گزارش| پایان دور نهم مذاکرات آمریکا – طالبان؛ ژست توافق
نهمین دور از مذاکرات میان نمایندگان گروه طالبان و نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان شب گذشته در دوحه بدون حصول نتیجه ملموس پایان یافت.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، نهمین دور از مذاکرات میان نمایندگان سیاسی گروه طالبان و زلمی خلیلزاد نماینده ویژه آمریکا برای صلح افغانستان شب گذشته در قطر به پایان رسید.
از آغاز این مذاکرات تمام کارشناسان سیاسی و حتی طرفین مذاکره ابراز امیدواری کرده بودند که در این دور، توافق صلح میان آمریکا و طالبان نهایی شده و به امضا خواهد رسید با این حال پایان این دور از مذاکرات بدون حصول نتیجه ملموس نشان از آن دارد که همچنان اختلافات گستردهای میان دو طرف باقی است.
مروری بر اختلافات
- بیشک مهمترین نکتهای که پیرامون آن در مذاکرات بحث میشود، مسأله خروج کامل نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان است. گروه طالبان بارها اعلام کرده است زمانی وارد توافق صلح خواهد شد که حتی یک نیروی نظامی خارجی در افغانستان باقی نمانده باشد. آنها حتی اعلام کردهاند که آمریکاییها برای حفاظت از اماکن دیپلماتیکشان نباید نیروی نظامی در افغانستان داشته باشند و امنیت این اماکن را خود افغانها تأمین خواهند کرد. با این حال در دو روز گذشته سیگنالهایی از سوی ترامپ به مذاکرات قطر ارسال شد که برخی علت بدون نتیجه باقی ماندن مذاکرات را همین سخنان ترامپ میدانند. ترامپ ابتدا اعلام کرد که عجلهای برای خروج از افغانستان ندارد و دلیلی برای تعیین جدول زمانی خروج نمیبیند و پس از آن هم اعلام کرد که آمریکا افغانستان را ترک نخواهد کرد و در نهایت 8600 نظامی آمریکایی در این کشور باقی خواهند ماند موضوعی که با اصل و روح مذاکرات در تضاد بود و به نوعی ادامه مذاکرات را در کما فرو برد.
- موضوع مهم دیگر موضوع دولت افغانستان است. طالبان به هیچ وجه تاکنون حاضر به گفتگو و به رسمیت شناختن دولت کابل نشده و در ادامه نیز خواهان چنین مسألهای نیستند بلکه از نگاه آنها پس از خروج نیروهای خارجی از افغانستان هرکس به عنوان شخص حقیقی سیاسی میتواند در مذاکرات بینالافغانی شرکت کند این در حالی است که امریکا پذیرش چنین چیزی را شکست برای خود میداند و تاکنون تمام تلاش خود را به کار بسته که طالبان با حکومت افغانستان به عنوان دولت قانونی وارد مذاکره شوند و این موضوع همچنان به عنوان یک مورد مهم اختلافی باقی مانده است.
- آتسبس موضوع و مورد مهم اختلافی دیگر است. طالبان پیش از این بارها اعلام کرده است که تا زمان خروج آخرین نیروی خارجی از افغانستان به مبارزه یا به زعم انها جهاد خود ادامه خواهد داد. امریکا به دنبال ان است که همزمان با اعلام جدول زمانی نیروهای خود از افغانستان که ممکن است تا دو سال هم زمان ببرد طالبان اعلام آتشبس دائمی و فراگیر کرده و وارد روند صرفا سیاسی شوند. به نظر میرسد طالبان تاکنون با این موضوع مخالفت کرده است زیرا تبعات چنین تصمیمی در از دست دادن پایگاه اجتماعی و قدرت چانهزنی خود را درک میکند.
- آینده سیاسی افغانستان و نوع حکومتداری در آینده افغانستان از دیگر شکافهای اصلی در مذاکرات است. آمریکا 18 سال تلاش کرده تا ارزشهای لیبرال دموکراسی غربی را در افغانستان پیاده کند و تا حدی توانسته این کار را انجام دهد. اکنون نیز آنها برنمیتابند که تمام این ارزشها را رها کرده و زیر پای تمام هزینههای خود در افغانستان بزنند. در آن سو اما طالبان قانون اساسی کنونی افغانستان را قبول نداشته و معتقد به برپایی امارت اسلامی با قانون اساسی مورد نظر خود در افغانستان هستند. با آنکه آمریکاییها تاکنون بارها اعلام کردهاند که در آینده سیاسی افغانستان دخالتی نخواهند داشت و این موضوع را به به خود افغانها سپردهاند اما سخت میشود باور کرد که آمریکاییها در این گفته خود صادق باشند و به همین دلیل تاکنون بارها در مذاکرات بر سر این موضوع بحث و جدل کرده و همچنان ان را محلی برای اختلاف با طالبان میدانند.
همین چهار محور اصلی کافی است تا نشان دهد مذاکرات میان امریکا و طالبان تاکنون نهایی نشده است و اگر حتی در برخی موارد هم به جمعبندی رسیده باشند با مخالفت اساسی در افغانستان روبرو خواهند شد که همین موضوع نیز توافق را به حاشیه خواهد راند. البته در این میان از مکر و حیله آمریکا برای پیشبرد اهداف تاکتیکی خود نباید غافل بود.
و اما یک سؤال مهم و کلیدی در اینجا مطرح میشود که اگر تاکنون توافقی انجام نپذیرفته است سخنان دو طرف مبنی بر پیشرفت گسترده در مذاکرات و یا حتی نزدیک شدن به امضای توافق نهایی چیست؟
شاید بتوان پاسخ این سؤال را اینگونه داد که توافقی نهان و نانوشته میان دو طرف اناجم شده است که همواره روند مذاکرات را مثبت ارزیابی کنند تا از این طریق هر دو طرف بتوانند برخی اهداف خود را در سایه این اعلام طاهری موفق بودن توافقات به نتیجه نزدیک کنند.
بیشک دولت ترامپ به دنبال آن است تا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری با اعلام توافق با طالبان یک پیروزی بزرگ را برای خود رقم بزند و این موضوع را به سبد رأی خود بیافزاید. همچنین آمریکاییها با این روش میتوانند شرایط جدی را در افغانستان محک زده و اهرمهای فشار جدی در برابر تصمیمات خود را بسنجند و از این طریق بتوانند در مورد آینده اهداف خود تصمیمسازی درستتری داشته باشند. واشنگتن همچنین در سایه این اعلام طاهری توافق میتواند سرپوش بزرگی بر ناکارآمدیهای خود از جمله عدم توانایی برگزاری انتخابات ریاستجمهوری افغانستان گذاشته و بازی را به نحوی به نفع خود تمام کند که در عین بازنده بودن با ژست برنده از میدان خارج شود.
از سوی دیگر طالبان با این کار توانستهاند متحد اصلی و جدی دولت افغانستان را در کنار خود نشان داده و بیاعتمادی گستردهای میان واشنگتن و کابل ایجاد کنند واین موضوع باعث تضعیف دشمن میشود که تاکنون نیز در این امر تاحدی پیرو بودهاند. در کنار تضعیف دشمن طالبان حملات اساسی خود را آغاز کردهاند و رو به قدرتنمایی مجدد آوردهاند تا نشان دهند که دیپلماسی و جنگ را میتوانند همزمان پیروزمندانه به پیش برند و خود را قدرت تام برای آینده افغانستان معرفی کنند.
بنابراین آنچه از طاهر و باطن مذاکرات میان طالبان و آمریکا برمیآید این است که در باطن تاکنون توافق جدی میان دو طرف حاصل نشده و هر دو تحفظی جدی برای عدم درز اطلاعات مذاکرات به بیرون داشتهاند ولی در ظاهر و براساس توافق نانوشته از کامیابی در در این گفتگوها یاد میکنند. در واقع میتوان گفت آنها «ژست توافق گرفتهاند».
انتهای پیام/.