اغتشاشات اخیر؛ «جنگ احزاب» با اسم رمز «حق اعتراض»
گزارشهایی در خصوص برنامه ریزی مشترک چند کشور برای ایجاد ناامنی و بی ثباتی در کشور دریافت شده بود که با اطلاعات ارائه شده از سوی دستگاه اطلاعاتی یکی از کشورهای همسایه و همچنین بازجویی های انجام شده از «روح الله زم»، احتمال وقوع اغتشاش پیش بینی شده بود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم، یکی مقام عالی رتبه امنیتی در گفتوگویی با بیان اینکه ریشه یابی اتفاقات اخیر بدون در نظر گرفتن مولفه های اصلی تاثیر گذار بر آن امکان پذیر نیست، گفت: پس از خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم های اقتصادی در اردیبهشت سال 97، انتظار ترامپ و تیم امنیتی او که رویکردهای افراط گرایانه بیمار گونه ای دارند این بود که جمهوری اسلامی ایران طی چند ماه به زانو در خواهد آمد و سرنوشتی جز تسلیم یا فروپاشی در انتظارش نخواهد بود.
او افزود: ترامپ این برآورد را به صورت صریح به رهبران برخی کشورهای اروپایی اعلام و آنان را از تداوم گفتگو با ایران بر حذر داشته بود.
ماحصل این گفتگو به شرح زیر است:
از اردیبهشت سال 98 که ایران از لاک دفاعی خارج شد و سیاست «مقاومت فعال» را در برابر «فشار حداکثری» آمریکا برگزید، صحنه رویارویی کم سابقه جمهوری اسلامی با آمریکا و متحدان غربی و منطقه ای این کشور به کلی به نفع ایران تغییر کرد و موجب شد که افراطی ترین اندیشکده های امریکایی نیز بر شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا علیه ایران اعتراف کنند.
ترامپ پس از ناکامی در به زانو در آوردن ایران برخلاف نظر متحدان منطقه ای خود تلاش کرد تا باب ارتباط با ایران را برای گرفتن «عکس یادگاری» و استفاده از آن برای کسب حیثیت در داخل آمریکا باز کند اما این ترفند او نیز با پاسخ منفی ایران، با ناکامی روبرو شد.
وضعیت سیاسی متزلزل ترامپ در آستانه انتخابات 2020 و رفتارهای غیر قابل پیش بینی او به ویژه پس از واکنش های سرد او به تحولات امنیتی چند ماه گذشته موجب شد که طرح نا امن سازی ایران از درون با طراحی بسیار پیچیده و البته پرهزینه، با استفاده از مدل «جنگ موج چهارمی» در دستور کار اتاق فکر مشترک جریان غربی، عبری، عربی قرار گرفته و مجموعه ظرفیتهای سیاسی، امنیتی و رسانه ای ایجاد شده طی چند سال گذشته با استفاده از عناصر آموزش دیده در داخل کشور فعال شود.
از چندی قبل گزارشهایی در خصوص برنامه ریزی مشترک چند کشور برای ایجاد ناامنی و بی ثباتی در کشور دریافت کرده بودیم که با اطلاعات ارائه شده از سوی دستگاه اطلاعاتی یکی از کشورهای همسایه و همچنین بازجوییهای انجام شده از روح الله زم، احتمال وقوع این رخداد را در نظر داشتیم.
اصلاح قیمت بنزین که اتخاذ تصمیم در مورد آن اجتناب ناپذیر و انجامش قابل پیش بینی بود بهانه لازم را برای آغاز جنگ احزاب علیه ملت ایران به بهانه «حق اعتراض» فراهم کرد.
افزایش قیمت بنزین و نگرانی از رشد لجام گسیخته نرخ کالا و خدمات که تحمل آن برای بسیاری از آحاد جامعه ناممکن است، موجب بروز واکنش طبیعی، قابل پذیرش و مسالمت آمیز اقشار مختلفی از جامعه به ویژه شهروندان کمتر برخوردار شد که این رخداد زمینه موج سواری بیگانگان بر مطالبات مشروع و به حق مردم را ایجاد و مسیر آن را کاملا منحرف کرد.
اگرچه بر اساس برآوردها و گزاره های اطلاعاتی اولیه، زمان اجرای عملیات «ناامن سازی از درون» برای اواخر سال 98 و یا اوایل سال 99 برنامه ریزی شده بود لیکن به دلیل ضربه های اطلاعاتی که طی ماههای گذشته به برخی سرشبکه های جریان معاند وارد شد و همچنین ظرفیت بالای نارضایتی ناشی از اصلاح قیمت بنزین، اتاق فکر دشمن را به این جمع بندی رساند که با ریسک بالا این پروژه را اجرا کند.
ابعاد اقتصادی، امنیتی، نظامی و رسانه ای این جنگ که در ادامه به آن اشاره خواهد شد هیچ گونه شبهه ای در خصوص برنامه ریزی شده و هدفمند بودن رخدادهای خشونت بار اخیر در شهرهای مختلف کشور باقی نمی گذارد.
مجموعه رخدادهای اخیر با استفاده از روشهای «جنگ موج چهارمی» برای ایجاد ناامنی و بیثباتسازی داخل ایران دنبال شد و پایه اصلی آن نیز صدمه به سرمایه اجتماعی برای جذب پیاده نظام از داخل و فروپاشی اقتصادی و اجتماعی و ایجاد بی انگیزگی در اقشار مختلف برای حمایت از نظام بود.
تحریمهای اقتصادی آمریکا برای ایجاد نارضایتی و ایجاد عصبانیت در مردم و منتسب نمودن عوارض آن به بی تدبیری و ناکارآمدی حکومت که طی سالهای گذشته با بهره گیری از فضاسازی رسانه ها و شبکه های اجتماعی زمینه هایی را در داخل ایجاد کرده بود، اصلی ترین محور این عملیات تلقی می شد.
جذب، آموزش و سازماندهی شبکه داخلی و توسعه آن به کانونهای مستعد اعتراض در سراسر کشور برای تشکیل هسته های اولیه خیزش اجتماعی و هماهنگی اعتراضهای وسیع علیه حاکمیت گام بعدی برنامه ریزی صورت گرفته بود.
هدایت و فرماندهی آشوبها و مردمی جلوه دادن آن در کنار بزرگنمایی اعتراضات برای ایجاد حساسیتهای حقوق بشری در جهان، ماموریت بسیار مهم و کلیدی تعیین شده برای رسانه ها و شبکه های اجتماعی اغتشاشات اخیر در نظر گرفته شد.
تمرکز بر شهرهای اطراف پایتخت به جای حضور در تهران که آسیب پذیری بیشتری برای اغتشاشگران داشت، در کنار ناامن سازی مراکز مهم انرژی و اقتصادی کشور مانند بندر ماهشهر، بندر امام خمینی(ره)، بوشهر، عسلویه و مراکز پالایشگاهی و نیروگاهی مهم کشور نشان می دهد که اغتشاشگران به دنبال ایجاد نوعی محاصره سیاسی و اقتصادی برای ایجاد رکود کامل در کشور با ضربه به زیر ساختهای حیاتی و ایجاد اخلال در روند صادرات و واردات، تولید و توزیع سوخت و برق و… برای ایجاد فروپاشی از درون بودند.
در این چارچوب برنامه حمله به مراکز نظامی و انتظامی با دو هدف افزایش قربانیان و به دست آوردن سلاح دنبال شد.
اگرچه بسیاری از هسته های سازماندهی شده برای ایجاد آشوب، از قبل به انواع سلاح های قاچاق مجهز شده بودند، لیکن به دست آوردن سلاح های سازمانی نیروهای مسلح ایران و استفاده از آن برای کشتار مردم، سناریوی کشته سازی را با درصد بالاتری از پذیرش همراه می کرد.
از طرفی؛ دستگیری «روح الله زم» از دو جهت در ناکامی اجرای برنامه به آشوب کشیدن ایران بسیار مهم بود، زیرا خارج شدن «آمدنیوز» از مدار جنگ روانی و هدایت آشوبگران و همچنین استفاده از اطلاعات ارائه شده در بازجوییها از اثرات قابل توجه دستگیری سرشبکه آمدنیوز به عنوان یکی از حلقه های اصلی زنجیره ایجاد ناامنی و ناامیدی در کشور بود.
یکی از موضوعات مهمی که لازم است در بررسی بحران اخیر به آن توجه شود نقش و کارکرد اینترنت است.
به دلیل وابستگی قابل توجه زندگی روزمره عموم مردم به اینترنت، برآورد اتاق فکر اغتشاش این بود که ایران یا به دلیل جلوگیری از نارضایتی بیشتر اینترنت را مسدود نمی کند و یا با مسدود کردن آن با اعتراضات گسترده و خسارت های اقتصادی هنگفتی مواجه خواهد شد.
با این حال اما؛ با قطع اینترنت عملا فرماندهی و هدایت آشوبگران دچار اختلال جدی شد و شبکه ملی اطلاعات نیز تا حدودی توانست پاسخگوی نیازهای حداقلی مردم در ابعاد مختلف باشد، رخدادی که به هیچ وجه در پیش بینی های طرف مقابل به آن توجه نشده بود.
البته برخی تمهیدات ارتباطی جایگزین از سوی دشمن برای سرشبکه های اغتشاشگران نیز فراهم شده بود که عملا به مسیر شناسایی بسیاری از عناصر اصلی آشوب از سوی دستگاههای اطلاعاتی منجر شد.
از سوی دیگر؛ فرمایشات روز شنبه رهبر معظم انقلاب که به جدا شدن صف معترضان واقعی از آشوبگران و حضور پرشور مردم در صحنه مقابله با اغتشاش گران منجر شد، در کنار دستگیری برخی از سرشبکه ها که از قبل تحت اشراف اطلاعاتی بودند و همچنین قطع اینترنت موجب پایان این غائله ظرف مدت 48 ساعت شد و سردمداران این پروژه ضدامنیتی را در بهت، ناامیدی و عصبانیت بیشتر فرو برد.
نکته آنکه؛ حمایت علنی و شدید مجموعه جریانهای معاند اعم از آمریکا، عربستان سعودی، رژیم صهیونیستی، گروهک تروریستی منافقین، سلطنت طلبها، گروههای چپ و… از اغتشاشات اخیر نشان داد که امید زیادی به نتیجه بخش بودن این برنامه وجود داشته است.
بازگشت بی سرو صدا و شتاب زده ناو آبراهام لینکلن به خلیج فارس که در حال بازگشت به آمریکا بود نیز از رخدادهای جالب توجهی است که از عمق امیدواری دشمنان به موفقیت این پروژه ضدمردمی و کثیف حکایت می کند.
ما همان گونه که بارها اثبات کرده ایم هرگونه تجاوز به امنیت، منافع و حقوق ملت ایران را در زمان، مکان و با شیوه مورد نظر خود، به شدیدترین شکل ممکن پاسخ خواهیم داد و کشورها و گروههایی که در این فتنه ناکام دست داشتند از امروز باید در انتظار واکنش قاطع جمهوری اسلامی ایران باشند.
منبع: نورنیوز
انتهای پیام/