام حسن (ع) بوده، چون هرجایی که مشکل داشتم و از بی‌کتابی و کمبود امکانات رنج بردم و ناامید شدم، ایشان دست مرا گرفته‌اند مادرم هم حامی و مشوق من بوده است.

تسنیم: از تمام‌کارهایی که انجام می‌دهی توانسته‌ای درآمدی کسب کنی؟

حسینی: هرچند شاغل بودن و کار کردن مشکل است، اما من از 7 سالگی سعی کردم مستقل باشم و هرچند درآمدم کم است و به‌سختی به دست می‌آورم، اما با آن توانستم زندگی‌ام را بچرخانم، چون پدر و مادرم مشکل مالی دارند و نمی‌توانم سربار آن‌ها باشم. مجری‌گری و گویندگی می‌کنم، شعر می‌سرایم و کتاب می‌نویسم. البته از اولین کتابم به نام «آبی‌تر از آسمان» استقبالی نشد و هزینه چاپ کتاب دومم را ندارم. بیش از دو جلد داستان بلند و بیش از 20 هزار بیت شعر سرودم که هنوز هیچ حامی برای انتشار آن‌ها پیدا نشده است. برای کسب درآمد در مسابقات مختلف شرکت می‌کنم و اگر موقعیت تدریس، ترجمه و تور لیدری پیدا شود، انجام می‌دهم.

او در پایان گله‌ای هم از برخورد مردم دارد و می‌گوید: نابیناها نه از واژه روشندل خوششان می‌آید که تعارف است و نه از واژه کور که واژه‌ای تحقیر‌آمیز است. رفتار مردم با نابیناها چنگی به دل نمی‌زند و به خاطر فرهنگ غلط مردم از عصا استفاده نمی‌کنم. او معتقد است مردم عصای سفید را نماد کوری می‌دانند و تمسخر می‌کنند، ترحم‌های بیجا و خدایا شکرت گفتن‌های با آه غلیظ یا خدا شفایت بده. سکوت می‌کند و می‌گوید: ترجیح می‌دهم در مورد آن حرفی نزنم، دخترها به همین دلایل از عصا استفاده نمی‌کنند و من از همین 30 درصد بینایی که از امام رضا (ع) گرفته‌ام از حس ششم استفاده می‌کنم.

انتهای پیام/ش

پربیننده‌ترین اخبار استانها
اخبار روز استانها
آخرین خبرهای روز
فلای تو دی
تبلیغات
همراه اول
رازی
شهر خبر
فونیکس
میهن
طبیعت
پاکسان
گوشتیران
رایتل
مادیران
triboon