"مافیای اکران" تعیین میکند که چه فیلمی چه زمانی اکران شود/ چیدمان فیلمها بیرون از شورای صنفی نمایش بسته میشود
اکران فیلمهای سینمایی و توزیع منطقی و منصفانه آن در تمام سال با اصلاح قوانین و آئیننامه و البته کوتاه کردن دستهای مافیای سینما ممکن خواهد بود.
به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، توزیع همزمان سه فیلم کودک در پایان آبانماه موجی از اعتراضات را در رسانهها به دنبال داشت. عموم سینماگران خصوصاً تهیهکنندههای این سه فیلم از این شیوه اکران ناراضی و ناراحتند و معتقدند که این شیوه به اکرانها صدمه زده و موضوعی که دقیقاً تا امروز اثبات شده است و وضعیت بد فروش این سه فیلم سینمایی نشان میدهد که تقسیم فروش میان این سه فیلم به هر سه در آن واحد ضربه زده است.
قبلاً نیز موضوع شورای صنفی نمایش و نحوه اکران فیلمهای سینمایی محل بحث بوده است و درباره شیوه توزیع و چیدمان اکران فیلمهای سینمایی مطالبی را از سینماگران و منتقدین سینمایی خواندهایم. اینبار در گفتوگو با یکی از اعضای سابق شورای صنفی نمایش که از تهیهکنندگان سینما است به بررسی مشکلات این حوزه پرداختیم. «محمد احمدی» تهیهکننده سینما که دو دوره در شورای صنفی نمایش حضور داشته به سؤالات خبرنگار تسنیم پاسخ داده است.
خلأهای آئیننامه شورای نمایش باید اصلاح شود
آقای احمدی شورای صنفی نمایش در حوزه برنامهریزی اکران و نمایش فیلمهای سینمایی چه نقشی دارد؟ آیا میتوانیم بگوییم که عدم اعمال قوانین صحیح در این حوزه عامل بروز مشکلات موجود در اکران و نمایش است؟
شورای صنفی نمایش مسئولیت صددرصد در چیدمان و توزیع فیلمهای سینمایی برای نمایش ندارد. وظیفه اصلی آن این است که فیلمهای متقاضی نمایش که برای ثبت به آنجا میآیند را بررسی و ثبت کند. کاری که باید این شورا بکند و در حقیقت در حیطه وظایف آن است این است که زمانی که فیلمهای متقاضی میآیند طبق آئیننامه نگذارد که مثلاً چند فیلم کودک باهم اکران شود، اما این اجازه را ندارد که پیشنهاد بدهد که اگر فیلم کودک داریم دیگر اکران نکنیم یا اگر نداریم الان باید اکران شود. اما اتفاقاً درباره همین سینمای کودک یک قانون خوبی در آئیننامه وجود دارد که میگوید تمام سرگروههای سینمایی باید در سال یکبار فیلم کودک اکران کنند. حالا این سرگروه باید این کار را بکند اما این که شورا بگوید چه زمانی باید اکران کنی یا نه دست او نیست.
بنابراین قدرت چیدمان و برنامهریزی فیلمها با این شورا نیست.
لابی میان پخشکننده و سرگروه سینمایی؛ شرط موفقیت در اکران!
کدام شورا و نهادی این مسئولیت را دارد؟
جای خاصی مسئولیت این کار را ندارد و صاحبان فیلم و پخشکنندهها و در کل کسانی که منافع فیلم متعلق به آنان است برای اینکه چه زمانی فیلم اکران شود تصمیم میگیرند. در خط و سیر مسیر اکران بعد از اینکه فیلم به پایان رسید تهیهکننده باید با پخشکننده به توافق برسد. زیرا این پخشکننده است که باید پروانه نمایش را بگیرد. بعد از این مرحله مدیر پخش در مذاکره خود با سرگروههای سینمایی باید بتواند یکی از سرگروهها را متقاعد کند. بعد از این مرحله است که قرارداد برای ثبت در شورای صنفی نمایش وارد میشود. در حقیقت تهیهکننده، پخشکننده و سرگروهاند که با توافق و جمعبندی که با هم دارند به این نتیجه میرسند که فیلم چه زمانی اکران شود. در حقیقت این قدرت لابی و اقناع سرگروه و پخشکننده است که در اینجا مهم است. بعد از این است که پخشکننده که با سرگروه به توافق رسیده است به شورای صنفی نمایش میآید و قرارداد اکران را میبندد.
بنابراین شورای صنفی نمایش باید با قوانین و آئیننامه خود در تنظیم بهتر و مقررسازی نمایش فیلمهای سینمایی وارد عمل شود. برای همین هم بود که رئیس سازمان سینمایی نیز برای تغییر و تنظیم بهتر این آئیننامه با اعضای شورای صنفی نمایش وارد جلسه شد و خواست که این قوانین تغیراتی بکنند. میتوان با این تغییرات چیدمان بهتری را برای اکران سال بعد داشته باشیم وگرنه باز دچار مشکلات عدیده اکران و نمایش خواهیم بود. یعنی باز چند فیلم کودک با هم اکران میشود و یا در نیمه اول سال چند فیلم پرفروش جدی و خانوادگی اکران میشد و بعد یکباره با فقر فیلمهای خوب در نیمه دوم سال روبرو خواهیم شد. من هم در مدتی که در این شورا بودم طرحی را آوردم که به موجب آن با قرعهکشی قراردادهای ثبت بدون دخالت هیچ فردی اکران و نمایش داده شود.
اما خوب متأسفانه صاحبان منافعیاند که دنبال اکران بهتر فیلم خودند و میخواهند که فیلم در بهترین حالت و زمان ممکن اکران شود و چرخه را به نفع خودشان میچرخانند.
سالنهای جدید قطعاً به عدالت در اکران ختم نمیشوند
پس مشکل اصلی را در شورا مربوط به آئیننامه و قوانین میدانید؟
بله دقیقاً، ببینید فیلمهایی که پرفروشند و میدانیم که حتماً از فروش بالایی برخوردار خواهند بود که راه خود را در چرخه اکران پیدا میکنند و فروش خوبی خواهند داشت. اما فیلمهای متوسط در فروش و فیلمهای فرهنگی و فکری که احتمالاً از فروش خوبی برخوردار نخواهند بود باید در این میان حمایت شوند تا اگر به طور معمول 1 میلیارد فروش دارد بتواند فروش بهتری را داشته باشد و مخاطبان بیشتری به سینما بیایند تا با رعایت کف فروش از اکران پایین نیاید. برای همین وظیفه آئیننامه این باید باشد که مخاطب را به سینما بکشاند و با سینما آشتی دهد. یکی از بهترین راهحلها افزایش سالنهای سینمایی است که در حال ساخته شدن است.
ما مشکل بسیار زیادی در حوزه اکران داریم که کمبود سالنهای سینمایی یکی از اصلیترین آنان است. زمانی که سالنها زیاد باشند، میتوان به فروش بیشتر فیلمهای سینمایی کمفروشتر نیز امید بیشتری داشت تا عدالت در اکران محقق بشود. زمانی که پردیس سینمایی 6 سالن دارد و این تعداد فیلم نیز در حال اکران است، طبیعتاً بیشتر به فیلمهای پرفروش سالن میدهد زیرا باید فروش داشته باشد تا بتواند هزینههای خودش را درآورد. اما زمانی که این سالنها و سینماها بیشتر شود طبیعتا فیلمهای مختلف بیشتری برای اکران وارد میشود و مخاطب هم با گزینههای بیشتری روبرو میشود و میتواند که فیلمهای دیگر را هم انتخاب کند. در این صورت است که به عدالت در اکران نزدیک شدهایم.
دلسوزان سینما باید برای اکران تصمیم بگیرند
البته نکته مهمی وجود دارد این است که افزایش سالنهای سینما نیز میتواند به نفع همان فیلمهای پرفروش سینمایی کمک کند. برای همین باید شورای نمایش و سازمان سینمایی برای این سالنها نیز برنامهریزی درستی کند تا فیلمهایی که کمتر فروش دارند بتوانند وضعیت بهتری پیدا کنند. و اگرنه باز امتیازی بزرگ دیگر به فیلمهایی که دارند از فروش بالا بهرهمند میشوند داده میشود.
بله درست است، البته قانون دیگری نیز وجود دارد که مجتمع سینمایی با هفت سالن یا بیشتر نمیتواند بیش از دو سالن خود را به فیلمهای پرفروش اختصاص دهد. این قانون الان هم اجرا میشود. برای همین فیلم از تمام پتانسیلش برای اکران استفاده میکند. شورای عالی اکران نیز در این میان بعد از دو سال تأسیس تأثیر چندانی در حوزه برنامهریزی برای نمایش ندارد و بهتر این است که این شورا و شورای صنفی نمایش یکی شوند تا با در نظر گرفتن برنامهریزی بهتر در نمایش وارد عمل شوند.
اما حرف مهم من این است که برای این حوزه افرادی باید تصمیم بگیرند که دلشان برای سینما بسوزد نه اینکه منافع شخصی خود را ملاک بدانند. متأسفانه این افراد که منافع خود را ملاک میدانند باید دستشان کوتاه شود، اگر منافع کلی سینما ملاک قرار بگیرد حتی این افراد نیز منافع شخصیشان تأمین خواهد شد. اما اگر این روند برعکس باشد فقط منافع این افراد تأمین خواهد شد و در نتیجه منافع سینما به خطر خواهد افتاد و فیلمهایی که مهجورند در محاق خواهند رفت.
سؤال بعدی من این است که چرا باید در شورا افرادی باشند که یا سینمادار باشند یا درفتر پخش داشته باشند و در عین حال خودشان هم در سینما فیلم داشته باشند؟ این کار باعث میشود که همان منافع فردی که شما درباره آن صحبت کردید ایجاد شود و منافع سینما بهخطر بیافتد.
این یکی از معضلهای بزرگ ما است در سینما که باید برای آن راهکار تبیین شود.
هم تهیهکننده، هم سرگروه سینمایی، هم سینمادار و هم مدیرپخش؟
خانه سینما یا سازمان سینمایی باید این راهکار را بدهد؟
هر دو. در حال حاضر هم تهیهکنندهها و هم پخشکنندهها در شورا هستند. میگویم که اگر حداقل تهیهکننده در شورا حضور دارد فقط تهیهکننده صرف باشد نه اینکه سینمادار یا دفترپخش هم باشد. چون بهطور طبیعی در این حالت ملاک برای آن عضو، اکران فیلمی میشود که برای او سود و منفعت بیشتری داشته باشد. حتی بهطور ناخواسته با ورود چنین فردی به شورا دارای ارتباط بهتری خواهد بود و لابیگری بیشتری میکند.
باید اعتراف کنم که بیرون از شورای صنفی نمایش برای اکران و نمایش فیلمهای سینمایی تصمیم گرفته میشود. شورای صنفی نمایش قدرت لازم را ندارد که بگوید کدام فیلم چه زمانی اکران بشود یا خیر؟ پیشنهادی که من دادم این بود که تمام فیلمهایی که پیشبینی میشود در سال بالای 10 میلیارد فروش داشته باشد در طول سال تقسیم شود تا همیشه فیلمهای پرفروش برای اکران وجود داشته باشد.
برای همین است که میبینیم در عید فطر و نوروز مثلاًٌ پنج فیلم پرفروش تقاضای اکران میدهند و بعد از اینکه اکران میشوند همه آن فیلمسازان معترض میشوند که چرا اینگونه اکران شده است؟ و باقی فیلمها هم شاکیاند که چرا سالن گیرشان نیامده است. زیرا شورای نمایش با قوانین و آئیننامهای که دارد نمیتواند فیلمها را ثبت نکند و بگوید که فیلم دیگری را ثبت میکنم. باید در اینجا این پیشبینی صورت بگیرد که همزمان فیلمهای پرفروش برای اکران وارد نشوند و فیلمهای پرفروش مثلاً در هر نوبت اکران دوتا بیشتر نشود. اینها همان خلأها و مشکلاتی است که در آئیننامه وجود دارد و باید برای عدالت در اکران و رفع مشکلات نمایش در سینماها حل شود.
قرعهکشی راهکاری است که به نظر من میتواند برای مدتی کوتاه خوب باشد اما تا زمانی که قدرتمندان این حوزه که هم تهیهکنندهاند، هم سینمادار و هم دفتر پخش دارند و از همه مهمتر در سرگروههای سینمایی قرار دارند نمیگذارند که این اتفاق بیافتد زیرا در این صورت قدرت سرگروهی و پخش آنان کم میشود زیرا همه چیز برمیگردد به قرعهکشی و دیگر آن لابی و ارتباط از بین میرود.
این طرح میتواند باعث شود که فیلمهای سینمایی پرفروش فقط در 6 ماهه اول سال اکران نشوند و در تمام سال فیلمهای پرفروشی برای اکران داشته باشیم. این تئوری غلط است که اگر در شهریور فیلم اکران کنیم فروش نمیرسد، تجربه ثابت کرده است که میتوان فیلمی را در این ماه یا در فصل مدارس هم اکران کرد و از فروش خوبی بهرهمند بود.
انتهای پیام/