چرا باید از مناظره-مباحثه سلیمی‌نمین-حجاریان-امین‌زاده استقبال کرد؟/ مونولوگ مرد، زنده باد مناظره

چرا باید از مناظره-مباحثه سلیمی‌نمین-حجاریان-امین‌زاده استقبال کرد؟/ مونولوگ مرد، زنده باد مناظره

بررسی یادداشت‌ها و گفتگوهای آقای حجاریان نشان می‌دهد که او دست‌کم هر ماه دو گفتگو یا یادداشت جدی را در رسانه‌ها داشته است. لذا رد پیشنهاد عباس سلیمی نمین به وی برای مناظره مکتوب درباره یک مسئله مهم و جاری در حوزه سیاست نمی‌تواند چندان موجّه باشد.

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- سعید حجاریان فعال سیاسی و از چهره‌های تئوریک جناح اصلاح‌طلب اوایل تیر امسال یادداشتی با عنوان «مقاومت در برابر ترامپ» در وبسایت مشق‌نو منتشر کرد و این یادداشت 6 تیر در روزنامه سازندگی بازنشر شد. او در ابتدای متن خود اینگونه آورده بود که "با توجه به فضای جهانی و رویکردهای موجود، به نظرم امروز بیش از هر زمانی باید درباره صلح و صلح طلبی سخن بگوییم. این مقوله دغدغه بسیاری از متفکران بوده است و حقیقتا نمی توان نسبت به آن بی توجه بود."

پیام یادداشت او در واقع متمرکز بر این گزاره بود که رویکردهای جریان مقابل، رقیب یا غیرهمسو با اصلاح‌طلبان در داخل، که می‌توان آن را به نحو روشن‌تری جریان انقلابی توصیف کرد، می‌تواند کشور را به جنگ با ترامپ بکشاند، لذا این اصلاح‌طلبان هستند که باید در عین اینکه مقاومت در برابر ترامپ را پیش می‌گیرند، نهایتاً از جنگ جلوگیری کنند.

حجاریان می‌گوید که اصلاحات را در شرایط فعلی باید به صلح ترجمه کرد و می‌نویسد: "«ابرمقاومت» ما در شرایط کنونی از معبر «صلح»، «اصلاح» و «بازگشت به مردم» می گذرد؛ اما عجالتا در شرایط کنونی باید اصلاحات را به صلح ترجمه کرد. چراکه با این کار ایران، دموکراسی و اصلاح طلبی اصیل توأمان محفوظ می مانند. کارگزار این راهبرد، نیروی مقاومت صلح طلبی است که از عناصر مستقل خارج از دولت تشکیل شده و می دانیم که لازم است بخشی از این نیرو درون کشور و بخشی دیگر خارج از کشور باشند. کارویژه اصلی این نیرو در گام اول، ممانعت از بروز جنگ است. زیرا جنگ، خانه آخر سیاست است و آغاز جنگ، معادل بسیاری از خسارت ها و پایان هاست."

اما شنبه 15 تیر 98 عباس سلیمی‌نمین روزنامه‌نگار و محقق تاریخی به این یادداشت سعید حجاریان واکنش نشان داد. او یادداشتی نوشت و در آن گفت که هرچند مکتوب اخیر سعید حجاریان با عنوان «مقاومت در برابر ترامپ» را با انگیزه پررنگ انتخاباتی یافته است، امّا "از آن جا که می‌تواند زمینه تأمل در تجربیات تاریخی مبارزات ملت عزیزمان را فراهم آورد"، آن را مبنای بحثی دو سویه قرار می‌دهد.

سلیمی‌نمین در همین ابتدای یادداشتش از سعید حجاریان خواست که این مباحثات دو سویه درباره چنین موضوعات مهمی ادامه یابد.

مدیرمرکز مطالعات و تدوین تاریخ معاصر ایران امّا در یادداشتش رویکرد و پیام اصلی مکتوب حجاریان را مورد نقد قرار داده بود. در حالی که حجاریان معتقد بود اصلاح‌طلبان ارمغان‌آور صلح هستند، سلیمی‌نمین استدلال می‌کرد که هرچند خوشبختانه حجاریان پذیرفته است که در برابر ترامپ و زیاده‌روی او باید مقاومت کرد، امّا مضمون موضع حجاریان در واقع حاکی از یک «نگاه منفعت‌جویانه» و به تعبیر نگارنده این خبر ناشی از «اراده معطوف به قدرت» است تا به انگیزه‌ی تبیین حقیقت.

سلیمی‌نمین معتقد است که ثمره‌ی سیاست‌ها و رویکردهای حجاریان و هم‌کیشان او از دو حال خارج نبوده است: "ذلت و یا جنگ"؛ و برای اصلاح‌طلبان "هرگز صلح در سایه مقاومت مورد توجه قرار نگرفته است."

سلیمی‌نمین در ادامه متن خود به مرور برخی سیاست‌ها و رویکردهای اصلاح‌طلبان در برهه‌های مهم کشور از جمله ماجرای طالبان در افغانستان پرداخته و نوشته است که چگونه اصلاح‌طلبان تندرو به دنبال کشاندن ایران به جنگی بودند که هیچ ثمره‌ای نداشت. او همچنین در یادداشتش اشاره می‌کند که چگونه رهبر انقلاب مانع از آن شد که اصلاح‌طلبان تندرو ایران را به این جنگ بکشانند: "برای روشن شدن این واقعیت که چه‌کسانی می‌توانستند جنگ و ذلت را به‌عنوان دو تهدید جدی صلح در سایه مقاومت برای ملت ایران به‌ارمغان آورند ناگزیر از ذکر مصادیقی خواهم بود. در جریان مسلط شدن طالبان بر افغانستان عواملی به کنسولگری ایران در مزارشریف وارد شدند و دیپلمات‌های ایرانی را به شهادت رساندند. با وجود آن که ماهیت عاملان این جنایت در بدو امر در هاله‌ای از ابهام قرار داشت جناح تندروی دوم خردادی در شورای امنیت ملی کشور جنگ با طالبان را به‌تصویب رساند (که البته رهبری چنین مصوبه‌ای را تأیید و امضا نکردند). آن‌چه صاحب این قلم در ابتدای مدیریت بر مؤسسه تهران تایمز و مدیر مسئولی روزنامه انگلیسی‌زبان آن، شاهد بودم‌ بازتاب عدم موافقت رهبری با این مصوبه بود. آیت‌الله خامنه‌ای در این ایام برای نشستی صمیمانه با دانشجویان به دانشگاه تربیت مدرس رفتند. ایشان در پاسخ به سؤال دانشجویی که از کشیده شدن ایران به‌سوی جنگ به‌شدت ابراز نگرانی می‌کرد به‌صراحت اعلام کردند: «نگران نباشید! من نخواهم گذاشت جنگی صورت گیرد.»، بنده به‌دلیل حضور در این جلسه این موضع صریح رهبری را در روزنامه تهران تایمز منعکس کردم.

فردای آن روز آقای محسن امین‌زاده ــ معاون وقت وزارت خارجه و از اعضای برجسته حزب مشارکت ــ طی تماس تلفنی با پرخاش و عصبانیت خواهان تکذیب خبر از سوی خود روزنامه شد. پاسخم این بود: "چگونه می‌توانم خبری را که خود شاهد آن بوده‌ام تکذیب کنم؟"، لذا گفته شد "اگر وزارت خارجه رسماً تکذیب کند درج خواهد شد". در نهایت، با بازتاب وسیع خبر تهران تایمز در رسانه‌های جهان و عدم اعتراض بیت رهبری به انعکاس موضع آیت الله خامنه‌ای بعد از دو روز آقای امین‌زاده از اصرار خود دست برداشت؛ بدین ترتیب برنامه‌ها برای درگیر کردن ایران با افغانستان تحت سلطه طالبان، با موضع علنی رهبری در برابر مصوبه شورای عالی امنیت ملی نقش بر آب شد. البته بعدها مشخص گردید که آفرینندگان جنایت در کنسولگری ایران هیچ ارتباطی با طالبان نداشتند و برنامه درگیر کردن ایران با طالبان توسط آمریکایی‌ها طراحی و از طریق اطلاعات ارتش پاکستان عملیاتی شده بود. با ذکر این روایت هرگز نمی‌خواهم اشاره‌ای به ارتباطات مثلث‌گونه داشته باشم، بلکه دست‌کم شتاب‌زدگی و نداشتن عمق بینش سیاسی در این ماجرا کامل روشن و آشکار است. آیا بازیچه آمریکا شدن ذلت نیست؟"

سلیمی‌نمین در ادامه به مصادیق دیگری از جمله موضوع حمایت اصلاح‌طلبان از جنگ با آمریکا در کنار صدام نیز اشاره و آن را تشریح می‌کند.

امّا در پایان سلیمی‌نمین بار دیگر از حجاریان می‌خواهد که در یک مناظره‌، راجع به اینکه سیاست‌ها و رویکردهای کدام گروه منطقی‌تر بوده، شرکت کند.

امّا حجاریان چند روز بعد (18 تیر 98) به این یادداشت سلیمی‌نمین و درخواست مناظره او پاسخ داد. امّا پاسخ او حاوی رد این پیشنهاد بود. او «اختلال تکلم» و «مجبور بودنش به خودسانسوری» را دو مانع اصلی‌اش برای مناظره عنوان کرده و نوشته بود که: "جناب آقای سلیمی نمین! مرقومه شریفه منتشره در روزنامه سازندگی واصل شد؛ از حُسن‌ نظر شما سپاسگزارم. در یادداشت مزبور پیشنهاد مناظره با اینجانب را مطرح فرموده بودید، البته مستحضرید مناظره آدابی دارد! اولین آنها تناظر میان مناظرین است. این را خدای ناکرده از این باب نمی‌گویم که خود را اجل از انجام مناظره‌ با شما می‌‌دانم؛ حضرت‌عالی واجد کمالات و سجایای فراوان هستید و این ناچیز خود را اخس از آن می‌داند که با چون شمایی هم‌آوردی کنم.

مشکل جای دیگری‌ست. همان‌گونه که اطلاع دارید من دو عقده در لسان دارم که با دعای حضرت موسی نیز قابل رفع نیست؛ اول آنکه اختلال تکلم مانع از انجام هر نوع مناظره‌ می‌شود. دیگر آنکه در بسیاری از امور ناگزیر از خودسانسوری هستم تا مبادا خفیه‌نویسان دامنم را بگیرند و کار به جای باریک بکشد! خوشبختانه شما از این دو مشکل بری هستید؛ اولاً بحمدالله طلیق‌اللسان هستید و ثانیاً محدودیتی برای ابراز عقایدتان ندارید، لذا با کمال تأسف باید بگویم قادر نیستم دعوت شما را اجابت کنم".

این پاسخ حجاریان هم با پاسخ دیگری از ناحیه عباس سلیمی‌نمین روبرو شد؛ او نوشت که مشخصاً مقصودش مناظره مکتوب و قلمی بوده و با توجه به «پرکاری» و «روانی» قلم آقای حجاریان، قاعدتاً نمی‌تواند مانعی برای این نحو مناظره وجود داشته باشد: "در مورد "دو عقده در لسان" که کم‌سعادتى مرا موجب شده است، باید معروض دارم که همواره براى شما دستیابى به سلامت کامل آرزو نموده‌ام و اکنون نیز شفاى عاجل برایتان از خداوند متعال مسئلت دارم. البته اجازه دهید از تجاهل‌العارف نمودنتان گله‌مند باشم. درخواست بنده ارتباطى با لکنت در کلامتان نداشت، بلکه به روانى قلمتان و پر‌کارى آن مرتبط است."

سلیمی‌نمین درباره‌ی مشکل دوم حجاریان، یعنی ماجرای خفیه‌نویسان هم معتقد بود که پیش‌کشیدن چنین معذوراتی بیش از آنکه مصداقی در واقعیت داشته باشد، برآمده از «عملیات روانی» آقای حجاریان است. او تلویحاً به سوابق امنیتی حجاریان هم اشاره کرده و می‌نویسد که: "در مورد مشکل دوم تنها مى‌توانم آرزو کنم خفیه‌نویسى از دست‌آموزانتان را به امر شما بگمارند که از سعه‌صدر و وسعت نظر استاد بهره کافى و وافى برده باشد، ضمن این‌که ظاهرا خفیه‌نویسان به امور پنهان سیاست‌پیشگان مشغولند و نه به آنچه مکتوب مى‌شود و همگان از آن آگاه‌اند و بعضاً چو منى به نقد آن مى‌پردازند.

جناب آقاى حجاریان! شما از جمله کارآزمودگان برجسته عملیات روانى هستید ــ که مظلوم‌نمایى بخش ناچیزى از آن است ــ از این رو خواهشمندم از این توانمندى در مورد درخواستى که از سر دلسوزى و علاقمندى به خودتان و آحاد ملت بیان شده، بهره نبرید، فلذا مجدداً درخواست خود را تکرار مى‌کنم، زیرا معتقدم اگر بتوانیم از طریق بحث‌هاى مکتوب اندیشه‌محور به تعاریف واحدى در مورد موضوعات اساسى نائل آییم به‌نحو شایسته‌ترى از مصالح ملت پشتیبانى خواهیم کرد. ما هنوز فهم مشترکى از مقاومت، آن هم در این شرایط نداریم. آیا این راهبردى که ملت ایران از ابتدای دهه چهل تا‌کنون در پیش گرفته اجتماعى است یا سیاسى؟ اگر اجتماعى است، کشاندن آن به عرصه سیاست، آن هم سیاست‌ورزى معیوب به چه‌میزان زیانبار خواهد بود؟"

سلیمی‌نمین در پایان بار دیگر از حجاریان می‌خواهد که به پیشنهاد مناظره مکتوب پاسخ مثبت بدهد چرا که "طرح مسائلى از این قبیل مى‌تواند تقویت توان ملى را در پى داشته باشد."

 

با این حال پیرو این مکتوبات، محسن امین زاده معاون وزیر خارجه در دولت سیدمحمد خاتمی نیز که نام او در یادداشت اول سلیمی‌نمین به میان آمده بود، وارد  گود شد و یادداشتی در نقد مطالب سلیمی‌نمین نوشت و آنها را رد کرد.

سلیمی‌نمین در یادداشتش گفته بود که وقتی او(سلیمی‌نمین) در نشریه تهران‌تایمز خبر مخالفت آیت‌الله خامنه‌ای با جنگ با طالبان را منتشر کرد "آقای محسن امین‌زاده ــ معاون وقت وزارت خارجه و از اعضای برجسته حزب مشارکت ــ طی تماس تلفنی با پرخاش و عصبانیت خواهان تکذیب خبر از سوی خود روزنامه شد. پاسخم این بود: "چگونه می‌توانم خبری را که خود شاهد آن بوده‌ام تکذیب کنم؟"

امین‌زاده یادداشتش را در روزنامه سازندگی منتشر کرد و سلیمی‌نمین در نقد یادداشت امین‌زاده و در اثبات مطالب پیشین خود مجدداً یادداشتی نوشت که دیروز در خبرگزاری تسنیم نیز منتشر شد.

سلیمی‌نمین در این یادداشت بار دیگر از اینکه تبادل نظرات مکتوب فرصتی را برای عمق‌یابی شناخت اقشار مختلف فکری جامعه، به ویژه قشر جوان، استقبال کرد.

 

این روند مباحثه که می‌تواند آورده‌های بسیاری برای افکار عمومی داشته باشد، تا امروز به نحوی کمی و بیش توسط سلیمی‌نمین، حجاریان و امین‌زاده، پیش رفته است اما مسئله این است که تا این لحظه آقای سعید حجاریان پیشنهاد مثبتی برای تداوم منظم این مناظره مکتوب نداده است.

بررسی یادداشت‌های آقای حجاریان در پایگاه‌هایی مانند سایت مشق‌نو و کانالی که مطالب او را منتشر می‌کند نشان می‌دهد که حجاریان هر ماه دست‌کم 2 یادداشت جدی در حوزه سیاست و جامعه ایران منتشر می‌کند. غیر از یادداشت مورد بحث این گزارش (مقاومت در برابر ترامپ) و غیر از پاسخی که او به عباس سلیمی‌نمین داده است، حجاریان در فاصله اردیبهشت تا اواخر تیر دست‌کم 5 یادداشت منتشر کرده و 2 بار گفتگو کرده است. 19 تیر، یادداشت با عنوان «اینجا استانبول نیست» به صورت همزمان در مشق نو و سازندگی؛ 10  تیر «همه‌ی آنها که مقابل تجزیه‌ی ایران خواهند ایستاد» در گفتگو با سایت انصاف‌نیوز، 25 خرداد، «خط امام، اصلاحات و جنبش سبز» یادداشت در سایت مشق‌نو، 12 خرداد، گفتگو با سایت مشق نو با عنوان «نیروی مقاومت صلح‌طلب تشکیل شود»، 23  اردیبهشت، یادداشتی در واکنش به نقل قولهای عجیب از وی، 21 اردیبهشت یادداشتی با عنوان «کدام اصلاح‌طلبی کدام بقا» و 15 اردیبهشت یادداشتی با عنوان «تکیدگی و جامعه ایران».

این آمار که ممکن است برخی یادداشت‌ها و گفتگوهای او از قلم افتاده باشد، نشان می‌دهد که آقای حجاریان در هر ماه حداقل دو بار می‌تواند وارد مباحثه جدی شود و حتی اگر اینگونه به موضوع بنگریم و تصور کنیم بخشی از این یادداشت‌ها مربوط به سابق است، باز هم نوشتن دست‌کم یک یادداشت جدی در ماه برای ایشان احتمالا مشکل چندانی ندارد.

لذا می‌توان انتظار داشت که با شکل‌گیری چنین مباحثه‌ی مکتوبی میان عباس سلیمی نمین و سعید حجاریان و حتی محسن امین‌زاده، یک مسئله بسیار جدی برای افکار عمومی طرح و درباره آن گفتگو شود: سیاست‌های کدام جناح و سلیقه‌ی سیاسی از این نظر که کشور را به جنگ یا تحقیر بکشاند، خسارت بیشتری دارد؟ آنچه قطعی است، این که در فضای جدید رسانه‌ای، دوران مونولوگ و تک‌گویی سپری شده و حالا در عصر دیالوگ و مباحثه-مناظره به سر می‌بریم.

انتهای پیام/

پربیننده‌ترین اخبار سیاسی
اخبار روز سیاسی
آخرین خبرهای روز
مدیران
رازی
مادیران
شهر خبر
فونیکس
او پارک
پاکسان
رایتل
طبیعت
میهن
گوشتیران
triboon