فرهاد توحیدی: برای نگارش فیلمنامه دینی باید اعتقاد داشت/ از هر ۱۰۰ فیلم تنها ۱۰ فیلمنامه نویس حرفهای مینویسد
فیلمنامه از ارکان مهم فیلمسازی است و شرط تبدیل صحیح آن به فیلم حضور تهیه کننده حرفهای است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، عموم نقادان و کارشناسان سینما میگویند که در حوزه فیلمنامه دچار خلأها و مشکلاتی هستیم. از سوی دیگر فیلمنامه به مثابه پیریزی فیلم به حساب میآید و در صورتی که فیلمنامه از قدرت و استحکام کافی برخوردار باشد میتوان با انتخاب دیگر عوامل گروه سازنده فیلم، لوازم ساخت یک فیلم خوب را فراهم کرد. از سوی دیگر میان تهیهکننده به عنوان سازنده حقیقی فیلم که تمام عوامل و لوازم آن را باید مورد نظارت و تایید خود قرار دهد و فیلمنامهنویس یک ارتباط مهم و راهبردی وجود دارد. اگر تهیهکننده با ذهنی شفاف و پویا و در عین حال اخلاق حرفهای به دنبال یک فیلمنامه خوب برای سوژه مورد علاقه خود بگردد، یا زمانی که یک نویسنده سوژهای را تبدیل به فیلمنامه کرده است آن را جذب کند و به ساخت آن بپردازد، میتوان به او به دیده تهیهکنندهای حرفهای و کاربلد نگریست.
در این باره با «فرهاد توحیدی» یکی از نویسندگان فیلمنامه در سینمای کشور که نگارش آثار سینمایی و تلویزیونی مختلفی را بر عهده داشته است گفتوگو کردیم. توحیدی نویسنده آثاری چون پاداش سکوت، گاهی به آسمان نگاه کن، شهر موشها 2، امکان مینا و... است و در حال حاضر فیلم جانان که در حال اکران است به قلم او نوشته شده است.
از هر 100 فیلم سینمای ما را 10 نویسنده حرفهای مینویسند
آقای توحیدی آیا سینمای ما دچار بحران در فیلمنامه است؟ یا مشکل فیلمهای سینمایی ما در جذابیت و قدرت از جای دیگری ناشی میشود؟
مساله فیلمنامه بدون شک در ارتقای سینما مهم است؛ به تعبیر هیچکاک سه چیز برای داشتن فیلم خوب مهم است: فیلمنامه، فیلمنامه و فیلمنامه؛ اما به نظرم ما بحران فیلمنامه نداریم بلکه بحران تهیهکننده داریم؛ ما دارای موضوعات بسیار مهمی از نظر اجتماعی، سیاسی و... هستیم که تهیهکنندهها سراغ آنها نمیروند.
موضوعاتی که فیلمنامهنویسان به آنها میپردازند محدود است و آنهایی هم که سوژه نویسندگان میشود دربارهاش حرف بسیار است؛ ما هزاران سوژه اخلاقی در موضوع خانواده داریم که میتوانیم درباره آن کار کنیم اما به آن نزدیک نمیشویم. سوژههای مهم اجتماعی داریم که در بولتنهای نهادهای مختلف قضایی و اجتماعی موجود است اما تهیهکنندهای نیست که به فکر ساخت آن باشد.
پس تهیهکننده باید ایده داشته و بصیر باشد و بداند که پایه یک اثر سینمایی خوب فیلمنامه خوب است؛ او باید بپذیرد تا زمانی که فیلمنامه خوب نوشته نشود نباید آن را جلوی دوربین برد. بنابراین اگر تهیهکننده در تشخیص خود اشتباه میکند و کاری را جلوی دوربین میبرد که فیلمنامهای ضعیف دارد و آن را تصحیح نمیکند، منجر به ساخت کاری میشود که قوی نخواهد بود و نمیشود انتظار محصولی خوب را از آن داشت.
بنابراین نظر من این است که ما بحران در تهیهکننده و سرمایه پاک داریم. سرمایه در گردش سینمای ایران سرجمع از هزینه تولید و فروش گیشه حدود 600 میلیارد تومان است که رقم قابل توجهی است، پس باید قبول کرد که این سینما قابلیتهای گوناگونی دارد؛ حتی میتواند ارز وارد کند و اکران بینالمللی داشته باشد.
اما اینکه در فیلمنامهنویسی مشکل داریم شکی نیست؛ اما باز نسبت به 10 یا 15 سال قبل اوضاع بهتر شده است. در حال حاضر از حدود 100 فیلم که در سال ساخته میشود چیزی بین 10 تا 15 فیلم را نویسندگان حرفهای مینویسند و در نگارش مابقی چندان دخیل نیستند؛ این جا همان نقطهای است که مورد اعتراض ما است که چرا سازوکاری که سهم نویسندگان حرفهای در آن بیشتر شود و بالا برود وجود ندارد؟
به نظر شما صنف فیلمنامهنویسان ضعف و مشکلی در این حوزه ندارد؟
درباره تشکیلات صنفی نویسندگان هم باید گفت این فقط کانون فیلمنامه نویسان نیست که دچار مشکل است، بلکه تمام کانونها و اصناف سینمایی دارای مشکل هستند؛ مشکلات ساختاری و بودجه و مشکلات اساسنامه وجود دارد اما در هر حال من تمامی تشکیلات صنفی را در سینمای ایران زرد میدانم چون وابستگی تمام به دولتها دارند، در حالی که باید انجمن صنفی مستقل داشته باشیم و اصلا سازمان صنفی مستقل هنر داشته باشیم و در کنار آن دولت باید نظارت داشته باشد. ما طبق قوانین و در چارچوب جمهوری اسلامی فعالیت میکنیم؛ مانند نظام صنفی پزشکان که مستقل هستند اما دولت به آنها نظارت دارد. زمانی که این اصناف به صورت مستقل تشکیل شود آن وقت روابط صحیح و شفاف و قیمتگذاری دقیق صورت میگیرد.
به نظام استانداردسازی نیازمندیم
نظر شما درباره وضع فیلتری مانند این شرط که متقاضی باید دوره یا پروسهای را بگذراند تا وارد دایره فیلمنامه نویسان شود چیست؟
به نظرم قوانین محدودکننده برای فیلمنامهنویس که فلان دوره نویسندگی را بگذراند نباید وضع کرد؛ بلکه ما برای داشتن فیلمنامه خوب و نویسنده قوی به نظام استانداردسازی تولید نیاز داریم و تا زمانی که ما به نظام استانداردسازی شکل ندادیم تا از محصولات استانداراد بهره ببرد این مشکلات ادامه خواهد داشت؛ اما اگر نظام استانداردسازی در تهیه وجود داشته باشد خودبهخود محصول خراب را بیرون میکند، مانند خط تولید کارخانهای که محصول خراب را از خط خارج میکند. چه بسا فیلمنامهنویسی وجود داشته باشد که دهها کالج و دوره را گذرانده باشد ولی نتواند یک فیلمنامه خوب بنویسد اما فیلمنامهنویسی هم باشد که بدون گذراندن حتی یک دوره بتواند یک فیلمنامه خوب بنویسد. بنابراین در این حوزه توانایی و استعداد مهم است و بنابراین شرط این حوزه نگارش استاندارد فیلمنامه است که آن را هم باید تهیهکننده بیابد؛ یعنی این تهیهکننده است که در مقام استعدادیاب باید نویسنده و فیلمنامه خوب را پیدا کند و تبدیل به فیلم کند.
یکی از محلهای بسیار مهم برای این نظارت استاندارد باید شوراهای صدور پروانه ساخت باشد؛ در این گلوگاه مهم باید این استانداردسازی صورت بگیرد تا فیلمنامه خوب برای ساخت تأیید شود.
برای نوشتن فیلمنامه مذهبی باید اعتقاد داشت
آیا برای نگارش فیلمنامه ارزشی و دینی لزوما باید از اقتباس استفاده کرد یا فیلمنامه اصلی هم جوابگو است؟ شرط موفقیت در فیلمنامه قوی دینی چیست؟
شاید باورتان نشود که سینمای آمریکا در بیشتر آثارش دینی و ارزشی است و اخلاق و خانواده برایش واقعا اهمیت دارد. در این سینما هم فیلمنامه اقتباسی وجود دارد و هم فیلمنامه اصلی. درباره فیلمنامههای مذهبی خودمان نیز میگویم که هم میتواند متکی به منابع باشد و هم میتواند اصلی باشد؛ اما نکته مهم این است که کسانی باید آنها را بنویسند که اعتقاد داشته باشند و از آن، مغازه و کاسبی درست نشود. الان به دلیل اینکه کشور ما مبتنی بر ارزشهای دینی است برای این کار مغازه و کاسبی درست شده است و به غیر از برخی از فیلمنامهنویسان و کارگردانان برتر سینمای دینی و مذهبی تعدادی در حال سوء استفاده هستند؛ عدهای با ظاهرسازی تلاش میکنند تا فیلمنامه دینی و مذهبی و ارزشی بنویسند و بسازند. اینجا راه نفوذ باز شده است؛ راه نفوذ این نیست که اگر کسی که ظاهرش شاید چندان مذهبی نباشد حتما قابلیت نگارش فیلمنامه دینی را ندارد و به او نباید میدان بدهیم اما آن کس که ظاهرش مذهبی است حتما میتواند فیلمنامه خوب دینی بنویسد.
ما منابع و متون بسیار زیادی داریم که پر از ظرایف دینی است و میتواند برای نگارش فیلمنامه مورد استفاده قرار بگیرد؛ حتما نباید به تاریخ مراجعه کنیم و میتوانیم در زندگی خودمان هم سوژههای مهم دینی و مذهبی پیدا کنیم؛ ما امروز در همین جامعه با مشکلات فراوانی که دارد، میتوانیم سلوک و زیست دینی را پیدا کنیم؛ اینکه چه کسانی زیست دینی و اخلاقی دارند برای سینما جذاب است؟ میتوانیم درباره همین بنویسیم و بسازیم؛ مگر پیامبر اکرم (ص) نفرمودند که من برای مکارم اخلاق مبعوث شدم، اگر فیلمی بیاید و مکارم اخلاق را نمایش دهد میتواند دینی هم باشد.
انتهای پیام/