به مناسبت روز زیارتی مخصوص امام رضا(ع)؛ آسمان صحن غرق در نور توست آقا
امروز روز زیارتی مخصوص حضرت است و عاشقانش در حرمش گردهم آمدهاند و مگر میشود قطعهای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از مشهدمقدس، امروز روز زیارتی مخصوص حضرت است و عاشقانش در حرمش گردهم آمدهاند و مگر میشود قطعهای از بهشت روی زمین باشد و شلوغ نباشد؟!آنجا همیشه شلوغ است و چه زیباست که این حالت توفانی همیشه در سیطرهای عرفانی است. وقتی که میرسی و روبهروی ضریح میایستی؛وقتی که میبینی دستهای قد کشیده را که به طرف ضریح میروند.
وقتی میبینی ضریح نقطهای شده است شبیه به مرکز یک پرگار و گویی تمام اشیا در اطراف را به طرف خود میکشد؛وقتی میبینی حتی انگار آینهکاریها و نقش و نگارها دوست دارند کنده شوند و به طرف ضریح بروند و حتی تمام حروف و واژههای متبرک در اطراف دوست دارند به حرکت درآیند.
وقتی حس میکنی این مرکز ثقل منتظر آمدنت بوده است و وقتی حس میکنی، غریب طوس همچنان غریب است و تمام این آشنایان، تمام روشناییها، مثل وطن او نیست؛اینجاست که چشمهایت خود به خود میجوشند و دستهایت به طرف ضریح قد میکشند؛ گویی این غریب، تمام غربا را در آغوش مهربان خود کشیده است.
حاجتت را بگویی یا نگویی مهم نیست؛سلام که بدهی، حس میکنی آنجا وطن توست؛تنها کافی است بگویی «اَلسَّلٰامُ عَلَیک یٰا عَلِی ابْنَ مُوسَی الرِّضٰا الْمُرْتَضٰی». امروز روز زیارتی مخصوص حضرت است؛ امروز عاشقانش اینجا گردهم آمدهاند.
وقتی به حرمت میروم، از دست صیاد روزگار آهو صفت میدوم و خود را به آغوشی میاندازم مهربانتر از آغوش مادر و از آنجا بوی خدا می آید،بوی علی، بوی زهرا، حسن و بوی سیب، بوی حبیبم حسین که آنجا فرشته صفتی به جسم خالیم روحی تازه بخشد.که کوله بار دردهایم را لحظهای بر زمین بگذارم و نفسی تازه کنم.میآیم با کوله بارم تا بگویمت که تمام دار و ندارم همین است.
کبوتران حرمت هر کدام برگی است از کتاب کرمت که پر کشان از بالای سرم میروند و با زبان بی زبانیشان با من رازها میگویند و به من میگویند:ما بهشت خود را یافتیم.تو فکری به حال خود کن.
عاشقانت امروز در گرداگرد حرمت گردهم آمدهاند و هر کدام چشم امید به ضریحت بستهاند و البته که امروز هیچکس از این درگاه نومید بیرون نمیرود.
انتهای پیام/ش