کارآمدی گفتمان مقاومت در ماجرای «گریس–۱»
همه ماجراجوییهای انگلیسی برای توقیف کشتی گریس ۱ یا گرد و خاکی که ترامپ در خلیج فارس به پا کرده برای این است که درآمد نفتی ایران صفر شود.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: پیکره غرب پوشالیتر از آن چیزی است که ترامپ در رقابتهای انتخاباتی امریکا بیان کرد و آنها امروز بیشتر در سایه پروپاگاندای رسانهای، نان سدههای قبل را میخورند. اغلب سیاستهای امنیتی و نظامی و اقتصادی غرب که به عنوان اهرمهای هیبتسازی و هژمونی و باجخواهی بینالمللی در دهههای قبل و قرن گذشته استفاده و به کار گرفته میشد، اکنون به نقطه ضعف راهبردی آنها بدل شده است. آنها برای غارت ملتهای جهان، سلطه بر دریاها را به عنوان رکن اصلی یک شبکه قدرت جهانی و دکترین نظامی بینالمللی استفاده کرده و ناوهای هواپیمابر و ناوها و پایگاههای نظامی در سراسر جهان را به عنوان ابزارهای ارعاب مورد تأکید قرار میدادند، ولی اکنون تمامی این اهرمها به بخشی از هزینههای راهبردی و ناکارآمدی سیاستهای نخنمای ارعاب دیگران تبدیل شده است.
اگر انگلیس از سیاست سرگردنه و راهزنی دریایی و با تکیه بر رؤیاهای دوره استعمار خود استفاده میکند، اراده و قدرت پاسخ هزینهساز، آنها را متوقف میکند و اگر امریکا، با رژههای دریایی، توهم تأثیرگذاری بر تصمیمسازیهای ملی را انتظار داشت، امروز همین پایگاهها و ناوگان دریایی و هزاران سرباز و تسلیحات مدرن آنها اهداف مشروع، در گفتمان مقاومت و پاسخ هستند و هیچ سیاستمدار و مسئول امریکایی به خود اجازه عبور از قواعد جدید که گفتمان پاسخ و مقاومت تعریف کرده را نمیدهد. حتی متحدان و همپیمانان امریکا و انگلیس هم ناچارند حسابگرانه عمل کنند و پرچم سفید را پنهانی و یا با هماهنگی ارباب بلند کنند، چراکه اولین شیشههایی که شکسته میشود، در خانه همین متحدین خواهد بود. اگر این منطق را خوب درک کنیم و ماهیت غرب را به خوبی بشناسیم، روشهای سست معاملهگری خوشبینانه یا رؤیاهای دیپلماسیمحور فاقد پشتوانههای قدرت، رنگ خواهد باخت. دایره کارکردهای گفتمان مقاومت و پاسخ فراتر از مرزهای ملی است و به جز ملتهای پیرامون و جهان، بر دولتهای کوچک و بزرگ هم آثار خود را به جای میگذارد، که چین و روسیه نمونههای بارز آن هستند که یک دهه قبل هیچگاه با امریکا، کلام درشت ابراز نمیکردند. همه ماجراجوییهای انگلیسی برای توقیف کشتی گریس 1 یا گرد و خاکی که ترامپ در خلیج فارس به پا کرده برای این است که درآمد نفتی ایران صفر شود. اگر سیاستهای پرخاشگرانه ترامپ در برخورد با قدرتهای اقتصادی یا حتی متحدان اروپایی و یا مسابقه تسلیحاتی با روسیه، به یک رکود جهانی در اقتصاد منتهی شود، ضمن اینکه باید سیاست غربی برای صفر کردن درآمد نفتی ایران پاسخی همتراز داشته باشد و هزینه سنگین آن را تحمل کنند و چرخههای اقتصادی مرتبط با امریکا و انگلیس در منطقه را متوقف نماییم، اراده ملی در کشور نیز برخلاف سیاستهای لیبرالیسم افسارگسیخته در هفت سال گذشته که حاصلی جز فساد، اختلاس، هرزگی و نابودی سرمایههای ملی و رانت و ویژهخواری و فرصت سوزی ملی نداشته، به جاده گفتمان مقاومت بازگشته و اقتصاد ملی را با شاخصهای اقتصاد مقاومتی سامان دهیم و با کنار گذاشتن نفسهای خسته و تنپرور و بیجان و گاه مشکوک از دستگاههای اجرایی و قانونگذاری و قضایی و سایر مؤسسات، حرکت جهادی و جوان را از سال آینده در سطح ملی رواج دهیم.
انتهای پیام/