ارومیه| گرانی کاغذ مطبوعات را تا آستانه قیچی شدن برده است/خاک خوری نشریات در دکهها
مشکل گرانی کاغذ نگرانی اهالی نشریه های مکتوب را برانگیخته و صنعت مطبوعات را دستخوش محدودیت هایی قرار داده است ،مدیریت قیمت کاغذ و حمایت از مطبوعات و ناشران و جلوگیری از تضعیف رسانه های کاغذی و صنعت نشر توجه و اهتمام و مدیریت زنده و پویا می طلبد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از ارومیه، مشکل افزایش قیمت کاغذ نگرانی ناشران و اهالی مطبوعات را برانگیخته است، این مشکل هشدار بزرگی برای ادامه حیات نشریات مکتوب است و صنعت نشر را دستخوش چالشها و محدودیتهای زیادی کرده است، بین هزینهها و درآمدهای این صنف هیچ توازنی برقرار نیست، بسیاری از مطبوعات و روزنامهها در واکنش به این گرانی و کمبود کاغذ تیراژ و تعداد صفحات خود را کاهش داده تا بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
معضل گرانی کاغذ که دامنگیر مطبوعات و نشریات مکتوب از قبیل روزنامه، هفتهنامه، ماهنامه، گاهنامه و ... شده است رمق را از کارکنان حوزه مطبوعات کاغذی گرفته و برخی از آنان را تا مرز تعطیلی برده است، تا جایی که باعث شده روزنامه به هفتهنامه تبدیل شود.
از طرفی موضوعاتی از قبیل احتکار کاغذ برای بیشتر گران شدن آن، تعلق نگرفتن ارز مبادله ای به کاغذ و تغییر تعرفه واردات کاغذو مشکلاتی از این دست نگرانی مطبوعات و نشریات را تشدید کرده است.
بحران گرانی و کمبود کاغذ و هزینههای هنگفت چاپ و نشر، پیامدهای بی شماری در پی داشته که می توان به گران شدن قیمت نشریه،کاهش تعداد صفحات نشریه، انتشار نامنظم آن ، کسادی چاپخانهها، پولی شدن نسخههای آنلاین برخی روزنامهها، کاهش مخاطبان، تعطیلی برخی نشریهها از جمله نشریات تخصصی، افزایش نرخ آگهی و طبعاً کاهش تعداد آنها، کاهش درآمدهای نشریه و مواردی از این دست اشاره کرد.
صاحبان نشریات کاغذی آذربایجان غربی نیز از این گرانی ناشی از افزایش قیمت دلار متأثر شده اند و با کمبود بیسابقه کاغذ مواجه هستند و همین امر سبب شده تا کار انتشار روزنامهها و هفتهنامههای محلی و سایر نشریات کاغذی به حداقل رسیده و نظم و ترتیب انتشارشان به هم بخورد.
مطبوعات و نشریات کاغذی در چنبره مشکلات
جانشین مدیرمسئول نشریه شهامت در باره تاثیرات گرانی کاغذ بر مطبوعات و نشریات کاغذی میگوید: مطبوعات محلی ثبت و ضبط وقایع و رویدادهای تاریخی منطقه را بر عهده دارند و صفحات اغلب آنها نشان میدهد صادقتر از دیگران در این مسیر عمل کردهاند اما این روزها بحران کاغذ سبب شده تا هم کسبوکارهای این حوزه و هم ظرفیتی از وقایع نگاری دوره حاضر عملاً از بین برود.
محمد آقایی پر می افزاید: مطبوعات محلی خود را مقید به ایفای رسالتشان میدانند اما باید پذیرفت که آنان بدون آنکه پشتوانه قابل اتکاء و مطمئنی داشته باشند درگیر مشکلاتی بسیاری هستند که فقط نسبت به سال گذشته همین موقع چندین برابر شده است و تا وقتی که چارهای برای حل مشکلشان پیدا نشود به تنهایی قادر به حل آن نیستند.
وی تصریح میکند: اظهارات اخیر دولتمردان به ویژه مدیران وزارت ارشاد مبنی بر پایان عمر نشریات کاغذی و برگزار نکردن جشنواره مطبوعات نشان میدهد دولت ارادهای برای حل بحران کاغذ در مطبوعات محلی ندارد.
سردبیر هفته نامه کوشا با بیان اینکه ساختار اداری معاونت مطبوعاتی متولی اصلی مطبوعات و رسانه هاست می گوید: حال و روز مطبوعات این روزها همچون بیماری است که به کما رفته و سطح هوشیاری پایینی دارد و اعضای خانوادهاش بالای سر او ایستادهاند و هرکدام خاطرهای از گذشته و روزهایی که تیراژشان به دهها هزار میرسید را تعریف و بعد شیون میکنند و در این بین وقتی پزشک معالج بالای سر بیمار حاضر میشود از بیماریهای متعددی حرف میزند که مطبوعات با آن دست و پنجه نرم میکند.
عبدالسلام معروفی صدور مجوز های فله ای و واگذاری امتیاز مطبوعات و رسانه به افراد غیرمتخصص و غیرتوانمند در دوره های گذشته،گرانی کاغذ، افزایش هزینههای انتشار، ریزش مخاطب ،از دست رفتن اعتماد عمومی به رسانه ها ،خودسانسوری و محدودیت در انتشار مطالب،نبود تخصص در حوزه رسانه و مطبوعات، نگاه جزیره ای به رسانه ها و مواردی از این دست را مشکلات حال حاضر مطبوعات عنوان می کند و می افزاید: اینها دردهایی هستند که مطبوعات این روزها به آن مبتلا شده است ومجموع آن شرایطی سخت را بر تحریریهها و فعالان این حوزه حاکم کرده به نحوی که ادامه انتشار را برای بسیاری از روزنامهها و مجلهها با دشواری همراه ساخته است.
وی بیان می کند:برخلاف افرادی که مدعی هستند عمر رسانههای مکتوب و روزنامهها به پایان رسیده است، تجربه جوامع توسعهیافته نشان میدهد که به رغم وجود شبکههای اجتماعی متعدد و متکثر، باز هم این روزنامهها هستند که میتواننددر راستای ایجاد چرخه عادلانه اطلاعات و امکان دسترسی همگانی و واقعی به اطلاعات گام بردارند.
معروفی تصریح می کند: شاید گرانی کاغذ به دلیل افزایش قیمت دلار و محدودیت های ایجاد شده برای واردات تنلگر جدی باشد که مسئولان کشور و اهالی مطبوعات را به فکر فرو ببرد که دست به کار شوند و تا کار از کار نگذشته چاره اندیشی کنند.
مرگ مطبوعات پیش از بحران کاغذ رقم خورده است
مدیر نشریه محلی ولات با بیان اینکه رونق فضای مجازی و به دنبال آن تولید نشدن محتوای مناسب و تخصصی پیش از این نفس اطلاع رسانی مطبوعاتی را گرفته و مرگ مطبوعات را رقم زده است میگوید: مرگ تدریجی مطبوعات و نشریات کاغذی در اثر گسترش و رونق فضای مجازی و گرایش ضاعقه مردم به خواندن اخبار سطحی و جزئی ، یک آسیب جدی برای جامعه مطبوعات و رسانه تلقی میشود.
آزاد یوسفی راد دلیل این آسیب را این چنین بیان میکند:در فضای مجازی شاهد ظهور شبه رسانههایی بودیم که بدون هیچ تجربه و تخصصی در حوزه مطبوعات و صرفاً با عمل زرد نگاری باعث ایجاد بحرانهای اساسی در عرصه خبر و مطبوعات شدند و شایعهسازی را گسترش دادند در حالی که در نشریه مجوز دار و با ضابطه این اتفاقات وجود ندارد و اگر هم باشد یک صدم شایعات مجازی هم نیست.
یوسفی راد بابیان اینکه هیچ پایشی بر فعالیت این کانالها نمیشود و چارچوبی برای فعالیتشان تعیین نشده میگوید: پایین آوردن شأن حرفه خبرنگاری، ایجاد نگاههای منفی به رسانهها از پیامدهای فعالیت بدون مجوز و چهارچوب برخی کانالهای تلگرامی است که نیازمند رسیدگی قاطع متولیان این امر است چراکه خروجی این وضعیت حتی از بحران کاغذ هم زیانبارتر است و آسیبهای فراوانی را بر پیکرهی مطبوعات استان تحمیل میکند.
وی میافزاید: گرایش مردم به خواندن اخبار سطحی و جزئی جامعیت خبر را که یکی از اصول بنیادین در عرصه خبر رسانی است را تحت شعاع قرار داده است ، مرگ تدریجی نشریات قبل از گرانی کاغذ هم رقم خورده بود و ضاعقه مردم به اخبار سطحی و فضای مجازی گرایش پیدا کرده بود.
نشریات محلی در دکه ها خاک می خورند
یوسفی راد بابیان اینکه نشریههای کاغذی محلی، عمده درآمدشان از تبلیغات و آگهی است، تقسیم عادلانه آگهی بین نشریات و نظارت بر توزیع آنها و تداوم انتشار لیست آگهیهای داده شده به نشریات استان را ضروری میداند و تصریح میکند: گرانی کاغذ باعث ریزش مخاطب میشود ولو اینکه مجلات و روزنامهها قبل از گرانی کاغذ هم بهسختی اداره میشدند اکنون با این شرایط در دکههای روزنامهفروشی خاک میخورند و اگر آگهی نباشد فعالیت در این زمینه هیچ توجیه اقتصادی ندارد.
وی میافزاید: علاوه بر این مشکلاتی که از پیش وجود داشت گرانی کاغذ و بهتبع آن کمبود آن گرفتاری دیگری است که دامنگیر مطبوعات و نشریات کاغذی شده است، تیراژ تمام مطبوعات چه سراسری و چه محلی بدون استثنا کاهشیافته است و اکثر نشریات چاپ و نظمشان از روال عادی خارجشده است و تراز مالی سالانهای که اساس هر نشریهای برآنست است برهمخورده است.
آزاد یوسفی راد بیان میکند: برای مقابله با این بحران برخی تیراژ خود را پایین میآورند، برخی هزینه گزافی را برای تهیه کاغذ میدهند و برخی نیز سعی میکنند افتان و خیزان و با کاهش صفحات و چند روز یک بار از قافله چاپ عقب نمانند.
این روزنامه نگار مشکل و هزینه لیتوگرافی و زینک را هم بحرانی جدی میداند و میگوید: اکنون قیمت هر نشر بالای چهار هزار تومان هزینه دارد در حالی که سابق بر این که نصف این قیمت هم بود باز هم توجیه اقتصادی نداشتیم، در حال حاضر با خرید کاغذ از بازار آزاد قیمت تمام شده برای نشریه بسیار گران تمام میشود.
رسانه های مکتوب در تنگنا/مسئولان پای کار بیایند
وی ضمن درخواست از مسئولان مبنی بر اینکه به رسانههای مکتوب نگاه جدیتری داشته باشند بیان میکند: استانداری، اداره کار و اداره ارشاد باید پای کار باشند و به افرادی که در عرصه رسانه فعالیت میکنند به عنوان یک گروه هدف کاری نگاه کنند و از بیکار شدنشان ممانعت به عمل بیاورند.
یوسفی راد تصریح میکند: مطبوعاتی که بیشتر با کاغذ سروکار دارند شجاعترین و باوفاترین اصنافی هستند که تاکنون توانستهاند فشار راه های ارتباط جمعی مجازی و گرانی کاغذ و نیازهای جانبی آن را بپذیرند عطای کار را به لقای آن نبخشند و شکست نخورند و وارد دیگر مشاغل اقتصادی نشوند.
بحران مخاطب با افت تیراژ
مدیر نشریه سیاسی فرهنگی ولات می گوید: قرار دادن کاغذ در لیست ارز 4200 تومانی هم جلوی بحران را نگرفت و بیشتر شرکتهایی که برای واردات کاغذ ارز گرفتند، آن را در جاهای دیگری مصرف کردند یا در بازار آزاد فروختند.
مدیر روزنامه محلی آبشار در این باره میگوید: از شروع التهابات ارزی و افزایش سرسامآور قیمت کاغذ نشریات محلی در آذربایجان غربی نیز تحت الشعاع قیمتها قرار گرفته و نتوانستهاند خود را با شرایط جدید تطبیق دهند.
حیدر نویدی با بیان اینکه کاهش تیراژ یک نشریه به معنای کاهش تعداد مخاطبان است میافزاید: از سال 97 تمامی هزینههای چاپ افزون بر 4 برابر شده بنابراین ناچار شدهایم تیراژ روزنامه را کمتر کنیم تا کاغذ کمتری مصرف شود.
وی تصریح میکند: دولت باید چارهای بیاندشید تا نشریات محلی بتوانند ادامه حیات دهند که این کار با حمایت یارانهای از طریق اتحادیهها و و حمایت مستقیم تشکلهای مطبوعاتی میسر می شود.
مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه آراز آذربایجان به عنوان نخستین روزنامه آذربایجان غربی در این باره میگوید: کاغذ نیز جزو کالاهای تحریمی قرار دارد بنابراین هزینه وارد کردن آن نیز چندین برابر شده و هم اینک تمامی مطبوعات از تهیه مطلوب آن عاجز هستند و حتی گرانی کاغذ برخی از مطبوعات را تعطیل کرده است.
ابراهیم آقازاده میگوید: میزان تیراژ روزنامه آراز آذربایجان از نیمه دوم سال 97 به نصف کاهش یافته بنابراین گرانی کاغذ تأثیر بی سابقهای در وضعیت انتشار آن در پی داشته است.
مدیر مسئول دو هفتهنامه خط مردم میگوید: بعضاً چندین برابر شدن هزینهها سبب شده نشریه خط مردم از اسفند ماه سال 97 هیچ انتشاری نداشته باشد.
مریم رسولی بابیان اینکه این نشریه فاقد هرگونه یارانه و آگهی دولتی است و گرانی کاغذ وضعیت انتشار آن را بسیار سختتر از گذشته کرده است بیان میکند: هیچگونه حمایت عملی از مطبوعات آذربایجان غربی وجود ندارد در حالی که در اوضاع بحرانی کنونی انتشار نشریات صد در صد نیازمند کمک دولت است و شایسته است مسئولان نسبت به دغدغههای این روزهای دستاندرکاران حوزه نشر و مطبوعات در خصوص گرانی و کمیابی کاغذ، اقداماتی درخور از خود نشان دهند.
فروش ساندویچ سرد پرسودتر از روزنامه است
دکهداران روزنامهفروش در ارومیه چندان از وضعیت معیشتی و کاری خود رضایت ندارند و باید به مشکلات آنها رسیدگی شود، احمدحسن زاده یک دکهدار ارومیهای به خبرنگار تسنیم میگوید: فقط مغازهداران و عابران مجله و روزنامه و جدول میخریدند که بعد از گرانی کاغذ خبری از آن آمار اندک هم نیست و صرف درآمدمان از فروش خوراکی و تنقلات و دخانیات تأمین میشود.
وی بابیان اینکه عمده درآمدش از فروش آبمعدنی و ساندویچ است میافزاید: هر روزنامه یا مجله مثلاً برای من 150 تا 200 تومان سود خالص دارد و با این وضع استقبال اجارهی دکه از طریق فروش روزنامه و نشریات در تأمین نمی شود در حالی که در گذشته نیمی از اجارهی دکه از فروش روزنامهها تأمین میشد.
کمبود اکسیژن مطبوعات که کاغذ است نفس اطلاع رسانی مطبوعاتی و کاغذی را به شماره انداخته، اکنون که مطبوعات در اغما هستند تبعات و پیامدهای بسیاری که در پی این معضل می آید، بیکاری خبرنگاران و روزنامهنگاران و فعالین این حوزه را رقم می زند ، مسئولان مربوطه میبایست اقدامات عاجل و درخوری برای نجات مطبوعات استان انجام دهند.
گزارش از راضیه محمودپور
انتهای پیام/ن