امرالله احمدجو: «سلمان» از تولد تا فتح ایران روایت میشود/ آخرین گمانهها درباره بازیگر نقش اول
بازنویس فیلمنامه «سلمان فارسی» گفت داستان این سریال از تولد سلمان تا فتح ایران روایت میشود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، آثار کمتعدادی در کارنامهاش وجود دارند اما همه ارزشمندند. اتفاقاً هم «روزی روزگاری» و «تفنگ سرپر» را این روزها تلویزیون بازپخش میکند؛ سریالهایی که بهقلمِ نویسنده و کارگردان کاربلدی بهنام امرالله احمدجو ساخته شدند. البته از سال 91 به بعد کارگردان فیلم سینمایی و سریال تلویزیونی نبوده اما مشغول بازنویسی فیلمنامه یا بهقولِ خودش دیالوگهای سریال سلمان فارسی است، سریالی که بهتعبیر حسین کرمی رئیس سیمافیلم در تابستان تصویربرداریاش را آغاز میکند ولی امرالله احمدجو اعتقاد دارد احتمالاً با تکمیل دکورهای لوکیشن ایران «سلمان» کار با قدری تأخیر شروع میشود.
بسیاری منتظرند تا ببینند بازیگر نقش کاراکتر اصلی (سلمان فارسی) کدام بازیگر خواهد بود، که بهتعبیر امرالله احمدجو این شخصیت به چند مقطع بازیگر از کودکی تا کهنسالی نیازمند است و احتمالاً چهره آشنایی نخواهد داشت. او به ماجرای منع داود میرباقری از ساخت سلمان و علاقهمند شدن به دیالوگهای مختارنامه و حتی چرایی کمکار شدن در تلویزیون اشاره کرد.
امرالله، ساخت سریالهای عجلهای را آسیب اصلی مجموعهسازی در تلویزیون دانست که دیگر مخاطب جدی سریالها، کمتر با تماشای آن بهوجد میآید، در حالی که قبلاً سریالها آنقدر مردم را درگیر خودشان میکردند که کمتر به این جاذبهها امروز توجه میشود، چون تهیهکنندگان هم قالب تهیهکنندگیشان را فراموش کردهاند و در قامتِ یک اسپانسر و اهتمام به کمیت بهجای کیفیت، اصطلاحاً بیشتر سریدوزی میکنند.
خبرهایی از سریال سلمان به گوش میرسد که بازنویسی فیلمنامه تمام شده، این خبر را امرالله احمدجو تأیید کرد و البته گفت که تا رسیدن به قصهای آراسته و درخور مخاطب صداوسیما کار ادامه خواهد داشت. البته رئیس سیمافیلم هم در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری تسنیم اعلام کرد طراحی صحنه، ابزارآلات و لباسها انجام شده و چون سریال سلمان فارسی قالبی تاریخی دارد، برای نشان دادن اصالت تاریخی، کار طراحی صحنه و لباسها زمانبر است. همچنین از لوکیشنهای این سریال کشور ترکیه است؛ در ایران نیز بخشهایی از کار در خراسان و کرمان تصویربرداری میشود.
این گپوگفت خبرنگار تسنیم با امرالله احمدجو را در ادامه میخوانید:
کار فیلمنامه تمام شده ولی دنبالِ آراستگی هستم
نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون درباره بازنویسی فیلمنامه سریال تلویزیونی «سلمان فارسی» گفت: بازنویسی فیلمنامه تمام شده اما برای ما آراستگی کار اهمیت دارد که اصطلاحاً مو لای درز آن نرود. من قرار است چند روز آینده میرباقری را ببینم و اگر پیشنهادهای دیگری داشته باشد حتماً مدنظر قرار بدهم. چند ماه پیش تهران بودم سری به کارگاه سریال «سلمان» زدم بسیار از طراحی اصولی آن لذت بردم، واقعاً تا به امروز اینهمه دقت را ندیده بودم از لباسها، طراحی پارچهها گرفته تا دکورها و ابزارها.
وی درباره آغاز و روایت سریال «سلمان»، تصریح کرد: میدانید که ماجرای سلمان از ایران آغاز میشود به تیسفون، شام، فلسطین و عربستان میرسد. سلمان در جوانی دغدغه دین پیدا میکند ظاهراً در یک خانواده زرتشتی متمول پرورش پیدا کرده و اتفاقاً پدر او هم صاحب مقامی است. ابزار آسایش برای سلمان فراهم و جانشینی پدر هم برای او محرز است، ولی دنبال کردن علت دین، از همان کودکی برای سلمان ایجاد میشود و حتی بهخاطر خاموش کردن آتش آتشکده، سخت تنبیه میشود. کنجکاو و متفکر است و در جوانی اتفاقی با تعلیمات مسیحیت آشنا میشود. به این نتیجه میرسد [آئین] زرتشتی پر از خرافات و یک نوع کاسبی است و مخفیانه مسیحی میشود. با کشیش مشکل پیدا میکند و برای ادامه این دین، راهی شام و کلیسای مرکزی میشود.
وی با اشاره به شروع و پایان سریال سلمان، افزود: سلمان بعد از مدتی فعالیت در جرگه طلبگی مسیحیت، مشکلی با انجیل یوحنّا پیدا میکند و از کلیسا اخراج میشود. آرام آرام زمزمه اسلام به گوش او میرسد پیامبری در مکه ظهور کرده و همان کلیاتی را که زبان به زبان و گوش به گوش میشود میبیند که اینها چقدر استوارند و با عشق و علاقه زیادی، راهی عربستان میشود. ولی آن کاروانسالاری که قول داده بود او را به عربستان ببرد وقتی از حوزه حکومت شاه خارج میشود در دوراهی یثرب و عربستان، سلمان را بهعنوان برده به یک یهودی میفروشد. سلمان بهعنوان غلام زرخرید چند بار در یثرب دست به دست میشود و در زمان هجرت با رسول اکرم(ص) در مدینه دیدار میکند. این سیر داستانی است ولی هنوز مشخص نشده و تصمیم قطعی نگرفتهایم تا کدام مقطع ادامه پیدا کند. اما فیلمنامهای که در دست دارم تا بعد از فتح ایران را نشان میدهد.
بازیگر سلمان احتمالاً چهرهای آشنا ندارد
احمدجو در پاسخ به این سؤال که "بالاخره بازیگران سریال مشخص شدند و آیا شما مشورتی به داود میرباقری در خصوص انتخاب بازیگران خصوصاً نقش سلمان دادهاید؟"، خاطرنشان کرد: من هیچوقت درباره کاراکتری به او پیشنهاد و مداخلهای نکردم که خدای ناکرده با تمرکز بهروی بازیگر خاصی، نوع لحن متناسب با آن شخص، بازنویسی را تحتالشعاع قرار دهد. داود همیشه با وسواس بازیگر انتخاب میکند و حدوداً یک سال پیش، برای انتخاب نفرات مناسب بهسراغ بازیگران کاربلد شهرستانهای مختلف میروند تا این کار مثل کارهای قبلی میرباقری از حضور بازیگران حرفهای و کاربلد بهره ببرد. این را هم بگویم که داود به من گفت "امری! {امرالله احمدجو}، این آخرین کار بزرگ من است و سن و سال اجازه نمیدهد بتوانم کار به این طول و تفصیلی بسازم. تا آنجایی که توان دارم میخواهم کم نگذارم و همه تجربه، شوق و پشتکار و خلاقیت را به میدان میآورم".
بازنویس فیلمنامه سریال تلویزیونی «سلمان» در پاسخ به این سؤال که آیا کاراکتر اول این سریال را یک سلبریتی بازی میکند یا یک چهره غیرآشنا، افزود: میدانید که کارگردان «سلمان فارسی» قبل از اینکه تلویزیونی و سینمایی باشد یک تئاتری است. برای داود کاربلدی، تخصص و فرهیختگی در بازیگری حرف اول را میزند به همین خاطر کسانی جلوی دوربین آثارش حاضر میشوند که ناشناخته اما کاربلد و حرفهای هستند، مثلاً انوش معظمی نقش حرمله را در شرایطی بازی کرد که شناختهشده نبود اما آنقدر درخشید که نظر بسیاری را به خودش جلب کرد. مخاطب ما باید منتظر این چنین انتخابهایی باشد که داود میرباقری با یک جامعهشناسی هنری آن را بهخوبی انجام میدهد. از طرفی «سلمان» از کودکی، نوجوانی، جوانی تا سالخوردگی روایت میشود و نیاز به بازیگران متعددی دارد که بتوانند آن را بهخوبی ایفا کنند.
وی اضافه کرد: این کار باشخصیتی است چون بیش از 300 شخصیت پررنگ دارد. بعید میدانم بین کسانی که با آن خصوصیتهای ویژه برای سلمان شخصیتپردازی شده از بین سلبریتیها کسی که از هر جهت با آن خصوصیات همخوان باشد کمتر شاهد هستیم، بهنظر میرسد بازیگر سلمان احتمالاً چهرهای آشنا ندارد، از این جهت دستشان باز است تا بازیگری را پیدا کنند که هم بهلحاظ فیزیکی و هم توان و عیار بازیگری بتواند این کاراکترهای سخت را مؤثر ایفا کند.
احمدجو درباره ارتباط داستانی سلمان با پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع)، گفت: ما سعی کردیم طوری جریان فیلم جلو برود که همان سبک داود میرباقری در سریال امام علی(ع) اجرا شود. نشانههایی از خود حضرت رسول اکرم(ص)، حضرت علی(ع) و مجموعه اشخاصی که نمیشود آنها را نشان داد با یک نشانههایی مثل امام علی(ع) دستی نشان داده میشد یا در نمای خیلی دور سواری میدیدیم و یک بخش زیادی هم کلامشان بسیار بااهمیت است با نقل قول بهنمایش درمیآید.
سلمان از تولد تا ماجرای فتح ایران سریال میشود
وی درباره شروع سلمان، تأکید کرد: سریالهای بیسابقه در کشور همچون «سلمان» داود میرباقری خیلی نمیتواند مطابق با یک برنامه جلو برو، زیرا اتفاقاتی پیشبینی میشود که با فراهم نشدن بسترهای لازم، کار به تأخیر میافتد، مثلاً بخش زیادی از دکور باید ساخته شود و زمین بزرگی نیاز داشت که هرکدام به مشکلی برخوردند و یک بار برنامهریزی برای شروع تصویربرداری را بهتأخیر انداخت. البته الآن زمینی انتخاب شده و دکورسازی در جریان است. بخشی از کار خارج از ایران است و کلیساها و فضاهای آماده بخش بیزانس و روم شرقی، احتمالاً ترکیه و چند جای دیگر که دیدهاند مثل مراکش و گرجستان انتخاب خواهند شد. مصمم هستند هرچه زودتر کار را جلوی دوربین ببرند و امیدواریم طبق برنامه تابستانی که اعلام شده اواخر آن شاهد این شروع باشیم.
میرباقری 30 سال به من میگفت "سلمان" و او را منع کردم!
کارگردان «روزی روزگاری» درباره ماجرای 30 سال دغدغه داود میرباقری برای ساخت سریال «سلمان فارسی» اظهار کرد: سیسال پیش بود که میرباقری درباره "سلمان" با من صحبت کرد و حرفش را زد؛ اما من به او خندیدم! گفتم: "داود! سلمان یک شخصیت فرهنگی بوده و ماجرای آنچنانی ندارد، چون در تاریخ اطلاعات زیادی درباره سلمان وجود ندارد و یکسری کلیات مطرح شده است. چطوری میخواهی این کلیات و وجود المانهای محدود تاریخی، سریال بسازی؟!"، اما آرام آرام سالها گذشت و او بیشتر از جزئیات این کار گفت و من همیشه میگفتم باید یک داستان دیگری باشد و کنار آن به شخصیت «سلمان فارسی» هم بپردازیم. تا دو سال پیش که فیلمنامه را به من داد، وقتی خواندم آنقدر خوب و جذاب بود که دیدم کاملاً اشتباه کردم و حق با داود میرباقری بود که میگفت «سلمان» یک کار بزرگی میشود. سریال بهتر است قصه شخصیت باشد مثل تعزیه که قصه عاشوراست. سریال خوب هم باید این کار را انجام دهد و نباید به یک فیلم آموزشی تاریخی تبدیل شود. آنقدر قصه «سلمان» شیوا نوشته شده که من را اسیر خودش کرد.
وی با ابراز اینکه "میگویم آخرین کار بزرگ میرباقری است"، افزود: نباید انکار کرد که من و داود وارد 70سالگی میشویم و این نوع کارها بسیار سنگین و دشوارند. الآن 7، 8 سال زمان اجرای ساخت سلمان زمان میبرد تا به پخش برسد. بعد از این کار سنگین هم بعید میدانم؛ داود هم به من گفت "آخرین کار سنگین و کارستان من است". داود خیلی بهدرد من خورده بدون منت و مزد، بدون اینکه من بهدرد او بخورم. سالها آرزوی من بود یک تأثیرگذاری داشته باشم تا اینکه پیشنهاد به من شد سلمان را دیالوگنویسی کنم و با جان و دل در خدمت او هستم.
تهیهکنندگان بیشتر سریکار شدهاند تا تهیهکننده سریال!
احمدجو به رسم بدِ سازندگان سریال اشاره کرد که کمّیت و عجلهسازی را فدای کیفیت میکنند، خاطرنشان کرد: هرکاری درست انجام شده با طمأنینه و زمان لازم اتفاق افتاده است. اما امروز رسم بدی بر سریالسازی ما حاکم شده که به همه جزء به جزء سریالهای ما آسیب وارد شده است. وقتی به فیلمبردار سریالی زمان لازم ندهند نورپردازی و فیلمبرداری آن سریال زیرسؤال میرود یا بازیگر وقت لازم برای تمرین و تسلط بر نقش را پیدا نکند بازیها همه تصنعی و آن اتفاقِ مؤثر در بازیگری شکل نمیگیرد. انگار یک رقابت و مسابقهای وجود دارد که همه کنتراتی و اصطلاحاً سریدوزی سریال درست میکنند. تهیهکنندگان امروز در قامتِ اسپانسر بیشتر سریکاری میکنند و دغدغهشان کمیت است تا کیفیت، برای همین است که سریالها راضیکننده نیستند، چون زمانِ لازم را در اختیارشان قرار ندادند.
وی با اشاره به اینکه میرباقری در جریان ساخت «مختارنامه» زیر بار عجله تلویزیون نرفت، تأکید کرد: داود میرباقری در زمان ساخت «مختارنامه» اصلاً زیربار نرفت و زمان لازم را صرف کرد و نتیجه آن شاهکاری شد که میبینید. حالا حالاها هم تلویزیون از پخش «مختارنامه» سود میبرد و این کار استعداد پخش دارد. این کارها ماندگار است و افتخار فیلمسازیمان است و همواره نسل به نسل از این کارها بهره و لذت میبرند. مثل داود میرباقری کم هستند که با آن سماجت و همت زیر بار نروند. اگر بگذارند با دقت کارها ساخته و پرداخته شود آنوقت به لباس قدیمی و تاریخی دستدوز توجه میکنند که دکمهها جیغ نکشند پلاستیکی هستند و یا خط دوخت دیده نشود و بهجای آن پارچه تریکوی با چرخ دوخته میبینند، این یعنی توجه نداشتن به کیفیت و فضا و تسلطی که باید کارگردان و فیلمساز بر جریان و فضای تاریخی داشته باشد.
دوست دارم خاطره یک بختیاری را بسازم
احمدجو در پاسخ به این سؤال که چرا اینهمه سال از تلویزیون فاصله گرفته و کمکار شده است، گفت: ما عمله فرهنگ و وقف فرهنگ هستیم، هر طور دستمان بربیاید کار کارستان میکنیم و موجب سرافرازی ایران و ایرانی در دنیا باشیم. در همه جای دنیا فیلمسازی مهم است چون جدیترین رسانه بیانی، ذوقی و هنری بهشمار میرود و اهمیت درجه یک دارد. اما در کشور ما این اهمیت مضاعف نسبت به بخشهای دیگر، وجود دارد بهجهت اینکه جامعه ما مطالعهگریز است و خوشبختانه جامعه بهطور غریزی عقب ماندن از مطالعه را با فیلم دیدن جبران میکند. من کتابی از نوه یکی از بختیاریهای دوستداشتنی که در زمان مشروطیت خاطرهای را نوشته خواندم و درگیرم کرد تا سریالی دربارهاش بسازم.
بعد از پشت کوههای بلند دلسرد شدم!
وی از برخی که در جریان ساخت «پشت کوههای بلند» دخالت داشتند انتقاد کرد و گفت: خیلی دلم میخواهد شرایط ساخت مناسب باشد این خاطره بختیاری را سریال کنم، کمتر کار کردم چون بعد از دخالتها و عجلهای که از من خواستند در «پشت کوههای بلند» اتفاق بیفتد، دلسرد شدم. واقعاً بعد از هرکاری، کارگردان مدتی استراحت میکند و بعد ولع اتفاق میافتد بعد از دو سه ماه، دوباره پشت دوربین قرار بگیرد. اما این دخالتها سرخوردهام کرد که تا الآن هم دلسردم کار جدیدی انجام دهم. تا جایی این دخالتها و دستکاریهای بیمورد اتفاق افتاد که گیج بودم و این تابو شکسته، حق نداریم در کار کسی دخالت کنیم. امیدوارم بتوانم این سریال جدید را بسازم و نیازمند کار تحقیقی و پژوهشی است.
سریالی بهغیر از مختارنامه درگیرم نکرد
نویسنده و کارگردان سریال «روزی روزگاری» تأکید کرد: من این سالها یا مستند آخر شبها را میدیدم و یا سریال «مختارنامه» را بارها دیدم و لذت بردم. تصورم بر این است که یک اولویتهایی بر حسب زمان و شرایط وجود دارند و در حال تغییر هم هستند اما نباید بقیه نیازها فراموش شود. کارهایی که مفرح باشند و اولویت باشد همه خواهناخواه به این سمت رانده میشوند و یک شخص عصاقورتداده میآید و طنز بسازد که اهل شوخی نیست، نتیجهاش یک کار سرد و بیروح درمیآید. در اولویتها باید افراط و تفریط در کار نباشد.
این کارهای آپارتمانی پشت نام طنز پنهان شدهاند
وی در خاتمه افزود: مشکل ما در معرفی است مثلاً میگویند به کار طنز امشب نگاه کنید، نمونهاش کار طنز آپارتمانی و شبانه است که طنز نیست و پشت این اسم پنهان شدهاند. در دل طنز باید نقد وجود داشته باشد؛ یا میگویند کمدی که مسئله این گونه نمایشی اصلاً نقد نیست، و صرفاً شوخی برای خنداندن است که این اتفاق هم نمیافتد. امروز این نوع کارهای اصطلاحاً طنز، اصطلاحات رکیک و جعلی را هم در جامعه رواج دادهاند که مصادیق آن «گیر دادن» و «بازخورد» و خیلی چیزهای دیگر است، کمتر این دقتها انجام میشود چون تعهدی به زبان و لهجه و گویش نداریم و کمتر این احترام لازم به لهجههای محلی و زبان و ادب فارسی گذاشته میشود.
انتهای پیام/+