به بهانه تحریم ظریف توسط آمریکا/ بازی دیپلماسی در راهبرد مقاومت فعّال
نگاهی به تحریم وزیر خارجه ایران، مشخص میکند که پس از سفر آقای ظریف به نیویورک و ایفای نقشی که میتوان آن را در چارچوب مقاومت فعال دید، آمریکا چاره کار را در واکنش دید و اقدام تحریمی همواره در کنشهای آمریکا قابل پیشبینی و جزو عادت آن است.
به گزارش خبرنگار حوزه بینالملل خبرگزاری تسنیم، دولت آمریکا در اقدامی جدید رئیس دستگاه دیپلماسی ایران را تحریمکرده است؛ اقدامی که بیشتر به تحریم دیپلماسی میماند تا صرفا علیه یک دیپلمات ارشد. این اقدام عجیب حتی ابراز تاسف اتحادیه اروپا را نیز در پی داشته است. با روندی که دولت دونالد ترامپ در پیش گرفته است، بعید نیست که مدتی بعد آمریکا منطق و استدلال را نیز در لیست تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار دهد.
البته تحریم محمد جواد ظریف هفتهها قبل و پیش از سفر دیپلمات ارشد ایرانی به آمریکا مطرح شد، اما واشنگتن این موضوع را به بررسی بیشتر موکول کرد. همزمان با سفر ظریف به سازمان ملل و مصاحبه با رسانههای آمریکا و برگزاری نشست هماندیشی با نخبگان و شخصیتهای فکری آمریکایی، مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا بیش از این تاب نیاورد و از مصاحبه رسانههای آمریکایی با وزیر خارجه ایران و بازتاب وسیع آن مصاحبهها به سطوح آمد. پامپئو حتی نتوانست خشم خود را پشت جملاتی که در گلایه از مصاحبهها بیان میکرد، پنهان کند. او به تقلید از وزیر خارجه ایران، پیشنهاد مصاحبه با تلویزیون ایران را مطرح کرد.
پیشنهاد او از این جهت جالب و طنزآلود بود که خطاب به رسانهای بود که مغضوب و مورد تحریم آمریکا بود. آمریکا طی سالهای گذشته محدودیتهای فراوانی را علیه رسانهها و خبرنگاران ایرانی اعمال کرده و اقدام به حذف سفارشی حسابهای کاربری آنها در شبکههای اجتماعی مختلف از جمله توییتر کرده است. پامپئو حتی پیشنهاد سفر به تهران را هم مطرح کرد؛ غافل از اینکه دولت متبوعش مسافران به ایران را تنبیه و تحریم میکند!
فصل جدید از جمع نقیضین در سیاست آمریکا درباره ایران
نوع استدلال آمریکاییها در تحریمهایی که اعمال میکنند در نوع خود منحصر به فرد است و تعریف و سطح جدید و متفاوتی را از منطق آمریکایی ارائه میکند. آمریکا وزیر خارجه را سخنگوی جمهوری اسلامی ایران میداند و از این موضوع رنجیده خاطر است؛ این بیشتر به بهانهای عجیب و بسیار سطح پایین میماند که گویی از نگاه آنها قرار بوده وزیر خارجه ایران سخنگوی کاخ سفید باشد! این جمله یادآور بیانیه اخیر کاخ سفید است که اعلام کرده بود که ایران حتی قبل از انعقاد توافق هستهای به مفاد آن توافق پایبند نبوده است!
در طرف دیگر ماجرا و همزمان با تحریم وزیر خارجه ایران، همانطور که یک مقام دولت آمریکا به خبرگزاری رویترز میگوید که ترامپ به دنبال مذاکره است اما نه با محمد جواد ظریف. آمریکا درباره کدام مذاکره صحبت میکند که در آن مذاکره کننده اصلی ایران را تحریم میکند. برخی این را اینگونه تعبیر میکنند که دولت آمریکا بجای مذاکره با دولت در تلاش برای گفتگو با حاکمیت است. اما آمریکاییها که پیش از این رهبر جمهوری اسلامی را هم تحریم کردهاند. مقامات دولت آمریکا با گردآوری کلکسیونی از تناقضها در قبال ایران و مسائل دیگر توانستهاند رکورد بیسابقهای را در رد قاعده «محال بودن اجتماع نقیضین» کسب کنند. تناقض با چاشنی سردرگمی باعث شده اقدامات مقامات آمریکایی نه تنها سوژه جامعه بینالملل شود، بلکه حتی مورد انتقاد بخشی از جامعه نخبگی آمریکا قرار گیرد.
دیپلماسی با ایران فقط در لفظ
آمریکاییها یا دچار سردرگمی هستند یا به قول جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا ادای مذاکره را در میآورند. بولتون در مقالهای در سال 2017 با اشاره به نحوه خروج از برجام نوشته بود که آمریکا باید در مقام «لفظ» امکان مذاکره با ایران را باز نگه دارد. جملهای که نشان میدهد آمریکاییها دنبال مذاکره و دیپلماسی نیستند، بلکه از طرح آن به دنبال فشار بیشتر علیه ایران هستند. دامنه فشار حداکثری آمریکاییها از حوزه اقتصادی، سیاسی فراتر رفته و به دنبال تمامیتخواهی در عرصه رسانهای و اطلاعرسانی است. البته این سیاست دائمی آمریکا بوده است که این بار خود را عریانتر نشان میدهد.
گمانهزنی درباره اقدامات آمریکا این است که احتمالا یکی از تبعات تحریم جدید آمریکا، تلاش آنها برای مسدودسازی حسابهای کاربری وزیر خارجه ایران در شبکههای اجتماعی و تلاش برای محدود کردن تعاملات رسانهای وزیر خارجه ایران باشد.
شاید بحث دومی که درباره اقدامات تحریمها مطرح شود این است که آیا وزیر خارجه ایران خواهد توانست برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل یا نشستهای دیگر این سازمان روادید دریافت کند یا نه. مشخص نیست که دولت آمریکا تا چه حد پا را به پیش خواهد گذاشت، اما دولت آمریکا ثابت کرده است که هیچ امر نامعقولی از آن بعید نیست. چه بسا که در سفر اخیر ظریف به سازمان ملل، محل اقامت و حضور وزیر خارجه ایران به سه نقطه مشخص محدود کرده بود. اما نباید فراموش کرد که سفر مقامات آمریکایی به نیویورک با هدف سفر به آمریکا نیست بلکه هدف سفر به سازمان ملل است. اما آمریکاییها اگر از این موضوع ناراحت هستند، میتوانند محل سازمان ملل و اجلاس آن را به کشور دیگری منتقل کنند و این سازمان بینالمللی را مانند قوانین بینالمللی به گروگان نگیرند.
آمریکاییها اثبات کردهاند که برای تامین منافع یکجانبه خود نه تنها حاضر هستند توافقها و قوانین بینالمللی را نقض کنند، حتی اگر قرار باشد آزادی بیان را در روز روشن و در میان دید همگان مچاله کنند.
تقویت ظریف در راهبرد مقاومت فعال
اما همچنین این سوال مطرح میشود که چرا اکنون آمریکاییها چنین اقدامی را در پیش میگیرند؟ دو پاسخ برای این سوال وجود دارد.
نکته اول - با توجه به تحولات اخیر در عرصه منطقه و چرخش ایران از صبر به مقاومت فعال و واکنشهای منفعلانه آمریکاییها نسبت به این تحولات از جمله ساقط کردن پهپاد آمریکایی و توقیف کشتی انگلیسی و همچنین تحولات امنیتی همچون ماجرای حمله به کشتیها در فجیره امارات یا حادثه برای کشتیها در دریای عمان و همچنین حمله یمنیها به تاسیسات انتقال انرژی و حمل و نقل عربستان، آمریکاییها خواسته باشند همچون گامهای غیرموثر دیگر مانند تحریم فرماندهان سپاه یا رهبری، این بار نیز به همپیمانان خود گفته باشند که در تقابل با ایران حرکتی زدهاند و مهم نیست که تاثیرش چه باشد.
نکته دوم- حضور ظریف در نیویورک و مصاحبههای متعدد وی با رسانههای آمریکایی و تبیین نظرات جمهوری اسلامی به افکار آمریکاییها را میتوان به تأثیر نقشی تعبیر کرد که دیپلماسی میتواند برای اثربخشی سیاست کلانتر این روزهای جمهوری اسلامی یعنی مقاومت فعال ایفا کند. بازیگری ارکان مختلف کشور از جمله دیپلماسی در راستای این سیاست مقاومتی برای نیل به منافع ملی منجر به این خواهد شد که در معادلات آنچه که مورد چانهزنی قرار نخواهد گرفت، منافع ملی و عناصر قدرتی است که تاکنون منجر به این اثربخشی راهبرد مقاومت شده است. عناصری قدرتی همچون توان نظامی، قدرت مردمی و جایگاه راهبردی کشور.
این بازیگری دیپلماسی در چارچوب مقاومت همچنین این تجربه را با خود به همراه دارد که اشتباهات دیپلماتیک و رویکردهای بعضی اوقات اعتمادی دیپلماسی ایران به غرب و به اصطلاح آزمودن دولتمردان آمریکایی که پیشتر در 4 دهه گذشته آزمون خود را در دشمنی به ایران پس دادهاند، منجر به تأمین منافع ملی نخواهد شد.
به هر صورت این اقدام اخیر آمریکا نشان داد که چنین کشوری به وضوح و تأکید، اصرار بر بیان این واقعیت دارد که به جای زبان منطق و عقل، باید با او به زبان خودش یعنی زور سخن گفت؛ البته زور بهمعنای جنگ نیست، بلکه مقاومت فعال در برابر فشار است. پیامدهای سیاست ایران طی چند ماه گذشته یعنی پایان دادن به راهبرد صبر و در پیش گرفتن مقاومت فعالانه نشان میدهند که در مقابل چنین بازیگری، بازی با قواعد خودش بهتر جواب میدهد.
از طرفی دیگر، تحریم جدید رئیس دستگاه دیپلماسی کشور مهر تأیید دیگری بر بیاعتمادی به آمریکاست و نشان میدهد که به جای دیپلماسی مذاکرهای باید با دیپلماسی مقاومت فعال به استقبال آن رفت.
انتهای پیام/.