علوم انسانی اسلامی مولود آزاداندیشی است
حجت الاسلام دکتر رضا غلامی در پنجمین کنگره علوم انسانی اسلامی به نسبت علوم انسانی اسلامی با آزادی اندیشی و نیز مسائل جامعه و انقلا السامی پرداخت.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، افتتاحیه پنجمین کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی صبح روز یکشنبه، با حضور آیتالله سید ابراهیم رئیسی (رئیس قوهقضائیه)، حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضاغلامی (رئیس شورای سیاستگذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی )، حجتالاسلام والمسلمین دکتر سیدسعید رضا عاملی(دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، دکتر سورنا ستاری (معاون علمی و فناوری رئیس جمهور)، دکتر غلامعلی حداد عادل(رئیس شورای ارتقاء و تحول علوم انسانی) و جمعی از اندیشمندان دانشگاهی حوزوی در مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار شد.
متن مشروح سخنان حجت الاسلام دکتر رضا غلامی که به صورت اختصاصی در خبرگزاری تسنیم منتشر شده را مطالعه کنید:
سلام و خیر مقدم عرض میکنم خدمت میهمانان گرامی، اساتید، فضلا و محققان گرانقدر حوزه و دانشگاه خصوصا حضرت آیت الله رئیسی(ریاست محترم قوه قضائیه) که دعوت ما را توأم با لطف و صمیمیت پذیرفتند. اجازه میخواهم ضمن تقدیم نکاتی به عنوان پیش درآمد، گزارش مختصری از برگزاری پنجمین کنگره علوم انسانی اسلامی خدمتتان عرض کنم.
برخلاف دیدگاهی که فرارسیدن دوران دین و شکل گیری جامعه دینی به معنای دقیق کلمه را شرط لازم برای تولد علوم انسانی اسلامی بیان میکند، علوم انسانی اسلامی نقش غیرقابل انکاری چه در ظهور عصر دین و چه در عینیت یافتن مراتب عالی جامعه اسلامی برعههده دارد. تقرب جوامع انسانی به فضائل و کرامت اجتماعی، جز با خودآگاهی، بسط و تعمیق دانش انسانی و اجتماعی، فهم مسیر صحیح و سپس شناخت مسائل و حل موفق آنها میسر نیست و طبیعی است که این شرایط با علومی که معارض با جهان بینی رایج است حاصل نمیشود. درواقع، همچنان جای طرح این پرسش مهم وجود دارد که چگونه شکل گیری جامعه مطلوب دینی، شرط واجب برای تولد علوم انسانی اسلامی معرفی میشود درحالیکه علوم انسانی سکولار، این جامعه را با ریلگذاری محسوس و نامحسوس، از مسیر خود دور میکند؟
ممکن است پاسخ برخی به این پرسش، مبتنی بر نظریه اصالت حوالت تاریخی باشد اما روشن است که پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی در این عصر، خود نشانهای بزرگ بر بطلان این نظریه محسوب میشود. واقعیت این است که شکاف میان باورها و واقعیتهای عینی، لزوما به منزله نبود گرایش به ظهور علم دینی نیست بلکه خود موید نیاز به علم دینی برای کم کردن این شکاف محسوب میشود؛ از سوی دیگر، جامعه دینی یک پدیده مطلق نیست بلکه باید آن را واقعیتی پیچیده و ذومراتب دانست که البته ظاهربینیهای رایج قادر به ارائه ارزیابی درستی از آن نمیباشد.
از این روست که علوم انسانی اسلامی نه تنها زیستگاه خود را مراتبی از جامعه دینی قلمداد میکند بلکه مقصد خود را در جهت کاهش فاصله وضع موجود با وضع مطلوب تعریف کرده است. در سالهای گذشته، فلسفه علم دینی با رشد خوبی روبرو بوده و تا کنون به پرسشهای فراوانی درباب ماهیت و نسبت و مناسبات علوم انسانی اسلامی پاخ داده است. در عین حال به نظر میرسد هنوز پرسشهایی هست که فلسفه علم دینی میبایست به آن توجه ویژهای را معطوف کند.
یکی از این پرسشها، عدم سرایت قطعیگرایی از مبانی علوم انسانی اسلامی به روبنای این علوم است. این روشن است که میان بنیادهای علوم انسانی اسلامی با نسبیتگرایی هیچ نوع سازگاری به چشم نمیخورد و برخلاف علوم انسانی سکولار، علوم انسانی اسلامی به مدد فلسفه اسلامی از لایه مرکزی هسته خود در برابر انواع لرزهها صیانت میکند. درواقع، وقوع انقلاب علمی در علوم انسانی اسلامی منتفی نیست اما شرط آن، دگرگونی در آن معرفتی است که صیانت از بنیادهای علوم انسانی اسلامی را عهده دار شده است. با این حال، طبیعی است که نه اقتضای لایههای پیرامونی این هسته، قطعیت است و نه امکان قطعیت در آن لایهها که در نقاطی با علم متعارف کاملا گره میخورند وجود دارد. در چنین شرایطی تئوریزه سازی انعطاف پذیری در طبقات رویین علوم انسانی اسلامی و تبیین چگونگی تحجرزدایی از این علوم، ضروری است.
پرسش بعدی به نحوه استفاده از منبع تاریخ در علوم انسانی اسلامی برمیگردد که در بحثهای قبلی بنده در کنگره به عنوان یک منبع در طول منبع فلسفه مورد تاکید قرار گرفته بود. روشن است که در علوم انسانی اسلامی نمیتوان از تاریخ و آگاهیهای عمیق تاریخ به راحتی گذشت اما مهم، اتصال صحیح تاریخ به مبانی و روششناسی علوم انسانی اسلامی است. به نظر میرسد بسط و گسترش فلسفه تاریخ به مثابه دانش فهم سنتها و قوانین تاریخی مقدمه لازم برای دستیابی به پاسخ است و لذا جا دارد از منظر اندیشمندان علوم انسانی اسلامی دور نماند.
واقعیتی که نباید از کنار آن به سادگی گذشت، اهمیت نقد و گفتگوهای انتقادی در علوم انسانی اسلامی است که چه در فهم دقیقتر مسائل مبتنی بر شاخصها و چه در یافتن بهترین راه حلها و چه در شناسایی مسیر مطلوب برای پیاده سازی عملی راهحلها در جامعه، از اهمیت و ارزش فوقالعادهای برخوردار است. نباید از نظر دور داشت که علوم انسانی اسلامی مولود آزاداندیشی است و اقتضای آزاداندیشی استقبال از گفتگوهای انتقادی نه فقط به نیت محکوم سازی رقیب بلکه با هدف ارتقاء درک اجتماعی و یا شناسایی نقاط قوت سایر افکار است. با این وضف، یکی دیگر از پرسشهای مهم از فلسفه انسانی اسلامی، چگونگی قرار گرفتن گفتگو در ساختار علوم انسانی اسلامی است.
البته در این میان، روشن است که سیاستزدگی و از سوی دیگر، ژورنالیسم شبه علمی و آنارشیسم یعنی تبدیل علوم انسانی به برداشتهای شخصی و بی قاعده که امروز به اسم علوم انسانی در میان برخی یافته است نه تنها میدان گفتگوهای انتقادی را میبندد بلکه گفتگوهای علمی را به کشمکشهای بیحاصل منجر میکند. علاقمندم این مطلب را صراحتا با شما سروران گرامی در میان بگذارم که امروز مهمترین نیاز علوم انسانی اسلامی گسترش نوآوری به ویژه در عرصههای کاربردی محسوب میشود. هرچند علوم انسانی اسلامی در برخی شاخههای آن به سرعت درحال رشد و تکامل است اما در نقطه مقابل، در برخی رشتهها کمبود نوآوری، تحرک و پویایی لازم را از بین برده است.
البته نباید از نظر دور داشت که کمبود نوآوریهای علمی در عرصه علوم انسانی بیش از هرچیز به ناچیز بودن سرمایهگذاریهای هوشمندانهی نظام علمی کشور در علوم انسانی برمیگردد اما نباید نقش فراهم نبودن بسترهای فرهنگیِ نوآوری و مهمتر از همه، کم توجهی به جوان گرایی و حضور نخبگان جوان و پرانگیزه در گلوگاههای علمی که گاه به اسم صیانت از مراتب دانشگاهی و حوزوی به جامعه علمی تحمیل شده است را نادیده گرفت.
خوشوقتم که به استحضارتان برسانم، کنگره علوم انسانی اسلامی و اقمار آن که از اواخر سال پیش به مجمع عالی علوم انسانی اسلامی ارتقاء یافت، تلاش برای گسترش نوآوریهای علمی را یکی از اولویتهای اصلی خود در نظر گرفته و با کمک دانشگاهها و پژوهشگاههای عضو این مجمع برنامههایی را در این عرصه پیش بینی کرده است که البته برای اجرای آن به کمکهای شما نیاز مبرم دارد. به جز گفتگوهای علمی که میتواند فرصتهای مهمی را برای نوآوری فراهم کند و مجمع طی دوسال اخیر به این گفتگوها به شدت دامن زده است، شکل گیری پژوهشهای بزرگِ گروهی مرکب از نخبگان جوان و اساتید زبدهی رشتههای مختلف در دانشگاهها و پژوهشگاههای متعدد، یکی از راههای موثرتر برای دستیابی به نوآوری یا مقدمات نوآوری قلمداد میشود. این جنس از پژوهشها، نه تنها به پرورش محققان خلاق کمک میکند بلکه سیستمهای مدیریت پژوهشی در علوم انسانی را با رشد چشمگیری روبرو خواهد کرد.
با وجود آنکه کنگره علوم انسانی اسلامی هیچگاه خود را در سطح یک همایش علمی صرف محدود نکرده و برای خود در تولید علم سهم مهمی قائل بوده است لکن طبیعی است که یکی از مزایای مهم کنگرههای علمی، ارائه ویترینی از دستاوردهای تحقیقی طی یک بازه زمانی مشخص است. لازم است به استحضارتان برسانم به جز پژوهشهای انجام شده در طول که به تدریج در قالب کتب و نشریات علمی و پژوهشی تقدیم علاقمندان شده است، کنگره در هر دوره دهها مقاله پژوهشی ارزشمند به جامعه علمی تقدیم کرده است.
در پنجمین کنگره که امروز افتخار داریم در آیین افتتاحیه آن در خدمتتان باشیم، از 412چکیده مقاله تایید شده و همچنین 363 مقاله واصله، 164 مقاله در داوریهای نهایی پذیرفته شده که انشاالله از فردا تا پایان هفته، نزدیک به 60مقاله در یازده کمیسیون تخصصی کنگره مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تفاوت پنجمین کنگره با کنگرههای قبلی یکی در اصالت داددن به کمیسیونهای تخصصی و برپایی کمیسیونها در زمانی موسع در دانشگاهها و پژوهشگاههای مختلف و مهمتر از همه، عنایت بیشتر به نیازهای روز کشور میباشد. در این دوره، کمیسیونهای تخصصی علاوه بر ارائه مقالات منتخب، دو بخش جدید را به برنامههای خود اضافه کردهاند. بخش اول، نقد یک نظریه یا اثر علمی مهم و اثرگذار و بخش دوم، بحث آزاد میان اساتید به منظور افقگشایی برای آینده استذ که امیدواریم مورد استقبال دانش پژوهان قرار گیرد.
علاوه بر این، باید به عرضتان برسانم که در اختتامیه یعنی هفتم آذرماه، علاوه بر جمع بندی مباحث، چهارمین دوره جایزه علوم انسانی اسلامی به دو تن از نظریه پردازان برجسته اهدا خواهد شد و همچنین از یک تن از صاحب نظران اثرگذار جهان اسلام نیز تجلیل به عمل خواهد آمد. من در پایان عرایضم، ضمن تشکر مجدد از حضور تک تک اساتید و محققان گرامی به ویژه ریاست محترم قوه قضاییه، حضرت آیت الله دکتر رئیسی، لازم میدانم از حضور استاد گرامی جناب آقای دکتر حداد عادل، رئیس محترم شورای تحول علوم انسانی، جناب آقای دکتر ستاری(معاون محترم علمی و فناوری رئیس جمهور) و همچنین محقق گرانمایه جناب حجت الاسلام و المسلمین دکتر عاملی(دبیر محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی) که برای نخستین بار در خدمتشانیم صمیمانه سپاسگذاری کنم.
انتهای پیام/