اوانجلیست‌های صهیونیست برای بقای ترامپ تقلا می‌کنند
اوانجلیست‌ها که به ظهور حضرت مسیح(ع) پس از بازگشت یهودیان به سرزمین موعود معتقدند، با صهیونیست‌ها که عامل بازگشت یهودیان به فلسطینند، پیوند خورده‌اند و ادامه ریاست جمهوری ترامپ را برای تحقق پیشگویی‌های خود ضروری می‌دانند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، در برخی رسانه‌ها خبری منتشر شد مبنی بر اینکه همزمان با داغ شدن ماجرای استیضاح ترامپ، شماری از کشیش‌های اوانجلیست، سه‌شنبه گذشته به‌صورت خصوصی با رئیس‌جمهور آمریکا در کاخ سفید دیدار و برای او دعا کردند. این در حالی است که رهبران اوانجلیست‌ها روابط بسیار نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارند و از حامیان اصلی ترامپ محسوب می‌شوند.
اما باید پرسید اوانجلیست‌ها چه ماهیتی دارند و چرا از حامیان رژیم صهیونیستی محسوب می‌شوند؟ آنها چه اهدافی را دنبال می‌کنند و علت حمایت آنها از سیاست‌های ایالات متحده آمریکا چیست؟
به مبلغان انجیل، مُبَشّران یا مژده‌دهندگان (به انگلیسی: Evangelist) می‌گویند. شعار مژده‌دهندگان بازگشت به انجیل و تغییر جامعه با تحول فرهنگی است، تا از این راه در آمریکا حکومتی بر مبنای بنیادهای انجیل به‌وجود آورند.
نگاه آخرالزمانی اوانجلیست‌ها به مسائل سیاسی
در این میان، نگاه اوانجلیست‌ها یا مسیحیان صهیونیست ــ که در دایره مذهب پروتستان از مذاهب سه‌گانه مسیحیت قرار می‌گیرند ــ به موضوع آخرالزمان ویژه‌تر است چراکه در دیدگاه آنها، کتاب مقدس پیشگویی‌های بسیاری در مورد آخرالزمان کرده و بسیاری از آنها هم در چند دهه اخیر محقق شده است. فارغ از نوع تفسیر و برداشت منحصر به فرد این گروه از کتاب مقدس، تهیه برنامه زمانی توسط برخی سران این گروه برای پایان تاریخ قابل تأمل و توجه است. این افراد با تطبیق وقایع دوران معاصر با تفسیرهای خود از کتاب مقدس در صدد اثبات برنامه زمانی خودند که البته در بسیاری موارد نتیجه آن امری مضحک و تمسخرآمیز می‌شود.
سید محمدرضا طباطبایی، کارشناس و پژوهشگر ادیان در گفت‌وگو با تسنیم درباره علت اصلی رشد پیشگویی‌های آخرالزمانی در جامعه مسیحی و اتکای اوانجلیست‌ها به این پیشگوییها می‌گوید: علت این امر، نگاه باورمندانه و اعتقادی به این پیشگوییها در پی رشد فرقه‌‌ها و جریاناتی است که حیات آنان به همین پیشگوییها وابسته است. امروزه جریان‌های اوانجلیست مسیحی و پنطیکاستی، بسیار به این پیشگوییها متکی‌اند.
وی افزود: یکی از موضوعاتی که در عهد جدید توسط این جریان‌‌ها تحت عنوان دکترین مطرح می‌شود، عطایای 9گانه روح است. یکی از این عطایا، روح عطیه نبوت یا پیشگویی است. از این جهت اوانجلیست‌ها، نبوت را به معنای پیشگویی می‌گیرند؛ چرا که «نبأ» به معنای إنباء و خبر دادن است و آنان معتقدند نبی کسی است که خبر از وقایع آینده و آخرالزمانی می‌دهد.
نبی در ادبیات اوانجلیست‌ها به معنای پیشگوی آخرالزمانی است
طباطبایی می‌افزاید: این مسیحیان به 2گونه تعمید معتقدند: یکی تعمید به آب و دیگری تعمید به روح القدس. آنها عقیده دارند فرد مسیحی، وقتی حقیقتاً مؤمن است که علاوه بر غسل تعمید، ایمان او نیز با بروز ظاهری عطایای روح، مورد تأیید قرار گرفته باشد؛ از این جهت فرد مؤمن مسیحی برای این که بتواند حقیقتاً ایمان خود را به جمعی که در آن حضور دارد اثبات کند، گاه ناگزیر است استفاده از پیشگویی را به عنوان یکی از اصول جاری زندگی خود، مورد توجه قرار دهد. چرا که پولُس در نامه خود به مردم قرنتُس، بر عطیه پیشگویی تأکید بیشتری می‌کند؛ در بخش اول قرنتیان می‌خوانیم: «و خواهش دارم که همه شما به زبان‌ها تکلّم کنید، لکن بیشتر اینکه نبوّت (پیشگویی) کنید. زیرا کسی که نبوّت (پیشگویی) کند بهتر است از کسی که به زبان‌ها حرف زند، مگر آنکه ترجمه کند تا کلیسا بنا شود».
اما از جمله برنامه‌های زمانی (Timeline) برای آخرالزمان، نمونه‌ای است که "جان پرایس" در انتهای کتاب خود با نام "پایان آمریکا" (the end of america) و در سال 2013 ارائه کرده است. سیر کامل برنامه زمان‌بندی پایان جهان از نظر پرایس مطابق ذیل است: (استنادات نویسنده از کتاب مقدس در ذیل آمده است):
* 14 می 1948: تولد دوباره اسرائیل= جوانه زدن درخت انجیر (انجیل متی باب 24 عبارات 32-34)
* حمایت آمریکا از اسرائیل از 1948 تا 1989 (رئیس جمهور ترومن تا ریگان) (سفر پیدایش باب 12 عبارت 3
* فشار آمریکا به اسرائیل برای دست کشیدن از زمین‌های خود برخلاف گفته کتاب مقدس (حزقیال باب 48 عبارت 14 و یوئیل باب 3 عبارت 2) از سال 1989 تاکنون (رئیس جمهور بوش پدر تا اوباما)
* موافقت اسرائیل با اولین پیمان صلح آخرالزمانی – اسرائیل در آرامش (حزقیال باب 38 عبارات 10 تا 14)
* حمله روسیه، ایران، لیبی و دیگر کشورها به اسرائیل – اسرائیل در جنگ (حزقیال باب‌های 37 تا 39)
* دخالت خود خداوند در نجات اسرائیل – ایجاد شکست و اضمحلال در نیروها و کشورهای حمله‌کننده (حزقیال باب 39 عبارت 6)
* تهدید کشورهای دیگر توسط جهادگرایان با شیوه تخریبی مشابه و تلاش ایشان برای تسخیر جهان برای الله
* ساخت معبد توسط اسرائیل (حزقیال باب‌های 40 تا 44)
* رهبر مسلمان اروپا سلطه خود را بر تمام جهان می‌گستراند و از مردم می‌خواهد او را بپرستند و تغییر مذهب دهند. (مکاشفات یوحنا باب 13 عبارت 16[16] و نیز باب 14 عبارات 9 و 11)
* رهبر مسلمان اروپا پیمان صلح با اسرائیل را می‌شکند، به معبد وارد شده و سنت قربانی هرروزه را متوقف می‌کند ــ دوران بزرگ رنج و محنت 3.5 ساله آغاز می‌شود (خلسه حین دوران رنج) (دانیال باب 9 عبارت 27 و باب 12 عبارت 11 و انجیل مرقس باب 13 عبارت 14 و انجیل متی باب 24 عبارت 15)
* بازگشت عیسی برای انتخاب وگرنه هیچ بشری نجات نخواهد یافت (انجیل متی باب 24 عبارت 22)
* ضدمسیح و پیامبر دروغین برای 1000 سال زندانی خواهند شد (مکاشفات یوحنا باب 19 عبارت 20)
در زمینه برنامه زمانی بالا و دیگر برنامه‌های مشابه نکات زیر قابل تامل و توجه است:
تشکیل رژیم نامشروع اسرائیل در سال 1948 میلادی به باور غالب گروه‌های اوانجلیستی، تجلی پیشگویی‌های کتاب مقدس در 3000 سال قبل است و به عنوان شروع فرآیند رخدادهای آخرالزمانی نزد این گروه تلقی می‌شود.
از نظر سران گروه‌های صهیونیسم مسیحی، هرگونه انتقاد و اعتراض به حرکت‌های دولت صهیونیستی اسرائیل ممنوع است، چراکه اینان امت برگزیده‌اند و خداوند در پیمان خود با ابراهیم به ایشان عزت ابدی! داده است؛ از این جهت است که به اوانجلیست‌ها مسیحیت صهیونیست اطلاق می‌شود چرا که آنها با استفاده از ابزاری پیشگویی از حامیان اصلی تشکیل دولت اسرائیل برای اهداف راهبردی‌شانند.
انواع پیشگویی‌های آخرالزمانی در ادبیات مسیحیت
حجت‌الاسلام طباطبایی پیشگویی اوانجلیست‌ها را از نوعِ پیشگویی‌های اجتماعی و رویدادی مربوط به ظهور و بازگشت مجدد مسیح معرفی کرد و گفت: مسیحیان عصر جدید، به 2گونه از پیشگوییها باور دارند: اولین مورد مربوط به پیشگویی‌های فردی و غیر مرتبط با ظهور است. در این نوع از پیشگوییها فرد نبوت‌کننده، با روش‌هایی خاص به شرح جزئیاتی از زندگی فرد در زمان حال یا آینده می‌پردازد، اما صِرف همین نوع پیشگویی شخصی را هم دلیل فرارسیدن آخرالزمان می‌دانند، چرا که معتقدند مؤمنانِ آخرالزمان می‌توانند جزئیات زندگی دیگران را پیشگویی کنند.
این کارشناس حوزه ادیان آسمانی افزود: دومین مورد مربوط به پیشگویی‌های اجتماعی و رویدادی مربوط به ظهور و بازگشت مجدد مسیح است. در این نوع، فرد نبوت‌کننده تلاش می‌کند تا شرح وقایعی که در جامعه جهانی ممکن است مورد توجه قرار گیرد را از پیش، به عنوان یکی از رویدادهای عصر ظهور بیان کند. این پیشگوییها گاهی در مانند جنگ‌‌ها و رویدادهایی است که پیشگویی آن برای هر تحلیل‌گر مطلعی ممکن است، مانند سونامی، حملات نظامی برخی از کشورها، زلزله‌ها، بحران‌های آب و هوا، قحطی و ... گاهی نیز در جایگاه بخشیدن یا تحقیر جایگاه شخصیت‌‌ها و کشورهایی است که امروزه در عرصه‌های سیاسی حضور فعال دارند؛ امروزه پیشگویی‌های نوع دوم بیشتر مورد توجه است و در خدمت جریان‌های سیاسی خاصی مورد استفاده قرار می‌گیرد. به پیشگویی‌های نوع دوم، از آنجایی که عمدتاً با محوریت موضوعی اسرائیل انجام می‌شود، اگر پیشگویی‌های اسرائیلی اطلاق شود، به گزافه نخواهد بود.
حجت‌الاسلام طباطبایی ادامه می‌دهد بر اساس آموزه‌های اوانجلیست‌ها از دهه هفتادِ پس از میلاد مسیح و زمانی که رومی‌ها «معبد دوم» را از بین بردند، هیچ معبدی متعلق به یهودیان در مسجدالاقصی وجود ندارد، اما بر اساس پیشگویی‌هایی که در کتاب‌هایی مانند دانیل، متیو، کتاب آخر عهد جدید و نامه دوم به تسالونیکیان آمده است، معبد سوم «Tribulation Temple» در بیت‌المقدس ساخته خواهد شد و ساخت این معبد، آخرالزمان را به ارمغان خواهد آورد. برخی اوانجلیست‌ها به درگیری‌های میان اعراب و اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی به‌عنوان مرحله‌ای گذار و از پیش مقرر شده می‌نگرند که در کتاب‌های مقدسشان به آن اشاره شده است. آنها به بازگشت یهودیان به سرزمین مقدس اعتقاد داشته و بر این باورند هرچه تعداد یهودیان در اسرائیل بیشتر باشد، مسیح زودتر ظهور خواهد کرد.
این کارشناس ادیان درباره علت این نوع گرایش اوانجلیست‌ها می‌گوید: با توجه به این تأکیدات، پیشگویان عصر جدید در دنیای مسیحیت، نگاهی باورمندانه و از سر اعتقاد به مسئله پیشگویی‌های آخرالزمانی دارند؛ به دلیل همین باورمندی عمیق در بین ایمانداران اوانجلیست است که افرادی از فضای ایجاد شده سوء استفاده کرده و در پی کسب شهرت و مال از این رهگذر می‌کوشند؛ لذا این آموزه در دهه‌های اخیر سبب شده فرهنگ خاصی در بین مردم و نخبگان غربی با رویکرد آخرالزمانی شکل بگیرد.
بازگشت یهودیان به سرزمین موعود نقطه اشتراک اوانجلیست‌ها با یهودیت صهیونیسم
بر این اساس است که می‌بینیم رابطه مستحکمی بین سیاستمداران آمریکایی که عمدتاً از شاخه مسیحیت صهیونیستند با یهودیت صهیونیست وجود دارد؛ از این جهت امروزه می‌توان رد پای تفکرات آنها را در بسیاری از تصمیم سازی‌های جهانی از جمله تصمیم‌سازی‌های کشورهایی مثل آمریکا مشاهده کرد؛ بنابراین این جریان، در اصل مسیحیانی‌اند که به‌دلیل اعتقاداتی که در زمینه ظهور عیسی‌مسیح پس از بازگشت یهودیان به سرزمین موعود دارند، با صهیونیست‌ها که عامل بازگشت یهودیان به فلسطینند، پیوند خورده‌اند؛ از این روست که "پسوند صهیونیست" به آنها اضافه شده است.
مضاف بر اینکه مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا قبلاً در گفت‌وگو با شبکه خبری «سی‌بی‌اس» که در قدس شریف صورت گرفت، اظهار داشت: «به‌عنوان یک مسیحی، به یقین بر این باورم این احتمال وجود دارد که ترامپ در این برهه از سوی خداوند همچون ملکه "اِستِر" (از شخصیت‌های تاریخی) برای کمک به نجات یهودیان از تهدید ایران به زمین فرستاده شده باشد.» چرا که آنها ایران را مهم‌ترین مانع جهت تحقق برنامه‌های آخرالزمانی خویش می‌دانند.
انتهای‌پیام/
