مروری بر داماش حاجیپور از ابتدا تا امروز؛ داماش وارد عصر تازهای از فوتبال رشت شد
اسماعیل حاجیپور با احیای داماش وارد عصر تازهای از فوتبال رشت شد که البته این روزها در بنبستی خودساخته محصور شده است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، نامه انصراف از تیمداری که مهدی الطافی، مدیرعامل باشگاه داماش در بامداد پنجشنبه منتشر کرد علاوه بر آنکه مورد تعجب جامعه فوتبال قرار گرفت، بر عجایب پیرامونی این باشگاه پرطرفدار افزود.
برای دانستن دقیق آنچه که بر این باشگاه محبوب و دوستداشتنی میگذرد باید به گذشته بازگردیم و بهار سال 1395 و روزهایی که با سقوط غمانگیز تیمی که زمانی غولهای فوتبال ایران را زمینگیر میکرد در غربت و بیکسی به لیگ دسته دوم سقوط کرد و به جز هواداران وفادارش کک کسی هم نگزید را مرور کنیم.
امیرعابدینی، مدیرعامل این تیم که در فاصله کوتاه سه ساله از محبوبترین مدیرعامل تاریخ فوتبال گیلان به منفورترین آنها تنزل درجه پیدا کرد، چند ماه پیش از سقوط، تیر آخر را بر قلب بیرمق داماش فرو برد و برای فرار از بدهیهای انباشته این تیم، نام داماش گیلان را به «شهرباران» تغییر داد و سپس آن را به مجموعه آهن و فولاد لوشان، یکی از شرکتهای اقماری مهآفرید امیرخسروی واگذار کرد.
پس از سقوط به دسته دوم هم بدون آنکه کسی مطلع شود و البته با رضایت هیئت فوتبال گیلان داماشی که به شهرباران تغییر نام پیدا کرده بود، برگه خروج از استان آن امضا شد و آن را به تهران منتقل کرد و سپس قطره قطره آب شد و به لیگ دسته سوم و زیرگروه و بعد برای همیشه از فوتبال ایران محو شد و رفت.
اما هواداران پرشور و وفادار داماش که نبودن تیم محبوب خود را بر نمیتابیدند، دست به دامان غیرتمندان شهر خود شدند تا سناریوی نابودی استقلال شهرداری رشت دوباره رخ ندهد و در نهایت با ریشسپیدی عزیز عبدالهی، رییس وقت شورای سیاستگذاری سپیدرود و همت و پیشقدمی اسماعیل حاجیپور، عضو شورای شهر رشت امتیاز تیم رهپویان رضوانشهر در لیگ دسته دوم از سیروس رجا به حاجیپور منتقل شد و نام آن به داماش گیلانیان تغییر کرد.
حاجیپور سال نخست داماش را با سرمایهگذاری یک فرد آذربایجانی به نام «سامر رجب اف» راهاندازی کرد و با استخدام یک باکویی به نام «رامیز» و جذب بیش از 20 بازیکن یک تیم صفر کیلومتر بدون امکانات را دوباره به یک باشگاه حرفهای تبدیل کرد تا در لیگ دسته دو حضور پیدا کند.
اما در ادامه با اختلافات مالی که بین دو شریک تجاری پیش آمد و دلیل آن هرگز مشخص نشد، سامر و رامیز از این باشگاه جدا شدند و به جای آنها «هادی طباطبایی» هدایت این تیم را برعهده گرفت که البته از نظر فنی تغییری حاصل نشد و با وجود صعود داماش به مرحله دوم و ارائه بازیهای ناامیدکننده در چند بازی آخر، عدم صعود این تیم به لیگ دسته یک مسجل شده بود.
در فصل دوم مالک داماش با آوردن «وحید رضایی» مربی که دو صعود در کارنامه او ثبت شده بود عزم خود را برای صعود جزم کرد اما باز هم از صعود ناکام ماند و در آخرین مسابقه در بوشهر اگر پنالتی سعید طالبی به گل تبدیل میشد داماش به پلی آف صعود میکرد و البته هرگز این اتفاق محقق نشد.
در سومین فصل تیمداری، حاجیپور با چالشهای جدیدی روبهرو شد؛ از یک سو بهدلیل حضور او در شورای شهر و کمکهای مالی که به گفته علوی عضو شورای شهر رشت حدود 2 میلیارد تومان بوده، مشکل حقوقی برای مالک داماش به وجود آورد و از سوی دیگر صبر هواداران برای صعود به لیگ دسته یک لبریز شده بود که حاجیپور داماش را تا آستانه واگذاری پیش برد اما در گام آخر پشیمان شد و به تیمداری ادامه داد.
در نهایت داماش فصل را با «سیامک فراهانی» آغاز کرد و این بار به پلی آف صعود کرد که بازی برگشت برابر نیروی زمینی و آن اشتباهات کشنده داوری باز هم مانع صعود شد و در ادامه حواشی بازی فینال جام حذفی برابر پرسپولیس با بولد شدن داماش و مالک شجاع آن که از حق و حقوق هواداران تیم خود دفاع میکرد، سبب شد تا فدراسیون برابر این تیم نرم شود و اجازه دهد برخلاف آییننامه مصوب سازمان لیگ، داماش امتیاز کارون اروند را خریداری کند.
اما مشکلات از همین نقطه برای داماش فزونی گرفت؛ در وهله نخست مالک کارون از فروش تیم منصرف شد و داماشیها وقت خود را برای خرید تیم دیگری صرف کردند که در این امر ناموفق بودند و در نهایت با پرداخت هزینهای گزافتر به همراه امتیاز لیگ دوی خود به «کارون اروند» در فاصله چند روز پیش از آغاز مسابقات مجوز شرکت در لیگ دسته یک را بهدست بیاورند.
صرف زمان بسیار برای راضی کردن مالکان اروند از سوی حاجیپور سبب شد تا فرصت کافی برای پیدا کردن اسپانسر پیدا نکند و از سویی بلاتکلیفی کادرفنی در حضور یا عدم حضور در لیگ دسته یک بر روی جذب بازیکنان، آمادهسازی پیش از فصل و تدارک مناسب داماش اثر منفی گذاشت تا این تیم با یک سردرگمی محض لیگ دسته یک را آغاز کند.
طولی نکشید که فاصله مبالغ قرارداد بازیکنان تازه وارد با قدیمیهای تیم و عدم دریافتی در ابتدای فصل که به همراه لجستیک ضعیف داماش در سفر به بابل و کرج همراه شد زمزمه نارضایتی را در بین بازیکنان به اعتراض رسمی و اعتصاب تبدیل کرد و در نهایت هفته گذشته جلسات تمرین داماش بهدلیل اعتصاب بازیکنان برگزار نشد تا مهدی الطافی مدیرعامل داماش نامه واگذاری این تیم را به اداره ورزش و جوانان ارسال کند.
اما همین نامه منتشر شده نه تنها تا این لحظه گرهی از مشکلات داماش باز نکرد که به همراه خود نکات مبهم بسیاری را به ارمغان آورده است که در زیر به آن اشاره خواهیم کرد:
1- پس از اخطار نهادهای نظارتی به حاجیپور مبنی بر اینکه نمیتواند همزمان عضو شورای شهر و مالک داماش باشد و از شهرداری کمک مالی دریافت کند در یک انتقال ظاهرا نمایشی مالکیت از حاجیپور به الطافی واگذار شد اما همچنان حاجیپور مالک این تیم است و در احکام محرومیت سازمان لیگ وی مالک خطاب میشود و الطافی هم فقط در زمان نگارش چنین نامههایی امضای مدیرعاملی را ثبت میکند!
2- نه در این نامه و نه در هیچ جای دیگری هرگز گزارشی در مورد پرداخت رقم خرید امتیاز کارون اروند که گفته میشود از سوی نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه پرداخت شده ارائه نشده است و این عدم شفافسازی مالی در تمام سه سال و نیم اخیر در داماش وجود داشته و این درحالی است که وقتی یک تیم خصوصی از کمکهای دولتی استفاده میکند حق هواداران و اصحاب رسانه است که بدانند چه مقدار و در چه مواردی این بودجهها هزینه شده است.
3- در مورد مشابه در باشگاه سپیدرود یک مورد کمک 2 میلیارد تومانی نوبخت به این تیم پس از صعود به لیگ برتر بارها از سوی مدیریت وقت این باشگاه اعلام و موارد هزینه این پول به صورت تقریبی اعلام شد و این عدم شفافسازی در ارتباط با کمک 2 میلیارد تومانی شهرداری در طی 3 سال گذشته (بر مبنای اعلام امیرحسین علوی عضو شورای شهر رشت) و کمکهای دولت هرگز به صورت رسمی از سوی مسئولان این تیم مورد تایید و اعلام قرار نگرفت.
4- هر چقدر حاجیپور با حضور خود موجب زنده شدن داماش در بعد معنوی شد، اما هرگز مجموعهاش در بخش فنی نتوانست موفقیتی را رقم بزند و این تیم موفق نشد در سه سال پی در پی از لیگ دسته دوم به دسته یک صعود کند و این در حالی است که همانطور که در بالا اشاره شد داماش از کمکهای مالی شهرداری و دولت نیز در این راه بهره گرفت و در شرایط مشابه، سپیدرود، دیگر تیم رشتی در لیگ دسته دوم با کمتر از 200 میلیون تومان کمک از شهرداری توانست به لیگ دسته یک صعود کند.
5- مالک داماش بهخوبی میدانست که شرکت در لیگ دسته یک هزینههای مالی بسیاری نسبت به دسته دوم هم در بخش قرارداد بازیکنان و هم در بخش پشتیبانی در بر خواهد داشت و اگر این منابع آماده نبود چه اصراری وجود داشت که با تحمیل هزینه سنگین برای خرید سهمیه در لیگی شرکت کند که از هفته نخست نارضایتی اعضای تیم آن را به دلیل کمبود امکانات به همراه داشته باشد و در هفته ششم کار به واگذاری بکشد.
6- در نامه مدیریت داماش به اداره ورزش و جوانان هیچ اشارهای به نوع واگذاری نشده است و به صراحت گفته نشده که آیا مالک داماش برای واگذاری امتیاز لیگ یکی خواهان دریافت پول است یا خیر و اگر پاسخ مثبت است بلافاصله این پرسش به ذهن میآید که مگر خرید سهمیه با کمک چند میلیاردی نوبخت انجام نشده و چرا باید سودش به جای فوتبال رشت نصیب فقط یک نفر شود؟
تعداد این پرسشها میتوانست چند رقمی شود و از سرنوشت مبهم قرارداد مالی با رجب اف تا رایزنی برای فروش امتیاز لیگ یکی داماش در همان روزهای ابتدایی تابستان امسال و فروش چند صد میلیون تومانی چند بازیکن در روز نخست لیگ امسال را در بر میگیرد اما از آنجایی که این باشگاه پرهوادار روزهای بحرانی را میگذراند همین جا گزارش را به پایان میرسانیم.
بر کسی پوشیده نیست که حضور حاجیپور در فوتبال رشت موجب اتفاقات مثبتی شده که اوج آن در احقاق حق فینال جام حذفی نمایان شد اما اشتباهات مدیریتی که همراه با خودمحوری در تصمیمگیری بوده سبب شد تا حاصل این زحمات غیرقابل کتمان به مرحلهای برسد که مالک داماش در بنبستی که خود دیوار آن را کشیده محصور شود.
انتهای پیام/ش