یادداشت| ۶ روز تا پایان مهلت اروپا؛ چرا ایران باید گام سوم را محکم بردارد؟
مقایسه هزینه و فایده ناشی از هرگونه اقدام ایران در انصراف از برداشتن گام سوم کاهش تعهدات برجامی میتواند دلایل روشن و محکم ایران برای حرکت در مسیر مقاومت فعال کنونی و ادامه کاهش تعهدات را مشخص کند.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، کمتر از یک هفته دیگر و در روز 15 شهریور موعد سومین گام ایران در کاهش تعهدات هستهای ذیل برجام است. با آغاز شمارش معکوس برای برداشته شدن این گام، طرفهای غربی از جمله اروپاییها این در و آن در میزنند تا ایران را متقاعد کنند که وارد مرحله سوم از کاهش تعهدات نشود.
ایران از اردیبهشت 98 تاکنون و در راستای سیاست مقاومت فعال خود در قبال زیادهخواهی غرب اقدام به برداشتن گامهایی در کاهش تعهدات برجامی خود دو گام برداشته است و اعلام کرده که اگر طرفهای باقی در برجام نتواند به تعهدات خود مبنی بر رفع تحریمهای اقتصادی و فروش نفت و مبادلات بانکی، گام سوم را محکمتر برمیدارد.
اروپا با محوریت فرانسه سعی در ارائه بستهای دارد تا مانع از اقدام ایران شود. مباحثی مانند تخصیص خط اعتباری از جمله مواردی هستند که با هدف راضی کردن ایران مطرح شدهاند. حال این سوال مطرح شده است که آیا ایران باید گام سوم را بردارد یا برندارد.
مقایسه دوران قبل و بعد از مقاومت فعال گویای برخی گزارهها در این زمینه است. در دوران صبر استراتژیک ایران، تقریبا هر روز و هر هفته شاهد تحریم جدید آمریکا علیه ایران بودیم. آمریکاییها روز به روز شرکتهای خارجی را ترسانده و باعث خروج آنها از ایران میشدند. هم سپاه را در لیست تروریستی قرار دادند و هم سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را در پیش گرفتند. برخی از کشورهای منطقه هم با سیاست فشار حداکثری بر ایران همکاری میکردند. تاثیرات روانی آن وضعیت بر اوضاع بازار ایران نیز قابل مشاهده بود. بی ثباتی ارز و بازار در دوران ماقبل از مقاومت فعال مشهود بود.
اروپا در مقابل فشار حداکثری آمریکا بر ایران، همراه با آمریکا بود و با وجود تاکید بر حفظ برجام، جز وقت تلف کنی و همراهی با تحریمها، اقدامی نمیکرد. در این طرف ماجرا ایران بود که موضوع بدعهدی طرف مقابل را پیگیری میکرد، اما دریغ از جواب و اقدامی عملی از طرف مقابل. نامهها و مذاکرات یکسال پس از خروج آمریکا از برجام، به جایی نرسید. این وضعیت منبعث از دو حالت بود؛ یا اروپا توانی برای انجام کاری نداشت، یا اینکه نمیخواست کاری را انجام دهد.
سابقه مذاکره با اروپا فقط به آن یکسال محدود نمیشود. اروپاییها در سال 2003 هم، زمانی که حسن روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود، با ایران به توافق رسیدند، اما نتیجه کار بازی برد-باخت به نفع اروپا و به ضرر ایران بود. حتی در دوران دولت فعلی هم بیش از دو سال گفتگوها برگزار شد، اما نتیجه آن اجرای ناقص توافق، خروج آمریکا و بازگشت تحریمها بود. بنابراین، مذاکرات چندین بار در بوته آزمایش قرار گرفته است و هر بار این طرف اروپایی یا آمریکایی بوده است که دبه کرده است.
در دوران برجام منهای آمریکا، اروپاییها دچار ادراکی اشتباه شده بودند مبنی بر این که ایران تحت هر شرایطی در توافق هستهای باقی خواهد ماند. این تقریباً یکی از مهمترین دلایل انفعال رهبران قاره سبز بود. اما با شروع مقاومت فعال ایران، محاسبات اروپایی به هم ریخت. اروپا در ابتدا هشدار جدید ایران را جدی نگرفته بود و مطابق با سیاست قبلی خود رفتار میکرد، اما وقتی ایران گامهای خود در کاهش تعهدات هستهای را برداشت، حساب کار دست اروپاییها آمد. رفتار جدید ایران در منطقه، هم اروپا را هشیار کرد و هم بازیگران منطقهای مانند امارات را ترساند. نتیجه عقب نشینی طرف مقابل و پیشروی ایران بود. اروپاییها دست به کار شدند تا با تنفس مصنوعی برجام را احیا کنند. کشورهایی مانند امارات هم مقامات خود را به تهران فرستادند تا اوضاع از این بدتر نشود.
جالب است زمانی که ایران در دوران انفعال بود، کشورهای غربی روز به روز به فشارها بر ایران برای تغییر سیاستش در منطقه فشار میآوردند. اما در دوران مقاومت فعال، نه تنها رفتار ایران در منطقه تغییر نکرد، بلکه در جهت عکس خواسته غرب حرکت کرد که هم ایران را در موقعیت برتر قرار داد و هم طرف مقابل را منفعل کرد.
در پی تحولات فوق، فرآیندی به وجود آمد که هم به تثبیت موقعیت ایران در خارج کمک کرد و هم اوضاع روانی و اقتصادی در داخل کشور را سامان داد. به عنوان نمونه و برعکس تصور بسیاری، پس از شروع مقاومت فعال ایران، بازار ارز در کشور ثبات بیشتری پیدا کرده و نرخ ارزهای خارجی روندی کاهشی داشته است. در حالی که در سال گذشته با هر اظهار نظر مقام داخلی و گاها خارجی بازار متاثر از آن میشد، سال جاری چنین روندی مشاهده نمیشود. علاوه بر آن، اروپاییها هر روز پیشنهادات و بستههای خود را بروزرسانی میکنند تا ایران گامهای بیشتری را در زمینه کاهش تعهدات برندارد. اروپاییها اوایل برای این کار فقط حاضر بودند چند میلیون یوروی ناقابل را خرج کنند، اما الان و بعد از برداشتن دو گام ایران، پیشنهاد خود را تا 15 میلیارد دلار هم افزایش دادهاند.
روند اوضاع در داخل کشور چه به لحاظ اقتصادی و سیاسی و امنیتی، و همچنین در خارج کشور گویای این نکته است که مقاومت فعال در برابر اروپا و آمریکا بیشتر قادر است منافع ایران را تامین کند. این سیاست همچنین به لحاظ امنیتی ایران را در موقعیت مطلوبتری قرار داده و سایه جنگ را از روی کشور برداشته است. وضعیت به گونهای شده است که بجای ایران، آنها پیگیر و خواستار یافتن راه حلی برای نگه داشتن ایران در توافق هستهای هستند.
از طرفی دیگر اروپا هنوز عملا کاری را انجام نداده است که مانع از برداشتن گام سوم شود. نهایتا ته ماجرا وعدههای نسیه اینستکس گونه خواهد بود که هنوز بعد از گذشته مدت زمانی طولانی اجرا نشده است. انصراف از برداشتن گام سوم آن هم با وعده نسیه و ارزان دیگر، سیگنال اشتباهی را به اروپا صادر کرده و آن را به ادراک گذشته خود، یعنی بقای ایران در توافق به هر قیمتی، نزدیک خواهد کرد؛ که اگر چنین شود مسیر دستیابی به منافع اقتصادی ایران دوباره مسدود خواهد شد.
انتهای پیام/.